12 - 11 - 2024
بدبختی آیا انتها دارد؟
«جهانصنعت»- شهروندان ایرانی روزهای اندوهبار، سرسامآور و تا اندازهای خشمآلود را سپری میکنند. آنها از بیاعتنایی نهاد دولت- همه دولتهای پس از سیدمحمد خاتمی- گلایه دارند و میگویند چرا با همه هشدارهایی که اقتصاددانان درباره به کما رفتن تدریجی اقتصاد بهویژه نابودی آرام زیرساختها دادهاند را نادیده گرفته و سرمایهگذاری در زیرساختها را فراموش کردهاند. این فراموشی در سالهای اوج درآمدهای حاصل از صادرات نفت در دولتهای نهم و دهم دور از تصور بود و در دوره روحانی که با تشدید تحریمها روبهرو شد شاید توجیه داشت و دارد. در دولت مرحوم رییسی نیز این مساله در میان هیاهوهای برخاسته از سیاست حل نشد و محلی برای تامین سرمایه در بخشهای زیرساختی پیدا نشد، در حالی که روزهایی سخت در تامین انرژی برای مصارف خانگی و مصارف صنعتی را شاهد هستیم و زمستان دشواری پیشروی ایرانیان است، موضوع کمبود انرژی دارد به یک مساله سیاسی تبدیل میشود. دوباره میخوانیم و میشنویم که اصلاحطلبها در اینباره به اصولگرایان میتازند و رسانههای اصولگرا توپخانه خود را روشن کرده و به سوی دولتی نشانه رفتهاند که هنوز 100روز است که بر سر کار آمده و استقرار پیدا نکرده است.
شهروندان اما برای این وضعیت تاسفبار جریانهای سیاسی را دستهبندی نمیکنند و میگویند دولت یا نهادهای حکومتیاند که نتوانستهاند مصلحت مردم را تشخیص دهند و مجموعه سیاستگذاری در اقتصاد، در سیاست و در امور اجتماعی را گونهای آرایش دادهاند که برآیندش بدبختی امروز است. شهروندان میگویند چرا نهادهای حکومتی و نیز دولتهای گوناگون پس از جنگ، هشدارهای اقتصاددانان را برای اینکه از اقتصاد برای خود یارانه بگیرند کنار گذاشته و حتی اقتصاددانان را طرد و نفی کردند. شهروندان از اینکه میبینند دولتها در کشورهای کوچک حاشیه خلیجفارس چگونه توانستهاند در مسیری صاف و از پیش آماده شده شهروندان خود را در سطح بالاتری از رفاه اقتصادی قرار دهند، ناراحت و ناراضیاند. شهروندان ایرانی میبینند کشورهای جنوبشرقی آسیا مثل کره، ویتنام، مالزی، اندونزی، تایلند و تایوان چگونه با شتاب به سوی صنعتی شدن رفته و نیازهای اصلی مردم را در اندازههای تازه فراهم میکنند و دولتهای ایران ناتوانند، حرص میخورند. چرا کشوری که دارای دومین ذخایر گاز طبیعی است نمیتواند به اندازه مصرف داخلی تولید داشته باشد؟ این زخم بزرگی است و هر روز ناسورتر میشود. زخم بزرگی که قلب و روح ایرانیان را به مرور از کار میاندازد.
آیا دیر نشده است؟ این یک پرسش بنیادین است که مردم میپرسند و میخواهند بدانند انتهای این بدبختی در کدام نقطه میایستد و اصولا راهی برای تغییر ریل از بدبختی وجود دارد؟ دولت پزشکیان میتواند و باید با کنار گذاشتن رودربایستیها پاسخ این سوال را بدهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد