4 - 12 - 2024
حکایت نخستین اجرای «مرغ سحر» چیست؟
امروز سالروز درگذشت جلالالدین تاج اصفهانی است؛ خوانندهای که گفته میشود صدایی رسا و قدرتمند و در عین حال بر اشعار فارسی تسلط داشت و بسیاری از آنها را از بر بود. در حقیقت او مصداق درستی از یک خواننده آواز ایرانی بود چراکه هم دستگاههای موسیقی را میشناخت و هم شعر و ادبیات را به درستی با آن آشنا بود و همین امر موجب میشد بتواند اجرای درستی در موسیقی داشت باشد. روایتهای متفاوتی درباره نخستین فردی که تصنیف «مرغ سحر» را اجرا کرده است وجود دارد، اما جلالالدین تاج اصفهانی طی گفتوگویی رادیویی گفته است که نخستین اجرای این تصنیف توسط خود او صورت گرفته که منتها اجرای او ضبط نشده است. حال در همین راستا در ادامه نسخه مکتوب این گفتوگو را به رشته تحریر درآوردهایم که میتوانید در ادامه روایت آن را بخوانید. «در ابتدا مرغ سحر را خودم خواندم ولی از بین رفت. در لاله زار بودیم، در کوچه برلن. یک باغی بود به نام سهمالدوله که بسیار بزرگ بود. حال اکنون هم شاید بخش کوچکی از باغ باقی مانده باشد، مثلا دو تا صدمتری. کنسرتی میدادند به منفعت روزنامه «ناهید». این روزنامه خوب مینوشت، مثال باباشمر که چیزهای قشنگ و خوشمزه داشت. در کنسرت من اساتید موسیقی حضور یافتند؛ مرتضیخان محجوبی، مرتضیخان نیداوود، مرحوم صبا، مرحوم حسین یاحقی، مرحوم ارسلانخان درگاهی و آقایان دیگر هم بودند و مرحوم آقا رضاخان روانبخش که آن زمان رتبه ۶ داشت در نظمیه و صدای دو دنگی مثل ماه داشت. خیلی گرم میخواند و تصنیف و ضرب را هم خیلی خوب اجرا میکرد. مرغ سحر را من ماهور میخواندم، ماهور را هم یک غزلی خواندم که بعدا دچار زحمت شدم. از اول ماهور، مرتضی خان نیداوود شروع کرد به نواختن و درآمد ماهور را گرفت و بعد هم به اصطلاح یک تیکه پروانه زد در آن و بعد هم گوشهای از داد زد و بعد هم رفت برای شکسته و دلکش را هم شروع کرد و رسید به عراق. به عراق که رسید مرتضی خان پیانو نواخت. عراق را من به اوج خواندم و وقتی که تمام شد، من یک مزه انداختم. دیدم یک فرد کوتاهقدی بود، کلاهی پشمی به سر داشت و یک بغل گل به دست داشت و به آرامی به سمت من میآمد. آمد و گفت که از طرف فرح پهلوی آمده که البته خود ایشان هم به همراه وزرا و وکلا در آن جمع حضور داشتند.
گل را به من داد و من هم برای اینکه رفقایم را بخندانم گفتم خوب بود که حضرت اشرف بهجای این گلها یک بغل اشرفی و بعد هم این گل را تقدیم میکردند. بعد از آن به اصفهان بازگشتم و مدام از من سوال میشد که مرغ سحر متعلق به چه کسی و من هم میگفتم مال ملکالشعرای بهار است. بله من این تصنیف را اول خواندم و بعد از من نمیدانم گویا قمرالملوک وزیری خوانده است که کار او ضبط شده است.» تاج اصفهانی در سال ۱۲۸۲ در اصفهان زاده شد. پدرش شیخ اسماعیل معروف به تاجالواعظین بود که تا حدی به دستگاههای موسیقی ایرانی آشنایی داشت. تاج در ۱۰ سالگی نزد پدر و استادانی چون سیدعبدالرحیم اصفهانی، نایب اسدالله میرزا، حسین ساعتساز، میرزا حسینعندلیب و حبیب شاطرحاجی به دانشاندوزی پرداخت. او به اشعار سعدی علاقه زیادی داشت و گزیدههایی از اشعار سعدی و دیگر شاعران را حفظ بود و در هنگام اجرای آواز به تناسب زمان و محیط از آن اشعار استفاده میکرد. دکلاماسیون شعر، تحریرهای برجسته، تنوع تحریری و صدایی رسا و قدرتمند و مناسب خوانی برخی ویژگیهای آوازی اوست. او از سال ۱۳۱۹ همکاری با رادیو را آغاز کرد و از ۱۳۲۸ به همکاری با رادیو اصفهان پرداخت. تاج ضمن خوانندگی سرپرست نوازندگان رادیو اصفهان نیز شد. وی در رادیو اصفهان به اجرای برنامههایی با تار اکبرخان نوروزی و برنامه آموزش گوشههای دستگاههای موسیقی ایرانی پرداخت. در سنین جوانی بنابر ارشاد قطبالسادات، او چندی را نزد شیخ خزعل گذراند و پس از فروپاشی دستگاه شیخ، به رشت، تهران و اصفهان سفر کرد و در اصفهان ساکن شد. از ماندگارترین آثارش میتوان به «آتش دل» اشاره کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد