18 - 12 - 2023
تغييرات آبوهوايي بلاي جان مردم
دکتر حسین ساسانی*
موجهای گرمای ویرانگر، در دسترس نبودن آب سالم آشامیدنی، تغذیه نامناسب خیل عظیمی از انسانها و فقر ناشی از خشکسالی، از دست دادن محل سکونت میلیونها نفر بر اثر بالا آمدن سطح دریا و از دست رفتن غیرقابل برگشت گونههای گیاهی و جانوری تهدید جدی برای غیرقابل سکونت شدن کره زمین، زندگی انسانها و فعالیتهای اقتصادی همه بخشها به ویژه کسبوکارهای خصوصی و خانوادگی است.
جهان در حال حاضر با تغییراتی در دمای متوسط، تغییر در فصول و تعداد فزاینده رویدادهای شدید آبوهوایی مواجه است. هرچه تغییرات اقلیمی سریعتر باشد و تلاشهای سازگاری طولانیتر شود یا به تعویق افتد، پاسخگویی به تغییرات آبوهوایی دشوارتر و گرانتر خواهد بود.
دمای زمین به دلیل فعالیتهای انسانی در حال افزایش است و تغییرات آبوهوایی اکنون همه جنبههای زندگی انسان را تهدید میکند. اگر کنترل نشود، انسان و طبیعت با گرم شدن فاجعهبار دمای زمین همراه با تشدید خشکسالی، افزایش بیشتر سطح آب دریاها و انقراض دستهجمعی گونهها مواجه خواهند شد. ما با چالش بزرگی به نام تغییرات اقلیمی روبهرو هستیم، اما خبر خوب این است که راهحلهای بالقوهای برای مقابله با این چالش وجود دارد.
تغییرات اقلیمی به چه معناست؟ اقلیم میانگین آبوهوای یک مکان در طول سالیان متمادی است. تغییر اقلیم تغییر در آن شرایط متوسط است. تغییرات آبوهوایی سریعی که اکنون شاهد آن هستیم ناشی از استفاده انسان از نفت، گاز و زغالسنگ برای خانهها، کارخانهها و حملونقل است. وقتی این سوختهای فسیلی میسوزند، گازهای گلخانهای عمدتا دیاکسیدکربن آزاد میکنند. این گازها گرمای خورشید را به دام میاندازند و باعث افزایش دمای سیاره زمین میشوند. اکنون جهان حدود 2/1 درجه سانتیگراد گرمتر از قرن نوزدهم است و مقدار دیاکسیدکربن در جو ۵۰ درصد افزایش یافته است.
تحقیقات سال 2023 One Earth- که یک سازمان غیرانتفاعی با هدف تسریع بخشیدن به اقدامات جمعی برای حل بحران آبوهوا از طریق علم پیشگامانه و رسانههای الهامبخش با رویکردی نوآورانه است،- نشان میدهد تاثیراتی که عملکرد 21 شرکت سوخت فسیلی بر وضعیت اقلیمی میگذارد به اندازه 9/2 میلیارد دلار در سال به جوامع ضرر میزند. تحقیقات سال 2020 دانشگاه لیدز هم نشان میدهد، در میان 86 کشور دنیا، 10 درصد کشورهای ثروتمند در مقایسه با 10 درصد کشورهای فقیر، 20 برابر بیشتر انرژی مصرف میکنند و اضافه میکند که این کشورها یک «بدهی تاریخی» دارند، زیرا گازهای گلخانهای بیشتری در مدتزمان طولانیتر تولید کردهاند. تحقیق دیگر از سازمان بهداشت جهانی در سال 2023 میگوید که 6/3 میلیون نفر در مناطقی زندگی میکنند که بسیار مستعد تغییرات اقلیمی هستند و انتظار میرود این تغییرات، سبب مرگ و میر اضافی سالانه به تعداد 250 هزار نفر در بین سالهای 2030 و 2050 شود. همچنین دانشمندان «هیات بیندولتی تغییر اقلیم» که یک ارگان بیندولتی علمی است و ماموریتش ارزیابی جامع از اطلاعات علمی، فنی و اجتماعی– اقتصادی جاری در مورد مخاطرات تغییرات آبوهوایی بر اثر فعالیتهای انسانی در سراسر جهان است- میگویند، با تولید گازهای گلخانهای، انسانها آبوهوا را به شکل بیسابقه و به صورت برگشتناپذیر تغییر میدهند، اما همین تحقیق میگوید، جلوی فاجعه را میتوان گرفت اگر همه با هم و سریعتر اقدام کنیم.
دانشمندان میگویند اگر میخواهیم از بدترین عواقب تغییرات آبوهوایی جلوگیری کنیم، روند افزایش دما باید کند شود. آنها میگویند گرمایش زمین باید تا سال ۲۱۰۰ در حد 5/1 درجه سانتیگراد حفظ شود. با این حال، اگر اقدامات بیشتری انجام نشود، سیاره زمین همچنان میتواند تا پایان این قرن بیش از ۲ درجه سانتیگراد گرم شود. دانشمندان معتقدند اگر هیچ کاری انجام نشود و از اقدامات فعلی چشمپوشی شود، گرمایش زمین میتواند از چهار درجه سانتیگراد فراتر رود که منجر به موجهای گرمای ویرانگر، از دست دادن خانههای میلیونها نفر بر اثر بالا آمدن سطح دریا و از دست رفتن غیرقابل برگشت گونههای گیاهی و جانوری میشود.
تغییرات آبوهوایی شدید در حال حاضر هم رخ داده و زندگی و معیشت را تهدید میکند، ولی با گرم شدن بیشتر، برخی از مناطق ممکن است غیرقابل سکونت شوند، زیرا زمینهای کشاورزی به بیابان تبدیل میشوند. در مناطق دیگر، اتفاق برعکس میافتد، بارش شدید باران باعث جاری شدن شدید سیل میشود، همانطور که اخیرا در چین، آلمان، بلژیک و هلند مشاهده شد. مردم کشورهای فقیرتر بیشترین آسیب را خواهند دید، زیرا پول لازم برای سازگاری با تغییرات آبوهوایی را ندارند. بسیاری از مزارع در کشورهای در حال توسعه اکنون هم مجبور به تحمل آبوهوای بسیار گرم هستند و این شرایط بدتر هم خواهد شد.
افزایش میزان آلایندهها و تشدید آلودگی هوا در جاهای مختلف از جمله کشور ما، به دلیل استفاده از سوختهای فسیلی، عرصه را بر انسانها تنگ کرده و موجب افزایش بیماریها، شدت گرفتن مرگومیر، بالا رفتن هزینههای بهداشت و درمان، مختل شدن فعالیتهای روزانه و عدم تمرکز افراد در محیطهای کاری به ویژه در کسبوکارهای خصوصی و خانوادگی شده است.
از طرف دیگر، اقیانوسها و زیستگاههای زمین نیز در معرض تهدید هستند. به عنوان مثال، دیواره مرجانی بزرگ در استرالیا، نیمی از مرجانهای خود را از سال ۱۹۹۵ به دلیل گرم شدن دریاها که ناشی از تغییرات آبوهوایی بوده از دست داده است. آتشسوزیهای جنگلی در حال افزایش است، زیرا تغییرات آبوهوایی خطر آبوهوای گرم و خشک را افزایش میدهد و با ذوب شدن زمینهای یخزده در مکانهایی مانند سیبری، گازهای گلخانهای که قرنها به دام افتادهاند در جو منتشر میشوند و تغییرات آبوهوایی را بدتر میکنند. در دنیای گرمتر، حیوانات به سختی میتوانند غذا و آب مورد نیاز خود را برای زندگی پیدا کنند. برای مثال، خرسهای قطبی ممکن است با آب شدن یخی که به آن متکی هستند، بمیرند و فیلها برای یافتن ۱۵۰ تا ۳۰۰ لیتر آب در روز تقلا خواهند کرد. دانشمندان بر این باورند که در صورت عدم اقدام در این قرن، حداقل ۵۵۰گونه حیوانی ممکن است از بین بروند.
سازمان متحد برای یکپارچه کردن فعالیتهای مرتبط با جلوگیری از تغییرات آبوهوایی کنفرانسی با عنوان «Conference of the Parties» با مخفف COP که به معنای «کنفرانس اعضای شرکتکننده» که یک عبارت عمومی در روابط بینالملل و کمیتهای است که پس از امضای یک معاهده بینالمللی ایجاد کرده و وظیفه تصمیمگیری درباره نحوه اجرای آن معاهده را دارد. انواع کاپ برای توافقات بینالمللی مختلف، از سلاحهای شیمیایی گرفته تا مبارزه با بیابانزایی وجود دارد، اما اصطلاح کاپ با جلسات یک کمیته خاص مرتبط شده است: کمیتهای که پس از امضای کنوانسیون چارچوب سازمان ملل متحد در مورد تغییر آبوهوا (UNFCCC) ایجاد شد.
معاهده کنوانسیون چارچوب تغییر اقلیم در سازمان ملل
در مجموع 154 کشور در ژوئن 1992 کنوانسیون چارچوب تغییر اقلیم در سازمان ملل را امضا و موافقت کردند که با اثرات مضر انسان بر آبوهوا مبارزه کنند. از آن زمان، جلسات کاپ (تقریبا) به صورت سالانه برای بحث در مورد چگونگی دستیابی به آن و نظارت بر پیشرفتهای حاصلشده برگزار میشود. به هر کاپ معمولا با شماره آن اشاره میشود، به عنوان مثال، کاپ26، بیست و ششمین نشست کاپ بود.
هر سال یک کشور رییس کاپ میشود که مسوول سازماندهی و اجرای جلسه آن سال است. معمولا این بدان معنی است که شهر میزبان نیز هر سال جابهجا میشود. هر گونه قرارداد جدیدی که در کاپ انجام شود معمولا به نام شهر میزبان نامگذاری میشود، به عنوان مثال، توافقنامه پاریس 2015 یا پیمان اقلیمی 2021 گلاسکو.
مهمترین افرادی که به کاپ دعوت میشوند عمدتا سیاستمداران، دیپلماتها و نمایندگان دولتهای ملی هستند، اما اینها تنها کسانی نیستند که در این نشستها حضور دارند. بسیاری از افراد دیگر برای تاثیرگذاری بر نتیجه کار نشست شرکت میکنند. برای مثال، بسیاری از لابیگران سوختهای فسیلی به مذاکرات میپیوندند تا از صنعت خود در برابر تصمیمات و اقدامات اعضای رسمی نشست برای حفظ زغالسنگ، نفت و گاز در زمین محافظت کنند. به گفته سازمان ملل در کاپ27، تعداد لابیگران سوخت فسیلی دو برابر بیشتر از نمایندگان رسمی سازمان ملل بود. در طرف مقابل، مدافعان زمین و محیطزیست و مردم بومی وجود دارند که خواستار حفاظت بیشتر از قلمروهای خود در برابر استثمار توسط صنایع مخرب زیستمحیطی مانند چوببرداری، معدن و تجارت کشاورزی صنعتی هستند. سازمانهای آبوهوایی اغلب نمایندگانی را برای حمایت از اقدامات سریع و جاهطلبانه برای مقابله با بحران آبوهوا میفرستند. با این حال، اغلب موانعی وجود دارد – اقتصادی، قانونی و فیزیکی – که مانع از ایفای نقش کامل فعالان محیطزیست و سازمانهای جامعه مدنی میشود.
در کاپ 27 که در سال گذشته برگزار شد، با وجود اینکه برای مدت طولانی مشخص بود که سوختهای فسیلی محرک اصلی تغییرات آبوهوایی هستند، اما تاکید بر این نکته در توافق نهایی بسیار اندک و کمرنگ بود. کشورها (یک بار دیگر) به چیزی بیش از «قطع تدریجی انرژی زغالسنگ و حذف تدریجی یارانههای سوختهای فسیلی ناکارآمد» متعهد نشدند و ذکری هم از نفت و گاز نشد.
با توجه به حضور عظیمی که صنعت سوخت فسیلی در کاپ27 شرمالشیخ داشت، این نتیجه شاید تعجبآور نباشد. تجزیه و تحلیل کارشناسان سازمان ملل نشان داد که به 636 لابیگر سوخت فسیلی بیشتر از هر هیات دیگری اجازه دسترسی به مذاکرات داده شده است. از جنبه مثبت، تصمیم نهایی بحق بشر برای داشتن محیطی پاک، سالم و پایدار در توافقنامه اشاره کرد، همچنین بر مفاد توافق پاریس که حقوق مردمان بومی، جوامع محلی و مردم در موقعیتهای آسیبپذیر را به رسمیت میشناسد، تاکید کرد.
کاپ28 امارات، امیدی برای همگرایی بیشتر در حذف سوختهای فسیلی
سران جهان برای رویارویی با تغییرات اقلیمی در کنفرانس بزرگ تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد در دوبی گرد هم آمدهاند. این کنفرانس اکنون پس از یک سال رویدادهای شدید اقلیمی در جهان تشکیل میشود که بر اثر آنها بسیاری از رکوردهای آبوهوایی جهان شکسته شد. کاپ ۲۸ بیستوهشتمین نشست اقلیمی سالانه سازمان ملل متحد است که دولتها در آن درباره روشهای محدود کردن و آمادگی برای تغییرات اقلیمی آینده بحث و گفتوگو میکنند. این نشست در دوبی، امارات متحده عربی از ۳۰ نوامبر تا ۱۲ دسامبر ۲۰۲۳ در حال برگزاری است. همانطور که قبلا اشاره شد، کاپ مخفف «کنفرانس اعضای شرکتکننده» است. اعضای شرکتکننده در این کنفرانس کشورهایی هستند که کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره تغییر اقلیم در سال ۱۹۹۲ را امضا کردهاند.
امارات متحده عربی یکی از 10 کشور برتر تولیدکننده نفت در جهان است. این کشور سلطان احمد الجابر مدیر شرکت ملی نفت را به سمت سخنگوی کنفرانس کاپ ۲۸ انتخاب کرده است. نفت مانند گاز و زغالسنگ سوخت فسیلی است. سوختهای فسیلی دلیل اصلی تغییرات اقلیمی هستند، چون هنگام سوختن باعث آزاد شدن گازهای گلخانهای مانند دیاکسیدکربن میشوند. شرکت نفت آقای الجابر تصمیم دارد تا میزان تولیدات خود را گسترش دهد. سازمان زیستمحیطی میگوید: «درست مانند این است که مدیر شرکت تولید سیگار را برای نظارت بر کنفرانس درمان سرطان منصوب کنید.» احمد الجابر استدلال میکند که در موقعیت منحصربهفردی برای اعمال فشار بر صنعت نفت و گاز قرار دارد و به عنوان مدیر شرکت انرژیهای تجدیدپذیر «جایگاه» او در حال نظارت بر گسترش فناوری انرژیهای پاک مانند باد و انرژی خورشیدی هم است.
اهمیت کاپ28 در این است که نشست بتواند هدف طولانیمدت محدود کردن افزایش دمای کره زمین تا حد 5/1 درجه سانتیگراد را تحقق بخشد. این توافق در سال ۲۰۱۵ با شرکت حدود ۲۰۰ کشور در پاریس حاصل شد. بنا بر اظهار «مجمع بینالمللی تغییرات اقلیم (IPCC) سازمان ملل متحد» رسیدن به هدف 5/1 درجه افزایش دما برای جلوگیری از اثرات ویرانگر تغییرات اقلیمی ضروری است. میزان گرم شدن زمین در طولانیمدت در مقایسه با دوران پیشاصنعتی زمین، پیش از انقلاب صنعتی و دورانی که بشر هنوز استفاده از سوختهای فسیلی را شروع نکرده بود، حدود 1/1 تا 2/1 درجه سانتیگراد است. هرچند جهان با وجود همه تلاشها برای مهار گازهای گلخانهای در مسیر رسیدن به میزان افزایش دمای حدود 5/2 درجه سانتیگراد تا سال ۲۱۰۰ است، سازمان ملل اعلام کرده که حفظ حد 5/1 درجه سانتیگراد افزایش دما به سرعت در حال ناممکن شدن است. هدف کنفرانس جهانی اقلیمی سازمان ملل (کاپ ۲۸)، پیشبرد مقاصد پیمان ۲۰۱۵ پاریس است، اما این کنفرانس به طور ویژه به اهداف دیگر میپردازد از جمله: اقدام سریع برای استفاده از انرژیهای پاک برای کاهش اثرات گلخانهای گازهای آلاینده پیش از سال ۲۰۳۰، انتقال منابع مالی برای حمایت از اقدامات زیستمحیطی از کشورهای غنی به کشورهای فقیر و یافتن روشهای جدید برای کشورهای در حال توسعه و تمرکز جامعه جهانی بر انسان و طبیعت.
تبدیل کاپ ۲۸ به «کارآمدترین» کنفرانس
در روزهای کنفرانس به بحث درباره موضوعاتی مانند سلامت، اقتصاد، غذا و طبیعت اختصاص داده شده است.
به غیراز رهبران بیش از ۲۰۰ کشور، موسسات زیستمحیطی و گروههای اجتماعی و پژوهشی و کسبوکارها و انجمنهای دینی هم در این کنفرانس حضور دارند، همچنین صدها هیات نمایندگی مرتبط با سوختهای فسیلی همچون نشست کاپ ۲۷ سال گذشته در این نشست شرکت دارند. در این نشست، درباره آینده استفاده بیوقفه از سوختهای فسیلی مانند زغالسنگ و نفت و گاز که بدون استفاده از فناوریهای کاهش گازهای گلخانهای مصرف میشوند اختلافنظرهایی به وجود آمده است. آقای الجابر خواهان کاهش تدریجی استفاده از سوختهای فسیلی و نه قطع مصرف آنهاست، هرچند انتظار میرود اتحادیه اروپا بر «قطع کامل» استفاده از سوختهای فسیلی اصرار داشته باشد. فعالان زیستمحیطی اشاره میکنند که محدود کردن توافقات به قطع تدریجی سوختهای فسیلی اجازه ادامه تولید برخی از این سوختها را خواهد داد. آنها معتقدند تضمینی وجود ندارد که مواد آلاینده در حد مجاز باقی بمانند.
منابع مالی هم یکی از مسائل مورد بررسی کنفرانس است. سال گذشته در کاپ ۲۷ توافق کردند که کشورهای ثروتمند به کشورهای فقیری که دستخوش اثرات تغییرات اقلیمی هستند خسارت و ضرر و زیان بپردازند، اما چگونگی کارکرد این توافق هنوز روشن نیست، برای مثال آمریکا پرداخت خسارت برای آلایندگیهای تاریخی خود را رد کرده است. در سال ۲۰۰۹ کشورهای توسعهیافته متعهد شدند ۱۰۰ میلیارد دلار در سال تا سال ۲۰۲۰ به کشورهای در حال توسعه بپردازند تا به آنها در کاهش گازهای آلاینده و آمادگی در برابر تغییرات اقلیمی کمک شود. زمان هدف این تعهد بهسر رسیده است، اما انتظار میرود در سال ۲۰۲۳ تحقق یابد.
منتقدان کنفرانسهای بینالمللی اقلیمی از جمله گرتا تونبرگ فعال محیطزیست این کنفرانسها را متهم به «سبزشویی» کردهاند که در آن دولتها و کسبوکارها اعتبار زیستمحیطی خود را بالا میبرند بیآنکه بهراستی تغییرات لازم را ایجاد کنند. بههر حال گردهمایی رهبران جهان فرصتی برای توافقات جهانی است که اثری فراتر از اقدامات ملی دارد. برای مثال به نظر سازمان ملل متحد حد 5/1 درجه سانتیگراد گرمتر شدن زمین که در کاپ ۲۱ پاریس تصویب شد تبدیل به اقدام اقلیمی جهانی شده است.
چرا تغییرات آبوهوایی، انرژیهای فسیلی و سایر عناصر پایداری، کسبوکارهای خصوصی و خانوادگی را تهدید میکند؟
فشارها به سمت پایداری در نقطه اوج خود قرار دارد، بنابراین سوال این است که کسبوکارها چگونه میتوانند از تحول پایداری برای یافتن فرصتها و راههای جدید برای رشدشان استفاده کنند و مدلهای پایداری را به کار گیرند.
تغییرات اقلیمی بحرانی با وسعت بیسابقه است که طیف وسیعی از خطرات پایداری را تهدید میکند. سازمانها برای پاسخگویی تحت فشار فزایندهای هستند. بسیاری باید مدلهای کسبوکار خود را به طور پایدار تغییر دهند تا فرصتها و راههای جدیدی برای رشد کسبوکار آینده خود بیابند. در عین حال، ناپایداری محیط و تهدید خطرات کره زمین، اولین آسیب را به کسبوکارها به ویژه کسبوکارهای خصوصی و خانوادگی وارد میکند که در جای خود به تفضیل به آن خواهم پرداخت.
بررسی موسسه دیلویت نشان میدهد کسبوکارهایی که این مسیر را آغاز کردهاند، سه اقدام اساسی را انجام دادهاند که آنها را قادر میکند تا پایداری را از یک خطر به فرصت تبدیل کنند؛ اول، آنها به آینده نگاه میکنند تا بفهمند چگونه میتوانند فرصتهای رشد جدید را در فضای متمرکز بر پایداری به دست آورند. دوم، آنها در درون سازمان به داخل کسبوکار خود نگاه میکنند تا راههایی را برای پیکربندی مجدد عملیات خود برای کمک به تسریع تحول به سمت پایداری بیشتر بیابند. در نهایت، آنها به دنبال فرصتهایی هستند تا از اکوسیستم کسبوکار خود برای کمک به ایجاد مزیت رقابتی در دنیایی متمرکز بر پایداری استفاده کنند.
«مدل کسبوکار پایدار»، برای هدایت نوآوری و رشد کسبوکار
تجربهها در دهه گذشته نشان میدهد که علیرغم مشکلات مالی، انجام یک تحول پایدار میتواند ارزش تجاری معناداری برای کسبوکارها ایجاد کند. ما میدانیم که انتظارات در حال تغییر است و اصرار داریم رهبران کسبوکار باید نقش فعالتری در مقابله با دستور کار پایداری برای محافظت از کسبوکار آینده خودشان داشته باشند. اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد برای جلوگیری از تهدیدهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی برای کسبوکارها باید توسط رهبران آنها و کارکنان به رسمیت بشناسند، چرا که در صورت عدم تحقق این اهداف، کسبوکارها آسیبهای شدیدی را خواهند دید. (شکل 1).
اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد به هم وابسته و به هم مرتبط هستند. بحران آبوهوا باعث مختل شدن منابع آب، تولید غذا و امنیت انرژی میشود و به فعالیت کسبوکارها و معیشت و درآمد کارکنان آنان آسیب میرساند. در اواخر سال 2019، دبیرکل سازمان ملل متحد، آنتونیو گوترش هشدار داد که «نقطه بیبازگشت» برای تغییرات آبوهوا «در پیش روی ماست که به سمت جامعه جهانی هجوم آورده است.» اگر سیستم بهداشت و رفاه اجتماعی مختل و با موانع توسعهای روبهرو شود، یکی از قربانیان آن پدیده، کارکنان کسبوکارها هستند. اگر سیستم آموزش باکیفیت نداشته باشیم، جذب کارکنان توانمند امکانپذیر نخواهد بود و طبیعی است که نبود استعداد و ظرفیتهای انسانی رشد و سودآوری کسبوکارها را با مانع جدی روبهرو خواهد کرد. اگر آرامش، صلح، نهادهای مدنی و حکمرانی خوب در کشوری نباشد، آن کشور با فساد، رانت اقتصادی، بیقانونی، ناامنی و تنشهای اجتماعی روبهرو خواهد شد که اولین قربانی آن کسبوکارها هستند. بنابراین توجه و تمرکز به توسعه پایدار توسط کسبوکارها نه فقط به عنوان یک فضیلت اخلاقی و اجتماعی، بلکه با هدف رشد و سودآوری پایدار باید در اولویت و مرکز استراتژیشان قرار گیرد.
نکته بعدی این است که بحرانها همچنین میتوانند کاتالیزورهای عمیقی برای تغییر باشند و فرصتهایی برای دستیابی به دیدگاههای جدید ایجاد کنند. کسبوکارهایی که تغییرات آبوهوایی و پایداری را نهتنها به عنوان یک تهدید، بلکه به عنوان یک فرصت میبینند، ممکن است بهترین موقعیت را برای باز کردن نوآوریهای جدید و ایجاد همکاریهای غیرمنتظره داشته باشند. کسبوکارها ممکن است نیاز داشته باشند خود را متحول کنند تا در عصری رشد کنند که مقابله با پایداری در حال تبدیل شدن به یک امر ضروری است.
عامل مهم دیگری که کسبوکارها را به سمت توجه و تمرکز به پایداری سوق میدهد، فشارهای تجاری جدید به سمت پایداری است که این امر را ضروری میکند. اقدامات ترکیبی طیف وسیعی از ذینفعان همچون جوامع، مصرفکنندگان، کارکنان، نهادهای نظارتی و حکمرانی، شرکتها و اخیرا موسسات مالی نشان میدهد که حرکت به سمت پایداری در حال رسیدن به نقطه اوج است. (شکل 2)
جریانهای مالی به سمت شیوههای پایدار هدایت میشوند. یک تغییر مهم که باعث ایجاد تغییر در رفتار تجاری میشود، تغییر جهت جریانهای مالی است، زیرا سرمایهگذاران، وامدهندگان و بیمهگران به طور فزایندهای متوجه میشوند که ریسکهای پایداری باعث ایجاد ریسک مالی میشوند. سرمایهگذاران، به ویژه نقش اصلی را در تسریع جریان سرمایه به سمت وجوه پایدار ایفا میکنند. در سال 2019، وجوه پایدار در ایالاتمتحده بیش از 4 میلیارد دلار در هر سه ماه جذب شد. قبل از این، هرگز در هیچ سه ماههای از 2 میلیارد دلار فراتر نمیرفت. در کنفرانس سالانه آبوهوای سازمان ملل متحد در سال 2019، بیش از 630 سرمایهگذار که مجموعا بیش از 37 تریلیون دلار دارایی را مدیریت میکنند، بیانیهای را امضا کردند که در آن از شرکتها خواسته شد تا اقدامات قویتری برای مقابله با تغییرات آبوهوایی، از جمله حذف تدریجی زغالسنگ انجام دهند. لری فینک مدیرعامل بلک راک بزرگترین سرمایهگذار نهادی جهان با 4/7 تریلیون دلار دارایی تحت مدیریت خود یکی از مدافعان برجسته این تغییر بوده است و در ژانویه 2020 اظهار کرد که تغییرات اقلیمی باعث شده کسبوکارها به «آخرین شکلدهی اساسی در امور مالی» برسند.
ترجیحات و انتظارات غیرقابل پیشبینی مشتریان به سمت محصولات و خدمات پایدار عامل دیگری است که حرکت کسبوکارها را به سمت پایداری هدایت میکند. تغییرات مداوم در الگوهای مصرف و خرید به سمت تاکید بیشتر بر محصولات و خدمات پایدار گرایش دارد. این روند به ویژه در میان نسل هزارهها و زدها قابلتوجه است. نظرسنجی دیلویت در سال 2019 نشان داد که 42 درصد از هزارهها تصمیم گرفتند محصولات یا خدمات یک شرکت را خریداری کنند، زیرا تصور میکردند این شرکت تاثیر مثبتی بر جامعه یا محیط دارد. از طرف دیگر، این تغییرات در رفتار مصرفکننده فرصتهای بازار را برای جایگزینهای پایدار ایجاد میکند.
این فشارها، پایداری را به عنوان یک اولویت در بین مدیران اجرایی و هیاتمدیره بالا میبرد. تغییر نگرش باعث شده است که شرکتها پایداری را در مرکز استراتژیهای خود قرار دهند. برای نمونه، بیانیه میزگرد تجاری سال 2019 تاکید میکند که کسبوکارها علاوه بر سهامداران، موظفند برای مشتریان، کارکنان، تامینکنندگان و جوامع خود ارزش ایجاد کنند.
ذکر این نکته ضرورت دارد که تعدادی از رهبران تجاری برجسته، اخیرا به طور علنی متعهد به رسیدگی به مسائل پایداری، با تمرکز ویژه بر تغییرات آبوهوا شدهاند. در فوریه 2020، جف بزوس، مدیرعامل آمازون 10 میلیارد دلار برای مقابله با تغییرات آبوهوایی از طریق تاسیس صندوق زمین بزوس متعهد شد، ضمن آنکه مدیرعامل پاتاگونیا، ایون شوینارد، در نوامبر 2018 اعلام کرد که 10 میلیون دلار دریافتی شرکت از طریق کاهش مالیات شرکتهای زیرمجموعه را به حفاظت از هوا، زمین و آب و یافتن راهحلهایی برای بحران آبوهوا اختصاص خواهد داد. این رویدادها نگرانی روزافزون رهبران کسبوکار را در مورد بحران آبوهوایی و همچنین تمایل برخی برای سرمایهگذاری جهت انجام کاری در مورد آن را نشان میدهد. شکل شماره2 بهطور خلاصه نشان میدهد که شرکتها، کارکنان، مشتریان، جوامع مدنی، دولتها و فراملیتیها، سرمایهگذاران و نهادهای مالی چه اقداماتی در موضوع پایداری انجام داده و میدهند.
دانش و تجربه من نشان میدهد، هرچه زودتر یک کسبوکار بتواند به آینده نگاه کند، شانس آن برای تبدیل اختلالات آینده به فرصتهای جدید بیشتر میشود. این فرصتهای جدید، پتانسیل پشتیبانی از طیف وسیعی از مدلهای کسبوکار را در حین پاسخگویی به نیازهای اجتماعی دارند. برای شناسایی این فرصتها، لازم است رویکرد شرکتها به کسبوکارها بازطراحی و بازآفرینی شود و عنصر پایداری در مرکز این رویکرد و مدل کسبوکار قرار گیرد. (شکل شماره3) «مدل کسبوکار پایدار» که از سال 1395 طراحی آن را شروع کردم و طی دورههای زمانی مورد بازبینی قرار گرفت، به دنبال راههایی برای سرعت بخشیدن به تحول شرکتها با تمرکز بر پایداری است. با اجرای این مدل، مدیران میتوانند به درون کسبوکار خود نگاه کنند تا ببینند چه ابتکاراتی میتوانند امروز برای تسریع مسیر به سوی آینده پایدار راهاندازی کنند. بسته به بزرگی ریسکها و فرصتهای پایداری که با آنها مواجه هستند، برخی شرکتها ممکن است متوجه شوند که باید فراتر از رویکردهای یکپارچه – که به دنبال ایجاد پایداری در مدلهای کسبوکار، استراتژیها، محصولات و خدمات موجود هستند – به رویکردهای تحولآفرینی که در آن ملاحظات پایداری وجود دارد، بروند که طراحی این مدل بر همین رویکرد استوار است. این مدل، همسویی، یکپارچگی، همآفرینی و پایداری را در عناصر مختلف هدایت میکند. این مدل بر چندین اصول و پیشفرضهایی بنا شده است که زیربنای طراحی را شکل داده است. این اصول از تحقیقات و مطالعات موسسه دیلویت الهام گرفته شده است.
اصول و پیشفرضهای طراحی
«مدل کسبوکار پایدار»
اصول و پیشفرضهای طراحی «مدل کسبوکار پایدار» تاکید بر پایداری دارد و از دریچه رشد و فرصت، شفافیت، قصدمحوری، تمرکز بر اکوسیستم، مشارکتی، بازیافتی و چرخشی به پیشرفت کسبوکارها نگاه میکند. کسبوکارها با بهکارگیری این مدل میتوانند از خلاقیت و نوآوری خود برای مقابله با برخی چالشهای پایداری استفاده کنند و در عین حال مدلهای کسبوکار، استراتژیها، محصولات و خدمات جدیدی را نیز بازآفرینی کنند. با نوآوری برای پایداری، کسبوکارها میتوانند راههایی را برای سرعت بخشیدن به کسبوکار آینده خود شناسایی کنند. این اصول و پیشفرضها در جدول فوق به طور خلاصه ارائه شده است؛ پیشفرضهای این مدل تاکید دارد که موفقیت آینده کسبوکارها در توانایی آنها برای تغییر شکل دادن و بهبود مدل کسبوکار و عملکردشان برای تبدیل شدن به یک کسبوکار مقرونبهصرفهتر، در دسترستر و پایدارتر نهفته است.
در اصول این مدل، فرض شده است شرکتهایی که برای شناسایی ریسکها و فرصتهای کسبوکار آیندهشان به فردا نگاه میکنند، میتوانند برای شناسایی اقداماتی که برای تسریع در آن آینده انجام میدهند، به داخل نگاه کنند. سپس میتوانند برای حمایت از تحول پایداری خود به اطراف نگاه کنند و با استفاده از اکوسیستم تجاری گستردهتر خود مزیت رقابتی به دست آورند. این استراتژی با درک این موضوع آغاز میشود که همیشه لازم نیست کسبوکارها تواناییهای لازم را یعنی دانش، مهارتها و قابلیتها را فقط در درونسازمانی خود ایجاد کنند. اگر قابلیتهای مورد نیاز در سایرین در اکوسیستم آنها وجود داشته باشد، کسبوکارها باید به دنبال مشارکت و بسیج شرکای اکوسیستم برای کمک به حمایت از تحول پایداری خود باشند.
مدیران اجرایی میتوانند بهطور مشابه از نفوذ کسبوکارهای همفکر در اکوسیستم خود استفاده کنند. اعمال نفوذ مستلزم بسیج هماهنگ چند شرکت است. یکی از مزایای این استراتژی آن است که کسبوکارها را قادر میسازد تا به طور موثر استراتژیهای اطرافیان خود را شکل دهند و از ایجاد یک محیط کسبوکار مطلوب حمایت کنند که باعث شکوفایی تجارت آینده آنها میشود.
اصول این مدل تاکید دارد که امروز زمان تغییر است. بسیاری از کسبوکارها احتمالا نیاز به تغییر اساسی مدلهای کسبوکار خود دارند تا به شرایط متغیر بازار که خواستار پایداری بیشتر است، پاسخ دهند. نگاه کردن به آینده، نگاه کردن به درون و نگاه کردن به اطراف میتواند به شرکتها کمک کند نهتنها بفهمند که چگونه فشارها به سمت پایداری میتواند تهدیدی برای کسبوکار فعلی آنها باشد، بلکه چه فرصتهایی ممکن است برای کسبوکار آینده آنها داشته باشد.
اصطلاحات «مدل کسبوکار پایدار»
1- «پایداری» در این مدل یعنی برآورده کردن نیازهای حال بدون به خطر انداختن توانایی نسلهای آینده برای برآورده کردن نیازهایشان.
2- «پایداری» در این مدل شامل همه چیزهایی است که یک سازمان برای دستیابی به حیات بلندمدت، سودآوری و رشد لازم دارد.
3- «پایداری» در این مدل شامل جاهطلبی و بلندپروازی برای اطمینان از این است که پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فناوری در هماهنگی با طبیعت اتفاق میافتد تا همه انسانها بتوانند پتانسیل خود را به کار گیرند و از زندگی مرفه و پربار، در کرامت و برابری، در محیطی سالم لذت ببرند.
4- «پایداری» مترادف با محیطزیست، اجتماعی و حکمرانی (ESG) نیست، بلکه آن را دربر میگیرد.(ESG) چارچوبی است که سازمانها برای نظارت و گزارش پیشرفت در برابر دستور کار پایداری خود استفاده میکنند.
5- مفهوم محیطی زیست در «مدل کسبوکار پایدار» به معنای مقابله با هزینههای زیستمحیطی، خطرات آبوهوای بلندمدت و چالشهای مرتبط با سرمایه طبیعی از طریق شیوههای تجاری پایدار و مدیریت زنجیره تامین است که شامل مدیریت دقیق انتشار و نظارت بر منابع طبیعی از جمله آب، کشاورزی، مواد معدنی، زمین و سایر مواد است.
6- مفهوم اجتماعی در این مدل یعنی تعهد به شیوههای مدیریت نیروی کار که باعث ارتقای شمول، برابری حقوق، سلامت، ایمنی و رفاه و همچنین پیشرفت حقوق بشر، تاثیر جامعه و تاثیرات اجتماعی میشود.
7- مفهوم حکمرانی در این مدل به معنای ایجاد و اجرای سیاستها و شیوههای هیاتمدیره و رهبری در مورد اختیارات تصمیمگیری، پاسخگویی و شفافیت گزارشدهی است که شامل رهبری و حکمرانی، حقوق سهامداران، مشوقهای اجرایی و اخلاق و رفتار شرکتی میشود.
عناصر و مفاهیم کلیدی «مدل کسبوکار پایدار»
1- مدل کسبوکار پایدار مبتنی بر اصل پایداری است
پایداری با در نظر گرفتن محدودیتهای طراحی، بازآفرینی، همآفرینی، بازآرایی و بازانگاری در حوزههایی از جمله، معنابخشی به کسبوکار، طراحی مدل کسبوکار متکی بر پایداری، بازآفرینی استراتژی پایدار، بازآفرینی مدل عملیاتی، بازآفرینی مدل تصمیمگیری جدید که نحوه استفاده از منابع کلیدی در محصولات و فرآیندها را شکل میدهد، کسبوکار را رهبری و هدایت کند.
برای داشتن یک دیدگاه مفید در مورد اینکه چگونه میتوان به پایداری به عنوان یک استراتژی اصلی کسبوکار نزدیک شد، مثال شبکه جهانی وب در زمانی که در مراحل اولیه تکوین بود، میتواند درک ما را به این موضوع روشنتر کند. در ابتدا، سازمانها یک وبسایت تهیه و ایجاد کردند که محتوای ثابتی را ارائه میداد و با مشتریان یا کارکنان خود تعامل کم یا تعاملی نداشت و این کار در آن زمان مرسوم بود. همانطور که وب تکامل یافت، دیدگاه سازمانها نسبت به فناوری نیز تغییر کرد. آنها یک استراتژی را اتخاذ کردند که برنامهها و شیوههایی را برای تقویت همکاری بیشتر و به اشتراکگذاری اطلاعات بین کارکنان و مشتریان یکپارچه میکرد. اکنون وب در حال تغییر نحوه انجام کسبوکار سازمانهاست؛ از بهبود کارایی گرفته تا ایجاد محصولات و خدمات جدید و نوآورانه. همه با نگاهی به سوی بهبود نتیجه نهایی.
پذیرش مقوله پایداری ممکن است مسیر مشابهی را دنبال کند. در ابتدا، سازمانها فقط تلاش میکردند تا شهروندان شرکتی خوبی باشند و بر صرفهجویی در مصرف انرژی و ارائه محصولات «سبز» تمرکز کنند. انجام این کار احساس خوبی داشت، اما در مرکز کسبوکار و استراتژی قرار نداشت. اخیرا بسیاری از رهبران کسبوکار شروع به مشاهده پایداری به عنوان یک جزء جداییناپذیر از استراتژی کسبوکار خود کردهاند و فرصتها و ریسکها را به عنوان راهی برای افزایش درآمد، حاشیه سود و ارزش برند شناسایی میکنند. سازمانهایی که برنامهای گستردهتر و استراتژیکتر برای پایداری دارند، نهتنها نوآوری را در سرتاسر سازمانشان از جمله تغییر فرآیندهای کلیدی هدایت میکنند، بلکه ممکن است بر خواستههای مشتریان و نحوه عملکرد تامینکنندگانشان نیز تاثیر بگذارند. پایداری ارتباط بیشتری را در زمینه نوآوری و همآفرینی فرض میکند. در حالی که بحث در مورد پایداری به عنوان یک محرک مهم در ایجاد ارزش معتبر است، تمایز محصولات و خدمات در نهایت نقش بیشتری در شکلدهی چشمانداز یک شرکت در بازار خواهد داشت و به طور فزاینده ای، این تمایز حاصل نوآوری مبتنی بر پایداری است.
2- «مدل کسبوکار پایدار» بر عنصر نوآوری استوار است
نوآوری مبتنی بر پایداری یکی از عناصر اصلی این مدل است که حضورش در تمام حوزههای مدل به چشم میخورد. پایداری میتواند با معرفی محدودیتهای طراحی جدید که نحوه استفاده از منابع کلیدی (انرژی، کربن، آب، مواد و ضایعات) را در محصولات و فرآیندها شکل میدهد، نوآوری را هدایت کند. این پنج منبع در سراسر زنجیره تامین سازمان وجود دارند و پتانسیل افزایش کارایی و کاهش هزینهها در این منابع قابلتوجه است. در گذشته آنها اغلب به عنوان محدودیتهای طراحی اولیه در نظر گرفته نمیشدند، ولی این مدل به دنبال تغییر دادن این نگاه است و اینکه چگونه یک شرکت تلاش میکند بر این محدودیتهای طراحی جدید غلبه کند و سطوح مشابهی از عملکرد و هزینه را در سطوح پایینتر استفاده از منابع ارائه دهد.
نمونههایی که میتوان در تشریح عنصر پایداری و نوآوری این مدل عنوان کرد، مثالهایی در صنعت ساخت بطریهای عمده نوشیدنی و تجهیزات تمیزکاری و نگهداری سطوح داخلی و خارجی اجسام است. برای تولید یک بطری آب پلاستیکی 450 گرمی حدود 140 گرم نفت خام نیاز دارید که این جزء از هزینه قابلتوجه است. البته نفتخام یک عامل خطرپذیر در کنترل هزینه تولید است، دلیل آن هم، ناآرامی است که اغلب کشورهای تولیدکننده نفت را احاطه کرده و موجب نوسانات قیمت میشود. در عین حال، تولید، حملونقل و استفاده نفت خام مستلزم سطحی از خطرات زیستمحیطی است. با در نظر گرفتن این موضوعات، یک تولیدکننده بزرگ آب بطری توانست مقدار پلاستیک موجود در هر بطری خود را تقریبا 40 درصد کاهش دهد. با کاهش یک عامل خطر کلیدی زنجیره تامین، تولیدکننده به صرفهجویی قابلتوجهی در هزینهها پی برد و همچنین خود را از شوکهای قیمت نفت خام محافظت کرد. در حالی که نگرانیهای پایداری مطمئنا وارد معادله شده، مزایای آن بیش از آن چیزی است که در ابتدا تصور میشد.
در مثالی دیگر، شرکتی که تجهیزاتی را برای تمیز کردن و نگهداری سطوح داخلی و خارجی اجسام طراحی و تولید میکند، نیاز به مواد شیمیایی در یکی از ماشینهای تمیزکنندهاش را از بین برد. این مواد شیمیایی منجر به کاهش هزینههای عملیاتی مرتبط با محیطزیست و همچنین تصورات بالقوه منفی مصرفکنندگان شد. فناوری تمیز کردن این شرکت به صورت الکتریکی آب را به یک محلول تمیزکننده تبدیل میکند و در نتیجه باعث بهبود عملکرد، کاهش هزینههای عملیاتی، بهبود ایمنی و کاهش اثرات زیستمحیطی میشود. این فناوری با حذف نیاز به آموزش کار با مواد شیمیایی، خرید، ذخیرهسازی و جابهجایی این مواد، بهرهوری را بهبود بخشید.
3- مدل کسبوکار پایدار بر بازآفرینی استراتژی و مدل عملیاتی پایدار استوار است
تمرکز بر کاهش ضایعات و استفاده از منابع کلیدی – یا یافتن جایگزینها- در عناصر این مدل، محرک قدرتمندی برای ترسیم استراتژی، توسعه محصولات و مدلهای عملیاتی نوآورانه است، البته اگر همه ریسکها و فرصتها به درستی در نظر گرفته شوند. نمونههایی از اینکه چگونه یک استراتژی پایداری دقیقتر و گستردهتر در این مدل میتواند نوآوری و مدل عملیاتی کسبوکار را هدایت کند، عبارتند از:
در دسترس بودن و استفاده مواد خام: اختلالات محیطی چگونه بر کالاهای خام تاثیر میگذارد؟ آیا منابع تجدیدناپذیر خیلی سریع تمام میشوند؟
مصرف انرژی و هزینه: آیا نوسانات قیمت در سوختهای مبتنی بر کربن ادامه خواهد داشت؟ آیا میتوانیم با حفظ یا افزایش تولید، انرژی را با کارایی بیشتری مصرف کنیم؟
ضایعات و زباله: ضایعات برابر است با سود هدر رفته. چگونه میتوانیم مقدار موادی را که در فرآیندهایمان تلف میکنیم کاهش دهیم؟ مالیاتهای جدید بر بستهبندی یا دفع زباله چگونه بر کسبوکار ما تاثیر میگذارد؟
در دسترس بودن و کیفیت آب: چگونه ممکن است افزایش کمبود آب، به ویژه در بازارهای نوظهور، بر روند تولید و تداوم درآمد ما تاثیر بگذارد؟ آیا با توجه به قوانین سختگیرانهتر، باید در تولید تجدیدنظر کنیم؟
تقاضا برای محصولات پایدار: آیا مصرفکنندگان و تامینکنندگان به ویژگیهای پایداری محصولات ما اهمیت میدهند؟ آیا آنها برای ارزشهای پیشنهادی «سبزتر» هزینه بیشتری خواهند پرداخت؟
کاهش استفاده از منابع بدون از دست دادن بهرهوری، حکایت از بازآفرینی مدل عملیاتی کسبوکار مبتنی بر پایداری و نوآوری در این مدل دارد. نوآوری مبتنی بر پایداری فراتر از طراحی محصولات سبز و بستهبندی و صرفا براساس فضیلت ذاتی آنهاست. این امر مستلزم بهبود مدل عملیاتی و فرآیندهای کسبوکار برای کارآمدتر شدن، با هدف کاهش چشمگیر هزینهها و ضایعات و همچنین در مورد عایقسازی یک کسبوکار از خطر شوکها و کمبودهای قیمت منابع است. روی هم رفته، این پیشرفتها میتوانند مزایای کسبوکار را به ارمغان بیاورند که بسیار فراتر از حد نهایی هستند. خواه ردپای کربن شما را بهبود بخشد، تصویر برند شما را تقویت یا کارکنانتان را به روشی عمیقتر درگیر کند. «مدل کسبوکار پایدار» برای توسعه و اجرای یک استراتژی پایدار گسترده، مدیریت مدل عملیاتی و هدایت نوآوری در کسبوکار مراحل زیر را پیشنهاد میدهد:
مصرف انرژی و منابع را دقیق ارزیابی کنید: فراتر از قیمتگذاری فعلی به منابع نگاه کنید و نوسانات و در دسترس بودن را در نظر بگیرید. دادهها را از سیلوهای مختلف در سراسر شرکت خود جمعآوری و ادغام کنید. این کار به ایجاد یک خط مبنا برای اندازهگیری و نظارت بر تاثیر استراتژی انرژی و منابع شما کمک میکند، از معیارهای خارجی پشتیبانی میکند و تعریف اهدافی را که از استراتژی کلی کسبوکار شما پشتیبانی میکنند، آسانتر میکند. تمرکز از پروژههای پایداری یک واحد سازمانی را به برنامههای گستردهتر تغییر میدهد که انرژی و سایر منابع مانند آب را به عنوان دارایی استراتژیک در نظر میگیرند.
حوزههای کلیدی برای بهبود را شناسایی کنید: همه طرحهای پایداری از نظر پتانسیل ایجاد ارزش تجاری برابر نیستند. برخی از عملیاتهای تجاری به منابع بیشتری نسبت به سایرین نیاز دارند. برای مثال، ذوب کردن شن و ماسه به شیشه به انرژی بیشتری نسبت به یخ زدن بستنی نیاز دارد. مساله این نیست که کدام عملیات از بیشترین منابع استفاده میکند، بلکه این مساله مطرح است که کدام یک بیشتر از آنچه ضروری است استفاده میکنند، یعنی ردیابی و تجزیه و تحلیل دادهها در سراسر منابع و فرآیندها برای مقایسه سیب با سیب انجام شود. سپس میتوانید مناطقی را که بیشترین پتانسیل برای بهبود و بازگشت سرمایه را دارند شناسایی و اولویتبندی کنید. همه طرحهای پایداری برای سرمایهگذاری مناسب نیستند. برخی از ابتکارات میتوانند هم ارزش بالا و هم ضایعات و آلودگی کمتری ایجاد کنند، در حالی که برخی دیگر ممکن است فقط هزینههای عملیاتی را کاهش دهند.
پروژهها را اولویتبندی کنید: از رهبر بازار پیروی نکنید، بلکه پروژهها را براساس استراتژی شرکت خود اولویتبندی کنید. با وجود بسیاری از پروژههای پایداری که برای منابع مالی محدود رقابت میکنند، باید اولویتبندی کنید و به ترتیب و زمانبندی توجه زیادی داشته باشید. به عنوان مثال، به جای فرض اینکه هزینه یک منبع خاص به طور یکنواخت در کل شرکت افزایش مییابد، به هزینههای فعلی و پیشبینیشده برای مکانهای جداگانه نگاه کنید. مزایایی فراتر از نتیجه نهایی، مانند افزایش ارزش برند خود را در نظر بگیرید.
شاخصها و نتایج کلیدی عملکرد را برای دستیابی به اهداف اندازهگیری کنید: با دادههای قابل تایید، اهداف معنیداری برای بهبود ایجاد کنید. از دادههای پایه و برنامه سرمایهگذاری خود به عنوان نقاط مرجع برای تایید اینکه نتایج مورد انتظار خود را دریافت میکنید استفاده کنید. اطمینان حاصل کنید که کارکنان درک میکنند چگونه رفتار آنها بر استفاده آنها از یک منبع خاص تاثیر میگذارد و چه کاری میتوانند برای کمک به پیادهسازی و حفظ پیشرفتها انجام دهند. به منظور افزایش بازده سرمایهگذاری، موثرترین پیشرفتها را در سراسر شرکت مقایسه کنید.
4- مدل کسبوکار پایدار بر بازآرایی ظرفیت قابلیتآفرینی استوار است
بازآرایی ظرفیت قابلیتآفرینی در این مدل بر موضوعاتی چون مدیریت استعداد
(جذب، جریان، شکوفایی)، مشارکتآفرینی و خلق تجربه کارکنان، مدیریت توانمندسازی، مربیگری هدفمند عملکرد، طراحی جبران خدمت متوازن و طراحی سازمان خلاق و نوآور با تمرکز بر پایداری انسان، طبیعت و جامعه اشاره دارد و عناصر سرمایه انسانی را دربر میگیرد.
5- مدل کسبوکار پایدار بر بازآرایی ظرفیت دانشآفرینی استوار است
بازآرایی ظرفیت دانشآفرینی در این مدل بر موضوعاتی چون مطالعه روند/آینده تکنولوژی، طراحی تکنولوژیمحور، مدیریت دانش سازمانی، مدیریت زیرساخت سیستم اطلاعاتی (پایگاه داده، هوش مصنوعی، امنیت، ارتباطات و…)، مدیریت اطلاعات عملیاتی/ استراتژیک، استقرار سیستمهای تصمیمساز و ایجاد کسبوکارهای دیجیتال با تمرکز بر پایداری انسان، طبیعت و جامعه اشاره دارد و عناصر سرمایه دانایی را در بر میگیرد.
6- مدل کسبوکار پایدار بر بازآرایی ظرفیت نتیجهآفرینی استوار است
بازآرایی ظرفیت نتیجهآفرینی در این مدل بر موضوعاتی چون طراحی چابکی سازمانی (سیستم و زیرساخت)، طراحی سازمان انسانمحور، مدیریت همافزایی (تجمیع ظرفیت کسبوکار)، طراحی عملیات ناب (فرآیند و جریان ارزش)، مدیریت عملکرد سازمانی (منابع، زیرساخت، اداری، دفتر مدیریت پروژه و…) و طراحی همگرایی و تمرکز (کار تیمی، برنامهریزی) با تمرکز بر پایداری انسان، طبیعت و جامعه اشاره دارد و عناصر سرمایه سازمانی را دربر میگیرد.
7- مدل کسبوکار پایدار بر بازآرایی ظرفیت شبکهآفرینی استوار است
بازآرایی ظرفیت شبکهآفرینی در این مدل بر موضوعاتی چون مطالعه روند/ آینده صنعت، مدیریت فرهنگ سازمانی، برندآفرینی (هویت، شخصیت، جایگاه و…)، طراحی سازمان مشتریمحور، مدیریت انتظارات ذینفعان، مدیریت ارتباطات بازار/ مشتری/ شبکه و طراحی مشارکتهای تجاری با تمرکز بر پایداری انسان، طبیعت و جامعه اشاره دارد و عناصر سرمایه اجتماعی را دربر میگیرد.
8- مدل کسبوکار پایدار بر بازآرایی ظرفیت سرمایهآفرینی استوار است
بازآرایی ظرفیت سرمایهآفرینی در این مدل بر موضوعاتی چون تامین مالی پایدار، طراحی ساختار هزینهای پایدار، مدیریت کانالهای درآمدی، سرمایهگذاری پایدار، اجرای بهینه پروژهها، کاهش هزینهها، صرفهجویی مالی و عملیاتی و کاهش ضایعات با تمرکز بر پایداری انسان، طبیعت و جامعه اشاره دارد و عناصر سرمایه مالی و سرمایهگذاری را دربر میگیرد.
9- مدل کسبوکار پایدار بر طراحی کارت امتیازی استوار است
در «مدل کسبوکار پایدار»، تکنیکهای اندازهگیری برای تجزیه و تحلیل دادهها در نظر گرفته شده است تا شرکتها بتوانند تاثیر ارزش تجاری تلاشهای اجتماعی مبتنی بر پایداری خود را بهتر درک کنند و منابع را بهتر تخصیص دهند و تصمیمهای استراتژیک بگیرند. فرآیند اندازهگیری و ارزیابی در امتداد شش عامل کلیدی شامل تمایز نام تجاری، جذب و حفظ استعداد، نوآوری، کارایی عملیاتی، کاهش ریسک و دسترسی به سرمایه و ارزشگذاری بازار است. ارزش تجاری این مزایا به روشی قابل مقایسه و سازگار با سایر ملاحظات شرکتهاست. این به نوبه خود به شرکتها اجازه میدهد تا ریسکها را با دقت بیشتری ارزیابی کنند، هزینهها را تعیین و رشد مرتبط با فعالیتهای تاثیر اجتماعی را پیشبینی کنند.
با استفاده از این رویکرد، شرکتها میتوانند اقدامات مشخصی را در مورد ارزش اجتماعی و تجاری هر یک از 6 بعد شناسایی کنند. این معیارها با هم میتوانند به عنوان شکلی از کارت امتیازی تاثیر اجتماعی شرکتی مورد استفاده قرار گیرند که میتواند به رهبران کسبوکار کمک کند تا تصمیمات کلیدی را در مورد زمان و نحوه ادغام اهداف پایداری و اجتماعی در فعالیتهای اصلی کسبوکار اتخاذ کنند.
در این مدل، اصطلاح «تاثیر اجتماعی» به طور گسترده برای پوشش دادن ابتکارات بشردوستانه و داوطلبانه، تلاشهای پایدار برای کاهش خطرات اجتماعی و زیستمحیطی و سایر فعالیتهای اصلی تجاری که مزایای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را نیز به همراه دارند، استفاده میشود. 6 حوزه اصلی براساس تحقیقات موسسه دیلویت شناسایی شده که در این مدل کلیات آن مورد استفاده قرار میگیرد که تلاشهای تاثیر اجتماعی یک شرکت میتواند ارزش کسبوکار را افزایش دهد.
تمایز برند: تمایز برند نشان میدهد که هدف اجتماعی، تصمیمات خرید مصرفکننده را هدایت میکند و شرکتها را قادر میکند تا قیمت را بالا ببرند که منجر به افزایش درآمد شود.
جذب و حفظ استعداد: همسویی بین ارزشهای شرکت و کارکنان، مشارکت کارکنان را افزایش میدهد که منجر به بهبود سودآوری از طریق بهرهوری بالاتر و کاهش هزینهها از گردش مالی کمتر میشود.
نوآوری: تلاش برای بهبود سلامت یا ردپای محیطی و اجتماعی محصولات میتواند موتور نوآوری باشد و باعث افزایش درآمد از محصولات جدید و بازارهای جدید شود.
بهرهوری عملیاتی: کاهش ردپای شرکت در بستهبندی، مصرف آب، استفاده از مواد و تولید زباله میتواند باعث صرفهجویی قابلتوجهی در هزینهها شود.
کاهش خطر: عدم رسیدگی موثر به خطرات زیستمحیطی و اجتماعی میتواند چالشهای جدی عملکرد مالی و عملیاتی ایجاد کند. تلاشهای تاثیر اجتماعی میتواند اثرات کاهشی مهمی داشته باشد که منجر به اجتناب از هزینهها یا درآمدهای از دست رفته و ارزشگذاری بالاتر شود.
دسترسی به سرمایه و ارزشگذاری بازار: تلاشهای تاثیر اجتماعی شرکت به طور مثبت با ارزشگذاری بازار و هزینه سرمایه مرتبط است. منافع خالص بالقوه سرمایهگذاری تاثیر اجتماعی برای تخصیص بهتر منابع و اتخاذ تصمیمات استراتژیک به نفع سلامت بلندمدت شرکت منتهی میشود.
یک شرکت میتواند بهطور مشخص ارزش کسبوکار حاصل از هر یک از این حوزهها را اندازهگیری کند تا یک کارت امتیازی تاثیر اجتماعی شرکتی ایجاد کند که میتواند در تمام 6 حوزه بررسی شود یا فقط بر یک یا دو حوزه اولویتدار تمرکز کند. بسته به صنعت شرکت، اولویتهای تجاری و دامنه تلاش با استفاده از کارت امتیازی، متخصصان تاثیر اجتماعی و رهبران تجاری نهتنها میتوانند ارزش فعالیتهای تاثیر اجتماعی فعلی خود را بهتر درک کنند، بلکه میتوانند پیشبینیهای آینده را نیز محاسبه کنند.
10- مدل کسبوکار پایدار بر ایجاد نوآوری در فرآیند زنجیره تامین استوار است
بسیاری از مدلهای کسبوکار تلاشهای خود را روی عملیات داخلی برای کاهش هزینهها متمرکز میکنند، اما این به تنهایی ممکن است به یکی از مهمترین فرصتهای پایدارسازی و سودآوری توجه نکند و آن زنجیره تامین پایدار است، در حالی که در «مدل کسبوکار پایدار» به کاهش هزینههای عملیاتی تامینکنندگان و صرفهجویی در فرآیندهایشان توجه ویژهای شده است. در این مدل رهبران باید برای کاهش هزینههای عملیاتی خود، گامی فراتر روند تا صرفهجوییهای بیشتری را درک کرده و زنجیره تامین خود را از انتها به ابتدا بررسی کنند تا ناکارآمدی و ضایعات را کاهش دهند. تامینکنندگانی که بیش از حد انرژی، آب یا مواد مصرف کرده یا بیش از حد لازم زباله و کربن تولید کنند، بیش از حد هزینه میکنند و این هزینهها را پشت سر خودشان در محیط به جا میگذارند. طرحهای کاهش انرژی، کربن، آب، مواد و ضایعات معمولا دورههای بازگشت سریعی دارند و ممکن است یکی از کمخطرترین پروژههایی باشند که یک سازمان باید انجام دهد.
11- مدل کسبوکار پایدار بر پیکربندی مدل کسبوکار آینده و نگاه به افقها استوار است
مدلهای کسبوکار و استراتژیهای پایداری باید به مسائل جاری بپردازند، اما فضایی را برای فرصتها و ریسکهای آینده نیز باقی بگذارند. رهبران باید در نظر داشته باشند که چشمانداز آینده میتواند کاملا متفاوت از وضعیت فعلی باشد. به عنوان مثال، شرکتها ممکن است در حال حاضر آب را به عنوان یک ریسک پایداری یا حتی یک ریسک مالی نبینند. با این حال، رشد جمعیت و آلودگی میتواند شرایطی را ایجاد کند که این منبع حیاتی ممکن است به طور قابلتوجهی محدود شود که به نوبه خود میتواند بر توانایی اجرای عملیات برای برآورده کردن برنامه درآمد شرکتها تاثیر بگذارد.
12- مدل کسبوکار پایدار بر بازانگاری اکوسیستم صنعت و داشتن تصویر بزرگتر از پایداری استوار است
فرصتهای قابلتوجهی برای سازمانها وجود دارد تا از پایداری برای هدایت نوآوری و بهبود نحوه انجام کسبوکار خود استفاده کنند. یک تجزیه و تحلیل روشمند میتواند مناطقی را که برای توجه آماده هستند، برجسته کند. در این مدل تاکید میشود که یک قدم جلوتر برداریم و تجزیه و تحلیل را به درون سازمان محدود نکنیم، بلکه این تحلیل در اکوسیستم صنعت را از طریق همکاری با تامینکنندگان، مشتریان و شرکای خود فراتر از دیوارهای درون شرکت گسترش دهیم تا به مزایای بیشتری دست یابیم. تغییرات در هر یک از پیوندهای زنجیره تامین میتواند بر عناصر اکوسیستم تاثیر بگذارد و برای همه ذینفعان منافع ایجاد کند.
برای رسیدن به این مرز جدید، سازمانها با بهکارگیری بازانگاری اکوسیستم نگاهی دقیق به عملیات خود در سراسر زنجیره تامین میاندازند، ارزیابی میکنند که کجا هستند، ابتکارات را اولویتبندی میکنند و سپس یک استراتژی پایداری گسترده برای تقویت نوآوری محصول و فرآیند برای دستیابی به اهداف پایدار خود تدوین میکنند. آنها معیارهایی را اتخاذ میکنند که پیشرفت آنها را با دقت بیشتری اندازهگیری میکند و تصویرشان را در بازار بهبود میبخشد. شرکتهایی که به این چشمانداز دست مییابند، این فرصت را دارند که درآمد و ارزش برند را افزایش دهند، به طور موثر با سهامداران کلیدی تعامل داشته باشند و ریسک و کاهش هزینهها را مدیریت کنند.
جمعبندی
عرصه کسبوکار پایدار، زمین «بازی بینهایت» است. در بازی بینهایت، هدف اصلی کسبوکار، پایدارسازی و تداوم است. فضای کسبوکار فضای ناپایداری، عدمقطعیت، پیچیدگی و ابهام است که عناصر ذاتی محیط فعالیت کسبوکارها تلقی میشود. در زمین بازی بینهایت، تنها موجودی که میتواند از پس قواعد پیچیده، نامنتظر، غیرقطعی و ابهامآلود این فضا بربیاید، سازمان پایدار است. چنین سازمانی باید یک موجود زنده چابک، هوشمند، پرشور و خوشقواره یکدل مبتنی بر پایداری باشد. سازمان زنده مبتنی بر پایداری، فضایی است که در آن زندگی میکنیم. جعبهای نیست که در آن کار میکنیم.
کار ما در «مدل کسبوکار پایدار» ساختن سازمان فردا از امروز است. کار ما ساختن فرداست. ما معمار فردا هستیم. پایداری مهمترین موتور توانمندساز، ظرفیتساز و قابلیتساز برای ساختن سازمان پایدار فرداست. تداوم زندگی سازمان در گرو پایداری و تداوم کسبوکار است. مسوول امروز سازمان هم ما هستیم. کار ما در «مدل کسبوکار پایدار» ساختن فضای پرشور برای کسبوکار پایدار است. کار ما در «مدل کسبوکار پایدار»، کشف
(یا خلق) و حفاظت از قصد (Purpose) مشترک است. اینکه فلسفه و دلیل وجودی ما برای پایداری و در پایداری چیست، نقش ما در کسبوکار پایدار، آفرینش فضای تجربه است. فضای تجربه برای آدمهای سازمان که استعدادها و پتانسیلهایشان را کامل شکوفا کنند تا رویاهایشان را به واقعیت برسانند. بلندتر پرواز کنند و به دورترها برسند و برسانند.
برای ساختن کسبوکار پایدار همکاری و همآفرینی (آفرینش تیمی) را به ساختار و شرح وظایف (آفرینش فردی) ترجیح میدهیم. کسبوکار پایدار، شفافیت و روراستی را به پنهانکاری و سیاستبازی ترجیح میدهد. کسبوکار پایدار، سازگاری و انطباقپذیری را به قواعد ثابت و غیرقابل تغییر ترجیح میدهد. کسبوکار پایدار، الهامبخشی و تجربهآفرینی را به نگهداری و مدیریت آدمها ترجیح میدهد. کسبوکار پایدار، انگیزش و اشتیاق درونی را به پاداش و وعدههای بیرونی ترجیح میدهد. کسبوکار پایدار، بلندپروازی و خلاقیت را به چارچوبهای اجباری و وظیفهگرا ترجیح میدهد. کسبوکار پایدار، نایادگیری و نویادگیری را به اصرار بر دانستهها و تجربههای گذشته ترجیح میدهد.
* نظریهپرداز توسعه پایدار
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد