25 - 09 - 2024
در جستوجوی رضایت بازار
«جهانصنعت»- تنها آنها که جسارت ریسک کردن دارند، میفهمند تا کجا میتوان پیش رفت. بشر در حال حاضر در نقطه عجیبی از تاریخ خود ایستاده است، چنانچه لوچانو فلوریدی، استاد دانشگاه آکسفورد میگوید: بشر برای درک اثرات انقلاب کشاورزی هزار سال زمان داشت، این بازه زمانی برای انقلاب صنعتی چند قرن و برای انقلاب تکنولوژی تنها چند دهه بود. تعجبی ندارد، گیج شدهایم و تعادلمان را از دست دادهایم. طی نیمه دوم قرن گذشته تاکنون بشر پیاپی در حال تجربه موجهای جدید فناوری بوده است. نخستین مورد از اختراع ابر یارانهها از 1950 آغاز شد و در دهه 1970 به پایان رسید. از آن پس شش موج دیگر هم به شکل پیاپی آمدند و آخرین مورد آنها تحولات مربوط به هوشمصنوعی بود. در تکتک این موجها یک امر مشترک وجود داشت: تنها شرکتها و کمپانیهایی به ساحل میرسیدند که خلاقیت، نوآوری و انطباقپذیری فوقالعاده بالایی داشتند.
ضرورت نوآوری
هنگامی که رقابت تا این اندازه بالاست و حتی غولهای بزرگ تکنولوژی هم در صورت عدم نوآوری، ریسکپذیری و سرمایهگذاری بر ایدههای جدید از صفحه رقابت محو میشوند، نیاز به نهادی که تمرکزش تحقیق روی ایدههای جدید، توسعه ایدههای گذشته، شناسایی و کشف فرصتهای تازه چه در عرصه تولید و فناوری و چه در بازاریابی باشد، بیش از هر زمان دیگری حس میشود. اختصاص بودجه و هزینه روی ایدههای تازه بدون یک نقشه راه برای بسیاری از تولیدکنندگان و صاحبان کمپانیها میتواند عواقب بسیار سنگینی داشته باشد. در اینجا است که با واحدهای تحقیق و توسعه یا به اختصار R&D برخورد میکنیم.
استقبال جهانی
حدود سال ۱۹۶۰، برای نخستینبار، واحد تحقیق و توسعه به شکل جدی و رسمی در چارت سازمانی برخی شرکتها مشاهده شد. تحقیق و توسعه یکی از اجزای حیاتی جامعه مدرن است که نقش مهمی در تقویت نوآوری، پیشرفت و پیشبرد سطح کیفیت محصولات و خدمات در زمینههای مختلف دارد. پر بیراه نیست که بگوییم نقش این واحد در سازمانها و تولیدیهای مدرن اگر بیشتر از بازاریابی و فروش نباشد، کمتر نیست. به زبان ساده تحقیق و توسعه فرآیندی سیستماتیک و هدفمند است که توسط سازمانها برای به دست آوردن دانش جدید، توسعه محصولات، خدمات یا فرآیندهای نوآورانه و ارتقای سطح کیفی فرآیندها و محصولات موجود انجام میشود. این فرآیند شامل طیف گستردهای از فعالیتها مانند تحقیقات علمی گرفته تا آزمایشها، پیشرفتهای فناورانه و ایجاد راهحلهای عملی، هدف تحقیق و توسعه، گسترش مرزهای دانش، حل مشکلات پیچیده و ایجاد مالکیت معنوی میشود.
طیفبندی و انواع
تحقیقوتوسعه در طیف وسیعی از بخشها و صنایع و در شرکتهای متفاوت با اندازههای مختلف پیدا میشود. از صنایع متمرکز بر تحقیقوتوسعه که بهشدت به پروژههای آن متکیاند میتوان به داروسازی، علوم طبیعی، خودرو، نرمافزار و فناوری تا شرکتهای فعال در زمینههایی مانند غذا و نوشیدنی اشاره کرد، همچنین تحقیقوتوسعه نقشی مهم در صنعت ساختوساز بهویژه در مهندسی و تولیدات صنعتی ایفا میکند. در حال حاضر و در سطح جهانی، صرف هزینه روی فرآیندهای تحقیقوتوسعه به بالاترین میزان خود، یعنی تقریبا 7/1تریلیون دلار رسیده است. ایالات متحده و چین از نظر صرف این هزینه پیشتازند.
تحقیق و توسعه در سه طیف کلی دستهبندی میشود؛ نخست تحقیقات پایه که بر گسترش دانش و درک چارچوبهای اساسی بدون هیچگونه کاربرد عملی فوری تمرکز دارد. دوم تحقیقات کاربردی که شامل استفاده از دانش علمی موجود برای حل مشکلات خاص یا توسعه راهحلهای عملی میشود. مورد سوم که اساسیترین و مهمترین طیف است، آشناترین نیز است: توسعه و کاربرد عملی و تبدیل یافتههای تحقیق به محصولات، خدمات یا
فرآیندهای ملموس.
امر غیردستوری
اینک این پرسش به وجود میآید که در این رقابت تنگاتنگ جهانی ما کجا ایستادهایم؟ چرا نام واحد تحقیق و توسعه تا به این اندازه برای گوشهایمان ناآشناست؟ ایراد کار در چیست؟ «جهانصنعت» در گفتوگو با محمدقلی یوسفی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس مسائل اقتصادی تلاش کرده به این پرسش، پاسخ دهد.
یوسفی گفت: در تمام جوامع براساس نیاز بنگاهها و موسسات اقدام به تحقیق و توسعه میکنند و بخشی از منابع مالی و انسانی را برای نوآوری، تنوع محصولات، بازاریابی یا اهداف دیگر اختصاص میدهند. مهمترین شاخصه تحقیق و توسعه این است که یک امر خصوصی است و براساس خواست و میل شخصی دنبال میشود و ملاک موفقیت آن هم رضایت بازار است.
مشخص است تحقیق و توسعه امری نیست که به صورت دستوری یا برای رفع تکلیف دنبال شود. چنانچه تولیدکننده و عرضهکننده نیاز به نوآوری را احساس کند به دنبال آن میرود و به روش جدیدی دستیابی میکند.
وی ادامه داد: موفقیت تحقیق و توسعه تماما بر پایه رضایت بازار است. تمام آنچه در کشورهای توسعهنیافته مانند ایران تحت عنوان تحقیق و توسعه توسط دولت صورت میگیرد نهتنها اتلاف منابع است بلکه مرکز اهدای رانتهای گوناگون است؛ اثرات منفی این روند بسیار بیشتر از اثرات مثبت آن است. اختلال در بازار، اتلاف و یا اختصاص اشتباه منابع تنها برخی از آنهاست و باید از آن جلوگیری شود.
بازهم ردپای دولت
این کارشناس اقتصادی گفت: تحقیق و توسعه تماما باید توسط بنگاههای خصوصی بر حسب نیازشان دنبال شود. اصولا موفقیت هرچیزی بر این پایه است که چه نیازی از مصرفکننده رفع میکند؟ این مصرفکننده است که اقتدار دارد و سود و زیان بنگاه را تعیین میکند، این مصرفکننده است که ضرورت ایجاد محصول جدیدی را به تولیدکننده نشان میدهد و به دنبال آن تحقیق و توسعه شکل میگیرد.او افزود: در کشورمان به وفور میبینیم که منابع گوناگونی را به صورت دستوری به برخی دانشگاهها و بنگاهها اختصاص میدهند اما هیچ خروجی ندارد چراکه نیازی از مصرفکننده برطرف نمیکند. تحقیق و توسعه مسالهای نیست که دولت برای آن بودجه تعیین و
دنبال کند.
این یک فاجعه در بحث اتلاف منابع است.یوسفی تصریح کرد: حتی بخشخصوصی هم نمیتواند به شکل روتین دست به تحقیق و توسعه بزند بلکه تماما براساس نیاز و بازخوردی است که در دورههای مختلف از مصرفکننده میگیرد. در جوامع پیشرو تنها بخشخصوصی دست به تحقیق و توسعه میزند. در اینجا این سوال به وجود میآید که پس وظیفه دولت چیست؟ دولت باید با معافیت کامل فعالیتهای تحقیق و توسعه، چه به صورت آزمایشگاهی و چه به صورت نوشتاری از مالیات موافقت کند و شرکتهایی که منابع بیشتری را بر تحقیق و توسعه اختصاص میدهند و نوآوریهای بیشتری را به عمل میآورند تشویق کند و به آنها امتیازاتی داده شود.
محفل رانت
متاسفانه در کشورمان میبینیم بسیاری از منابع به شکل رانت به افراد فاقد صلاحیت در دانشگاهها و بنگاهها اختصاص داده میشود اما هیچ خروجی در پی ندارد چراکه آن فرآیند براساس خواست و نیاز بازار نبوده است؛ محصولاتی که بدون توجه به خواست مصرفکننده تولید شود، خریداری نیز نخواهد داشت چراکه اصولا نیازی را برطرف نمیکند و همانگونه که گفتم، مصرفکننده حاکم بیقید و شرط بازار است! باید در اختصاص این منابع به افراد بدون صلاحیت شفافسازی کامل صورت بگیرد تا باتوجه به عدم خروجی آن اقدامی برای توقف این روند صورت بگیرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد