18 - 11 - 2024
تخفیف از ایران سرمایهگذاری در عراق
«جهانصنعت»- سرمایهگذاری چینیها در صنعت نفت عراق به رقم 10میلیارد دلار نزدیک شده است، این درحالی است که این کشور که بزرگترین خریدار نفت ایران است و قرارداد 25ساله همکاری با ایران دارد، در هیچکدام از پروژههای صنعت نفت ایران سرمایهگذاری فعال ندارد.
چینیها از دو دهه پیش بهتدریج حضور خود را در صنعت نفت عراق افزایش دادهاند. برخی گزارشها نشان میدهد که این کشور در حال حاضر در ۴۱پروژه مختلف حوزه انرژی عراق سرمایهگذاری کرده که از این تعداد، ۳۱پروژه متمرکز بر نفت بوده و در برخی پروژهها از جمله میادین بزرگ نفتی جای شرکتهایی مثل اگزونموبیل آمریکا را گرفتهاند.
چینیها ابتدا با سرمایهگذاریهای مشترک در پروژههای صنعت نفت این کشور کار را شروع کردند، یعنی در کنار شرکتهای اروپایی و آمریکایی قرار گرفتند و پس از آن شروع به خرید سهام آن شرکتها در صنعت نفت این کشور کردند.
بهتازگی حضور چینیها در عراق پررنگتر شده است، تا جایی که در پروژههای اکتشاف نفت در این کشور هم فعال شدهاند. همین یک ماه پیش بود که رویترز به نقل از شرکت چینی CNOOC اعلام کرد که یک قرارداد اکتشاف، توسعه و تولید را با شرکت دولتی «میدلند اویل» برای اکتشاف نفت و گاز در میدان «بلوک ۷» عراق امضا کرده است.
شرکت CNOOC اعلام کرده که مرحله اول اکتشاف، سه سال طول خواهد کشید. این شرکت، یکی از شرکتهای بینالمللی اصلی تولیدکننده نفت در عراق است و فعالیتش در میدان میسان، در جنوب شرقی عراق متمرکز بوده است.
در پروژههای نفت و گاز ایران اما چینیها حضور ندارند. دلیل آنهم تحریمهای آمریکاست. آخرین حضور چینیها در پروژههای صنعت نفت ایران به فاز11 پارسجنوبی برمیگردد که این کشور با توتال فرانسه برای توسعه و بهرهبرداری از این میدان شریک بود. اما پس از آنکه آمریکا از برجام خارج شد و توتال از ایران رفت، شرکت سیانپیسی چین هم اعلام انصراف کرد.
چین از سال1400 قرارداد 25ساله با ایران دارد. قراردادی که یک توافق سیاسی، استراتژیک و اقتصادی برای سرمایهگذاری در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی، زیرساختهای نظامی، امنیتی، فرهنگی و قضایی بوده است. آنطورکه رسانهها زمان امضای این قرارداد اعلام کردند، حجم سرمایهگذاری معادل ۲۸۰ تا ۴۰۰میلیارد دلار برآورد شده بود اما حالا بعد از گذشت سهسال از امضای این قرارداد دستکم در بخش صنعت نفت سرمایهگذاری از سوی چینیها در صنعت نفت و گاز ایران انجام نشده است.
در عراق ولی چینیها به شدت فعال هستند. نفت استخراج میکنند و به آمریکا میفروشند. حجم مبادلات تجاری عراق و چین ۵۰ میلیارد دلار شامل ۱۴میلیارد دلار صادرات از چین به عراق و ۳۴میلیارد دلار از عراق به چین برآورد شده است که اگر با احتساب سرمایهگذاری چین در عراق محاسبه شود، حجم این مبادلات تجاری عددی معادل ۸۰میلیارد دلار در سال است. امروز واقعیت این است که چینیها نفت ایران را با تخفیف میخرند، در چین سرمایهگذاری میکنند.
فروش نفت و دیگر هیچ!
چین با وجود روابط سیاسی نزدیک و قرارداد 25ساله با ایران حاضر به سرمایهگذاری در ایران نیست. این کشور تنها بزرگترین خریدار نفت ایران است. خریداری که پول نفت را گاهی به دلار نمیپردازد و بهجای پول با کالا تهاتر میکند. علاوه بر آن تخفیفهای فروش نفت به چین هم بالاست. تخفیفهایی که حتی مقامات ارشد کشور هم آن را کتمان نمیکنند.
منابع غیررسمی میگویند تخفیفها از 30درصد تا سالی 90میلیون دلار است، رقمی که «جهانصنعت» نمیتواند آن را تایید کند با این حال وجود تخفیفها قطعی است.
پس از انتخاب ترامپ بهعنوان رییسجمهور بعدی آمریکا، گمانهزنیها درباره ادامه فروش نفت به چین هم افزایش یافته است. برخیها پیشبینی میکنند با سختتر شدن شرایط تحریمی، احتمالا فروش نفت کاهش خواهد یافت. برخی پیشبینیهای خوشبینانه هم از این حکایت دارد که ایران در طول بیش از یک دهه تحریم نفتی، دیگر راههای دورزدن تحریمها را وارد است و تشدید تحریمها تاثیری در فروش نفت ایران ندارد.
آنسوی ماجرا هم مهم است. اگر چین خرید نفت از ایران را متوقف یا کاهش دهد هم یک احتمال است؛ احتمالی که اخیرا بلومبرگ به آن پرداخته است. این رسانه آمریکایی در گزارشی مدعی شده که شرکت پتروشیمی لندبریج، یک محموله 2میلیون بشکهای نفت را از غرب آفریقا بهجای واردات از ایران و روسیه خریداری کرده است.
خبر بلومبرگ با این تحلیل همراه شده است که با بازگشت ترامپ، پالایشگاههای چینی نیز از ترس تحریم، با ایران همکاری نمیکنند. اما چند نکته در اینجا وجود دارد که بلومبرگ به آنها اشاره نکرده است: اولا؛ اولویت اصلی ترامپ مهار چین و ضربه به امنیت انرژی این کشور بوده و طبیعتا چینیها نه انگیزه همراهی با آمریکا بلکه انگیزه دور زدن تحریمها را دارند.
ثانیا؛ در متن خبر به دو دلیل احتمالی برای جایگزینی نفت آفریقا با ایران اشاره شده که شامل «کاهش تخفیف ایران از 5/3 به ۲ دلار» و «کاهش عرضه ایران بهدلیل تنش با اسرائیل» میشود. ثالثا؛ در متن خبر به جایگزینی نفت آفریقا با نفت روسیه نیز اشاره شده، درحالیکه رویکرد ترامپ با روسیه کاهش تنش و تحریم عنوان شده است. پس با یک محموله نمیتوان قضاوت دقیقی کرد، عجله نکنید.
وقتی هیچکس پاسخگو نیست
محمود خاقانی، کارشناس بینالملل انرژی در گفتوگو با «جهانصنعت» درباره دلیل عدم تمایل چینیها در پروژههای نفت و گاز ایران میگوید: چین قبل از اینکه برای سرمایهگذاری به عراق برود، در دولتهای هفتم و هشتم برای مذاکره درباره میادین مشترک ایران با عراق وارد مذاکره با ایران شد. حتی چندموردی هم به مرحله قرارداد رسیده بود. در دولتهای نهم و دهم بهدلیل درآمد 800میلیارد دلاری نفت، این قراردادها پیگیری نشد و حتی سرمایهگذاری در صنایع بالادستی صورت نگرفت. حتی دولت وقت برخی قراردادها را یکجانبه فسخ کرد.
وی افزود: در دولت دوازدهم با وجود آنکه برخی از این قراردادها پیگیری شد اما پس از خروج آمریکا از برجام، چینیها هم از ایران رفتند. مشهورترین قرارداد آنها با توتال شریک در فاز11 پارسجنوبی بود. حتی آقای زنگنه، وزیر وقت نفت پیشنهاد داد که 100درصد این قرارداد را بپذیرند اما پاسخ چینیها این بود که نوع فاز11 و برخی دیگر میادین مشترک ایران نیاز به تکنولوژیهایی برای استخراج و توسعه دارد که ما آن را در اختیار نداریم. اگر شریک اروپایی یا آمریکایی بیاید، ما هم سرمایهگذاری میکنیم و تولید آن مخزن را میخریم.
خاقانی با یادآوری این موضوع که انتقال سکوی فاز12 به فاز11 در زمان قرارداد توتال با ایران برنامهریزی شده بود، گفت: وزیر نفت دولت سیزدهم گفت از صفر تا 100 فاز11 را خودمان اجرا کردیم، درحالیکه طرح از ابتدا برای توتال فرانسه بود.
این کارشناس بینالملل نفت با بیان اینکه در میادین مشترک با عراق هم همین مشکل را داریم، گفت: چینیها در میادین مشترک عراق و ایران، بهتنهایی وارد کار نشدهاند، بلکه با شرکتهای اروپایی و آمریکایی قرارداد دارند. در واقع فناوری لازم را شرکتهای اروپایی و آمریکایی آوردهاند و مخازن مشکلدار عراق را به تولید رساندهاند.
او افزود: زمانی که این میادین به تولید رسید، تولید را به چین سپردند و در واقع سهمشان را در این میدان به چینیها فروختند. مثل میدان نفتی فاو. میدانی که حالا در اختیار چین است و همه نفت آن به آمریکا صادر میشود. خاقانی با بیان اینکه نفت خامی که آمریکا تولید میکند، به درد پالایش و تولید فرآوردههای نفتی در پالایشگاههای آمریکا نمیخورد، یادآور شد: این پالایشگاهها خواهان نفتخام خاورمیانه و از جمله عراق هستند. آمریکا این نوع نفتخام را ترجیح میدهد چون محصولاتی که بهدست میآورد بر پایه این نوع نفتخام است. در واقع، آمریکا نفتخام خود را به هند و چین، سنگاپور و اروپا صادر میکند. او با بیان اینکه علاوهبر چین روسها هم در صنعت نفت عراق فعال هستند، گفت: حتی شرکتهای روسی مثل روس نفت و گس پروم هم در عراق فعال هستند. اینها تولیداتشان را به آمریکا صادر میکنند. درحالیکه مهمترین مشتری نفتخام ما چین است. ایران نفت خود را سالانه حدود
10 میلیارد دلار با تخفیف به چین میفروشد، چین در عوض نهتنها به ما دلار نمیدهد به این دلیل که تحریم دلاری هستیم، بلکه در پروژههای ما هم به همان دلیل تحریمها حاضر به مشارکت نیست. این کارشناس بینالملل نفت با بیان اینکه برخی شرکتهای ایرانی بهجای سرمایهگذاری در ایران به عراق رفتهاند، گفت: آنطورکه آقای غضنفری گزارش داده، گروهی از نهادها و خصولتیها 5/3میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی وام گرفتهاند تا در پروژههای سرمایهگذاری عراق هزینه کنند. صندوق میگوید نمیتوانم این پولها را بگیرم. درحالیکه این پول میتوانست بخشی از پروژههای ایران را تکمیل کند. او گفت: واقعیت این است که ما بهدلیل نداشتن تکنولوژیهای لازم بلد نبودیم چاههای نفت را حفظ کنیم و امروز بیش از
300 حلقه نفت و گاز ما کور شده است یعنی دیگر قابل بهرهبرداری نیستند. هیچکس هم حاضر نیست درباره این موضوع توضیح دهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد