11 - 03 - 2023
تاثیر جنگ اوکراین بر خاورمیانه
«جهانصنعت»- بحران اوکراین نقطه اوج فروپاشی نظم بینالمللی پس از جنگ سرد است که توسط غرب ایجاد شد. اهمیت بینالمللی این بحران با این واقعیت مورد تاکید قرار میگیرد که این اوکراین است که به ابزاری در مبارزه با نفوذ فزاینده روسیه و در عین حال به میدان جنگ بین روسیه و غرب تبدیل شده است. این بدون شک بزرگترین بحران منطقهای در تاریخ معاصر روسیه است. با وجود این، کاملا تمام منابع سیاست خارجی کشور را جذب نکرده است، لذا سیاست خارجی روسیه در جهات مختلف به توسعه خود ادامه میدهد.
در این زمینه، خاورمیانه یکی از محورهای استراتژیک مسکو است که صرفنظر از آنچه در مناطق دیگر اتفاق میافتد، در دستور کار سیاست خارجی قرار خواهد گرفت. تمایل روسیه به خاورمیانه و کشورهای منطقه همچنان زیاد است: از این طریق، این کشور انتظارات قابلتوجهی از همکاری اقتصادی را در شرایط جدید بینالمللی به هم پیوند میدهد.
به گزارش ایراس (موسسه مطالعات ایران و اوراسیا)، با این حال، نمیتوان گفت که وضعیت بینالمللی در خاورمیانه برای اهداف سیاست خارجی مسکو کاملا مطلوب است. کشورهای منطقه منتظرند تا دریابند چه کسی در درگیری اوکراین پیروز خواهد شد، زیرا این امر بهطور قابلتوجهی بر توازن نیروهای سیاسی تاثیر خواهد گذاشت. این امر به ویژه به این بستگی دارد که آیا «لحظه تکقطبی» ادامه خواهد یافت یا جهان چندقطبی در حال بروز است. علاوهبر این، بحران اوکراین بهطور مستقیم بر امور خاورمیانه در زمینه سیاست و اقتصاد تاثیر میگذارد.
در حوزه سیاسی، ایالات متحده بهطور فعال به همه شرکای خود فشار آورد و آنها را وادار کرد که در مورد بحران موضع روشنی بگیرند و با تامین تسلیحات به اوکراین کمک نظامی کنند. این فشار همیشه اثر ندارد: کشورهای منطقه به دنبال یک راه مستقل در تعیین مسیر خود هستند و اغلب از تفویض اختیار به ایالات متحده برای توسعه موضع خود در قبال بحرانهای بینالمللی خودداری میکنند.
از بین اثرات اقتصادی، اختلال در حمل و نقل، بیثباتی بازارهای انرژی، اختلال در زنجیره تولید و پیامدهای آن برای امنیت غذایی کشورهای منطقه بهطور قابلتوجهی احساس میشود. این موضوع مجددا بر جهانی بودن بحران اوکراین تاکید میکند. اگرچه این بحران در اروپا متمرکز شده است، اما پیامدهای آن بر خاورمیانه تاثیر میگذارد.
این منطقه یکی از مهمترین مراکز تمرکز تلاشهای روسیه برای چرخش به شرق است. مسکو این را تقویت استقلال استراتژیک خود و راهی برای حفظ ابتکار سیاست خارجی خود در جهان در حال تغییر میداند. بحران نظم تکقطبی در اروپا، سیاست روسیه را در قبال کشورهای شرق و جنوب در دنیای جدید نشان میدهد- برای مسکو این مناطق اکنون به گرههای اصلی فعالیت سیاست خارجی تبدیل شدهاند. علاوهبر این، روابط اقتصادی روسیه و غرب در حال حاضر عمدتا با واسطه توسط کشورهای شرق- کشورهای عربی، ترکیه و کشورهای آسیای مرکزی- انجام میشود.
حتی در خارج از چارچوب روابط با غرب، تعمیق روابط روسیه با کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، به عنوان یکی از سریعترین مناطق در حال رشد و پویا در جهان، اهمیتی کاملا مستقل پیدا کرده است. برنامهریزی استراتژیک روسیه این واقعیت را در نظر دارد که طی بیست سال آینده، اندونزی، پاکستان، ایران، نیجریه، ویتنام، فیلیپین، مالزی و مصر وزن اقتصادی خود را افزایش خواهند داد و کشورهای غربی را از نظر نرخ رشد به پسزمینه سوق خواهند داد. علاوهبر این، روندهای جاری منطقهای نمیتواند روسیه را نگران کند زیرا از طریق تعداد قابلتوجهی از پیوندهای فرهنگی، قومی، اقتصادی و سیاسی با منطقه مرتبط است. روسیه از لحاظ تاریخی یکی از مهمترین بازیگران منطقه بوده و در آینده نیز چنین خواهد بود.
در سالهای اخیر، منطقه شاهد کاهش مشارکت ایالات متحده در امور منطقه و رهایی بزرگترین کشورهایی بوده که برنامههای توسعه استراتژیک در مقیاس بزرگ و ابتکارات دفاعی بزرگ را اعلام میکنند. این منجر به شکلگیری یک سیستم چند مرکزی در منطقه میشود که در آن هیچ قدرت خارجی نقش مسلط را ایفا نخواهد کرد. این وضعیت برای منطقه جدید است.
نباید فراموش کنیم که چند مرکزی خطرات زیادی را به همراه دارد، به ویژه برای منطقهای مانند خاورمیانه. از یک سو، بدون کنترل خارجی و سلطهگران خارجی، مشکلات و خطوط تقابل جدید منطقهای ظاهر میشود، از سوی دیگر، بدون دخالت آمریکا در امور منطقه، برخی از بحرانهای دیرینه دیگر از خارج دامن زده نمیشوند و به همین دلیل است که پویایی آنها دیگر برای کشورهای منطقه حیاتی نخواهد بود. بنابراین، تضادهای قدیمی ممکن است کاهش یابد و کشورها به دنبال زمینه جدیدی برای همکاری باشند. برای روسیه، این فرصتی برای تقویت نفوذ خود و گسترش دایره شرکا است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد