4 - 11 - 2019
دهه خاص اقتصاد ایران
سعید مسگری*- مسائل اقتصاد ایران را میتوان در دورههای تاریخی مختلف بررسی کرد و در هر دورهای به نقد و بررسی شرایط اقتصاد کلان و سیاستها و برنامههای اقتصادی متناسب با آن زمان پرداخت. اما به نظر میرسد تحولات معاصر اقتصاد ایران تقریبا از دهه ۲۰ آغاز شد. تا قبل از آن، دولت کوچک بود و نقش زیادی در اقتصاد نداشت. اقتصاد نیز سنتی و بیشتر بر پایه کشاورزی و دامداری بود. نه صنعتی در کشور وجود داشت و نه بخش خدماتی آنچنان شکل گرفته بود. اما از حدود هفتاد سال قبل، اقتصاد شروع به تغییر کرد و به مرور از اقتصاد سنتی فاصله گرفت.
در همان دوره بود که کشورهای مختلف در حال توسعه کمکم به فکر تغییر و حرکت به سمت توسعه افتادند. اولین برنامه توسعه ایران نیز که به نام برنامه عمرانی شناخته میشد در همان سالها (سال ۱۳۲۷) شکل گرفت. با بروز اولین شوک نفتی در اوایل دهه پنجاه نقش نفت در اقتصاد پررنگ شد و اقتصاد ایران به درآمدهای نفتی وابسته شد و در مسیر جدیدی قرار گرفت. سپس با وقوع انقلاب اسلامی تغییرات ساختاری و اداری در برخی بخشهای اقتصاد ایران رخ داد.
در دهه شصت با وقوع جنگ تحمیلی روند اقتصاد دستخوش تغییراتی شد و سیاستها و برنامههای اقتصادی کشور متناسب با شرایط جنگ تغییر کرد. اما از ابتدای دهه هفتاد با ایجاد ثبات در کشور، اقتصاد در مسیر جدیدی قدم برداشت و در دو دهه بعد سیاستها و برنامههایی برای رشد و توسعه کشور در دست اجرا قرار گرفت. در اینجا امکان بررسی برنامههای اجرا شده در هر یک از این دورهها و دستاوردها و شکستهای رخ داده را نداریم و از آنها گذر میکنیم.
اکنون که حدود هفتاد سال از عمر اقتصاد مدرن ایران میگذرد (مدرن به معنای اقتصاد غیرسنتی که بخش اصلی اقتصاد متعلق به کشاورزی نیست و اقتصاد در تلاش برای دستیابی به رشد و توسعه است) به نظر میرسد اقتصاد ایران در دوره خاص و مهمی قرار گرفته است. دلایل مختلفی میتوان برای این مدعا و اهمیت دهه ۹۰ بیان کرد. مهمترین دلیل هم آن است که برای نخستین بار در اقتصاد ایران، در یک دهه دو بار رکود تورمی نسبتا شدید شکل گرفته است. در فاصله نهچندان زیادی نرخ تورم به بالای ۵۰ درصد صعود کرده و نرخ رشد اقتصادی به منفی پنج درصد تنزل یافته است.
تورم بالا پدیده مخربی است که اکنون در اکثر کشورهای جهان درمان شده و بسیاری از کشورها تورمی کمتر از پنج درصد دارند. رشد اقتصادی منفی پنج درصد نیز با توجه به ظرفیتهای اقتصاد ایران و همچنین در حال توسعه بودن آن عملکرد نامناسبی است که میتواند تبعات مخربی در پی داشته باشد. وقوع رکود تورمی که هر دو این اتفاقات را در کنار هم دارد نیز بر شدت مشکلات میافزاید. حال سوال این است که چرا در یک دهه دو بار و در دو دولت مختلف این اتفاق رخ داده است. سهم عوامل بیرونی همچون تحریم و عوامل داخلی همچون سیاستهای دولتها و مشکلات ساختاری چیست؟
البته رکود تورمی تمام ماجرا نیست و مشکلات اقتصاد ایران تنها محدود به این دو شاخص نمیشود. از یکسو شاخصها و متغیرهای مختلف اقتصادی بر شکلگیری این دو موثرند و از سوی دیگر تورم و رشد اقتصاد پایین بر سایر شاخصهای اقتصاد نیز تاثیرگذار هستند. بنابراین طبیعی است که وضعیت سایر شاخصهای اقتصادی نیز در این دهه چندان مناسب نباشد. بنابراین به نظر میرسد در دهه ۹۰ دیگر شاخصهای اقتصادی نیز در مسیر نسبتا متفاوتی با روندهای بلندمدت خود قرار گرفته باشند.
در این شرایط بررسی وضعیت متغیرهای مختلف اقتصادی دارای اهمیت بالایی است. اکنون که هفتاد سال از عمر برنامهریزی و اجرای برنامههای توسعه میگذرد ضروری است عملکرد اقتصاد ایران به دقت بررسی شود و روند شاخصهای اقتصادی مورد نقد قرار گیرد. بررسی دهه ۹۰ به عنوان دههای خاص میتواند به روشن شدن حقایقی پیرامون وضعیت اقتصاد ایران کمک کند و به ارتقای سیاستگذاری اقتصادی برای سالهای آتی منجر شود.
غفلت از عوامل و ریشههایی که منجر به شکلگیری شرایط فعلی شده است میتواند به ماندن در این شرایط منجر شود و همچنان با رشد اقتصادی پایین، تورم بالا و… مواجه باشیم. از همین رو قصد داریم در سلسله یادداشتهایی به اختصار به بررسی روند شاخصهای اقتصادی در دهه ۹۰ بپردازیم و در حد توان و فرصت اندک، ریشهها و عوامل تاثیرگذار بر آنها را بیان کنیم. اگرچه امکان بررسی دقیق جزئیات وجود ندارد ولی با نیمنگاهی به روندهای قبلی، نکات کلیدی را مطرح و توصیههایی برای بهبود سیاستگذاری اقتصادی ارائه خواهیم کرد. امید است این مباحث گامی کوچک در راستای گذر از چالشهای اقتصاد ایران و حرکت پرشتاب اقتصاد ایران به سمت رشد و توسعه باشد.
*تحلیلگر اقتصادی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد