8 - 04 - 2021
بیربطتر از بیربط!
نوروز ۱۴۰۰ به پایان رسیده است اما حاجیفیروز که همیشه بار خود را پیش از آغاز نوروز میبست و میرفت، امسال قصد دارد همچنان همراه مردم ایران باشد تا از حق خود به عنوان یک آیین ایرانی دفاع کند.
مهرکعلی صابونچی پژوهشگر فرهنگ ایران که دکترای فرهنگ و زبانهای باستانی خود را از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی دریافت کرده است، با تشریح آیینهای فیروزی و ریشهشناسی این واژه به ایرنا گفت: برای من آزاردهنده است از صد و پنجاه سال اخیر که با مدرنیته آشنا شدهایم، خطایی را مرتکب میشویم آن هم این است که خود را از دریچه فرهنگ غرب میبینیم اما فرهنگ غرب، پیشینهای متفاوت با ما دارد، گذشته ما مشترک نیست، نباید از فرهنگم توقع داشته باشم که شبیه غربیها باشد، یا شبیه به آنها رفتار کند.
نوروز مهمترین میراث معنوی هر ایرانی
وی در توضیح ماهیت نوروز افزود: نوروز مهمترین میراث معنوی هر ایرانی به شمار میآید و حفظ و نگهداری از آن وظیفه هر ایرانی است که البته آن را باید در پهنه ایران فرهنگی و کشورهایی چون افغانستان و تاجیکستان نیز دید. نوروز یک میراث جهانی است و از سوی چند کشور ثبت شده است، این رسم بسیار کهن است و قدمتی چند هزار ساله دارد، نکته مهمی درباره این نوروز وجود دارد، با اینکه میراث معنوی بسیار ارزشمندی است اما مثل باقی مظاهر فرهنگی ما به دلیل فراز و نشیبهای سیاسی، اجتماعی، دینی و حتی اقتصادی که این مردم و سرزمین پشت سر گذاشتند، پشت تغییرات و حتی لایههای مختلف قرار گرفته است.
این پژوهشگر ادامه داد: قطعا نوروزی که ما امروز در ایران برگزار میکنیم با مراسمی که آریاییهای مهاجر از جنوب سیبری که در حال حرکت به سمت فلات ایران بودند، متفاوت است. ایرانی امروز، گذشتهای را پشت سر گذاشته که چند هزار سال پیش وجود نداشته است. تجربه ما از حمله اسکندر، وقایع دوران ملوکالطوایفی اشکانی، رویدادهای دوره ساسانی، نبرد با یونان و روم در غرب و بعد از آن ورود اسلام به ایران، حمله مغولها، آمدن عثمانیها از مرزهای شرقی و…، همه آنها نوروز ما را متفاوت کرده است. تغییراتی که ایجاد شده در واقع به صورت قهری و حکمی نبوده و از سوی یک دستگاه حاکمیتی صادر نشده است، ذائقه فرهنگی ایرانی، با توجه به شرایط تغییر کرده و آیین نوروز را هم با شرایط جدید زندگی هماهنگ کرده است. هرچند که حمایتها، آیینها و برنامههایی که از طرف دستگاههای دولتی و حکومتی در ایران برگزار میشده در این تغییرات بیتاثیر نبوده است.
صابونچی نوروز را تاریخ زنده ایران دانست و اظهار داشت: آنچه درباره نوروز مهم است، این است که ما با نگاه کردن به نوروز میتوانیم همه پیشینه خود را ببینیم. از زمان ورود به فلات ایران و پذیرفتن تاثیر اقوام بومی نجد ایران تا آشنایی با اندیشه همسایههای خود و باورهای جدید، از تاثیراتی که اسلام بر فرهنگ ایرانی گذاشته است و زمانی که شیعه مذهب رسمی شده است تا ورود مغولان و ترکان از مرزهای شرقی. به همین دلیل است که نوروز اهمیت دارد. نوروز آیینه فرهنگی و اجتماعی پیشینه تاریخی ما در هزاران سال اخیر است. یکی از مصادیق این آیین، حاجیفیروز است که مثل بخشهای دیگر نوروز، تحت تاثیر همزیستیها، همگونیها و مشارکتها و شرایطی که مردم پشت سر گذاشتند، قرار گرفته است.وی با اشاره به آیینهایی که هنوز زنده هستند و برگزار میشوند، گفت: مهرداد بهار (اسطورهشناس ۱۳۷۳- ۱۳۰۷) نکتهای را مطرح کرده که استاد کتایون مزداپور (پژوهشگر ادبی، اسطورهشناس، زبانشناس) هم آن را تایید میکند، این نظریه میگوید آیینها و فرهنگی که امروز در ایران داریم، تنها در تداوم فرهنگ آریاییهایی که وارد ایران شدند نیست بلکه تحت تاثیر فرهنگ و باورهای اقوام ایرانی پیشاآریایی و اقوام همسایه است که بینالنهرین یکی از مهمترینهای آنهاست چون مرکز تمدنی و دولتشهر و کاملا شکل گرفته و تثبیت شده بوده است.
آیین حاجیفیروز، متاثر از بینالنهرین است؟
نویسنده کتاب صد دیو به نقل از استاد خود بیان کرد: استاد مزداپور میگوید فرهنگ امروز ما هم جنبههای ایرانی دارد و هم جنبههای انیرانی، این اشتباه است اگر فکر کنیم تمدن ایران از ۲۵۰۰ سال پیش و پس از تشکیل حکومت مادی و پارسی شکل گرفته است. پیش از آن هم در فلات ایران، شهرها و تمدنهایی وجود داشته و وقتی آریاییها وارد شدند از آن تاثیر پذیرفتند. من احتمال میدهم آیین حاجیفیروز از آیینهای متاثر از اقوام همسایه و به ویژه از بینالنهرین وام گرفته شده است، مراسمهایی که با عنوان بازگشت جاودانه، باززایی و بازآفرینی در بینالنهرین برگزار میشد، به ویژه در اسطوره دوموزی اینانا و تموز و ایشتار ببینیم، به هیچوجه نمیگویم که این همان است، به تاثیرپذیری آن اشاره میکنم. نظرات گوناگونی وجود دارد که همه محترم است چون هیچ سندی از روزگار اسطوره و زمان شکل گرفتن آیینها وجود ندارد که بدانیم حقیقت چه بوده است. بهتر است که در پذیرش نظرات گوناگون تساهل و تسامح داشته باشیم.
سرخ رنگ جنگ و عروسی است
این مدرس دانشگاه با اشاره به اهمیت رنگ سرخ در تاریخ ایران گفت: سرخ نشانه جنگاوری دانسته شده اما در سالهای اخیر به عنوان رنگ عروسی هم مطرح شده است و در هند هنوز هم رنگ شادی و لباس عروسی است، در مناطق غربی ایران هنوز برای عروس کمر سرخ میبندند. جامه سرخ دوموزی، نشان از عروسی دارد، چون داماد است، تازه عروسی کرده است. روی سیاه او نیز نشان از آمدن از جهان مردگان دارد، اسطوره بازگشت جاودانه، باززایی، بازآفرینی را به جریان میاندازد. چرخه هستی میچرخد. چرخه دوره زمان است که میچرخد. وی اضافه کرد: در لوحهای بازمانده از بینالنهرین که «اسطوره بازگشت جاودانه تموز» در آن روایت شده است چنین آمده که ارشکیگل به کسی که (اینانا) ایشتر را به جهان زندگان میبرد تا جایگزینی به جای او انتخاب کند و به دنیای مردگان بفرستد، میگوید: «اگر به جای خود، جانشینش را به تو ندهد، بازگردانش! برای دموزی شوهر جوانش،… جامه سرخ را بر او بپوشان! باشد که بنوازد نی لاجوردنشان را…» این متن را شیدا جلیلوند صدفی در مقاله «به سوی سرزمین بیبازگشت» که در یادنامه جمشید سروشیان منتشر شده، آورده است.
صابونچی درباره ارتباط این نشانهها با حاجیفیروز گفت: قطعا روی سیاه او به دلیل نگاه نژادپرستانه و بردهداری نیست و این مثال بسیار غلط است.
پیروز و خجسته، از سوی امشاسپندان
صابونچی به آیین میر نوروزی اشاره کرد و گفت: این آیین کهن در بینالنهرین نیز مرسوم بوده است و با مردوک نیز مرتبط میشود. ما دو نوروز داریم، یکی عامه یا کوچک و دیگری خاصه یا بزرگ که از ششم فروردین شروع میشده و پادشاه بار میداده و دیدارهای شاهی انجام میشده است، این روز در فرهنگ ایران بسیار مهم بوده است، رسالهای به زبان فارسی میانه زرتشتی یا پهلوی داریم که در آنجا توضیح داده شده در این روز چه اتفاقی میافتد، وقتی اهریمن شکست نهایی میخورد و روزی که جمشید نوروز را بنیان میگذارد، ششم است، این روز اساطیری و مقدس است.
وی نقل بیرونی درباره پیکی که روز ششم نوروز، نوروز بزرگ، به پیشگاه پادشاه میرسد را اینگونه تشریح کرد: پیک در سپیدهدمان، بیاجازه وارد میشده و شاه از او میپرسیده است: کیست؟ چه نام دارد؟ از کجا آمده و چه میخواهد و چه آورده است؟ پیک پاسخ میدهد: من «پیروز»م، نامم «خجسته» است. از پیش «دو نیکبخت» آمدهام و با نیکبختی و آرامش، به همراه سال نو آمدهام. که منظور از دو نیکبخت، امشاسپند خرداد، موکل بر آبها و امشاسپند امرداد؛ موکل بر رستنیهاست.
صابونچی به عنوان آیین فیروزی اشاره کرد و ادامه داد: یکی از انتقاداتی که به حاجیفیروز شده است، همین نام بوده که پیشتر روی غلامها و بردگان میگذاشتند، اما ابوریحان منبعی میدهد که میگوید در سالهای گذشته در نیمه دوره ساسانی، رواج داشته است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد