22 - 05 - 2023
تهدید رییسی علیه طالبان؛ عمل یا بلوف
نادر کریمیجونی- ضربالاجل یکماهه ایران برای آنکه طالبان رویه خود در پرداخت حقآبه ایران از آب هیرمند را تغییر دهد و حقوق آبی ایران را محترم شمارد، آغاز شده است. پس از سخنان هشدارآمیز سیدابراهیم رییسی علیه مقامات افغانستانی و تاکید او مبنی بر اینکه سخنانش باید از سوی مقامات کابل جدی گرفته شود، مقامات سیاسی، زیستمحیطی و نظامی کشور در پشتسر رییسجمهور صف کشیدند حتی مقامات نظامی که علیالظاهر از رییسجمهور فرمان نمیبرند و تابع فرماندهی کل قوا هستند هم در این پشتیبانی سهیم شدند و فرماندهی کل سپاه با حالتی تهدیدآمیز گفت که پیشرفتهترین سلاحها را در اختیار داریم. اینها به علاوه اظهارات حسین امیرعبداللهیان نشان میدهد که اینبار احتمالا تهران عزم خود را جزم کرده تا یکبار و برای همیشه این دردسر پیشین که از زمان حکومت پهلوی دوم برای کشورمان مشکلآفرین بوده را حل و فصل و نتیجهای پایدار خلق کند. چنانکه دیگر و پس از طالبان نیز حکومتهای افغانستان نتوانند عرضاندام کنند و منافع ایران در مورد حقآبه هیرمند را به چالش بکشند؛ امری که ممکن است بتواند این زخم کهنه را التیام دهد و درمان کند.
اکنون این پرسش از سیدابراهیم رییسی و همکارانش در وزارت امور خارجه مطرح است که در صورت پایان ضربالاجل اعلامشده و تداوم بیتوجهی طالبان به حقوق ایران، چه گزینههایی پیش روی ایران است؟ اکنون هشدار داده میشود که کوچکترین حمله به طالبان ممکن است افغانستان را به اوکراین دیگری تبدیل کند. این بدان معنی است که استعداد زیاد و هدایتشدهای وجود دارد تا میان ایران و افغانستان جنگی فرسایشی و طولانی به وقوع بپیوندد. راهبردنویسان نظامی ایران ممکن است تصور کنند حملاتی که مسوولیت آن متوجه هیچ کس نباشد میتواند تنبیه خوبی برای حکومتکنندگان کابل باشد، اما وقتی طالبان دست به این اقدامها زده و در آن تجربه دارد، روشن است که اینگونه حملات حتما با واکنش و پاسخ طالبان مواجه میشود و ممکن است به جنگی فرسایشی و طولانی منجر شود؛ جنگی که پایان دادن به آن در اختیار ایران نیست.
اما اگر گزینه نظامی از روی میز برداشته شود، یک گزینه دیگر اخراج افغانستانیهایی است که هماکنون به عنوان مهاجر، مقیم یا پناهنده در ایران بهسر میبرند. البته انجام این اقدام بلافاصله و در کوتاهمدت امکانپذیر نیست و به همین دلیل نتیجه گرفتن از آن در یک فرآیند کُند و زمانبر امکانپذیر است. برخی فعالان سیاسی در روزهای اخیر گفتهاند که همین حدود ۱۰ میلیون افغانستانیای که مهمان ایران هستند و با استفاده از امکانات ایران درآمد کسب کرده و برای خانواده خویش ارسال میکنند، خیلی بیشتر از حقآبه ایران از هیرمند آب مصرف میکنند و اگر طالبان تمام آن حقآبه را پرداخت کند، باز هم به ایرانیان بدهکار است. این در حالی است که طالبان هشدارهای سیدابراهیم رییسی را جدی نگرفته و اجازه ورود کارشناسان ایرانی برای بررسی میزان ذخایر آبی اکوسیستم هیرمند را صادر نکرده است. رویکرد این گروه هم، چنان است که احتمالا این مجوز برای کارشناسان ایرانی صادر نخواهد شد و چشماندازی برای اجابت درخواست ایران وجود ندارد.
یکی دیگر از پاسخهایی که ایران میتواند به بیتوجهی طالبان در خصوص واریز کردن حقآبهاش بدهد، قطع تجارت با افغانستان و جلوگیری از انتقال کالا از خاک و مرز ایران است. تردیدی نیست که این اقدام فشار زیادی بر حکومت طالبان وارد میکند و دولت کابل را هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ تامین مایحتاج عمومی با بحران مواجه میکند، البته دولت طالبان در اینباره بیشترین تخممرغهای خویش را در سبد برادر بزرگترش یعنی پاکستان، گذاشته است. به همین دلیل اگر قرار باشد که ایران در اینباره درهای خویش را روی طالبان ببندد، درهای پاکستان همچنان روی طالبان باز خواهد بود و بحران یادشده را کماثر خواهد کرد.
در مورد نیروهای کار افغانستانی و اخراج اتباع آن کشور هم مساله مهم و واقعیت آن است که اخراج تمامی اتباع افغانستانی نه فقط به لحاظ عملی قابل اجرا نیست بلکه نبود این اتباع به ویژه در مورد کارهای بدنی سخت، کشورمان را با کمبود نیروی کار مواجه میکند و گمان نمیرود که دولت قادر باشد این گزینه را انتخاب کند. هر چند که اگر این گزینه نیز انتخاب شود برای طالبان تاثیر چندانی نخواهد داشت، چراکه این گروه اگرچه بر افغانستان سلطه دارند و حکومت میکنند اما این سلطه و حکومت لزوما به معنای مدیریت جامعه افغانستان از سوی طالبان نیست و در مدتی که طالبان بر افغانستان سلطه داشته هیچ نمونهای از بهبود اوضاع در این کشور به چشم نمیخورد. ضمن آنکه هنوز نه جامعه افغانستان و نه جامعه جهانی مشروعیت و مقبولیتی برای این به اصطلاح حکومت قائل نیست.
نگرانی زیادی وجود دارد که افغانستان به عامل بیثباتی علیه ایران تبدیل شود، هر چند برخورد نظامی در شرایط فعلی دور از ذهن به نظر میرسد و نه کابل و نه تهران گزینه نظامی را چندان مورد توجه قرار نمیدهند اما در عالم واقع هیچ چیز حتمی نیست. در عین حال پس از آنکه مقامات ایرانی سفارت افغانستان را به طالبان تحویل دادند و به صورت دوفاکتو حاکمیت این گروه را به رسمیت شناختند این پرسش مطرح میشود که تهدیدهای تاکیدشده ابراهیم رییسی در خصوص آب هیرمند بلوف تبلیغاتی در حضور مردم است یا اقدام عملی هم در پی خواهد داشت؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد