17 - 12 - 2019
جادوگر
ویلیام شکسپیر در ۲۶ آوریل ۱۵۶۴ در شهر استراتفورد در انگلستان غسل تعمید داده شد. شهرت شکسپیر به عنوان شاعر، نویسنده، بازیگر و نمایشنامهنویس منحصربهفرد است و برخی او را بزرگترین نمایشنامهنویس تاریخ میدانند. با این حال بسیاری از حقایق زندگی او مبهم است. پدرش از صاحبمنصبان دیوانی بود که گویا بعدها با مشکلات مالی مواجه شد و مادرش فرزند یک زمیندار محلی نسبتا ثروتمند بود. شکسپیر احتمالا در مدرسه گرامر استراتفورد تحصیل کرده و در آنجا اطلاعات ارزشمندی درباره لاتین به دست آورده است اما ویلیام رهسپار آکسفورد یا کمبریج نشد.
درباره جوانیِ ویلیام افسانه فراوان است و سند معتبر اندک. اولین مدرکی که ما درباره او پس از مراسم تعمید و نامگذاری داریم، از ازدواج او با آن هثوی در سال ۱۵۸۲ است، که ثمره آن دختری متولد ۱۵۸۳ و یک دختر و پسر دوقلو در سال ۱۵۸۵ بود. شکسپیر پس از ازدواج به لندن رفت و در تماشاخانه مشغول بازی شد. در آنجا وظیفه ویرایش نمایشنامهها را به او سپردند. شکسپیر از این موقعیت استفاده کرد و خود چند نمایشنامه نوشت که با استقبال روبهرو شد. پس از آن، تا هفت سال هیچ اطلاعی از فعالیتهایش نداریم اما وی احتمالا پیش از سال ۱۵۹۲ در لندن به عنوان بازیگر کار میکرده است. در این موقع، چندین گروه بازیگری در لندن و دیگر مناطق وجود داشت که ارتباط شکسپیر با یکی یا بیشتر از آنها همگی حدسیات است. اما ما از ارتباط مفید و طولانی او با موفقترین دسته بازیگران با نام مردان لرد چمبرلِین اطلاع داریم که پس از به تخت نشستن جیمز اول، مردان شاه نام گرفتند. شکسپیر نهتنها با این گروه بازی کرد بلکه سرانجام سالار صاحبسهم و مدیر نمایشنامه شد.
دسته شامل کسانی میشد که در آن روزگار مشهورترین بازیگران بودند مانند ریچارد باربیج که بیشک خالق نقشهای هملت، شاه لیر، و اتللو بود. همچنین رابرت آرمین و ویل کمپ (بازیگران نمایشنامه دلقک و احمق شکسپیر.)
همچنین ایشان شناختهشدهترین بازیگران تئاتر الیزابتی در سال ۱۵۹۹ بودند.
شکسپیر در دوران نخستین، خود را به تئاتر محدود نکرد و در سال ۱۵۹۳ منظومه عشقی- اساطیریِ ونوس و آدونیس و در سال پس از آن نیز اثر برجستهترِ تاراج لاکریس را به حامی خود، اشرافزاده ساوتهمپتون اهدا کرد و تا ۱۵۹۷ او موفق شد خانهای نو در استراتفورد خریداری کند، و اینک او میتوانست خود را «جنتلمن» بنامد.
فرانسیس میرس درباره شکسپیر میگوید: «همانطور که پلاتوس و سنکا بهترین کمدی و تراژدی به زبان لاتین هستند، شکسپیر فاخرترین آنها از هر دو گونه در روی صحنه است.»
با دو چکامهای که شکسپیر در سالهای ۱۵۹۳ و ۱۵۹۴ به چاپ رساند، اشعار او زودتر از نمایشهایش چاپ شدند. همچنین باید گفت که بیشتر غزلهای او باید در این سالها نوشته شده باشند و نمایشهای او پس از سال ۱۵۹۴ پدید آمدهاند، و او بهطور کلی هر دو سال یک اثر عرضه کرد که هر یک شامل سرودها و آهنگهای بسیار زیبایی میشدند.
نمایشهای ابتداییِ شکسپیر شامل هنری چهارم، تیتوس آندرونیکس، رویای نیمهشب تابستان، تاجر ونیزی و ریچارد سوم میشود که همگی در میانه و اواخر دهه ۱۵۹۰ تاریخگذاری شدهاند.
همچنین بعضی از تراژدیهای مشهور او که در اوایل دهه ۱۶۰۰ نگاشته شدهاند، مشتملاند بر اتللو، شاه لیر و مکبث. در حدود سال ۱۶۱۰ شکسپیر برای استراحت به استراتفورد برمیگردد و باز به نوشتن ادامه میدهد. این دوره، دوره رمان و کمدی-تراژدی او به حساب میآید. او در این مدت، آثاری مانند طوفان، هنری هشتم، سیمبلاین و داستان زمستان را پدید آورد.
غزلیات او نخستین بار در سال ۱۶۰۹ به چاپ رسید.
مرگ
ویلیام شکسپیر روز ۲۳ آوریل ۱۶۱۶ میلادی در ۵۲ سالگی درگذشت. جسدش را دو روز بعد در کلیسای مقدس ترینیتی به خاک سپردند. او حتی قطعهای ادبی نیز برای روی سنگ قبر خود گفته که بر آن حک شده است:
تو را به مسیح از کندن خاکی که اینجا را دربر گرفته دست بدار!
خجسته باد آنکه این خاک را فروگذارد، و نفرین بر آنکه استخوانهایم را بردارد!
او در حالی مُرد که به سال ۱۶۱۶ هیچ نسخه جمعآوری شدهای از آثارش وجود نداشت و بعضی از آنها در نسخههایی مستقل چاپ شده بودند که همانها هم بدون نظارت و ویرایش او بود. در سال ۱۶۲۳ دو تن از اعضای هیات شکسپیر، جان همینگز و هنری کاندل، نسخه جامع و ویراستهای از نمایشنامههایش را به چاپ رساندند که فِرست فولیو نام گرفت.
نمایشنامههای به جا مانده از او عبارتند از:
حکایت زمستان، درد بیهوده عشق، اُتللو، مکبث، سیمبلین، هر طور که شما دوست دارید، همسران خوش ویندزور، ژولیوس سزار، قیاس برای قیاس، ریچارد سوم، هملت، طوفان، تجاوز به لوکرسیا، خوش است آنچه هست پایانش خوش، رومئو و ژولیت، شاه لیر، تاجر ونیزی، رویای نیمه شب تابستان، هنری ششم، دو نجیبزاده ورونایی، تیتوس آندرونیکوس، کینگ جان، هنری چهارم، رام کردن زن سرکش، کمدی اشتباهات، هیاهوی بسیار برای هیچ، هنری پنجم (نمایشنامه)، تروئیلوس و کریسدا، آنتونیوس و کلئوپاترا، تیمون آتنی، پریکلس، کوریولانوس، هنری هشتم و اشعار غنایی شکسپیر نیز از شاهکارهای شعر و ادبیات انگلیسی است. از آن جمله میتوان به منظومههای زیر اشاره کرد:
مجموعه غزلیات شکسپیر، ونوس و آدونیس و زائر پرشور
ای روح مسکین من
که در کمند این جسم گناهآلود اسیر آمدهای
و سپاهیان طغیانگر نفس، تو را در بند کشیدهاند
چرا خویش را از درون میکاهی و در تنگدستی و حرمان به سر میبری
و دیوارهای برون را به رنگهای نشاطانگیز و گرانبها آراستهای؟
حیف است چنان خراجی هنگفت
بر چنین اجارهای کوتاه، که از خانه تن کردهای
آیا این تن را طعمه مار و مور نمیبینی
که هر چه بر آن بیفزایی، بر میراث موران خواهد افزود؟
اگر پایان قصه تن چنین است
ای روح من
تو بر زیان تن زیست کن
بگذار تا او بکاهد و از این کاستن بر گنج درون تو بیفزاید
این ساعات گذران را
که بر دریای سرمد کفی بیش نیست، بفروش
و بدین بهای اندک، اقلیم ابد را به مـُلک خویش درآور
از درون سیر و برخوردار شو
و بیش از این دیوار بیرون را به زیب و فر میآرای
و بدین سان مرگ آدمی خوار را خوراک خود ساز
که چون مرگ را در کام فرو بری
دیگر هراس نیست و بیم فنا نخواهد بود
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد