8 - 06 - 2017
تهرانیها را با شهرداری آشتی دهید
غلامرضا کیامهر- امروز آن دسته از شهروندان معمولی تهران که از گروه برجسازها و سازندگان مالهای تجاری و مراکز خرد و هایپرمارکتها نیستند و از نظر آماری افزون بر ۹۰ درصد جمعیت پایتخت را هم تشکیل میدهند، هیچ احساس خوبی نسبت به شهرداری و مناطق بیستودوگانه آن ندارند. اگر بخواهیم این احساس ناخوشایند را به زبان مردم کوچه و بازار بیان کنیم باید بگوییم شهروندان تهرانی سالهاست در حالت قهر با شهرداری به سر میبرند. از صاحبان کسبوکارها گرفته تا ساکنین این کلانشهر، سالهاست آرزو میکنند هرگز گذارشان به یکی از دوایر شهرداری نیفتد و با یک مامور شهرداری روبهرو نشوند و این درست در نقطه مقابل رابطه بسیار دوستانهای است که در جوامع پیشرفته امروزی میان شهروندان و شهرداریها وجود دارد. یک دلیل وجود این تفاوت فاحش حزبی بودن انتخاب شهرداران در آن جوامع است و چون احزاب همیشه نگران سرنوشت و ادامه حضور خود در صحنه هستند و خود را پاسخگوی مردم میدانند، به تبع آن شهرداران منتخب احزاب نیز همه تلاش خود را برای برقراری ارتباطات صمیمانه با شهروندان و جلب رضایت حداکثری آنها به کار میبرند. میشود گفت میزان جلب رضایت و نوع ارتباطی که شهرداران در آن جوامع برقرار میکنند و کیفیت و کمیت خدماتی که در دوره خدمت برای شهر و شهروندان انجام میدهند تا حدود بسیار زیادی تعیینکننده سرنوشت احزاب متبوع آنها در صحنه سیاسی کشورشان است. اما به دلیل آنکه جامعه ما از چنین موهبتی محروم است و شهرداران برحسب میزان نفوذ و نوع رابطهای که با جناحهای سیاسی و به تبع آن با اکثریت اعضای شوراهای شهرها دارند، بیآنکه خود را پاسخگوی حزب یا تشکل خاصی بدانند، زمام امور مدیریت شهرها را به دست میگیرند. تازه این واقعیت در مورد خود شوراهای شهرهای ما هم مصداق پیدا میکند؛ شوراهایی که محصول ائتلافهای مصلحتی شکلگرفته در آستانه هر انتخابات هستند و اعضای آنها هیچ تعهدی در قبال ائتلافی که کانال ورود آنها به شورای شهر بوده است در خود احساس نمیکنند. مشابه این وضعیت را ما شهروندان تهرانی طی دو دههای که از تاسیس شوراها شهرها میگذرد خصوصا در دوره چهارم آن شاهد بودیم و از این بابت چه خون دلها خوردیم. حالا باید منتظر بمانیم و ببینیم شورای پنجمی که ظاهرا از دل یک ائتلاف متفاوت از دورههای گذشته بیرون آمده تا چه حد خود را به جبران مافات و انتخاب فردی مدیر و مدبر و از همه مهمتر خوشنام بدون هرگونه سوءشهرت و دارای صلاحیتهای تخصصی و اجرایی خارج از جرگه اعضای شورا برای تصدی مدیریت کلانشهر تهران ملزم و متعهد میداند؛ شهرداری که خود را وامدار شهروندان و گرهگشای مشکلات آنها بداند، شهرداری که دل در گرو خدمت به شهروندان تهرانی داشته باشد، شهرداری مردمی که خود و شهرداران مناطق منصوب او را نه ارباب و حاکمان مطلق که خدمتگزار شهروندان بدانند، شهرداری که بتواند قریب به ۱۵ میلیون شهروند تهرانی را بعد از سالها با شهرداری آشتی دهد و ترس و وحشت سروکار پیدا کردن با شهرداری و ماموران آن را از دل آنان بزداید، شهرداری که برای وصول مطالباتش از صنوف و کسبه شهر اقدام به نصب بلوکهای چند تنی نیوجرسی جلوی محل کسبوکار آنها نکند، شهرداری که جواز انهدام باغها و باغستانهای باقی مانده شهر را به دست برجسازها و سازندگان مراکز تجاری و پاساژسازها ندهد و هوای تنفسی میلیونها شهروند را به شهرخواران نفروشد، شهرداری که به قول مجری معروف صداوسیما با گرفتن پول، جواز ساخت برج به جای مجسمه فردوسی در وسط میدان فردوسی را صادر نکند، شهرداری که برای اجرای پروژههای جاهطلبانه و پرهزینه مورد علاقه خود چوب حراج بر اراضی شهری که ملک مشاع تمام شهروندان محسوب میشود، نزند، شهرداری که نیازهای عمرانی و فضای سبز محلههای شهر را در پای برنامههای نمایشی و تبلیغاتی خود در بزرگراهها و معابر اصلی شهر قربانی نکند، شهرداری که تمام روح و ذهنش آکنده از جاهطلبیهای سیاسی و جناحی نباشد، شهرداری که هر روز به بهانههای مختلف با وضع عوارض جدید عرصه زندگی را بر شهروندان و صنوف مختلف تنگ نکند، شهرداری که عوامل و مامورانش محل کسبوکار شهروندان نباشند، شهرداری که چشم روی سد معبرها و راهبندانهای طولانیمدت برجسازها و مجتمعسازها نبندد و مبارزه با سد معبر را به انداختن ماموران بیرحم و عاطفهاش به جان دستفروشان فقیر و مستضعف خلاصه نکند و به جای برخوردهای سلبی و خشونتآمیز با دستفروشان به فکر ساماندهی و کمک به وضع معیشت آنها باشد، شهرداری که به جای همفکری و همراهی با دولت منتخب اکثریت مردم فضای شهر را با نصب انواع بیلبوردها به فضای تبلیغات محیطی علیه برنامهها و سیاستهای دولت تبدیل نکند، شهرداری که به جای تراکمفروشیهای ویرانگر به فکر ایجاد منابع پایدار و قابل دفاع درآمد برای شهرداری باشد، شهرداری که دغدغه نیازهای ورزشی و تفریحی شهروندان جوان و نوجوان را داشته باشد و بودجه کافی به توسعه این قبیل اماکن اختصاص دهد و شهرداری که به تمام معنا مردمی باشد، به مردم عشق بورزد، شهرداری را به کانون مشکلگشایی شهروندان تبدیل کند، به شهروندان فخر نفروشد، چندشغله و کثیرالمنصب نباشد و همه وقت و انرژی و توش و توان شبانهروز خود را صرف توسعه و آبادانی واقعی و رفع نابسامانیها و کموکاستیهای شهر کند، شهرداری که قدرتطلب و خودکامه و خودمحور نباشد و از چارچوبهای اجرایی که شورای شهر برایش تعیین میکند، پا فراتر نگذارد.
آیا شورای شهر پنجم که اعضای آن عنوان اصلاحطلب را یدک میکشند و انتظارات زیادی را در میان میلیونها شهروند تهرانی نسبت به خود به وجود آورده است، توانایی کشف و انتخاب چنین شهرداری را خارج از جرگه ۲۱ نفری خود دارد؟ آیا این شورا قصد دارد تا پایان دور چهار ساله عمر خود اصلاحطلب باقی بماند، در قلوب شهروندان تهرانی نفوذ و رسوخ کند و میراثی را که شهروندان تهرانی با آرای خود به آنها سپردهاند در دوره بعدی هم به یک شورای شهر اصلاحطلب تحویل دهد؟ آینده به این سوال پاسخ خواهد داد.
Kiamehr_gh@yahoo.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد