26 - 11 - 2024
تله بدهی چین برای قاره سیاه
محمدرضا ستاری- قاره آفریقا با پتانسیلهای گسترده اقتصادی، جمعیت جوان و همچنین نقش ژئوپلیتیکی خاصی که در نظام جهانی دارد، همواره برای قدرتهای بزرگ دارای اهمیت بسزایی بوده، به طوری که همواره در دوران جدید به عنوان عرصهای حیاتی برای رقابت و حتی درگیریهای ژئوپلیتیکی در میان بازیگران بینالمللی مطرح بوده است. در همین رابطه شاهدیم علاوه بر قدرتهای غربی که سعی کردهاند نفوذ سنتی خود را در این قاره حفظ کنند، اکنون روسیه و چین نیز به عنوان دو بازیگر مهم جهانی در آفریقا حضور داشته و به رقابت با کشورهای غربی مشغول هستند.
در چنین شرایطی چینیها چند سالی است که نفوذ خود در قاره سیاه را افزایش داده و با ارائه کمکهای نظامی و همچنین سرمایهگذاریهای عظیم اقتصادی تلاش میکنند تا جای پای خود را در این قاره مستحکم کنند. در واقع در حالی که اغلب کمکهای چین به کشورهای آفریقایی از طریق بانک سرمایهگذاری زیرساخت آسیا و ابتکار یک جاده- یک کمربند صورت میگیرد، چنین امری برای رقبای چین به خصوص کشورهای غربی عامل تهدید محسوب میشود.
دیپلماسی تله بدهی
طبق گزارشی که در این خصوص مجله ژئوپلیتیک منتشر کرده، برای توصیف سیاستهای اقتصادی چین در قاره آفریقا از مفهوم تله بدهی یاد میشود. تله بدهی به این معناست که پکن مقادیر زیادی کمکهای اقتصادی به کشورهای آفریقایی نظیر اتیوپی، آنگولا، سودان، کنگو و نیجریه و غیره در قالب وام انجام میدهد و زمانی که این کشورها قادر به بازپرداخت بدهی خود نباشند به طور طبیعی وابستگی سیاسی و اقتصادی به چینیها پیدا میکنند. به همین دلیل است که برخی کارشناسان غربی معتقدند نفوذ فزاینده چین در آفریقا از طریق تله بدهی، کشورهای این قاره را به سمت چرخه باطل بدهی سوق داده و حاکمیت ملی آنها را تضعیف میکند.
در همین راستا و در زمانی که طرح ابتکار یک جاده- یک کمربند چین در سال2013 با هدف بهبود ارتباطات جهانی از طریق توسعه زیرساختها در کشورهای در حال توسعه کلید خورد، یکی از نقاط اصلی تمرکز پکن معطوف به قاره آفریقا بود؛ جایی که تخمین زده میشود چین از سال 2000 تا 2023 در حدود 170میلیارد دلار به کشورهای این قاره کمک اقتصادی از طریق وام ارائه کرده است. در واقع هر چند این وامها قرار بوده در طرحهای توسعه نظیر احداث بنادر، جاده، راهآهن و تاسیسات انرژی هزینه شود اما به واسطه ساختار حکمرانی کشورهای آفریقایی، بخشی زیادی از این پولها هدر رفته و صرف مقاصد سیاسی شده است. به همین دلیل است که در سال جاری میلادی، بانک جهانی اعلام کرده بسیاری از کشورهای آفریقایی در معرض سقوط اقتصادی قرار دارند که عامل اصلی این بحران، بدهیهای کلان آنها به چین است. از سوی دیگر در حالی که مسائلی مانند پایداری بدهی، ابهامات درخصوص نحوه دریافت وامها، الزامات سختگیرانه بازپرداخت و همچنین مقررات چنین وامهایی به گفته کارشناسان به چالشی بزرگ تبدیل شده، هماکنون کشورهایی نظیر زامبیا و جیبوتی به دلیل عدم توانایی در خروج از چرخه بدهی، به طور کامل تحت نفوذ و فشار چینیها قرار گرفتهاند.
شمشیر دولبه دیپلماسی اقتصادی چین
لازم به ذکر است واکنشهای جهانی به سرمایهگذاری و کمکهای اقتصادی چین به کشورهای آفریقایی متفاوت است. به عنوان مثال قدرتهای غربی به خصوص ایالاتمتحده از این سیاست به عنوان دیپلماسی تله بدهی یاد کرده و معتقدند که چنین مسیری، برخی کشورهای آفریقایی به را فروپاشی سیاسی و اقتصادی میرساند. با این حال برخی از ناظران معتقدند که چنین ابراز نگرانیهایی، بیشتر از آنکه دغدغه کشورهای آفریقایی باشد، معطوف به رقابتهای ژئوپلیتیکی میان چین و غرب در نظام جهانی است.
در همین رابطه فارغ از رقابتهای جهانی میتوان گفت سیاست اقتصادی چین در قبال کشورهای در حال توسعه به صورت عام و کشورهای آفریقایی به صورت خاص مانند یک شمشیر دولبه عمل میکند، یعنی سرمایهگذاری چینیها در توسعه اقتصادی و زیرساختهای آفریقا تاثیر مثبتی داشته است. به عنوان مثال راهآهن آدیس آبابا- جیبوتی همزمان با اینکه هزینههای حملونقل را کاهش داده و کارایی تجاری را نیز افزایش داده است اما از سوی دیگر نمیتوان منکر تاثیرات منفی مانند تخریب محیط زیست، آلودگیهای زیستمحیطی و همچنین وابستگی سیاسی و اقتصادی کشورهای وامگیرنده به چین شد، به طوری که وابستگی مالی این کشورها به پکن به صورت طبیعی دولتها را ناچار به کاهش مخارج عمومی میکند که این امر توانایی آنها را جهت تامین نیازهای مردم به میزان زیادی کاهش داده و در نهایت به بیثباتی سیاسی و اجتماعی ختم میشود.
از طرف دیگر موضوع تله بدهی میتواند برخی از مسائل پیچیده را سادهسازی کند. در واقع درست است که تله بدهی خودمختاری و استقلال کشورها را تضعیف میکند و به وابستگی اقتصادی منجر میشود، اما مساله دیگر این است که برخی کشورهای آفریقایی کمکهای چین را امری ضروری برای نوسازی و توسعه زیرساختهای خود تلقی کرده و معتقدند که چنین سرمایهای را به غیر از پکن، سایر قدرتهای بینالمللی در اختیار آنها قرار نخواهند داد. به عنوان مثال اتیوپی فعالانه به دنبال تامین مالی چینی برای پروژههای زیرساختی عظیم خود است، زیرا سرمایهگذاری خارجی را برای توسعه اقتصادی کشور حیاتی میداند. شاهدیم پروژه راهآهن استاندارد گاج کنیا که بخش اعظمی از آن با وامهای چین تامین مالی شده، نشاندهنده انتخاب استراتژیک این کشور جهت گسترش ظرفیتهای حملونقلی خود است. به همین دلیل است که کارشناسان معتقدند الگوی تله بدهی چین برای کشورهای آفریقایی یک تصویر پیچیدهای را ترسیم میکند که فارغ از رقابتهای ژئوپلیتیکی و تبعات میانمدت و بلندمدت اقتصادی آن، در زمینههای مهمی منجر به نوسازی اقتصادی و توسعه زیرساختهای کشورهای قاره سیاه شده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد