14 - 03 - 2023
رمزگشایی از چهارشنبهسوری
نادر نینوایی- چهارشنبهسوری یکی از جشنهای تاریخی ایرانیان است که همواره مردم آن را به عنوان نمادی از ایرانباستان شناختهاند. با این وجود نگاهی به آنچه پژوهشگران و کتب تاریخی به ما میگویند روشن میکند که منشأ این آیین قدیمی آنقدرها هم که تصور میشود روشن نیست.
در حالی که برخی معتقدند این آیین به سبب وجود عنصر آتش در آن به دوره زرتشت مربوط میشود اما برخی از پژوهشگران با اتکا به این دلیل که تقدس آتش مانعی جدی برای پریدن از روی آن و نوعی بیاحترامی است، آن را رد میکنند. از سوی دیگر برخی صاحبنظران ریشههای این آیین را مربوط به پیش از دوران زرتشت دانسته و برخی آن را مربوط به دوران پس از اسلام میدانند.
چهارشنبهسوری به هر دوره تاریخی که تعلق داشته باشد و از هرکجا که سر بر آورده باشد بخشی از میراث ناملموس ایرانیان است که با رسوم و جزئیاتش روایتی از انسانیت و ایرانی بودن را به نمایش میگذارد.
ریشههای تاریخی چهارشنبهسوری
در خصوص اینکه جشن چهارشنبهسوری مشخصا از چه زمانی آغاز شده اطلاعات دقیقی در دست نیست. برخی معتقدند از آنجا که ایرانیان پیش از اسلام، روزهای ماه را با یک نام میخواندند و هفته و اساسا چهارشنبه نداشتند و نیز با نظر به اینکه پریدن از روی آتش و بیاحترامی به آن با آیین زرتشتیان همخوانی ندارد، نمیتوان چهارشنبهسوری را جشنی متعلق به دوران پیش از اسلام دانست.
درباره ارتباط چهارشنبهسوری با آیین زرتشتی کتایون مزداپور پژوهشگر زرتشتی و نویسنده آثار زرتشتی گفته است: «جشنها و آیینهای ایرانی به همه ایرانیان تعلق داشته و دارند. بسیاری از آنها به دوران پیش از مهاجرت آریاییها به این سرزمین مربوط میشوند و خیلی از آنها هرگز زرتشتی نبودهاند، مثل چهارشنبهسوری.»
قدیمیترین منبعی که به چهارشنبهسوری اشاره کرده، کتاب «تاریخ بخارا» از ابوبکر محمدبن جعفر نرشخی است که مینویسد: «چون امیر منصور بن نوح به مُلک بنشست، اندر ماه شوال سال ۳۵۰، به جوی مولیان فرمود تا آن سرای را دیگر بار عمارت کردند و هرچه هلاک و ضایع شده بود بهتر از آن به حاصل کردند. آنگاه امیر به سرای بنشست و هنوز سال تمام نشده بود که چون شب سوری چنانکه «عادت قدیم» است، آتشی عظیم افروختند.»
این طور به نظر میرسد که در متون قدیمی، بهخصوص پیش از اسلام، اشارهای به آیین چهارشنبهسوری نشده است و از همین رو برخی معتقدند بعد از اسلام این جشن در ایران رواج پیدا کرده است.
یکی از دلایلی که در دفاع از این نظر مطرح میشود، برگزاری آن در شب چهارشنبه آخر سال است؛ در واقع بر اساس تقویم قمری، روز چهارشنبه از غروب سهشنبه شروع میشود.
علاوه بر این، اقوام عرب روز چهارشنبه را روزی نحس میدانستند و آن روز را برای مراسم عروسی و مسافرت انتخاب نمیکردند. بر همین اساس برخی اینطور گمانهزنی میکنند که ایرانیها نیز به تبعیت از آنها، برای دورکردن نحسی آخرین چهارشنبه سال، جشن و مراسمی در آن روز به پا میکردهاند.
از سوی دیگر برخی صاحبنظران معتقدند این جشن، پیشینه بسیار کهنی دارد و قدمت آن حتی به دوران پیش از ظهور مذهب زرتشت در ایران میرسد. این گروه از صاحبنظران اینطور استدلال میکنند که درست است در ایران باستان هفته وجود نداشته اما زمان برگزاری چهارشنبهسوری در فاصله ۱۰ روز پایانی سال بوده است؛ تا اینکه ظاهرا این جشن در قرون اولیه اسلامی در روز چهارشنبه آخر سال تثبیت میشود و از آن برای رفع نحسی و بلا استفاده میشود.
آتشافروزی بر بام خانهها، آخرین مراسم از آیینهای روزهای پایان سال یا گاهنبار پنجه است که بر اساس آن، افرادی به نام آتشافروزان چند روز پیش از نوروز به شهرها و روستاها میرفتند تا پیامآور این جشن اهورایی باشند.
این زنان و مردان هنرمند برای شادی و سرگرمی مردم به اجرای نمایشهای خیابانی، سرود و آواز و… میپرداختند. علاوه بر این، از هفت روز قبل از فرارسیدن سال نو تا روز چهاردهم نوروز، همزمان با تاریکی هوا شروع به روشنکردن آتش در نقاط مختلف شهر و روستا میکردند.
این آتش، نمادی از نور و دوستی و مهر بود و هدف از این آتشافروزی، برگرداندن نیروی نیکی به مردم بود تا بتوانند بر غم و افسردگی غلبه کنند.
آیینهای چهارشنبهسوری
ممکن است اینطور تصور کنید که مراسم چهارشنبهسوری محدود به پریدن از آتش و برگزاری رسم قاشقزنی است. چهارشنبهسوری اما در گذشته شامل رسوم بسیار بیشتری بوده که امروز منسوخ شدهاند.
شکستن کوزه یکی از رسوم فراموششده در چهارشنبهسوری است. در گذشته اینطور مرسوم بوده که پس از پریدن از روی آتش، کوزه را میشکنند.
گفته میشود این اعتقاد وجود داشته که با شکستن کوزه، بدشانسی و بدبختی اهالی خانه از بین میرود.
با این حال، شکستن کوزه با تفاوتهایی همراه بوده است؛ در تهران چند سکه در کوزه میانداختند و آن را از روی پشت بام به کوچه پرت میکردند. براساس برخی روایتها در گذشته یک نقارهخانه در میدان ارگ تهران وجود داشته است که برخی به آنجا میرفتند و کوزهای نو را از بالای سر در نقارهخانه به پایین پرت میکردند تا بلایا را ازخود دور کنند.
اهالی خراسان، اول یک سکه به عنوان نمادی از تنگدستی، مقداری نمک به نشانه شورچشمی و کمی زغال برای سیاهبختی در کوزه سفالی میریختند و بعد هر عضو خانواده کوزه را دور سر میچرخاندند تا از این طریق هرگونه بدیمنی به کوزه منتقل شود و در ادامه نفر آخر کوزه را از بام خانه به کوچه انداخته و میگفت: «درد و بلای خانه را ریختم تو کوچه.»
این در حالی است که مردم اراک و آشتیان برای کوزهشکنی، دانههای جو را در کوزه میریختند.
یکی دیگر از آیینهای مرتبط به چهارشنبهسوری رسم قاشقزنی است. در آیین قاشقزنی، دختران و پسران جوان روی سرشان چادری میکشند تا شناخته نشوند و بعد در خانه هفت همسایه را میزنند. سپس با قاشق به کاسههای در دستشان میزنند، صاحبخانه با شنیدن صدای قاشقزنی، به در خانه میرود و کاسههای آنها را با آجیل، شکلات، شیرینی، نقل یا پول پر میکند. براساس باورهای رایج در این سنت کسانی که از صاحبخانهها چیزی بگیرند، حاجتشانروا میشود. ریشه آیین قاشقزنی احتمالا از این عقیده نشات میگیرد که ارواح درگذشتگان در حالی که رویشان را پوشاندهاند، در آخر سال به خانه بازماندگان سر میزنند تا یادبود و برکتی از آنها دریافت کنند.
در واقع طبق زند اوستا، اورمزد از پنج روز آخر سال تا پنجم فروردین، دوزخ را خالی میکند و به این ترتیب ارواح برای ۱۰ روز رها میشوند.
ارواح بهجای زبان گفتاری، از زبان بدنی برای برقراری ارتباط استفاده میکنند که بهشکل قاشقزنی نمود پیدا میکند.
فالگوشنشینی، از دیگر رسمهای چهارشنبهسوری است که افراد، بهخصوص دختران جوان، غروب شب چهارشنبه در سر گذر میایستند و به صحبت رهگذران گوش میدهند و با تفسیر این سخنان به نتیجه نیت خود پی میبرند. بهطوری که اگر صحبت شاد و خوبی بشنوند، میپندارند که حاجتشان برآورده خواهد شد و با شنیدن سخنان تلخ و غمبار به این نتیجه میرسند که در سال نو به مراد و آرزوی خود نخواهند رسید؛ این هدیه حکم فال را نیز برای صاحبشان داشت.
رسم روشن کردن آتش
یکی از مراسم تاریخی و آیینی مرتبط با چهارشنبهسوری که هنوز هم متداول است افروختن آتش است.
در گذشته اما افروختن آتش هم آیین خاص خود را داشت و با نام بوتهافروزی شناخته میشد.
در مراسم بوتهافروزی هر خانواده روی پشتبام یا فضای باز خانه خود، بوتههای خشک یا گون را به شکل کپه آماده میکردند و با تاریک شدن هوا همگی دور هم جمع میشدند، این کپهها را آتش میزدند و از روی آن میپریدند.
برخی از صاحبنظران پریدن از روی آتش را که تقریبا همه جای ایران متداول است به داستان اساطیری سیاوش تعبیر میکنند که از آتش گذر میکند و به خاطر پاک بودنش، سالم میماند.
در واقع این اعتقاد وجود داشته که با گذر از آتش، بیماریها از فرد دور میشود.
از این جهت، هنگام پریدن از روی آتش میخواندند: «زردی من از تو، سرخی تو از من» اما ماجرا به همین پریدن ختم نمیشود. ایرانیها معتقدند آتش را نباید فوت کرد بلکه بوتههای سوخته و خاکسترشده باید با خاکاندازی جمع و سر چهارراه ریخته شود. فردی که خاکستر را برده، وقتی برمیگردد، در خانه را محکم میکوبد و این مکالمه بین او و افراد داخل خانه شکل میگیرد:
-که هستی؟
– سلامتی.
– از کجا آمدهای؟
– عروسی.
– چه آوردهای؟
-تندرستی.
سپس درب خانه را باز میکنند تا تندرستی را برای یک سال پیش رو، به خانه بیاورند. بنابراین، ایرانیها بر اساس این سنت معتقد بودند در این رسم چهارشنبهسوری، بیماری و غم از بین میرود و جایش را سلامتی و خوشی میگیرد.
آنچه امروز از مراسم چهارشنبهسوری و آیینهای ریشهدار آن مانده صرفا افروختن آتش است.
در این سالها ورود ترقه و وسایل آتشبازی وارداتی حال و روز گذشتههای دور را از مراسم چهارشنبهسوری گرفته است. نتیجه این وضعیت آن بوده که چهارشنبهسوری به جای آنکه یادآور آیینهای ایرانی باشد به موقعیتی برای تخلیه هیجان تبدیل شده و البته آسیبهایی را نیز برای مردم به همراه داشته است.
برنامهریزی از سوی نهادهای مرتبط مثل شهرداریها و ادارات میراث فرهنگی شهرستانها برای برگزاری مراسم چهارشنبهسوری با شیوه ریشهدار گذشته و آشنایی بیش از پیش خانوادهها با سنن و رسوم ریشهدار چهارشنبهسوری اصیل ایرانی، میتواند این میراث ناملموس را حفظ کرده و در کنار امنیت، شبی به یادماندنی را برای خانوادههای ایرانی در چهارشنبه آخر سال رقم بزند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد