2 - 03 - 2023
جهانیزدایی در کمین تجارت آزاد
تجارت جهانی در حال منطقهای شدن است
فاطمه رحیمی- جهانی شدن ممکن است در دهههای اخیر به اوج خود رسیده باشد، اما انعطافپذیری تجارت جهانی در مواجهه با بادهای مخالف فزاینده به این معناست که تغییر در سه دهه گذشته اجتنابناپذیر نبوده است. از زمانی که همهگیری کووید-۱۹ و حمله روسیه به اوکراین زنجیرههای عرضه جهانی را مختل کرد، بحث در مورد اینکه اقتصاد جهانی در آینده در مقایسه با ۳۰ تا ۴۰ سال گذشته چقدر یکپارچه خواهد بود، بالا گرفته است. رویترز در گزارشی یکپارچهسازی جهانی را در معرض خطر توصیف کرده و به آغاز دوره «جهانیزدایی» در جهان پرداخته است.
«جهانیشدن» موضوعی غیرشفاف است. طبق گفته صندوق بینالمللی پول، جهانی شدن اقتصادی به «یکپارچگی فزاینده اقتصادها در سراسر جهان، به ویژه از طریق جابهجایی کالاها، خدمات و سرمایه از طریق مرزها» اشاره دارد.
به نظر میرسد برای بسیاری از اقتصاددانان جهانی شدن پس از سه دهه تورم پایین، اعتبار ارزان، ادغام چین در اقتصاد جهانی و یک دوره نسبتا صلحآمیز متوقف شده است. همهگیری، ظهور سیاستهای پوپولیستی، جنگ در اروپا و قدرت نظامی، اقتصادی و فناوری چین ممکن است به جهانی منجر شود که تمایل بیشتری به نگاه به درون دارد تا بیرون. اما حتی اگر قدرت آن در حال کاهش باشد، ممکن است گزارشهای مربوط به مرگ جهانیسازی تا حد زیادی اغراقآمیز باشد.
اما شرکتها آغاز به نگرش و فعالیتهای منطقهای به جای اقدامات جهانی کردهاند. در بازارهای متفاوتی مانند ایالاتمتحده، اروپا، آسیا و حتی بازارهای کوچکتر نظیر آمریکای لاتین و آفریقا مردم اکنون نگرشی منطقهای دارند. سخن از انتقال عملیات تجاری به نزدیک یا داخل یک کشور در فراخوانهای عایدی شرکتها و کنفرانسهای سرمایهگذاران، دستکم از سال ۲۰۰۵ تاکنون به بالاترین سطح خود رسیده است.
اما در حدود سال ۲۰۱۵، این دوره به اصطلاح ابرجهانی شدن رو به پایان رفت. اقدامات دونالد ترامپ رییسجمهور سابق آمریکا در سال ۲۰۱۶ که جنگ تجاری علیه چین را تقویت کرد و در اروپا به اسم امنیت ملی برای متحدان تعرفه وضع کرد، تهدیدی بود برای سالها تلاش برای یکپارچگی.
پس از آن با وقوع کووید- ۱۹ و قرنطینههای ناشی از آن تجارت جهانی به شکل قابلتوجهی سقوط کرد. کشورها آغاز به بستن مرزهای خود کردند و محدودیتهای صادراتی را در زمینه کالاهایی مانند ماسک، دارو و مواد غذایی اعمال کردند. این کار برای آن بود که کشورها با تعطیلی کارخانهها در زمان همهگیری، از منابع خود محافظت کنند. در نهایت، تهاجم روسیه به اوکراین موجب کاهش عرضه مواد غذایی به کشورهایی شد که به غلات این کشور متکی بودند. این امر نیز روندهای حمایتگرایی را بدتر کرد. اکنون بسیاری از کشورها عمیقا از وابستگی به دیگران نگران هستند و در اندیشه کوتاهکردن مسیرهای عرضه هستند. برای طرفداران تجارت جهانی آزاد و بدون محدودیت هرگز وضعیت بدتر از این نبوده است. هشدارها نسبت به تقسیم شدن جهان به بلوکهای اقتصادی جداگانه با فلسفههای مختلف، سیستمهای سیاسی، استانداردهای فناوری، سیستمهای پرداخت و تجارت فرامرزی و ارزهای ذخیره نیز افزایش یافته است.
تغییر ساختار تجارت جهانی
تجارت جهانی در سال گذشته با بالاترین نرخ تورم در ۴۰ سال اخیر در کمال تعجب به رکوردهای اسمی و از نظر حجمی نیز رسید، یا به آن نزدیک شد. به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی جهانی، تجارت احتمالا از ۵۷ درصد سال قبل و صادرات طبق دادههای بانک جهانی افزایش یافته است. اگر چنین باشد، این رقم به رکورد ۶۱ درصد در سال ۲۰۰۸ نزدیکتر خواهد شد که براساس اجماع مشترک، اوج جهانی شدن را نشان میدهد.
الساندرو نیکیتا، اقتصاددان در کنفرانس سازمان ملل متحد برای تجارت و توسعه، میگوید ساختار تجارت جهانی به ناچار تغییر خواهد کرد و به سمت جهانیزدایی یا منطقهای شدن پیش خواهد رفت، اما این فرآیند در بین صنایع و کشورها انتخابی خواهد بود و ممکن است پنج تا ۱۰ سال طول بکشد.
به گفته نیکیتا «براساس دادهها، جهانیزدایی هنوز به اینجا نرسیده است»، تجارت جهانی در سال گذشته حدود ۳ درصد رشد کرده است، با سرعتی مشابه اقتصاد جهانی. از دیدگاه سرمایهگذاری بلندمدت، انعطافپذیری نیروهای جهانیسازی باید به کاهش فشارهای تورمی به نفع بازارهای نوظهور کمک کند.
منطقهای شدن
به گفته آنابل گونزالس، معاون مدیر کل سازمان تجارت جهانی، تجارت جهانی کالا در سال گذشته به بالاترین حد خود رسید، تجارت کالاهای ایالاتمتحده و اروپا با چین نیز در اوج خود قرار دارد و صادرات جهانی خدمات دیجیتال از سال ۲۰۰۵ بیش از سه برابر شده است. او با اشاره به رشد تجارت مبتنی بر خدمات و دیجیتال در نشست سیاست تجارت جهانی چتمهاوس اعلام کرد: «تجارت و جهانی شدن رو به زوال نیستند، اما در حال تغییر هستند. از نظر دلاری، جریان تجارت در سه اقتصاد بزرگ قدرتمندتر از همیشه است.»
صادرات و واردات چین در سال گذشته به رکورد ۵۹/۳ تریلیون دلار و ۷۲/۲ تریلیون دلار رسید، همانطور که صادرات و واردات منطقه یورو – به ترتیب ۸۸/۲ تریلیون یورو (۰۵/۳ تریلیون دلار) و ۹۴/۲ تریلیون یورو بود- در حالی که صادرات ایالاتمتحده به چین و واردات چین از این کشور بود. ایالاتمتحده نیز در این خصوص به رکوردهایی دست یافت.
اما اختلال در زنجیره تامین جهانی از زمان همهگیری و جنگ در اوکراین، کشورها و مناطق را مجبور کرده است تا به دنبال خودکفایی بیشتر در انرژی، غذا، منابع، فناوری و فراتر از آن باشند. دولت بایدن بستههای مالی مهمی مانند قانون کاهش تورم و لایحه بودجه تراشهها را اجرا کرده است که شامل یارانهها و بودجه بیسابقه برای انرژی سبز، فناوری و صنایع نیمهرساناست. چین در حال کار روی یک بسته حمایتی بیش از یک تریلیون یوآن (۱۴۴ میلیارد دلار) برای صنعت نیمههادی خود است و اروپا مطمئنا پروژههای مشابه خود را دنبال خواهد کرد.
اقتصاددانان در موسسه مالی «جیپی مورگان» به افزایش «منطقهای» زنجیره تامین اشاره میکنند، بهطوری که آسیا در حال حاضر نزدیک به ۷۹ درصد از کل واردات ماشینآلات و تجهیزات حمل و نقل به چین را به خود اختصاص داده است که به میزان ۶۵ درصد از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ افزایش یافته است.
جهان تکقطبی در مقابل چندقطبی
این منطقهای شدن با فرض کاهش تدریجی روابط اقتصادی، تجاری و مالی پکن با ایالاتمتحده ادامه خواهد یافت. وخامت روابط چین و ایالاتمتحده اکنون در حالی رخ میدهد که به نظر میرسد سی سال هژمونی اقتصادی ایالاتمتحده پس از پایان جنگ سرد رو به افول است.
اقتصاددانان استدلال میکنند که یک اقتصاد جهانی تکهتکه با دو اکوسیستم ایالاتمتحده و چین یا شاید یک دنیای چندقطبیتر، در مجموع احتمالا جهانی تورمی خواهد بود، نرخ بهره را بهطور ساختاری بالاتر نگه میدارد و رشد کمتری ارائه میدهد. در این میان، تولید و تامین منابع از کشورهای دارای ارزش مشترک گران است، حتی در زمانی که قیمتها و دستمزدها از قبل افزایش یافته است.
لوک تمپلمن، تحلیلگر دویچه بانک، خاطرنشان میکند که توسعه اقتصادی در ۳۰ سال گذشته عموما طولانیتر از دهههای گذشته بوده است. یکی از عوامل موثر این واقعیت است که از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، اقتصاد جهانی اساسا در چارچوبی تکقطبی عمل کرده است.
این حجم نمونه کوچکی است و این اقتصاددان تاکید میکند که عوامل اقتصادی، مالی، جمعیتشناختی و سیاسی در این خصوص نقش داشتهاند، اما شایان ذکر است که نیروهای جهانیزدایی در سالهای آینده تشدید میشوند. به گفته تمپلمن، نکته نگرانکننده این است که با افزایش خودکفایی کشورها، انگیزه کمتری برای دنبال کردن مصالحه با شرکای تجاری دشوار وجود دارد.
برخی از اقتصاددانان استدلال میکنند که در گذشته نیز دوران جهانیزدایی وجود داشته است. این نظریه استدلال میکند که دورهای از جهانی شدن پس از پایان جنگهای ناپلئونی در قرن نوزدهم، تا آغاز جنگ جهانی اول و پس از آن دورهای از جهانیزدایی پی گرفته شد که تا اوایل دهه ۱۹۵۰ ادامه داشت. متعاقب این دوره نیز، دوران نوین و شدت گرفتن جهانی شدن بوده است. این امر نشان میدهد که جهانیزدایی نیروی غالب بین سالهای ۱۹۵۰-۱۹۱۰ بود، اما رکود بزرگی که در دهه ۱۹۳۰ روی داد، بدون جریانهای مالی جهانی نمیتوانست رخ دهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد