30 - 01 - 2017
جشن سده، جشن آتش
تاریخ پرفراز و نشیب کشور ما پیوسته شاهد مبارزاتی پیگیر برای دفاع سرسختانه از اصالت ملی در همه زمینههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و... بوده و در این راه پدران ما بهطور دائم با اشغال نظامی، فرهنگی، عقیدتی و... مبارزه کردهاند و موجودیت خود راکه با هویت، آیین، زبان، سنتها و فرهنگ خاص آنان درآمیخته بود به شدت پاس میداشتند که در این رهگذر میتوان به دولت مستقل رستمیه در شمال آفریقا به دست عبدالرحمان رستم، رهبر نظامی و مذهبی خراسانی و بعد از آن یعقوب لیثصفاری و سپس ابومسلم خراسانی و آنگاه ارتش ایرانی دیلمی به عنوان نمونه اشاره کرد.
در قلمرو فرهنگی به ویژه رویارویی آریایی با فرهنگ سامی، مبارزه حتی از رویاروییهای سیاسی برای حفظ ارزشهای ملی شدیدتر و پیگیرتر بود و تبار ایرانی، گذشته پرافتخارش را به فراموشی نسپرد و آن را در تمام جلوههای ادب، هنر، شعر، موسیقی، فولکلور، رسوم روزمره خویش و بالاخره حفظ سنتها و از آن جمله جشنهای نوروز، مهرگان و سده همواره زنده نگه داشته است.
به روال آیین باستان در پسین روز دهم بهمن هر ساله در نقاطی از ایران مانند کرمان، اصفهان، یزد، تهران و... جشن سده باشکوه تمام برگزار میشود و زرتشتیان و ایرانیانی که تابع سنن و آداب خود ماندهاند در این شادی حضور فعال دارند که بهطور مختصر به چگونگی برپایی این سنت دیرینه میپردازیم.
در کرمان از چند روز قبل مردم در باغی به نام بداغآباد که در نزدیکی شهر قرار دارد جمع شده و در اتاقهای آن سکنی میگزینند تا برای چند روزی زندگی مشارکتی را به رسم اجداد خود تجربه کنند و در روز دهم بهمن همزمان با غروب خورشید موبدان در لباس مخصوص و سرتاپا سفید و مشعل به دست در حالی که نوای دف و دایره که به وسیله دختران نواخته میشود وآنان را همراهی میکند، برای روشن کردن آتش حرکت میکنند و پس از برافروختن کوهی از خارهای روشنشده دور این آتش انبوه جمع و خداوند صاحب آتش را نیایش کرده و هر کس در دل خود آرزویی برای بهزیستی مردم و جامعه و رفع شر و دروغ و بدی میکند و آتش با اسپند و کندری که به آرزو رسیدهها در آن میریزند، همه جا را خوشبو میکنند و از فردای آن روز مردم برای استقبال از نوروز آماده میشوند.
در یزد این جشن در یک محوطه بدون درخت برگزار میشود و با توجه به اینکه در گذشته وسایل ارتباط جمعی نبود، مردم به روال قدیم فرصت دیدار یکدیگر را در این روز همراه با سنت آتشافروزی و دعا و نیایش غنیمت میشمرند که از لحاظ اجتماعی بسیار حائزاهمیت است.
در اصفهان، در دو جانب زایندهرود که از پشتههای هیزم و خار، پر شده نوازندگان گرد میآیند و همه شهر، گنبدها و منارهها با شمع و مشعل آراسته میشود و به پای پرندگان گردوهای توخالی پرشده از نفت و قیر که مشتعل شده بسته آنان را رها میکنند میگویند که سلاطین وقت این گونه مراسمی را کافی ندانسته و باشکوهتر از آنچه به خلاصه گفتیم انتظار داشتند بهطوری که در کتاب تاریخ بیهقی شرح جشنی رفته است که در آن آتش چندان بزرگ بود که فروغ آن از ۱۰ فرسنگی از هر سو دیده میشد.
فردوسی در این باره میگوید:
بهشتم بباید زآتشکده
چون نزدیک شد روزگار سده
بیرونی در کتاب التفهیم سبب نام سده را به عدد سد ارتباط داده و میگوید: از او تا نوروز پنجاه روز است و پنجاه شب و در آثارالباقیه آورده است که این جشن درست صد روز پس از آغاز زمستان که پنج ماه بود و از اولین روز آبان آغاز میشد گرفته میشود زیرا که ایرانیان باستان سال را به دو بخش میکردند تابستان هفت ماهه و زمستان پنج ماهه.
از طرفی در مورد وجه تسمیه سده میگویند چون اولاد آدم به صد رسید و مصادف با دهم بهمن بود آن را سده نام نهادند و در آن شب آتش بازی کردند و کوههای آتش از هیمه و چوب برافروختند و فردوسی بزرگ، میگوید:
زهوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
و آخر اینکه به گفته شاعر و عارف بزرگ ایران زمین، نظامی میگوید:
به نوروز جمشید و جشن سده
که این هردو گشتی آیین آتشکده
این سنت فرخنده و شادی افزا را پاس میداریم.
Z.Mesbah1944i@gmail.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد