13 - 10 - 2020
ایالات متحده منزوی
فاطمه رحیمی- نشریه آمریکایی فارن افرز در تحلیل خود به چهار سال متلاطم ریاستجمهوری ترامپ و سیاست خارجی آمریکا در این دوره و آسیبهای جبرانناپذیر او به ایالات متحده پرداخته و تاکید میکند که آمریکای ترامپ یک آمریکای منزوی است و دیگر راه بازگشتی برای احیای آن وجود ندارد.
گیدئون رز، سردبیر مجله فارن افرز در جدیدترین جلد این نشریه گزارش خود را با این پرسش مارگارت مک میلان آغاز میکند: چگونه مورخان درباره سیاست خارجی آمریکا در دوره ریاستجمهوری دونالد ترامپ قضاوت میکنند؟ نه چندان با مهربانی. پس از نزدیک به چهار سال متلاطم، دشمنان کشور قویتر، دوستان آن ضعیفتر و ایالات متحده به طور فزاینده منزوی و درمانده شده است.
ریچارد هاس، رییس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا خاطرنشان میکند: ترامپ وارث یک سیستم ناقص اما ارزشمند بود و بدون پیشنهاد جایگزینی سعی در لغو آن داشت. نتیجه این رویکرد، ایالات متحده و جهانی است که به طور قابل توجهی وضعیت بدتری دارند. این اخلال اثرات ماندگاری برجای خواهد گذاشت و اگر ادامه پیدا کند که بر اساس همه دلایل در صورتی که دونالد ترامپ دوباره انتخاب بشود، این روند ادامه خواهد یافت، آن زمان ویرانگری اصطلاح بسیار مناسبتری برای توصیف این دوران سیاست خارجی آمریکا خواهد بود. رییسجمهور با کشاندن حزب جمهوریخواه و قوه مجریه به ورطه نابودی، سیاست ملی را طبق تصورات خود تغییر شکل داده است: تمرکز بر مزیتهای کوتاهمدت، حرص پول و بیعلاقه به سایر موارد.
جو بایدن، رقیب او متعهد شده است که در صورت انتخاب شدن به عنوان چهل و نهمین رییسجمهور ایالات متحده، با مردود دانستن رویکرد ترامپ به پذیرفتن همکاریهای بینالمللی و بازگرداندن رهبری جهانی آمریکا متعهد شده است. اما آیا اکنون حتی این امکان وجود دارد؟ بیشتر دنیا به جای تحسین یا احترام، با وحشت و ترحم به واشنگتن نگاه میکنند و چیزی که بسیاری از طرفداران و منتقدان داخلی ترامپ در آن اتفاق نظر دارند این است که بازگشتی وجود ندارد.
نادیا شادلو، معاون سابق مشاور امنیت ملی در دولت ترامپ استدلال میکند: «واشنگتن نمیتواند به سادگی به مفروضات راحت گذشته برگردد.» رقابت قدرت بزرگ اجتنابناپذیر است و همکاری چندجانبه برای احمقهاست. بن رودز، که به عنوان معاون مشاور امنیت ملی در دولت اوباما فعالیت میکرد، بر این باور است که نظم لیبرال بینالمللی از بین رفته است. او به جای تلاش برای احیای آن، از واشنگتن میخواهد با بررسی مزیت خود، جلوگیری از ظاهرسازی و دورویی و حمله به نابرابری جهانی، جهان جدید و بهتری را رقم بزند. از این منظر، اعتراضات گسترده علیه نژادپرستی که در بهار گذشته پس از قتل پلیس جورج فلوید و دیگر سیاهپوستان آمریکایی آغاز شد، نهتنها یک تسویهحساب ملی بلکه یک فراخوان اسلحه است. به باور کیشا بلین، نویسنده و تاریخ نگار آمریکایی مبارزه برای حقوق شهروندی در ایالات متحده همیشه بخشی از مبارزه جهانی برای کرامت انسانی بوده است. سوزان متلر و رابرت لیبرمن میگویند که بحث در مورد هویت ملی وقتی در پس زمینه قطب سیاسی، نابرابری اقتصادی و قدرت اجرایی متمرکز انجام میشود، حتی خطرناکتر میشود. خوشبختانه، لورنس رالف اظهار کرد، حداقل در مورد اصلاحات پلیس، الگوهای بینالمللی خوبی برای پیروی وجود دارد – اگرچه هنوز شواهد اندکی در مورد آمادگی آمریکاییها برای اتخاذ آنها وجود دارد. به باورهاس، در مجموع ترامپ علاقه چندانی به حمایت از حقوق بشر، پیشبرد دموکراسی، کاهش مشکلات انسانی یا مورد توجه قرار دادن چالشهای جهانی مثل مهاجرت، تغییرات آب و هوایی یا بیماریهای همهگیری ندارد. عوارض این بیعلاقهگی به ویژه به طرز غمانگیزی در ماههای اخیر آشکار شد (اشاره به شمار ابتلا و تلفات بالای کرونا در آمریکا) .
در ادامه مطلب، به تفاوت ترامپ و روسایجمهور سابق آمریکا در زمینه استفاده از ابزارهای مختلف سیاست خارجی پرداخته شده و آمده، این تفاوت هم کاملا مشهود است. دو رییسجمهور جمهوریخواه و دو رییسجمهور دموکرات آمریکا که قبل از ترامپ در کاخ سفید بودند، همگی به چندجانبهگرایی از طریق اتحاد یا پیمانها و نهادها اعتقاد داشتند. همه آنها فهمیده بودند که در اغلب موارد چندجانبهگرایی نفوذ آمریکا را بیشتر میکند و معاهدات درجهای از قابلیت پیشبینی را برای روابط بینالمللی به همراه دارد. این رویکرد همچنین منابع را برای پرداختن به یک چالش مشترک به گونهای جمع میکند که هیچ تلاش ملی منفردانهای نمیتواند در آن حد اثر کند. در عوض ترامپ به خروج یا تهدید به خروج از تعهدات بینالمللی عادت کرده که نمونههای آن خروج از شراکت ترنس-پسیفیک، توافق آب و هوایی پاریس، توافق هستهای ایران، پیمان نیروهای هستهای میانبرد، شورای حقوق بشر سازمان ملل، سازمان جهانی بهداشت و معاهده آسمانهای باز بوده است. آمریکای تحت هدایت ترامپ همچنین از پیوستن به تلاشهای تحت هدایت اروپا برای تولید واکسن کرونا سر باز زد.
در نتیجه غفلت ترامپ، جایگاه آمریکا در جهان به دلیل عملکرد نامناسب او در مواجه با بحران کرونا، انکار تغییرات آب و هوایی، نپذیرفتن مهاجران و پناهجویان، افزایش قربانیان تیراندازیهای کور و نژادپرستی دچار افت شده است. نهتنها آمریکا دیگر کشوری جذاب و توانا به نظر نمیرسد بلکه دیگر قابل اعتماد هم نیست زیرا توافقات چندجانبه را زیر پا گذاشته و خودش را از متحدانش دور کرده است.
ترامپ بذر تردید را کاشته و متحدان آمریکا با خود میگویند اگر یک بار اتفاق افتاده پس باز هم اتفاق خواهد افتاد. همهگیری کنونی، بیکاری در مقیاس بزرگ، اختلافات سیاسی عمیق به طور همزمان، دست رییسجمهور بعدی آمریکا را میبندند. این یعنی فشار زیادی برای تمرکز بر مسائل داخلی در مقابل مسائل خارجی وجود خواهد داشت. با این حال بازگرداندن بخشی از سیاست خارجی گذشته امکانپذیر است. اما دیگر چیزی مثل قبل نخواهد شد. شاید چهار سال زمان زیادی در گذر تاریخ نباشد اما زمان زیادی برای تغییرات برگشتناپذیر است.
در صورتی که ترامپ در انتخابات دوباره به پیروزی برسد، احتمالا عناصر اصلی سیاست خارجیاش را دو برابر کند و اخلال به جایی برسد که دیگر همین بازگشت ناقص هم امکانپذیر نباشد. در آن صورت باید گفت او دیگر نه «حاضر برای اخلال» بلکه «حاضر برای ویرانگری» است. در آن صورت جهان به صحنه نزاع همه علیه همه تبدیل خواهد شد و درگیری بیشتر و دموکراسی کمتر خواهد شد. اشاعه افزایش خواهد یافت و حوزههای نفوذ ایجاد خواهد شد. تجارت در بهترین حالت با رشد کمتری مواجه میشود و دلار آمریکا جایگاه منحصربهفرد خود را در اقتصاد جهانی از دست خواهد داد و ارزهای دیگر مثل یورو و رنمینبی (واحد پول رسمی چین) اهمیت پیدا خواهند کرد. بدهی آمریکا مشکلساز خواهد شد و نظم جهانی که ۷۵ سال دوام آورده پایان خواهد یافت.
بحران قانون اساسی
در عین حال تحلیلگران، سازمانها و نهادهای ناظر بینالمللی در اقصی نقاط جهان و همچنین در داخل آمریکا درباره نشانههای نگرانکنندهای که از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا دریافت میکنند، هشدار میدهند.
تغییری که ویروس کرونا به ماهیت برگزاری انتخابات ریاستجمهوری آمریکا داده و از سوی دیگر قضاوتهای پیشاپیشی که ترامپ از نتیجه این انتخابات بر زبان میراند، آن را انتخاباتی ناعادلانه و نتیجه این انتخابات را از هم اکنون زیر سوال برده است، این نگرانی وجود دارد که شیوهنامههای انتخاباتی منتج به یک بحران قانون اساسی آمریکا و حتی به یک خشونت پس از انتخابات در این کشور بدل شود.
ترامپ از ماهها قبل و تا به امروز بارها نتیجه انتخابات ۲۰۲۰ را زیر سوال برده و در سخنرانیهای خود به کرات رایدهندگان آمریکایی را تشویق کرده تا برای اطمینان یافتن از درست عمل کردن سیستم رایگیری، دو بار رای دهند، امری که در قانون اساسی آمریکا یک جرم مسلم شناخته میشود. ترامپ مدعی است که کشورهای خارجی ممکن است با کپی گرفتن از برگه رایگیری باعث تقلب در انتخابات شده و از هواداران خود خواسته است تا روز رایگیری به مراکز رایگیری رفته و مراقب دزدیده شدن آرای رایدهندگان باشند.
آکولا ماونگی، از دانشگاه علوم سیاسی «جرج تاون» نیز با ابراز نگرانی از انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکا گفت: آنچه از اعتراضهای سراسری و برخورد قهرآمیز نیروهای پلیس با معترضان در سال جاری در آمریکا را شاهد بودیم، اکنون این امکان وجود دارد که چنانچه آرا به نفع ترامپ نباشد، شاهد خشونتهای مسلحانه پس از برگزاری و اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا باشیم.
پنجاهونهمین انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا که قرار است در سوم نوامبر ۲۰۲۰ برگزار شود به یکی از بیسابقهترین انتخابات در تاریخ آمریکا بدل شده است. بحران همهگیری ویروس کرونا که تاکنون نزدیک به هشت میلیون آمریکایی به آن مبتلا و از این تعداد نیز نزدیک به ۲۲۰ هزار نفر جان باختهاند، کارشناسان وناظران داخلی آمریکا آن را متوجه سوءمدیریت دونالد ترامپ دانستهاند، فردی که به عنوان رییسجمهوری آمریکا همهگیری این ویروس در این کشور را بیاهمیت میخواند.
اخیرا دانشمند علوم سیاسی ساموئل هانتینگتون نوشت: آمریکا یک دروغ نیست. ناامیدکننده است. اما این فقط میتواند ناامیدکننده باشد زیرا هنوز امیدی وجود دارد. چالش حال حاضر، زنده نگه داشتن این امید است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد