8 - 04 - 2025
خودکشی شش پزشک در یک هفته!
مهدیه بهارمست- امسال هم به سیاق سالیان اخیر، نخستین روزهای سال جدید با اخبار ناگوار همراه شد و خبرهای متعدد از خودکشی جامعه پزشکی و پرستاری، نهتنها اندوه و تاسفی عمیق بر دلها نشاند، بلکه واکنشهای بسیاری در پی داشت. هفته گذشته شش پزشک و رزیدنت پزشکی خودکشی کردند یا بر اثر شدت فشار کاری زیاد در شیفت کاری جان باختند. ساناز صادقی، پرستار بیمارستان مدنی کرج بر اثر فشار کاری در شیفت جان باخت. حامد حسنپور، پزشک عمومی در زاهدان به زندگیاش پایان داد. مرجان ولیاللهزاده، دکترای حرفهای پزشکی در تهران به زندگیاش پایان داد. در چنین شرایطی موضوع خودکشی یک رزیدنت زنان و زایمان فکر و ذهن جامعه پزشکی را درگیر خود کرد زیرا برای نجات جان انسانی، خود محکوم به مرگ شد. چند روز قبل بود که سایت سازمان نظام پزشکی یک اطلاعیه تسلیت برای درگذشت ناگهانی یک رزیدنت سال چهارم رشته زنان صادر کرد و در ادامه بر پیگیری ابعاد حادثه (خودکشی) تاکید شده بود. نرگس محمدپور سال آخر رشته زنان و زایمان بود که در یک بیمارستان در شهر تبریز مشغول خدمت به هموطنانش بود اما در اقدامی دردناک اقدام به خودکشی کرد. ماجرا از جایی شروع شد که در شیفت اورژانسی، این پزشک با مادر بارداری مواجه شد که سابقه تومور مغزی داشت و در حین معاینه دچار تشنج شده بود. در شرایطی بحرانی، با افت شدید قلب جنین، وی با تصمیمی سریع و حیاتی، جان نوزاد را با انجام سزارین نجات داد اما همین پرونده، با صدور رای دیهای سنگین، به کابوسی برای رزیدنتی تبدیل شد که طبق قانون، نباید بار کامل مسوولیت یک پرونده را بر دوش میکشید.
دیه بیمار از بیمه مسوولیت و تمام دارایی پزشک بیشتر بود
امید رضایی، نویسنده و انکولوژیست به این موضوع واکنش نشان داد و در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: رزیدنت زنان، پرونده CP(نوزاد با نقص فلج مغزی) داشته که دیه بیمار از بیمه مسوولیت و تمام دارایی پزشک بیشتر بوده و خودکشی کرده است! آنها که در وزارت بهداشت پشت میز نشستند و برای محدود کردن سزارین توسط پزشک قانون ساختند، کجایند؟
سیستمی که میکُشد، بیصدا
در رشتههایی مثل زنان و زایمان، فشار کاری فراتر از تصور است. پزشکان این حوزه با جان دو انسان به طور همزمان سروکار دارند. در سالهای اخیر، سیاستهای وزارت بهداشت برای کاهش آمار سزارین، عملا منجر به کاهش تعرفهها، اعمال فشارهای غیراصولی، افزایش مسوولیت و محدود شدن قدرت تصمیمگیری پزشک شده است. در چنین شرایطی، پزشک نهتنها بین جان مادر و نوزاد گرفتار است، بلکه بعد از ماجرا باید پاسخگوی تبعات قضایی هم باشد. همین تضاد است که بهدرستی از سوی جامعه پزشکی با عنوان «بردهداری مدرن» توصیف شده است. پزشکان رزیدنت در نظام درمانی ما به بهانه آموزش، بار اصلی درمان را رایگان به دوش میکشند اما هیچگاه از حمایت قانونی و جایگاه حقوقی کافی برخوردار نمیشوند.
فریاد پیش از فروپاشی بود
در یکی از آخرین پستهای دکتر نرگس محمدپور، جملهای تلخ و گویا آمده بود: «ما آمده بودیم نجاتدهنده باشیم، دستان خدا شویم بر زمین… اما اکنون خود، دنبال راه نجاتی از این طوفان سهمگین هستیم که جوانی و جان ما را بلعیده است.» این نوشته، نه یک دلنوشته شخصی که سندی از وضعیت بغرنج رزیدنتهای پزشکی در کشور است؛ صدایی که شنیده نشد تا آنکه برای همیشه خاموش شد.
مسوولیتهای سنگین بر دوش دستیاران
در همین حال، کامران باقریلنکرانی، وزیر اسبق بهداشت در واکنش به خودکشی دستیاران پزشکی گفت: براساس تحقیقاتی که در یکی از مراکز آموزشی درمانی شهر شیراز انجام شده، اقدام به خودکشی در میان دستیاران پزشکی اغلب یک تصمیم ناگهانی نیست بلکه نتیجه فرآیندی بلندمدت شامل فرسودگی شغلی، افسردگی و فشارهای متعدد روانی است. یکی از یافتههای مهم این تحقیق نشان میدهد ضربه نهایی که فرد را به مرز اقدام به خودکشی میرساند، معمولا بازخواست یا تنبیه غیرمنتظره از سوی افرادی است که انتظار حمایت از آنها میرود.
وی افزود: با وجود اینکه معاونت آموزشی وزارت بهداشت اقدامات مثبتی از جمله تاکید بر غربالگری سلامت روان دستیاران و تشکیل کمیتههای تخصصی را آغاز کرده است، به نظر میرسد انجام اقدامات ساختاری و حمایتی بیشتری از سوی مدیران گروهها و مسوولان آموزشی ضروری است.
لنکرانی ادامه داد: یکی از انتقادات مطرحشده از سوی برخی اساتید و کارشناسان حوزه آموزش پزشکی این است که در مواجهه با خطاهای پزشکی، تمام مسوولیتها بر دوش دستیاران گذاشته میشود و حمایتی درخور از آنها صورت نمیگیرد. عدم توجه به شرایط سخت کاری، ساعات طولانی شیفت، کمبود امکانات و تاخیر در پرداختهای مالی از جمله مشکلاتی است که به نارضایتی و آسیب روانی در میان فراگیران پزشکی دامن میزند.
سکوت وزارت بهداشت
اقدام به خودکشی این رزیدنت در حالی صورت گرفت که محمدرضا ظفرقندی قبل از نشستن بر کرسی وزارت بهداشت در واکنش به خودکشی پرستو بخشی، متخصص ۳۵ساله قلب در بیمارستان ابنسینا در شهرستان دلفان، در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشته بود: «فشار و استرس روحی، جسمی و معیشتی بر پزشکان جوان، طرحی و دستیاران به مرز هشدار رسیده است.» محمدرضا ظفرقندی افزود: «بیتوجهی مسوولان به شرایط و مقررات تحمیلی و طاقتفرسای موجود، علت عمده افزایش ناامیدی، خودکشی و مهاجرت عزیزان جامعه پزشکی ایران است.»
حسین کرمانپور هم در واکنش به خودکشی رزیدنتها گفته بود: «دولت باید نگران سرمایههای خودش باشد. جامعه پزشکی که قرار است آینده کشور را تامین کند، یک سرمایه جدی به حساب میآید. اینکه عدهای داد میزنند و نگران این موضوع هستند به این خاطر است که یک سرمایه با هزینه ملت در حال از بین رفتن است. مهاجرت پزشکان و خودکشیها و ترک کردن طرحهایشان نگرانیهای جدی ایجاد میکند که سازمان نظام پزشکی و قسمتهای مرتبط باید پاسخگو باشند.» نگرانی و اظهارات مسوولان فعلی وزارت بهداشت در زمان قبل از مسوولیت در حالی مطرح میشد که نسبت به خودکشی این رزیدنت جوان هیچ واکنشی از خود نشان ندادهاند.
10 درصد دستیاران پزشکی افکار خودکشی دارند
دکتر شهرام یزدانی، مشاور آموزشی رییسجمهور در مورد شیوع افکار خودکشی در بین دستیاران پزشکی گفت: یکسوم دستیاران حاضر در یک تحقیق افکار خودکشی دارند و ۱۰درصد این افکار خودکشی خطرناک است. باید به یک نکته اشاره کنم که حال پزشکی در کشور ما خوب نیست. ما مطالعهای روی ۳۵۰نفر از دستیاران پزشکی در شهر تهران انجام دادیم. براساس این مطالعه، ۶۵درصد دستیاران ما افسردگی دارند، ۲۵درصد از آنها افسردگی شدید و ۶۰درصد اضطراب دارند و ۱۶درصد از افرادی که اضطراب داشته، دارای اضطراب شدید هستند.
وی با اشاره به مطالعه دیگری که در مورد افکار خودکشی در مشاغل مختلف در ایران انجام شده، توضیح داد: براساس این مطالعه، میزان افکار خودکشی در پزشکان 7/2برابر میانگین افکار خودکشی در سایر مشاغل جامعه و کمترین آن مربوط به معماری بود. حال جامعه پزشکی ما خوب نیست، بنابراین هر سیاستی که بخواهد فشار را بر این جامعه بیشتر کند، اشتباه است. اول باید حال این جامعه خوب شود. سیاستهای دستوری توزیعی اشتباه است. اگر بخواهیم با سیاست دستوری افراد را به مناطق محروم و شهرستان بفرستیم، درست نیست.
رییس مرکز ملی تحقیقات راهبردی آموزش علوم پزشکی با بیان اینکه یک چارچوب انگیزشی خوب میتواند سبب شود که توزیع اتفاق افتد، گفت: بحث دیگر بومیگزینی است. با هر گونه سهمیه موافقم به شرط اینکه شرایط برای زندگی فرد مهیا شود. اعتقاد من این است که گردشکار بیمارستانهای آموزشی ما نباید وابسته به وجود رزیدنت باشد. باید گردشکار تضمین شده داشته باشیم و دانشجوی رزیدنت آنجا کار یاد بگیرد. اینکه تنها دانشجویان دستیاری فعالیت کنند، اشتباه است و باعث بار زیادی روی آنها میشود. در حال حاضر بررسیها نشان داده که ۹۳درصد از دستیاران در این شرایط کاری بریده بودند.
یزدانی در پیشنهاد دیگری گفت: پیشنهاد دیگر کوتاه کردن دوره دستیاری است. موضوع دیگر، پذیرش مستقیم دانشجو از عمومی به تخصص و از تخصص به فوقتخصص است که فاصله زمانی بین آن برداشته شود. استفاده از افراد کمکی نیز میتواند به کاهش بار کاری دستیاران کمک کند.
وی افزود: تعهدات اجباری دستیاران باید کم شود و برای حضور در مناطق محروم فقط و فقط بسته انگیزشی ایجاد شود. بخش دیگر بهبود تعرفههاست که بدون آن نمیتوان کار انجام داد.
گفتنی است وزارت بهداشت باید پویش «نه به خودکشی دستیاران پزشکی» را در کنار پویش «نه به تصادف!» اجرایی کند چراکه چند صباحی است این پویش وزارتخانه را مشغول کرده است. البته حفظ جان انسانها و جلوگیری از مرگهای ناگهانی و زودهنگام، یکی از مسوولیتهای خطیر وزارت بهداشت است اما باید به این نکته توجه داشت که در پرداختن به موضوع جان انسانها، اولویتها را باید تعریف کنیم. دستیاران پزشکی قرار است حافظ جان و سلامت مردم باشند، نه اینکه قربانی شوند. وزارت بهداشت و نهادهای مربوطه باید هرچه زودتر بیمه مسوولیت حرفهای گستردهتر، حمایت حقوقی روشنتر و ساختارهای حمایتی برای رزیدنتها را تدوین و اجرایی کنند تا آنها بتوانند با خیالی آسودهتر به فعالیت ادامه دهند. لازم به یادآوری است که پیشتر نیز انجمن علمی روانپزشکان ایران، در نامهای به رییس دولت سیزدهم در مورد افزایش آمار بالای خودکشی بین رزیدنتها هشدار داده و تداوم این روند را زمینهساز «فروپاشی نظام سلامت» دانسته بود. حال باید دید دولت چهاردهم که رییس آن یک پزشک است به این تکانههای خطرناک در جامعه پزشکی توجه دارد یا همچون اسلافش آسان از کنار آنها عبور میکند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد