26 - 10 - 2024
اکثریت شورا مقابل اکثریت ملت
علی حسینی- در شرایطی که کشور ایران با بحرانهای اقتصادی گستردهای دست و پنجه نرم میکند، هر روز میلیونها جوان و کارآفرین به خاطر وجود سد عظیم فیلترینگ در مسیر توسعه و پیشرفت خود دچار مشکل میشوند. فیلترینگ، سیاستی که دیگر هیچ توجیه عقلانی و عملی برای آن باقی نمانده، نهتنها زیرساختهای اقتصادی را نابود کرده، بلکه مردم کشور را از دسترسی به منابع اطلاعاتی، ارتباطات بینالمللی و حتی فرصتهای شغلی محروم ساخته است. به نظر میرسد پس از سالها سردرگمی و ضرر، در نهایت دولت به این نتیجه رسیده که برای حفظ کشور، باید از این ابزار ناکارآمد صرفنظر کند. با این حال، در میان این تصمیم درست و بجا، عدهای با تجمعاتی ناشی از تعصب و بدون دلایل محکم، بر لزوم حفظ فیلترینگ اصرار میورزند. آنان با استدلالهایی که به هیچوجه منطقی و قابل دفاع نیست، سعی دارند این دیوار آهنین که سد راه پیشرفت ایران شده است را به جای خود نگه دارند. اما این ادعاها تا چه اندازه در مقابل واقعیات موجود قابل دفاع هستند؟ مگر میشود چشم بر فریاد هزاران جوان بیکار، کارآفرینان ورشکسته و شرکتهای نوپا بست که فقط به دلیل فیلترینگ ناتوان از فعالیت هستند؟
در حالی که دولت و وزارت ارتباطات به رفع فیلترینگ به عنوان راهی برای بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی نگاه میکنند، تلاشها برای این اقدام با سد قدرتمند شورای عالی فضای مجازی مواجه شده است. هر چند، چند وزیر کابینه پزشکیان در شورا حضور دارند اما ترکیب آن به گونهای است که بیشتر اعضا مخالف رفع فیلترینگ هستند یا دست کم تمایل چندانی برای این اولویت مهم دولت ندارند و اقدامی در این خصوص انجام نمیدهند. با این حال رییسجمهور اخیرا درباره فیلترینگ اظهار کرده تا آخر پای حرفهایی که زده شده و به وعدههای خود پایبندند و قطعا در حال تلاشاند تا حرفهایی که زدهاند را در عمل پیاده کنند. ستارهاشمی، وزیر ارتباطات بر این باور است که رفع فیلترینگ میتواند فرصتهای شغلی جدیدی ایجاد کند و به کسبوکارهای اینترنتی رونق ببخشد. او گفت «ادامه روند فیلترینگ به مصلحت نیست و چالشهای جدیدی برای کشور ایجاد کرده است، ما این موضوع را با جدیت دنبال میکنیم.» او همچنین گفت «کیفیت شبکه و دسترسیها در کسبوکارهای دیجیتال برایمان اهمیت دارد. اعتراضهای زیادی در این زمینه وجود دارد و ما برای حل این مشکلات به جد عمل میکنیم. استفاده از ظرفیت بخش خصوصی در برنامههایمان هست و بر آن تاکید داریم. در تکالیف برنامه هفتم هم بر این مساله تاکید شده است و هیچ راهی جز این، نداریم.» با این حال شورای عالی فضای مجازی که نهادی قدرتمند و تصمیمگیرنده اصلی در این حوزه است، همچنان بر حفظ فیلترینگ اصرار دارد و قدرت دولت برای پیشبرد این طرح را خنثی کرده است.
از طرفی فیلترینگ در ایران تنها به یک ابزار نظارتی محدود نشده است؛ بلکه تبدیل به یک غول خفهکننده اقتصاد کشور شده است. بسیاری از صنایع نوین که به طور مستقیم وابسته به تکنولوژی و ارتباطات بینالمللی هستند، در سایه این سد سنگین به خاک سیاه نشستهاند. استارتآپها، فروشگاههای آنلاین، شرکتهای فناوری و حتی صنعت گردشگری، به دلیل دسترسی محدود به اینترنت و ابزارهای ارتباطی، از ظرفیتهای خود استفاده نمیکنند. حال اگر این محدودیتها برداشته شود، تصور کنید چه میزان از سرمایههای خارجی به سمت ایران روانه خواهد شد؟ چه میزان از جوانان بیکار به فرصتهای شغلی دست خواهند یافت؟ اما متاسفانه، برخی از موافقان فیلترینگ با ادعاهایی نادرست و بعضا ناشی از ترسهای بیاساس، همچنان خواستار تداوم این وضعیت هستند. از طرفی شگفتانگیز است که موافقان فیلترینگ همچنان ادعا میکنند که این سیاست باید برای «حفظ ارزشها» یا «کنترل فضای مجازی» حفظ شود. آیا واقعا فیلترینگ باعث حفظ این ارزشها شده است؟ یا فقط باعث ایجاد شکاف بین دولت و مردم و افزایش نارضایتی عمومی شده است؟ مردم ایران امروز به روشهای مختلف از محدودیتها عبور میکنند و فیلترینگ، به هیچوجه مانعی برای دسترسی آنان به محتوای جهانی نیست. در واقع، تنها چیزی که این سیاست مانع آن شده است، ارتباط سازنده و اقتصادی ایران با جهان است.
بسیاری از کارشناسان اقتصادی هشدار دادهاند که ادامه فیلترینگ میتواند به فروپاشی زیرساختهای اقتصادی کشور منجر شود. در حالی که کشورهای منطقه یکی پس از دیگری به سمت بهرهبرداری از فناوریهای نوین و جذب سرمایههای بینالمللی حرکت میکنند، ایران به دلیل همین محدودیتها در حال از دست دادن فرصتهای بینظیری است.
در حالی که اینترنت آزاد میتواند بستری برای رشد و تحول اقتصادی باشد، فیلترینگ تنها با ایجاد موانع و تحمیل محدودیتهای بیمنطق، به اقتصاد کشور ضربه زده است. تخمینها نشان میدهد که سالانه حدود ۶۰هزار میلیارد تومان از جیب مردم به خاطر فیلترینگ به جیب فروشندگان فیلترشکنها سرازیر میشود. این مبلغ نهتنها نشانهای از شکست سیاست فیلترینگ، بلکه اعترافی است به اینکه این سیاست، صرفا زمینهای برای دزدی و سوءاستفاده برخی سودجویان را فراهم کرده است.
۵ دلیل وزیر اسبق ارتباطات بر ضرورت رفع فیلترینگ
وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات دولت یازدهم، تاکید کرد که فیلترینگ غیرهدفمند دارای ضرر چند وجهی بوده و یکی از عوامل اصلی نارضایتی اجتماعی به شمار میرود. محمود واعظی، قائم مقام و رییس دفتر سیاسی حزب اعتدال و توسعه با اشاره به اهمیت موضوع رفع فیلترینگ در صفحه شخصی خود در شبکه ایکس، نوشت: «بررسی عاجل و تصمیم به رفع فیلترینگ در شورای عالی فضای مجازی، حائز اهمیت است زیرا:
1- فیلترینگ، به جز در خصوص محتوای مجرمانه و غیراخلاقی، یکی از عوامل نارضایتی اجتماعی است.
2- فیلترینگ غیرهدفمند دارای ضرر چندوجهی است؛ در حوزه اقتصاد، علم و فرهنگ.
3- از دلایل اصلی گرانی قیمت تمام شده اینترنت، هزینههای کلان نگهداری و توسعه تجهیزات فیلترینگ است.
4- فیلترینگ غیرضرور با در نظر گرفتن اصل هزینهفایده مانع توسعه در برخی حوزههای کشور است.
5- شبکه جهانی اینترنت به شکل قانونمند یکی از اصلیترین ابزارهای توسعه و پیشرفت است.»
هزارتوی فیلترینگ اینترنت
در همین خصوص سعید امینیان، کارشناس فناوری اطلاعات و ارتباطات در گفتوگو با «جهانصنعت» گفت: «مساله فیلترینگ در ایران طی ماههای اخیر بیشازپیش داغ شده و به یک نقطه مهم تقابل در میان دیدگاههای سیاسی و اقتصادی کشور بدل شده است. در این میان، اصرار بر فیلترینگ از سوی برخی جناحها و تلاشهای دولت برای کاهش محدودیتها در فضای مجازی، وضعیتی پیچیده را رقم زده است. دولت در تلاش برای کاهش محدودیتهای اینترنتی است تا به رونق اقتصادی، ارتباطات بینالمللی و افزایش سطح شفافیت کمک کند، اما مخالفتهای داخلی از سوی جریانهای تندرو مانع از دستیابی به اکثریت آرا در شورایعالی فضای مجازی شده است. این گروهها با تجمعات و کمپینهای کوچک اما در ظاهر تاثیرگذار، خواستار ادامه فیلترینگ برای حفظ چارچوبهای فرهنگی و امنیتی کشور هستند. در حالی که موافقان فیلترینگ این اقدام را ضروری برای حفظ امنیت فرهنگی و سایبری کشور میدانند، مخالفان به تاثیرات منفی این محدودیتها بر رشد اقتصادی و بسترهای کسبوکار اشاره میکنند.»
دفاع از ارزشها یا ترس از آزادی و ابزار کنترل؟
امینیان در ادامه افزود: «موافقان فیلترینگ معمولا بر حفاظت از ارزشهای فرهنگی و هویتی تاکید دارند. از نظر آنها، باز بودن کامل فضای مجازی تهدیدی برای فرهنگ و امنیت کشور به شمار میرود. آنان معتقدند که کنترل و فیلترکردن بخشی از فضای اینترنت، مانع از گسترش نفوذ فرهنگی غرب و ترویج ناهنجاریهای اجتماعی میشود. همچنین، این دسته به امنیت سایبری نیز اشاره میکنند و فیلترینگ را ابزاری برای جلوگیری از نفوذهای خارجی و حملات سایبری تلقی میکنند. اما مخالفان فیلترینگ باور دارند که محدودیتهای بیش از حد، آسیب جدی به اقتصاد و تجارت الکترونیکی کشور وارد میکند. برای مثال، پلتفرمهای بینالمللی مانند واتس آپ و اینستاگرام که کسبوکارهای کوچک و متوسط از آنها برای تبلیغات و ارتباط با مشتریان استفاده میکنند، بهواسطه فیلترینگ دچار مشکل شده است و صدها هزار کسبوکار کوچک و استارتآپهای اینترنتی دسترسی به ابزارهای ارتباطی و تبلیغاتی را از دست دادهاند. کاهش دسترسی به اینترنت آزاد و محدودیت در استفاده از شبکههای اجتماعی، رشد اقتصادی کشور را به شدت تحتتاثیر قرار داده و انگیزههای کارآفرینان را برای فعالیت در داخل کشور کاهش داده است. این محدودیتها سبب شده که بسیاری از کسبوکارها به فکر مهاجرت و یا تغییر حوزه فعالیت خود بیفتند و بعضا با رکود و حتی تعطیلی مواجه شوند. از سوی دیگر، فیلترینگ دسترسی کاربران را به خدمات و منابع علمی و آموزشی نیز محدود کرده و از بهرهوری و نوآوری جوانان در فضای فناوری و استارتآپها کاسته است.»
این کارشناس در ادامه خاطرنشان کرد: فیلترینگ به طور مستقیم بر امنیت سایبری تاثیر میگذارد. از طرفی، برخی موافقان معتقدند که با محدود کردن دسترسی به محتوای اینترنتی خارجی، تهدیدهای امنیتی کاهش مییابد. اما از طرف دیگر، این محدودیتها باعث رویآوردن کاربران به ابزارهای غیرمجاز مثل فیلترشکنها میشود که خود حفرههای امنیتی جدیدی در سیستمهای ارتباطی و دادههای شخصی به وجود میآورد. بروز مشکلات امنیتی و رشد فزاینده استفاده از فیلترشکنها توسط مردم روی رایانهها و گوشیهای همراه حتی کودکان و نوجوانان، باعث سوءاستفاده گروههای مختلف و نصب ابزارهای مختلف هکری و جاسوسی در قالب فیلترشکن شده است و محتوای ضدفرهنگی و ضدامنیتی و غیرقانونی راحتتر از قبل در دسترس مردم بهویژه نسل کودک و نوجوان قرار گرفته و آسیبهای جدیتری را وارد کرده است. بهعلاوه، عدم اعتماد مردم به بسترهای داخلی و ناتوانی در ایجاد یک اینترنت ملی امن و قابلاعتماد، چالشهای امنیتی را دوچندان کرده است. او افزود: «از سوی دیگر فیلترینگ به طور مستقیم بر زندگی روزمره مردم و کسبوکارهای نوپا تاثیرگذار است. کاهش دسترسی به ابزارهای ارتباطی و پلتفرمهای جهانی، به معنی از دست دادن فرصتهای شغلی، تجاری و علمی است. این محدودیتها حتی باعث افزایش هزینههای کسبوکارها میشود؛ بهطوری که مجبور به استفاده از ابزارهای پیچیده و هزینهبر داخلی هستند که گاهی کیفیت و امکانات موردنیاز را ندارند. از سوی دیگر، محدودیت در دسترسی آزاد به اطلاعات، باعث کمرنگشدن شفافیت اطلاعاتی و تبادل آزاد افکار در جامعه میشود که پیامدهای منفی برای رشد اجتماعی و فرهنگی دارد.»
چشمانداز آینده
امینیان در پایان گفت: «در حالی که دولت در تلاش است تا با کاهش فیلترینگ، بخشی از فضا را برای تعاملات اقتصادی و فرهنگی باز کند، موافقان فیلترینگ از برگزاری تجمعات و فشار سیاسی بهره میبرند تا مانع از این تغییرات شوند. نکته کلیدی در بحث فیلترینگ، ضرورت دستیابی به توازنی میان حفظ امنیت و ارزشهای فرهنگی و فراهمسازی زمینههای رشد اقتصادی و حمایت از کسبوکارهای دیجیتال است. کاهش محدودیتها میتواند به ایجاد اعتماد در جامعه و حمایت از استارتآپها و کسبوکارهای آنلاین کمک کند و در عین حال، با تقویت ساختارهای امنیتی و ایجاد یک اینترنت ملی قابلاعتماد، دغدغههای امنیتی نیز پوشش داده شود. اگرچه مساله فیلترینگ در کشور به یکی از چالشهای جدی بدل شده، اما نباید فراموش کرد که ایران برای پیشرفت و رقابت در عرصه جهانی، نیازمند فضایی بازتر و پویاتر است.»
در نهایت مردم ایران به چیزی کمتر از رفع کامل این محدودیتها رضایت نخواهند داد. در شرایطی که جامعه از فشارهای سنگین اقتصادی رنج میبرد و بیکاری و بحرانهای اجتماعی روزبهروز در حال افزایش است، آیا سیاستگذاران آمادهاند که این بار سنگین و غیرمنطقی را از دوش مردم بردارند؟ آیا دولت میتواند با پایان دادن به این سیاست کهنه، راهی به سمت یک اقتصاد پویا و جامعهای آزادتر باز کند؟ اکنون که دولت از ناکارآمدی فیلترینگ آگاه شده است، زمان آن رسیده که به صدای مردم گوش داده شود و گامی جدی برای رفع این مانع بزرگ برداشته شود. فیلترینگ، دیگر جایی در آینده این سرزمین ندارد؛ زمان آن است که قفلهای ویرانگر باز شوند و مردم ایران نفس بکشند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد