11 - 01 - 2025
تصوير غمانگيز توسعهنيافتگي ايران
الهه بيگي*
دهههای پشت سرهم در ایران به شهروندان ثابت کرده که کشورشان یک کشور ثروتمند است و ایرانیان نیز این را باور کرده بودند و هنوز باور دارند ایران یکی از ثروتمندترین کشورهاست. شوربختانه اما به ایرانیان گفته نشد که ثروت با درآمد تفاوت دارد. بخش قابلاعتنایی از همان ثروت را یک فرد یا شهروندان یک جامعه توانستهاند از دل زمین و کوه و دریا و در جایجای کشورشان که نهفته است بیرون کشیده، استفاده و تبديل به درآمد کنند.
ثروتی که نشود آن را به درآمد تبدیل کرد هر روزی که از آن بگذرد دیگر به اندازه پیشین ارزش درآمدسازی ندارد. بهطور مثال ایران دارای منابع عظیم گاز طبیعی است که در گوشه و کنار این سرزمین نهفته است و یک ثروت کمیاب بود اما حالا و پس از آن که روسیه، آمریکا، قطر و کشور آذربایجان توانستند منابع گازی خود را از دل طبیعت بیرون بکشند و آن را به دیگر کشورها بفروشند و برای شهروندانشان در بخشهای گوناگون و به ویژه همان بخش سرمایهگذاری کنند این ثروت ایران زنده به گور شد.
ایران در دهه1960میلادی و دهههای پس از آن همیشه 14درصد از سهم صادرات اوپک را به خود اختصاص داده بود و به دومین صادرکننده بزرگ اوپک- که سهم قابل اعتنایی در صادرات نفت جهان داشت – شناخته میشد اما شوربختانه این روزها با سختی نفت خود را با قیمتهای پایینتر از قیمت بازار جهانی تنها به يک کشور میفروشد.
حال این روزها که هیاهوی توسعه مکران به هر دلیل بلند شده و کارشناسان و سیاستمداران ایرانی با شوق و شور میخواهند این منطقه دستنخورده را به بهشت توسعه ایران تبدیل کنند آیا به این اندیشیدهاند که برای این آرزو چقدر باید سرمایه خارجی یا داخلی تامین شود و آیا از خود میپرسند محل تامین این سرمایه از کجاست و آیا به پیشرفت بندر گوادر در پاکستان اندیشیدهاند.
توسعه ایران آرزوی هر ایرانی دلسوز به این مرزوبوم است اما این آرزو بنا بر ضربالمثل شیرین که «با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمیشود» نیاز به امکانات سرمایهای و اراده ملی دارد و این عناصر در ایران امروز به چشم نمیآیند.
هر روزی که از همین امروز در راه پیشرفت ایران درنگ کنيم و ثروتهاي ايران را باطل و بیهوده از دست بدهیم بر انبوه اندوه اضافه کردهایم.
*سردبیر
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد