18 - 02 - 2021
این همه قراول و یساول برای چیست
غلامرضا کیامهر
دوستی که از کانادا آمده بود برایم تعریف میکرد که در آنجا برخلاف کشور ما مقامات ارشد دولتی حتی تا سطح وزرای دولت فدرال بدون همراهی انبوه محافظان مسلح و تنها با رانندهای که از حقوق و مزایای شخصی خودشان استخدام کردهاند، برای شرکت در جلسات هیات دولت یا رفتن به وزارتخانههای خودشان از منزل خارج میشوند. در سفرهای رسمی و ماموریتی داخل و خارج کشور هم این مقامات از همین رویه پیروی میکنند. حتی شخص جاستین ترودو نخستوزیر کانادا هم از این قاعده مستثنی نیست و در اغلب روزهای هفته که میخواهد درباره برنامههای دولت برای مقابله با ویروس کرونا یا مسائل دیگر کشور گزارشی به خبرنگارانی که در محوطه بیرون دفتر کارش اجتماع کردهاند، بدهد، بدون قراول و یساول و محافظ از ساختمان نخستوزیری خارج میشود، در فاصله چند قدمی از ساختمان پشت میکروفنی که برایش آماده کردهاند، میایستد و بعد از ارائه گزارش اقدامات انجام شده در جلوگیری از گسترش ویروس کرونا و کمکهایی که برای گروههای شغلی آسیبدیده از این ویروس در نظر گرفته شده، با رویی گشاده به پرسشهای تکتک خبرنگاران پاسخ میدهد و بعد از اتمام گفتوگوها از همان راهی که بدون محافظ و قراول و یساول آمده است، به داخل ساختمان نخستوزیری که محل سکونت او و خانوادهاش هم هست، بازمیگردد. دوستان دیگری هم که به کشورهای اسکاندیناوی مثل سوئد، نروژ و دانمارک دارای حکومتهای سلطنتی سفر کردهاند، داستانهای کم و بیش مشابهی از حضور بدون قراول و یساول پادشاه و اعضای خانواده سلطنتی این کشورها در متن جامعه و در میان مردم نقل میکنند و حتی میگویند مقامات عالی حکومتی و خانوادههایشان برای رفتن به تئاتر، سینما یا اماکن عمومی دیگر همچون شهروندان عادی برای تهیه بلیت در صف میایستند و خود را از دیگران مستثنی نمیدانند. حتی اگر کسانی چون جاستین ترودو کانادایی و یا مقامات عالی کشورهای اروپایی هنگام حضور در جمع مردم کشورشان محافظان و مراقبانی داشته باشند، وظیفه حفاظتی خود را به طور نامحسوس و به طور ناشناس انجام میدهند تا حضور محافظان به دیوار جدایی و عامل ترس و وحشت میان آنها و تودههای مردم جامعه تبدیل نشود. ضمن آنکه اصولا حتی داشتن محافظان نامحسوس محدود به حلقههای بالا و حساس حکومت است که به طور طبیعی مسوولیتها و وظایف حساسی را بر عهده دارند و حفاظت از جان آنها امری منطقی و عقلایی به نظر میرسد اما از حلقههای بسیار بالای هرم حکومت که بگذریم و به سطح مدیران میانی و نمایندگان مجالس قانونگذاری و امثال اینها برسیم، از همین حفاظتهای حداقلی و نامحسوس هم در آن کشورها به چشم نمیخورد چون مقامات عالی در کشوری چون کانادا، کشورهای اسکاندیناوی و بسیاری از کشورهای اروپایی و البته در کشورهایی چون کره و ژاپن خود را تافته جدابافته از مردم نمیدانند و در محاصره انواع محافظان شخصی و قراولان و یساولان قرار نمیدهند. درست به همین دلیل است که مردم در آن کشورها به مسوولان و مقامات عالیرتبه و نمایندگان مجالس قانونگذاری دسترسی آزاد و بدون واسطه دارند و میتوانند مشکلات و مطالبات خود را به آسانی با آنها در میان گذارند. آنطور که در روایات آمده است در زمان خلافت حضرت علی علیهالسلام هم امام اول ما شیعیان بدون خدم و حشم و محافظ شخصی در جامعه و در مسجد حضور پیدا میکرد و به طور مستمر و بدون واسطه از حال و روز وضعیت زندگی مردم آگاه میشد و دستورات لازم را برای رفع مشکلات مردم و برقراری عدالت میان آنها صادر میفرمود. متاسفانه با آنکه مسوولان امروزی حکومت ما خود را پیرو راه علی(ع) میدانند، کمترین شباهتی میان هیچ بخشی از زندگی آنها از جمله نحوه حضور در جامعه و در میان مردم با شیوه کار امیر مومنان و یا مقامات عالیرتبه کشورهایی که شماری از آنها را برشمردیم، مشاهده نمیشود و امروز کار ما به جایی رسیده که حتی مقامات و مدیران درجه سه دولتی و حکومتی بدون داشتن حلقهای از محافظان شخصی در جامعه و در هیچ مراسمی حضور پیدا نمیکنند. اینکه دانشمندان هستهای یا شخصیتهای دارای مناصب بسیار حساس و سرنوشتساز برای مملکت باید در همه حال از بالاترین استانداردهای حفاظتی و مراقبتی برخوردار باشند، یک واقعیت انکارناپذیر و خارج از موضوع بحث این یادداشت است اما در کمال تاسف مشاهده میکنیم که بخشی از بودجه و امکانات محدود مملکت صرف پرداخت حقوق و مزایا به کسانی میشود که وظیفه حفاظت شخصی نمایندگان مجلس و مدیران ارشد و میانی تا حد استانداران و فرمانداران و بخشداران و امثال اینها را بر عهده دارند و وجودشان یک دیوار بلند جدایی میان آنها و مردم به وجود آورده است. وجود این همه دغدغه در حفاظت از جان فلان نماینده مجلس یا استاندار و فرماندار و وزرا و معاونان آنها که مشابه آن را تنها در عقبماندهترین کشورهای آفریقایی و آسیایی میتوان مشاهده کرد، مربوط به کشوری است که اغلب مسوولان آن خود را از پیروان مکتب شهادت میدانند و مدعی هستند که در راه انجام وظیفه هیچ ترس و وحشتی از شهادت ندارند. خب اگر حضرات به راستی شهادت را برای خود مایه سعادت و رستگاری میدانند برای حضور در محل خدمت یا جامعه چه نیازی به داشتن این همه محافظ شخصی و خدم و حشم دارند و چرا باید رضایت دهند که بخشی از بودجه مملکت صرف استخدام محافظان شخصی برای آنها شود و طنز قضیه در این است که اکثریت قریب به اتفاق مقامات دارای محافظان شخصی و خدم و حشم، چهرههایی بسیار گمنام و ناشناخته برای اکثریت مردم جامعه هستند که به دلیل همین ناشناس بودن هیچ خطر بالقوهای جان آنها را تهدید نمیکند و اختصاص آن همه محافظ و قراول و یساول به آنها نتیجهای جز اتلاف منابع ملی و عمیقتر کردن فاصله میان آنها با مردم و فخرفروشیهای استکباری برای دارندگان محافظان شخصی نخواهد داشت. با این توضیحات آیا زمان آن نرسیده که نمایندگان مجلسی که با شعار مجلس انقلابی به صحنه آمدهاند طرحی را برای حذف لشکر بیشمار محافظان و قراولان و یساولان از دارندگان مشاغل و مسوولیتهای نه چندان حساس و حیاتی به تصویب رسانند و برای اثبات روحیه انقلابی و صداقت خود کنار گذاشتن محافظان شخصی را از خود شروع کنند و مانند مردمی که موکلان و ولینعمتان آنها محسوب میشوند، در مجلس و در جامعه حضور پیدا کنند؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد