28 - 12 - 2016
اوجگیری دلار؛ کاهش عرضه یا تب ترامپ
غلامرضا کیامهر- جز بانک مرکزی و کسانی که دستی در پشت صحنه بازار ارز کشور دارند، کسی به درستی نمیداند چه عواملی زمینهساز اوجگیری نرخ دلار در روزها و هفتههای اخیر بوده است. گروهی دلیل این اوجگیری را کاهش عرضه دلار از سوی بانک مرکزی میدانند و گروهی دیگر از آن با عنوان تب ترامپ که در نتیجه نگرانی از شعارهای خصمانه انتخاباتی رییسجمهور منتخب آمریکا بر بازار ارز ایران حاکم شده است، یاد میکنند. طرفداران نظریه اخیر بر این باورند که تب ترامپ علاوه بر آنکه به تقاضای کاذب ارز در بازار آزاد دامن زده و تمایل برخی دارندگان نقدینگیهای کلان را در غیاب جاذبه سپردهگذاری در بانکها به تبدیل ریالهایشان به دلار افزایش داده است، سبب شده تجار و صادرکنندگان کالاهای غیرنفتی یعنی گروهی که همواره از افزایش نرخ دلار بیشترین سود را بردهاند تا فرونشستن تب ترامپ و مشخص شدن رسمی سیاستهای رییسجمهور جدید آمریکا در قبال ایران و برجام از عرضه دلارهای صادراتی خود به بازار آزاد ارز خودداری کنند. در این میان گروه دیگری هم هستند که هم کاهش عرضه از سوی بانک مرکزی و هم عوامل مرتبط با سندرم تب ترامپ در اوجگیری نرخ دلار و عبور این نرخ از مرز چهار هزار تومان در روزهای اخیر را یکجا در به وجود آمدن وضعیت بیثبات کنونی در بازار معاملات ارز کشور دخیل و موثر میدانند. برخی کارشناسان نیز با اشاره به بودجه ۳۲۰ هزار میلیارد تومانی سال ۹۶ و بدهی ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی دولت به پیمانکاران و نظام بانکی نگران آن هستند که دولت به عنوان بزرگترین تامینکننده درآمدهای ارزی کشور میخواهد از طریق افزایش نرخ دلار کسری بودجه هزینههای ریالی خود را برای تامین هزینههای جاری و عمرانی پیشبینیشده در بودجه سال آینده تامین کند که اگر این نظریه مقرون به واقعیت باشد به دلیل تبعات تورمی چنین اقدامی و تاثیرات سوئی که بر تولید و صنعت کشور دارد باید گفت دولت تدبیر و امید در آستانه انتخابات ریاستجمهوری و شوراهای شهر در اردیبهشتماه سال آینده، دست به اشتباه بزرگی زده است. در این صورت چنانچه ترمز افزایش نرخ دلار هرچه زودتر توسط دولت کشیده نشود و ثبات و آرامش به بازار معاملات ارز بازنگردد، این احتمال وجود دارد که در ماههای پایانی عمر دولت یازدهم شاهد تکرار خیزش جنونآمیز نرخ دلار شبیه آنچه در اواخر سال ۹۲ و در ماههای پایانی عمر دولت دهم اتفاق افتاد و باعث برهم خوردن شیرازه اقتصاد و تولید ملی ما شد، باشیم. متاسفانه واقعیت غیرقابلانکاری که برخی اقتصاددانان پیرو مکاتب اقتصادی نئوکلاسیک و نیز اغلب فعالان عرصه تجارت و صادرات و واردات آن را نادیده میگیرند و تحت تاثیر اندیشههای همان مکاتب اقتصادی یا منافع تجاری خود به ارزهای خارجی و بهطور اخص به دلار به چشم کالایی که نرخ آن را بازار و قانون عرضه و تقاضا باید تعیین کند، نگاه میکنند، همین قیاس معالفارق میان اقتصاد نیمهدولتی ما که در آن حدود ۸۰ درصد تصدیگریهای اقتصادی در دست دولت است و اجرای ناقص برنامه خصوصیسازی نیز تاکنون نتوانسته شکافی در آن ایجاد کند با اقتصادهای آزاد جهان که تصدیگریهای اقتصادی و تولید ثروت و درآمدهای ارزی یکسر در دست مردم و بخشخصوصی است، سببساز بسیاری از مشکلات و گرههای اقتصادی امروز کشور ما از جمله در ارتباط با بازار معاملات ارزی و تکانههای شدید گاه و بیگاه آن بوده است. به هزار و یک دلیل در چنین اقتصاد نیمهدولتی و به شدت ارزمحوری که صنعت و تولید و حتی کشاورزی و دامداری ما برای ادامه بقا و حیات به واردات مواد اولیه، مواد واسط، ماشینآلات و تجهیزات و تکنولوژی وابسته است و ارزهای خارجی شیشه عمر آن محسوب میشود، سخن گفتن از واگذاری نرخ دلار به بازار و قانون عرضه و تقاضا هیچ محلی از اعراب نمیتواند داشته باشد. انتشار اوراق قرضه به منظور جبران کسری بودجه، جایگزینی منطقی و کمترآسیبزا برای تامین نیازهای بودجه سال ۹۶ به جای توسل به حربه بسیار خطرناک افزایش نرخ فروش دلارهای نفتی به بانک مرکزی است. اختیار اتخاذ چنین تصمیمی با هدف جلوگیری از اوجگیری باز هم بیشتر نرخ دلار میتواند تا حدودی تسکینبخش سندرم تب ترامپ در بازار ارز کشور باشد که تا زمان ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید و شروع رسمی کار دولت جدید آمریکا با افت و خیزهایی ادامه خواهد داشت اما تجارب انتخاباتی دورههای گذشته آمریکا میگوید به دلایل زیاد میان دونالد ترامپی که مدت دو سال در مبارزات انتخاباتی با رقیب دموکرات خود کف بر دهان میآورد و علیه ایران و برجام و سیاست خارجی دولت اوباما شعارهای تند و آتشین سر میداد و از کشیدن دیوار میان آمریکا و مکزیک سخن به میان میآورد با دونالد ترامپ تاجرپیشه بعد از تصدی مسوولیت ریاستجمهوری در ارتباط با بسیاری از مسایل جهانی از جمله توافق هستهای با ایران و سند بینالمللی برجام که آمریکا فقط یکی از امضاکنندگان آن است، تفاوت زیادی وجود خواهد داشت و احتمالا همین تفاوتها سبب فرونشستن تدریجی تب ترامپ در بازار معاملات ارز ایران خواهد شد. تا آن روز زمان زیادی باقی نمانده است. شفاف شدن بیشتر تصمیمگیریهای بانک مرکزی و صادقانهتر سخن گفتن مسوولان این نهاد متولی سیاستهای پولی و ارزی با مردم نیز در جای خود میتواند به کاهش التهاب موجود در بازار ارز کمک کند.
[email protected]
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد