12 - 03 - 2023
بهبودی در وضعیت تامین برق در سال آینده پیشبینی نمیشود
ندا کروکپور- اوضاع برق در تابستان سال آینده هم نابسامان است. این را ما که رسانه هستیم، نمیگوییم، آمارها و فعالان بخش خصوصی صنعت برق روایت میکنند. برخلاف آنچه وزارت نیرو اعلام کرده، ظرفیتهایی که در ۶ ماه گذشته نسبت به ورود آنها به شبکه برق وعده دادهشده، آنقدر نیست که پاسخگوی پیک مصرف برق در تابستان آینده باشد. به همین دلیل در تابستان سال جدیدی که در پیش است، باید دوباره شاهد ناترازی تولید و مصرف برق باشیم و زیان آن متوجه صنایعی میشود که در معرض قطع برق قرار میگیرند. در ریشهیابی علل مشکل کمبود برق، مهمترین علت آن کاهش سرمایهگذاری در بخش تولید عنوان میشود. تولیدکنندگان بخش خصوصی برق میگویند، قیمتهای دستوری خرید برق از نیروگاهها، کفاف هزینههای بالای تولید برق را نمیدهد. وزارت نیرو هم با همین قیمتهای دستوری که تعیین میکند، بدهیهایش را بابت خرید برق از نیروگاهها نمیدهد. در نتیجه انگیزه برای سرمایهگذاری در تولید برق وجود ندارد و با توجه به روند رو به رشد مصرف برق، شاهد ناترازی بین حداکثر توان تولید و نیاز مصرف هستیم. این ناترازی برق تبدیل به گره کوری شده که به این زودیها باز نمیشود مگر آن که فضای مساعد و کمریسکی برای حضور بخش خصوصی در بخش تولید برق فراهم شود.
پرویز غیاثالدین دبیر سندیکای تولیدکنندههای برق، چندان به بهبود این شرایط در کوتاهمدت خوشبین نیست. گفتوگو با او پیش روی شماست:
دولت مدعی است که در ۶ ماه گذشته حدود ۷ هزار مگاوات به ظرفیت برق کشور اضافه کرده و میزان ناترازی برق را به کمتر از ۱۰ هزار مگاوات رسانده، آیا تابستان مشکل ناترازی برق نسبت به سال قبل کمتر خواهد شد؟
پیشبینی ما این است که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. بهتر است سوال شود این ۷ هزار مگاواتی که قرار است به ظرفیت تولید برق اضافه شود، کجاست و در کدام نیروگاه وجود دارد؟ هر کدام از آنها ظرفیت اسمیشان چقدر است؟ ظرفیت عملیشان چقدر است؟ بنابراین در پاسخ به سوال شما باید بگویم که این عدد را واقعی نمیدانم. دوم، اینکه ناترازی بیشتر میشود یا نمیشود به عوامل مختلفی بستگی دارد. با توجه به اینکه بسیاری از نیروگاهها نتوانستند تعمیرات خود را بهموقع انجام بدهند و در نتیجه در تابستان نمیتوانند با حداکثر ظرفیت وارد مدار شوند.
دلیل انجام ندادن به موقع تعمیرات چه بوده؟
مهمترین دلیل، نبود منابع مالی کافی برای انجام تعمیرات است. در این باره با وزارت نیرو مکاتبات و پیگیریهای متعددی داشتهایم، مبنیبر اینکه اگر نیروگاهها تامین مالی نشوند، نمیتوانند تعمیرات ضروری را به موقع انجام بدهند. اکنون که در فصل سرد قرار داریم و بار شبکه کم است، باید تعمیرات را انجام میدادند تا در دوران پرباری با آمادگی کامل به تولید برق بپردازند. از اردیبهشت ماه که اوج مصرف شروع میشود، نیروگاهها نمیتوانند تعمیرات داشته باشند. در نتیجه پیشبینی ما این است که تمام ظرفیتهای نیروگاهها در تابستان در مدار نخواهد بود و احتمال اینکه با هر مشکلی نیروگاه از مدار خارج شود، وجود دارد. اگر سدهای ما پرآب باشد حدود ۹ هزار مگاوات میتوانند در زمان پیک، تولید داشته باشند. اگر این سدها آب کافی نداشته باشند، این عدد به ۲ تا ۳ هزار مگاوات میرسد. اما تا به امروز که وضعیت آب سدها خوب نبوده است با این حال امیدواریم در فروردین و اردیبهشت بارندگی خوبی داشته باشیم که سدها پر شود. از سوی دیگر نیاز به برق به عوامل مختلفی بستگی دارد، هم میتوان با سال گذشته مقایسه کرد، هم اگر بخواهیم دقیقتر و علمیتر صحبت کنیم، باید دید سال آینده چه میزان رشد اقتصادی هدفگذاری شده است. دستیابی به آن رشد و رونق کسبوکار نیاز به تامین برق پایدار دارد.
اگر روابط بینالمللی ما بهتر شود، کارخانهها مواد اولیه و فروش محصول داشته باشند، معلوم است که چرخ اقتصاد میچرخد. درباره سوال شما باید بگویم با توجه به شرایط فعلی میتوان در بهترین وضعیت اگر ابر و باد و مه و خورشید و فلک همه در کار باشند، نیروگاهی اتفاقی از مدار خارج نشود، در تابستان سال آینده و بیش از سال گذشته ناترازی خواهیم داشت. مصرف برق به طور طبیعی رشدی سالانه دارد. اگر رشد اقتصادی را ۳ درصد در نظر بگیریم، به همین میزان هم باید تولید وجود داشته باشد. آنچه که ما اطلاع داریم، در چند سال گذشته کلنگ نیروگاه جدیدی زمین زده نشده است که انتظار داشته باشیم به زودی نیروگاه جدیدی وارد مدار شود. هر نیروگاهی که احداثشده از طرحهای سال قبل بوده است. تعدادی از نیروگاههای گازی، راهاندازی بخش بخارشان را شروع کردهاند که واحدها به تدریج وارد مدار میشوند. حتی اگر ۱۰ تا از این واحدهای بخار هم وارد مدار شوند، نهایتا ۱۶۰۰ مگاوات افزایش ظرفیت را شاهد خواهیم بود. بنابراین عدد ۷ هزار مگاواتی که میگویند به نظر من دقیق نیست. افزایش ظرفیت نیروگاههایی در مقیاس کوچک و نیروگاه تجدیدپذیر هم در واقع عدد چشمگیری نیستند. همین الان ظرفیت این نیروگاهها به هزار مگاوات هم نمیرسد.
میزان مطالبات تولیدکنندگان برق تاکنون چه میزان است و امسال چه تغییری در حجم مطالبات شد؟
متاسفانه نیروگاهها در حد هزینههای جاری خود، مانند مواد مصرفیای که روزانه باید خریداری و حقوق پرسنلی که باید پرداخت کنند، خودشان را اداره میکنند. بعضا حقوق پرسنل خود را تا دو، سه ماه نتوانستهاند پرداخت کنند، در حالی که هزینهها نسبت سال گذشته بیش از دو برابر شده است. فقط طبق قانون حقوق و دستمزد، نیروگاهها با افزایش ۵۰ درصد دستمزد روبهرو بودهاند. نیروگاهها مجبور هستند این پرداخت را انجام بدهند. با وجود اینکه هزینه بسیار بیشتر شده است که بیشتر این هزینهها ارزی است، اما دریافتی نیروگاهها نسبت به سال گذشته کمتر بوده است. انباشت مطالبات روزانه اضافه میشود. برآورد ما این است که حدود ۴۵ هزار میلیارد تومان نیروگاهها از مجموعه وزارت نیرو طلب دارند. این طلب هم مربوط به یکی، دو ماه نیست، بلکه مربوط به از ۳۰ ماه قبل تاکنون است.
قرار است ظرفیت تولید برق با استفاده از نیروگاههای سیکل ترکیبی افزایش یابد، چقدر این موضوع را قابل اجرا میدانید؟
این رویکرد یکی از ضروریترین کارها از نگاه ملی است، از هر زاویهای به آن نگاه کنیم، کاری است که باید به سرعت انجام شود. بنابراین در کشوری که اکنون مشکل گاز داریم در زمستان گاز صنایع را قطع میکنند و به اجبار میگویند مازوت یا گازوییل بسوزانید، تبدیل نیروگاه گازی به سیکل ترکیبی یعنی راهانداختن بخش بخار آن، چیزی معادل ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون مترمکعب گاز در روز صرفهجویی میشود. بخش بخار سیکل ترکیبی بدون اینکه گازی مصرف کند و بدون مصرف سوخت دیگری برق تولید کند، بهتر است یا اینکه از روی اجبار مازوت به نیروگاهی بدهیم؟ بنابراین تاخیر در استفاده از نیروگاههای سیکل ترکیبی، خسارتزاست. سندیکا به شدت دنبال این است که از ظرفیتهای قانونی استفاده کند که نیروگاههای گازی تبدیل به سیکل ترکیبی شوند. این ظرفیتها در ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید پیشبینی شده است.
دولت اعلام کرده پروژههایی برای توسعه شبکه برق کشور دارد، با این حال بخش خصوصی میگوید که انگیزهای برای مشارکت ندارد. راهکار شما چیست؟
شبکه برق، شامل بخشهای تولید، انتقال و توزیع است. انتقال و توزیع تحت مدیریت وزارت نیرو است و بخش خصوصی هیچگونه دخالتی ندارد. بهویژه در انتقال که بخش خصوصی حتی نمیتواند هیچ سرمایهگذاری هم انجام بدهد. شاید روزی شبکه توزیع را به بخش خصوصی واگذار کنند، اما فعلا که اینطور نیست. ۶۲ تا ۶۵ درصد تولید در اختیار بخش غیردولتی است که ما تشکل این مجموعه نیروگاههای غیردولتی هستیم و بخش دولتی باید حداکثر سهم ۲۰ درصدی از تولید برق داشته باشد. در دو بخش انتقال و توزیع، دولت باید سرمایهگذاری کند. در لایحه بودجه هم بر این موضوع تاکیدشده و منابعی برای این منظور پیشبینی شده است. به رغم صراحت قانون، اما تاکنون این الزام که باید سهم بخش خصوصی از میزان فعلی به ۸۰ درصد برسد، بینتیجه مانده است. زیرا انگیزهای برای سرمایهگذار بخش خصوصی در حوزه تولید باقی نمانده است.
بازگشت سرمایه برای سرمایهگذار مهم است. در بخش تولید برق بازگشت بسیار ریسکپذیر است. رابطه دولت و تولیدکننده برق عملا مثل رابطه ارباب و رعیت است که ارباب به رعیت میگوید این میزان تولید کند، این مقدار هم پول بگیرد!
از سوی دیگر نرخ برق هم در دست تولیدکننده نیست و اساسا اثرگذاری بر تعیین آن ندارد. در بسیاری از صنایع میبینید که هر موقع میخواهند قیمت محصولات خود را افزایش میدهند یا فروش را تعطیل میکنند، اما نیروگاه حق ندارد یک مگاوات تولید خود را کم کند. فشار میآورند که یک واحد ۱۰۰ مگاواتی در این شرایط و در این هوا ۹۵ مگاوات باید وارد شبکه کند و اگر ۹۴ مگاوات وارد شبکه شود، جریمه میشود. حتی به دلیل سوخت نامناسب که بعضا باعث پایینآمدن راندمان نیروگاهها و در نتیجه تولید کمتر از ۹۵ مگاوات برق میشود، این اجبار وجود دارد. تولیدکننده برق هر چند قانونا مالک نیروگاه است، اما اختیاردار میزان و زمان تولید خود نیست.
تولیدکنندههای برق با تمام وجود تمایل دارند مردم در آسایش باشند، به عنوان مثال بیماری در بیمارستان به دلیل قطع برق دچار مشکل نشود یا شب در جادهها به دلیل نبود برق مشکلی برای عابران پیاده و رانندهها پیش نیاید. تولیدکنندههای برق با تمام وجود تمایل دارند با حداکثر ظرفیت تولید کنند. اما در شرایط فعلی تولیدکنندهها میگویند هر یککیلوواتی که بیشتر تولید میکنیم، ضررمان بیشتر است. ضمن آنکه این فعالان صنعتی در تدوین مقررات مرتبط با کسبوکار خود هم هیچ اختیاری ندارند. هر تصمیمی که وزارت نیرو برایشان گرفت باید اجرا کنند نیروگاه مسوول تامین سوخت نیست و اختیاری در تعیین نوع سوخت ندارد، چراکه نیروگاه، تنها مبدل سوخت به انرژی الکتریکی است. وقتی مازوت یا گازوییل برای تبدیل به برق به نیروگاهها میدهند، این مازوت سوخته میشود و بعد سازمان حفاظت محیطزیست از نیروگاه جریمه میگیرد. بعد سازمان امور مالیاتی میآید از نیروگاه مالیات آلایندگی میگیرد. سازمان حفاظت محیطزیست به نیروگاه اخطار میدهد و بعد به دادگاه معرفی میکند. با این ترتیب شما فکر میکنید چه کسی حاضر به سرمایهگذاری در این حوزه است؟
به نظر شما قیمت فروش برق چقدر باشد میتواند زیانهای بخش خصوصی را جبران کند؟
در نیروگاههای مختلف قیمت تمامشده برق متفاوت است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. از یک سو نیروگاههای جدیدالاحداثی در مدار هستند که با بهترین راندمان کار میکنند و معمولا تا چندهزار ساعت کار هزینهای ندارند یا به قول معرف به خرج نیفتادهاند؛ در سوی مقابل نیروگاههایی ۱۰، ۲۰ یا حتی ۳۰ ساله هم در شبکه همچنان فعالیت میکنند؛ نیروگاه ۳۰ ساله مانند ماشینی فرسوده است که مدام باید برایش هزینه کنید. به همین دلیل است که قیمت تمامشده برق در نیروگاههای مختلف، متفاوت است. از سوی دیگر مساله نیروی انسانی است، برخی نیروگاهها با ۴۰ نفر پرسنل اداره میشوند، اما نیروگاهی هم با همان ظرفیت در مدار داریم که ۵۰۰ نفر پرسنل دارد. اینها همان نیروگاههایی هستند که به بخش خصوصی با شرط و تضمین حفظ نیروی انسانی واگذار شدهاند. بخش خصوصی حق ندارد نیرویی را اخراج کند. این نیروگاه با این میزان پرسنل مسلما هزینه بیشتری دارد و در نتیجه قیمت تمامشده برقی که تولید میکند هم زیاد میشود.
مساله دیگر، مربوط به سرمایهگذاری است. عملا نیروگاهی وجود ندارد که بخش خصوصی همه هزینه خرید یا احداث آن را از جیب خود گذاشته باشد، زیرا هیچ سرمایهگذاری در ایران چنین توان مالی ندارد، اگر هم داشته باشد بعید است چنین کاری کرده باشد. هیچ بانکی هم به تنهایی نمیتواند این پول را تامین کند. برای مثال یک نیروگاه بسیار معمولی، بین ۳۵۰ تا ۵۰۰ میلیون یورو سرمایه برای احداث نیاز دارد. این پول را چه کسی میتواند تامین کند؟ سرمایهگذار میگوید من ۲۰ درصد این پول را تامین میکنم، بقیه را صندوق توسعه ملی باید به عنوان وام تامین کند. صندوق هم میگوید من ارز میدهم و از دریافتکننده تسهیلات، ارز هم میگیرم و بهره را هم به ارز دریافت میکنم. با این شرایط اقتصادی و در خلال جهشهای نرخ ارز و عدم دریافت مطالبات، هیچ نیروگاهی توان پرداخت بدهیهای ارزی خود را به صندوق ندارد و مسلما در چنین فضای پرریسکی، سرمایهگذار وارد نمیشود.
آیا فکر میکنید تغییر کنتورها و تشویق به مصرف کمتر در رفع ناترازی برق راهگشاست؟
این یک الزام است که باید اجرا شود و در همه جای دنیا انجام میشود. این موضوع را نباید نقد کرد، بلکه باید تشویق کرد. البته پیشنیاز لازم دارد و فقط نصب کنتور هوشمند کافی نیست. باید فرهنگسازی در حوزه مصرف انرژی در کشور انجام شود. انرژی محصولی باارزش و لازم است فرهنگ استفاده از آن نهادینه شود. صرفهجویی به جز اینکه هزینه کمتری را بر دوش مصرفکننده میگذارد، در جهت حفظ سرمایههای ملی، یک تکلیف عمومی است. باید به مردم یاد داد چگونه صرفهجویی کنند یا بهتر است بگوییم درست مصرف کنند. این وظیفه رسانههاست که به توسعه این فرهنگ کمک کنند.
گفته میشود بیش از ۱۵ درصد برق کشور از محل تولید تا توزیع هدر میرود، آیا چنین آماری درست است و مشکل کجاست؟
آمار تلفات را دقیق نمیدانم. این آماری هم که مطرح میشود از مرحله توزیع تا مشترک است. در فرآیند تولید برق خود نیروگاه یک مصرف داخلی دارد. در شبکه انتقال که از خطوط انتقال تشکیل شده، ممکن است تلفاتی وجود داشته باشد. وزارت نیرو عدد تلفات را ۹ درصد اعلام میکند که این عدد درست نیست، اما عددی که اعلام میکنید به واقعیت نزدیکتر است. در هر شهری، یک دور بزنید مشاهده میکنید که شبکه فرسوده بسیاری وجود دارد. شبکههای توزیع فرسوده خودش یک عامل تلفات است. بازسازی این شبکه هزینه دارد. یکی از مواردی که بخش خصوصی سالهاست پیشنهاد داده این است که مدیریت شبکه توزیع به بخش خصوصی سپرده شود تا بهرهوری آن افزایش یابد.
بخش خصوصی برای مدیریت شبکه چه راهکاری دارد؟
دو کار میتوان انجام داد تا ناترازی را جبران کرد؛ یک اینکه ظرفیت تولید را افزایش دهیم و دوم اینکه مصرف را کاهش بدهیم. راهکار دیگر جلوگیری از تلفات برق است. اگر جلوی تلفات برق را بگیریم و هزار مگاوات به شبکه برگردانیم، این کار مانند این است که هزار مگاوات نیروگاه ساختهاید؛ نیروگاهی بدون استفاده از سوخت.
در سالی که رو به پایان است آیا دولت از توان مشورتی بخش خصوصی استفاده کرده است؟ چند پروژه با بخش خصوصی منعقد شده است؟
اگر بخواهیم بگوییم خیر، خیلی منصفانه نیست. اگر هم بگوییم بله استفاده کرده است، این هم غیرمنصفانه است. حتما توان و تجربه بخش خصوصی برای مشاوره بالاست و کیفیت بهتری دارد چون در جریان کار است. بعضا دیده شده که دولت آییننامه مینویسد و ابلاغ میکند، بعد ۱۰ تا ایراد میگیریم، در نهایت میگویند، بله شما درست میگویید!
بسیاری از کارهایی که بخش دولتی صنعت برق دولتی انجام میدهد، کارهای تصدیگری است. اینها را بخش حاکمیت باید انجام بدهد. این موارد را باید به بخش خصوصی بسپارند و قطعا ثمرات بهتری خصوصا در کاهش هزینهها و افزایش بهرهوری خواهد داشت.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد