23 - 12 - 2023
تحقق امنیت غذایی با اتکا بر تولید داخلی
مقوله امنیت غذایی در شرایط کنونی جهان، به عنوان یکی از مولفههای امنیت ملی کشورها مطرح است. تحقق امنیت غذایی در ایران در دهههای گذشته با چالشهای متعددی مواجه بوده است که برخی از آنها پس از گذشت سالها، به شکل مزمن تبدیل شده و حتی حالت بحرانی به خود گرفتهاند. بررسیها نشان میدهد، تداوم برخی از این چالشها ناشی از ایرادهای مدیریتی و عدم اهتمام جدی به مقوله خودکفایی در محصولات راهبردی کشاورزی است که خود را در نفوذ پایین دانش و فناوری در کشاورزی و به تبع آن بهرهوری پایین تولیدات کشاورزی نشان میدهد. بررسیها حاکی از آن است در دو سال ابتدایی دولت سیزدهم در بخش کشاورزی نیز اقدامات فراگیر و اثربخشی برای رفع این چالشها انجام نشده است. تشویق خردی اراضی با صدور سند مالکیت رسمی برای اراضی خرد، عدم مدیریت مناسب تبعات ناشی از حذف ارز ترجیحی، عدم ثبات لازم در سیاستهای اقتصادی و اداری بخش، نبود برنامهریزی مناسب و فراگیر به منظور افزایش ضریب نفوذ دانش و عدم اهتمام به احیای مرغ لاین سویه آرین، از جمله مهمترین ایرادهای عملکردی این دوره است. با وجود این، فرصتهای استفاده نشده فراوانی در بخش کشاورزی وجود دارد که در صورت بهرهبرداری از آنها میتوان شاهد تحولات شگرف و جهش دانشبنیان در این بخش بود.
گزارش حاضر، در خاتمه، الزامات تحقق امنیت غذایی دانشبنیان در کشور با اتکا به تولید داخلی را به همراه چارچوب برنامهای مشتمل بر اقدامات اجرایی، اهداف کمی، نتایج مورد انتظار و دستگاههای متولی مربوطه ارائه کرده است.
چالشهای تحقق امنیت غذایی از محل تولید داخلی کشور
باوجود تاکید اسناد بالادستی، دولتها چندان در دستیابی به هدف امنیت غذایی از طریق اتکا به تولید داخلی، موفقیت کافی را نداشتهاند و واردات نقش مهمی همواره در تامین نیاز داخلی داشته است. تکیه بر واردات محصولات کشاورزی اساسی و راهبردی، علاوه بر اینکه تولید داخلی را با چالش مواجه میکند، وابستگی کشور را به خارج افزایش میدهد؛ به ویژه وابستگی در تامین مواد غذایی که به طور مستقیم بر امنیت غذایی و غیرمستقیم بر امنیت ملی اثرگذار است. در ادامه به ارائه تصویری از چالشهای تحقق امنیت غذایی در کشور براساس اطلاعات و آمار موجود از عملکرد متولیان در اجــرای تکالیف مرتبط پرداخته میشود.
تاثیرپذیری از افزایش قیمتهای جهانی
یکی از چالشهای امنیت غذایی در ایران، وابستگی قابلتوجه کالاهای اساسی به واردات است، چراکه افزایش قیمت غذا در جهان، منجر به افزایش قیمت این کالاها در ایران خواهد شـد. همانطور که نمودار۱ نشان میدهد، شاخص قیمت کالاهای اساسی در مارس سال۲۰۲۲ میلادی در جهان به رقم بیسابقه ۱۶۰ رسیده است که افزایش۳۵ واحدی نسبت به سال۲۰۲۱ نشان میدهد. در نتیجه، قیمتهای کنونی محصولات غذایی،در واقع به بیشترین مقدار خود در ۶۰سال اخیر رسیدهاند. اگرچه در ماههای اخیر مقدار این شاخص کاهش یافته است، اما کماکان مقدار آن از سال۲۰۲۱ بیشتر بوده و بالاتر از مسیر واقع شده است. یکی از دلایل افزایش قیمت کالاهای خطی مورد انتظار اساسی کشاورزی، افزایش قیمت نفت خام (انرژی) در بازارهای جهانی است، زیرا رابطه مثبت و معناداری بین قیمت غذا و انرژی وجود دارد.
در نمودار ۲ روند افزایشی مستمر شاخص قیمت مصرفکننده گروه خوراکیها و آشامیدنیها برای کشور در دوره
۱۴۰۲-۱۳۹۰ مشهود است؛ به طوری که از خط روند نمایی هم فراتر رفته است. سه نقطه نشان داده شده در این نمودار، به ترتیب مربوط به از سرگیری تحریمهای جهانی (اردیبهشتماه سال۱۳۹۷)، شیوع ویروس کرونا (آذرماه سال ۱۳۹۸) و حذف ارز ترجیحی (اردیبهشتماه سال ۱۴۰۱) هستند که هرکدام به نوعی آغازگر رشد جهشی قیمت موادغذایی در سبدمصرفی خانوارهای کشور بودهاند (اعداد شاخص در این ماهها به ترتیب ۲۶،۴۸ و ۱۲۷ بوده است). در بین این سه نقطه زمانی، اوجگیری همزمان قیمتهای موادغذایی در داخل و خارج در نقطه «شیوع ویروس کرونا» نشانگر تاثیرپذیری قیمتهای داخلی موادغذایی از قیمتهای جهانی است. این نقطه در نمودار ۱ برای سال۲۰۱۹ به عنوان آغاز اوجگیری قیمتهای جهانی موادغذایی مشهود است؛ به طوری که عدد شاخص قیمت جهانی غذا که در آن سال۱۳۹۶ بوده است، در مارس سال۲۰۲۲ با ۶۱ درصد افزایش به عدد ۱۶۰ رسیده است. در ایران نیز این شاخص از عدد ۴۸ در آذر ماه سال۱۳۹۸ با ۷۳ درصد افزایش به عدد ۸۳ در اسفند ماه سال ۱۳۹۹ رسید. گفتنی است دو مورد دیگر، یعنی «از سرگیری تحریمهای جهانی» و «حذف ارز ترجیحی»، به ترتیب مربوط به اردیبهشت ماه سال۱۳۹۷ و اردیبهشت ماه سال۱۴۰۱ نیز نشانگر تاثیر نوسانات ارزی بر قیمت مواد غذایی داخلی هستند و به نوعی آسیبپذیری کشور در نتیجه وابستگی به واردات اقلام غذایی را نشان میدهند.
کاهش سهم محصولات راهبردی در ترکیب کشت
در ترکیب کشت محصولات زراعی آبی، گندم بالاترین سهم را از سطح زیرکشت در سالهای مختلف داشته است. پس از این محصول نیز جو، شلتوک، یونجه، ذرت دانهای و سایر محصولات قرار دارند. سهم محصول گندم آبی از ترکیب کشت محصولات زراعی آبی در کل کشور در سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۴ نزدیک به ۴۵ درصد بوده، ولی در سالهای اخیر به حدود ۳۰ درصد رسیده است. از این رو محصول راهبردی گندم، زمین در اختیار خود را به سایر کالاهای رقیب واگذار کرده است. این نکته میتواند اهمیت توجه به محصولات اساسی را بیش از پیش نمایان کند.
بررسی روندهای آماری نشان میدهد که سهم محصول گندم ازکشت افزایش یافته است، ولی در مجموع آبی کاهش و در کشت دیم تقریبا سهم این محصول راهبردی، از سطح زیرکشت کل کالاهای زراعی کاهش یافته است. از اینرو، سهم محصول گندم، علاوه بر کاهش در کمیت سطح زیرکشت، با کاهش در کیفیت سطح زیرکشت نیز مواجه شده است، چراکه زمینهای نامرغوبتر به این محصول اختصاص یافته است، اما باید به این نکته توجه کرد که محصولات جالیزی و سبزیجات در طی۲۰ سال اخیر (۱۳۸۰ تا ۱۳۹۹)، حداقل ۳/۱۱ درصد و حداکثر ۸/۱۳ درصد از سهم زراعت آبی را به خود اختصاص داده است، از این رو تلاش برای تغییر این سهم، با تداوم ساختار موجود بخش کشاورزی، بسیار دشوار خواهد بود. در واقع این امر نیازمند اجرای برنامه مناسب برای یکپارچهسازی اراضی زراعی است تا تولید محصولات راهبردی در مقایسه با صیفیجات از سودآوری بالایی برای کشاورزان برخوردار شود. یکی از مهمترین دلایل تمایل به کشت سبزیجات و محصولات جالیزی، شکاف قابلتوجه سود در هر هکتار هریک از این محصولات است.
به طور متوسط در سالهای۱۳۹۱ تا ۱۳۹۸ هر هکتار محصول سیبزمینی بیش از ۹ برابر هر هکتار گندم برای کشاورز سودآوری داشته است. این نسبت برای محصولات گوجهفرنگی و خیار به ترتیب ۵/۸ و ۶/۷ برابر بوده است.
با توجه به موارد فوق باید به این نکته توجه داشت که طرح اصلاح الگوی کشت که اخیرا توسط وزارت جهاد کشاورزی ابلاغ شده است، نخواهد توانست تغییرات قابلتوجه در سطح زیرکشت محصولات اساسی ایفا کند، زیرا سوابق آماری سطح زیرکشت محصولات کشاورزی در ایران نشاندهنده این است که این تغییرات با دشواری فراوان روبهرو خواهد شد؛ مگر اینکه راهبردهای مناسبی برای اصلاح ساختار تولید محصولات اساسی و کاهش هزینههای تولید و افزایش میزان تولید به ازای هر بهرهبردار اتخاذ شود. نتایج برآورد مقادیر آینده کلان روندهای مرتبط با سطح زیرکشت محصولات زراعی در کشور در ادامه این بخش ارائه شده است.
برآوردها نیز نشان میدهد تداوم شیوههای سابق مدیریتی بخش کشاورزی و منابع طبیعی، بدون اتخاذ سیاست کارآمد در راستای ارتقای بهرهوری در این بخش، چشمانداز روشنی از تولید محصولات راهبردی در کشور را دربر نخواهد داشت و این موضوع باعث تشدید اختلالات فعلی در امنیت غذایی خواهد شد. محصولات اساسی زراعی در نظر گرفتهشده در این برآوردها، براساس آنچه در قوانین موجود نامبرده شدهاند عبارتند از:
– غلات (گندم، جو، برنج و ذرت دانهای)؛
– حبوبات (نخود، لوبیا و عدس)
– دانههای روغنی (سویا، کنجد، گلرنگ، آفتابگردان روغنی و کلزا)
– نباتات علوفهای (یونجه، شبدر و ذرت علوفهای)
– محصولات اساسی صنعتی (پنبه، چغندرقند و نیشکر)
– محصولات اساسی جالیزی (سیبزمینی و پیاز).
بررسی کلان روند سطح زیرکشت کل محصولات زراعی، حاکی از کاهش سهم سطح زیرکشت محصولات اساسی و در مقابل، افزایش سهم سطح زیرکشت محصولات زراعی غیراساسی (مانند محصولات جالیزی) است. گفتنی است در این بخش به منظور اجتناب از پیچیدگی نمودارها، اعدادی که برای سال استفاده شده، نشاندهنده سال زراعی منتهی به همان سال است.
برای مثال برای سال زراعی ۱۴۲۲-۱۴۲۱ از عدد ۱۴۲۲ استفاده شده است. براساس اطلاعات موجود، در بازه سالهای ۱۳۹۹-۱۳۶۲ سهم محصولات زراعی اساسی از کل سطح زیرکشت محصولات زراعی از ۸/۹۴ به ۹/۹۳ درصد کاهش یافته است. با برونیابی این روندکاهشی برای چهل سال آینده، میتوان گفت سهم سطح زیرکشت محصولات اساسی زراعی از کل سطح زیرکشت محصولات اساسی ظرف ۱۰، ۲۰ و ۴۰ سال آینده (سالهای ۱۴۱۲، ۱۴۲۲ و ۱۴۴۲) به ترتیب ۵۸/۰، ۱۶/۱ و ۳۲/۲ درصد کاهش خواهد یافت و این موضوع زنگ خطری برای سیاستگذاران به دلیل بروز تهدید برای خودکفایی در محصولات راهبردی است.
وضعیت ایمنی غذایی و انطباق با سبد غذایی ایرانی-اسلامی
عدمآگاهی مناسب بسیاری از کشاورزان نسبت به میزان و زمان صحیح مصرف سموم و برداشت محصولات، موجب ایجاد باقیمانده سموم در برخی محصولات کشاورزی شده است. عوامل و دلایل دیگری همچون نبود یکپارچگی سازمانی در نظارت بر سلامت در بخش کشاورزی؛ استفاده بیرویه از سموم شیمیایی، ضعف در کنترل کودها و سمهای تقلبی، استفاده از آبهای آلوده در برخی اراضی کشاورزی مجاور شهرها، کشت در برخی اراضی آلوده، ورود و توزیع نهادههای بیکیفیت و فاقد استاندارد از مبادی غیررسمی و قاچاق، شرایط نامطلوب حملونقل و انبارداری، ضعف در آگاهیبخشی تولیدکنندگان و مصرفکنندگان موادغذایی، عدم حمایت کافی از تولیدکنندگان محصولات سالم، ضعف در نظارت بر فرآیند تولید تا عرضه، عدم بازدارندگی کافی مجازاتهای موجود؛ نبود سیستم پایش مستمر و جامع کیفیت غذا و تغذیه و کنترل سلامت محصولات تولیدی در مبادی تولید و واردات، ضعف برنامه اجرایی و عملیاتی اثربخش و فراگیر برای توسعه کشت محصولات سالم و ارگانیک برخلاف تکلیف بند «ج» از ماده (۳۱) «قانون برنامه ششم توسعه» و عدم تدوین برنامه جامع ارتقای سلامت و ایمنی غذایی کشور برخلاف تکلیف ماده(۷) «آییننامه اجرایی شورای عالی سلامت و امنیت غذایی» مصوب ۱۹/۱۰/۱۳۹۷ با اصلاحات و الحاقات بعدی، باعث بــروز ایرادهای متعددی در تحقق ایمنی غذایی کشور شده است.
در سال ۲۰۲۱ اندکی بیش از هفت هزار هکتار (۰۱۵/۰ درصد) از اراضی کشاورزی ایران دارای گواهی ارگانیک و در حال گذار بوده که از لحاظ سطح زیرکشت رتبه ۹۹ و از لحاظ سهم از کل اراضی کشاورزی رتبه ۱۵۱ را در بین کشورهای جهان دارد. نکته قابل تأمل در این زمینه، کاهش ۸۴ درصدی سطح زیرکشت اراضی کشاورزی دارای گواهی ارگانیک و در حال گذار ظرف یک دهه گذشته است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد