27 - 05 - 2023
تهدیدهای آمریکا و اسرائیل ایران کوتاه نمیآید
نادر کریمیجونی- لفاظیهای ایالاتمتحده و اسرائیل دیگر جمهوری اسلامی ایران را نمیترساند. هر دو کشور فهرستی از ناکامیهای قابل مشاهده در افغانستان، عراق، لبنان و سرزمینهای اشغالی فلسطین دارند که باعث میشود در تهران، مقامات جمهوری اسلامی ایران با خود تصور کنند که همه توان و ادعاهایی که واشنگتن و تلآویو در مورد نابودسازی توان هستهای و تسلیحاتی ایران بیان میکنند ، احتمالا چندان جدی و تاثیرگذار نیست و نباید موجب هراس ایرانیها شود.
چه ایالاتمتحده به زحمت توانست دردسرهای پیشآمده در عراق و افغانستان را پشتسر بگذارد و همه آنچه در مورد حضور در عراق و سوریه گفته است و هماکنون نیز بر آن پای میفشارد، اگرچه باعث شده تا نیروهای این کشور همچنان در مناطقی از سوریه و عراق باقی بمانند اما روشن است که به لحاظ تاکتیکی و تکنیکی، این نیروها کارآیی و اثرگذاری خویش را بر تحولات منطقهای و حتی بر تحولات این کشورها از دست دادهاند و به همین دلیل در معادلات منطقهای و کشورهای یادشده نظامیان ایالاتمتحده چندان تاثیری ندارند. اسرائیل هم که تازه از منازعه با جهاد اسلامی فلسطین فارغ شده در این منازعه کارنامه درخشانی از خود بر جای نگذاشت؛ قتل چند فرمانده میانی و بلندپایه نظامیان جهاد اسلامی، در حالی که تمام فرماندهان این گروه همواره در معرض تهدیدهای جانی یا ربایش نظامیان اسرائیلی قرار دارند و پس از کشته شدن هر یک از آنها دیگری جایگزینش میشود، در واقع دستاورد محسوب نمیشود. چراکه تمام منطقهای که نظامیان و از جمله فرماندهان فلسطینی در آن زندگی میکنند، بخشی از خاک اسرائیل است و دسترسی به آن برای ارتش آن کشور دشوار نیست.
حالا با این کارنامه نهچندان قابل دفاع و افتخارآمیز، آیا فرماندهان آمریکایی و اسرائیلی ریسک حمله نظامی به ایران را میپذیرند؟ آیا راهبردنویسان سیاسی و استراتژیک در تلآویو و واشنگتن، حمله به ایران را کاری پرمنفعت، تاثیرگذار و ناتوانکننده جمهوری اسلامی ایران میدانند؟ چندان معلوم نیست که رونمایی از بمب سنگرشکن جدید ایالاتمتحده که نسل تکمیلشده بمبهای سنگرشکن پیشین این کشور است، آیا بهطور عمدی و هدفمند بوده یا بهطور اتفاقی و ناخواسته انجام شده است. هر چند که تصاویر مربوط به این بمب جدید پس ۱۰ دقیقه از انتشار از روی پایگاه اینترنتی پنتاگون برداشته شد، اما همان ۱۰ دقیقه برای جهانی شدن این عکس کافی بود و احتمالا منتشرکنندگان میدانستند که انتشار این تصاویر بیان روشنی را برای تهران ارسال میدارد. همزمان تهدیدهای افسران بلندپایه ارتش اسرائیل علیه تهران تشدید شده است. نظامیان اسرائیلی در این تهدیدها نه فقط از ایالاتمتحده میخواهند که دستاوردهای جدید بمبهای سنگرشکن را به اسرائیل تحویل دهد، بلکه همزمان بر این نکته پای میفشارند که تلآویو منتظر اجازه، موافقت یا همراهی ایالاتمتحده برای حمله به ایران نمیماند و با گذشت ایران از خط قرمز اسرائیل- غنیسازی ۹۰ درصد- اسرائیل راسا به ایران حمله خواهد کرد. البته بهطور غیررسمی اعلام میشود که هماکنون ایران اورانیوم را تا ۸۳ درصد غنی میکند و روشن نیست که رساندن غنیسازی به غلظت و خلوص ۹۰ درصد و بیشتر، چقدر طول میکشد. قدرمسلم آن است که با ایجاد واحدهای جدید غنیسازی، حصول این غلظت چندان دور از دسترس نیست و برخی ناظران غربی اذعان میکنند که هماکنون توانایی غنیسازی ۹۰ درصد در اختیار ایران است ولی مقامات ایرانی لزومی به اجرا و به دست آوردن این غلظت احساس نمیکنند. از این بابت است که گمان میرود ایران هماکنون خط قرمز اسرائیل را پشتسر گذاشته است. با این حال تقریبا هیچ احتمالی برای انجام یک حمله آشکار نظامی از سوی ایالات متحده و اسرائیل به ایران وجود ندارد. تلآویو و واشنگتن میدانند که اگر شروعکننده حمله به ایران باشند تمامکننده آن نخواهند بود و در مقابل یک یا چند حمله هوایی یا موشکی که علیه تاسیسات هستهای یا موشکی ایران انجام دهند نه فقط از مبداء ایران که از مبداء لبنان یا حتی سرزمینهای اشغالی، حملات متعددی به اسرائیل انجام میشود و علیه پایگاهها و ناوگان نظامی ایالاتمتحده در خلیجفارس و خاورمیانه هم این حملات ادامه خواهد یافت. این سناریو نشان میدهد که در مقابل ضربه احتمالی که یک یا چند نقطه از تاسیسات هستهای ایران از حملات ایالات متحده و اسرائیل دریافت میکنند، آمریکا و اسرائیل چیزهای زیادی برای از دست دادن دارند. چیزهایی موازنه هزینه-فایده حمله به ایران را برای واشنگتن و تلآویو منفی خواهد کرد. به ویژه آنکه مقامات و راهبردنویسان ایالاتمتحده و اسرائیل به خوبی میدانند که نه فقط نابودی تاسیسات و سختافزار صنایع هستهای ایران امکانپذیر نیست بلکه از آن مهمتر نابودی دانش و دستاوردهای هستهای ایران ممکن نیست و اگر تمام سختافزار صنایع هستهای ایران نابود شود، فقط هزینه ساخت مجدد آن روی دست جمهوری اسلامی ایران باقی میماند و مسلم است که این نتیجه اصلا مطلوب مقامات در تلآویو و واشنگتن نیست. در عین حال بازگشت به توافق هستهای و برقراری محدودیتهای آن، اصلا مورد علاقه تهران نیست و روشن است که تمام ادعاهایی که در تهران، برای بازگشت مجدد به برجام و آغاز مجدد گفتوگوهای وین میشود، فریبکاری است. روند شتابان توسعه هستهای در تهران به نقاطی دست یافته که بازگشت به مرزهای تعیینشده در برجام و رعایت محدودیتهای مصرح در آن نه فقط با منافع جمهوری اسلامی ایران نسبتی ندارد، بلکه هدفگذاریهای هستهای ایران به گونهای بلندپروازانه است که شانس یا احتمال عقبنشینی تا مرزهای تعیینشده در توافق هستهای را به طور کلی غیرمحتمل کرده است. استقبال رهبری ایران از مصوبه مجلس درباره توافق هستهای به روشنی تاکید کرد که روند حاضر با رضایت و توافق مقام رهبری نیز همراه است. از این بابت تهران نه فقط احتمال وقوع جنگ را منتفی میداند بلکه تمام تهدیدهایی که از واشنگتن یا تلآویو به گوش میرسد را هم جدی تلقی نمیکند و به همین دلیل، تمام لفاظیهای غرب و اسرائیل، به تغییر مسیر یا توقف روند فعالیتهای نظامی و هستهای ایران منجر نخواهد شد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد