14 - 11 - 2021
اما و اگرهای عرضه اولیه کارگزاریها در بورس
کارگزاریها به عنوان حلقه ارتباطی سهامداران با بازار سرمایه یکی از نهادهای مهم این بازار هستند که طی دو سال گذشته و با افزایش رونق بازار سرمایه از ارزش زیادی برخوردار شدهاند. در همین حال به دلیل انحصار و عدم صدور مجوزهای جدید طی این سالها، برخی از کارگزاریها توانستهاند سود بالایی کنند. اگرچه طی ماههای گذشته نخستین گامها برای شکستن این انحصار برداشته شد. حالا اما این نکته مطرح است که آیا میتوان صنعت کارگزاری را نیز در زمره شرکتها در بازار سرمایه عرضه کرد و اما و اگرهای آن چیست؟ گفتنی است سال گذشته، دبیر کل کانون کارگزاران وعده داده بود که در نیمه اول سال ۱۴۰۰ شاهد عرضه اولیه یکی از کارگزاریهای بزرگ بازار خواهیم بود. با این حال اما این اقدام موافقان و مخالفان زیادی دارد.
بررسیها نشان میدهد ارزش معاملات در سال ۹۹ حدود ۵۳۹۴ هزار میلیارد تومان بوده است که نسبت به سال ۹۶ حدودا ۱۱ برابر و در مقایسه با سال ۹۰ تقریبا ۴۵ برابر شده است. ارزش معاملات (مجموع خرید و فروش) در سال ۹۸ در بورسها (بورس، فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی) حدود ۲۱۰۰ هزار میلیارد تومان بوده و درآمد کارگزاران از کارمزد این معاملات حدود ۱۲ هزار میلیارد تومان بوده است. در سال ۹۹ با رشد سه برابری، ارزش معاملات بازار سرمایه کشور به ۵۳۹۴ هزار میلیارد تومان رسیده که بر همین اساس میتوان میزان درآمد کارگزاران کشور را نیزحدود ۳۳ هزار میلیارد تومان برآورد کرد. این ۳۳ هزار میلیارد تومان، تقریبا برابر با درآمد نفتی ایران در سال ۹۸ و ۹۹ بوده است! اما این به معنای سودآور بودن تمامی شرکتهای کارگزاری نیست و صورتهای مالی صنعت کارگزاری نشان میدهد از میان حدود ۱۰۷ کارگزاری فعال بازار سرمایه در یکی دو سال اخیر، فقط چند کارگزاری بزرگ و مطرح بازار سهم قابل توجهی از معاملات داشتهاند. بر این اساس کارگزاری مفید به عنوان بزرگترین شرکت کارگزاری بازار سرمایه حدود ۲۰ درصد از معاملات آنلاین را در اختیار داشته و شرکتهای کارگزاری آگاه، بانک پاسارگاد، توسعه معاملات کیان، مبین سرمایه، بانک پارسیان و بانک صنعت و معدن در رتبههای بعدی قرار دارند. با وجود افت ارزش معاملات در سال ۱۴۰۰ نسبت به ششماهه اول سال ۱۳۹۹، کارگزاری مفید بزرگترین کارگزاری بازار سرمایه، حتی در منفیهای بازار هم خوش درخشیده و در ششماهه اول امسال بیش از ۱۶۴۰ میلیارد تومان سود شناسایی کرده است.
انحصار؛ جذابیت کارگزاریها
امیر سیدی کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با بورسنیوز در این راستا بیان کرد: موافق عرضه کارگزاریها در بازار سرمایه در شرایط فعلی نیستم. به نظر میرسد بخشی از جذابیت صنعت کارگزاری ناشی از محدودیتهایی است که در سالهای قبل جهت صدور مجوز فعالیت کارگزاریها اعمال شده است. وی افزود: در نظر داشته باشید که نمیتوان هیچ شرکت خصوصی را ملزم به ورود به بازار سرمایه کرد و شرط اول جهت عرضه اولیه کارگزاریها، تمایل مدیران این صنعت به ورود به بازار سرمایه است. بعضی از شرکتهای کارگزاری در این سالها به سبب انحصار، سودهای کلانی شناسایی کردهاند و اگر حالا تصمیم به عرضه اولیه این کارگزاریها در بازار سرمایه بگیریم و مبنای ارزشگذاری سهام این کارگزاریها را، درآمد سالهای اخیر قرار دهیم؛ ارزشگذاری کارگزاریهای بزرگ با قیمت بالایی انجام میشود و سهامداران این شرکتهای کارگزاری که در این سالها سودهای کلانی به سبب انحصار کسب کردهاند، با عرضه بخشی از سهام کارگزاری در بازار سرمایه با قیمتهای بالا نیز سود چشمگیری کسب میکنند! حال آنکه هیچ تضمینی وجود ندارد که کارگزاریهای بزرگی که الان، درآمدهای زیادی دارند، در صورت صدور مجوز فعالیت کارگزاریهای جدید، بتوانند سودآوری خود را حفظ کنند. سیدی اضافه کرد: مثال بارز ریسک در صنعت کارگزاری، اتفاقی است که بعد از شروع به کار رابین هود، در بورس آمریکا رخ داد و کارگزاریهای بزرگی در بازار سرمایه آمریکا مشغول فعالیت بودند که با شروع به کار رابین هود، بخش زیادی از مشتریان آنلاین خود را از دست دادند. بعید نیست در صورت لغو انحصار در صنعت کارگزاری، شرکتهای کارگزاری جدیدی راهاندازی شوند که رقیب جدی برای کارگزاریهای بزرگ و مطرح فعلی باشند. فراموش نکنید شرکتهای کارگزاری بزرگ، این روزها صرفا به دلیل برتری تکنولوژی به این مرحله رسیدهاند و بخشی از سودآوری این شرکتها ناشی از انحصاری است که در این صنعت وجود دارد. سیدی با اشاره به پیشنهادی جهت ورود صنعت کارگزاری به بازار سرمایه گفت: بهتر است به جای تلاش برای عرضه اولیه کارگزاریها در بازار سرمایه، شرط صدور مجوز برای فعالیت کارگزاریهای جدید را سهامی عام بودن و پذیرهنویسی در بازار سرمایه اعلام کنیم.
توسعه صنعت کارگزاری
از مسیر عرضه اولیه
پیمان حدادی دیگر کارشناس بازار سرمایه نظر متفاوتی دارد. او در این خصوص بیان کرد: به چند دلیل موافق عرضه تمام کارگزاریها، اعم از کارگزاریهای بزرگ و کوچک، در بازار سرمایه هستم. دلیل اول اینکه باید امکان سرمایهگذاری عموم در هر صنعتی که پتانسیل سرمایهگذاری داشته باشد، فراهم باشد. وی اضافه کرد: نمیتوان مردم را به بازار سرمایه فراخواند، ولی امکان سرمایهگذاری در یکی از نهادهای مهم بازار را از آنها گرفت. دلیل دوم اینکه با ورود هر شرکتی به بازار سرمایه، مدیران آن شرکت در قبال سهامداران پاسخگو خواهند بود و این پاسخگویی، هم شفافیت را در آن شرکت افزایش خواهد داد و هم مدیران را به رقابت و تلاش بیشتر برای افزایش سودآوری ترغیب میکند. وی افزود: سومین دلیل اینکه، بسیاری از کارگزاریها به خصوص کارگزاریهای متوسط و کوچکتر در بازار سرمایه، نیاز به توسعه فناوری و اصلاح زیرساختها دارند. این کارشناس بازار سرمایه تاکید کرد: حال اینکه در شرایط فعلی بسیاری از مدیران کارگزاری به دنبال چنین اصلاحی نیستند یا اگر هم به دنبال توسعه باشند سرمایه کافی را در اختیار ندارند. با ورود کارگزاریها به بازار سرمایه و افزایش سرمایه این شرکتها از محل آورده نقدی، منابع مالی مورد نیاز برای توسعه فناوری و اصلاح ساختار کارگزاریها تامین خواهد شد. همانطور که شرکتهای تامین سرمایه و حتی بورسها راهی بازار سرمایه شدند، معتقدم کارگزاریها هم پتانسیل عرضه در بازار سرمایه را دارند. حدادی در ادامه با اشاره به سایر مزایای ورود کارگزاریها به بازار سرمایه اظهار کرد: علاوه بر افزایش شفافیت، افزایش رقابت در مدیران و امکان تامین مالی کارگزاریها از بازار سرمایه است، مزیت دیگر ورود کارگزاریها به بازار سرمایه این است که کارگزاریهایی که عملکرد خوبی نداشته باشند، از گردونه خارج خواهند شد و این اتفاق از مهمترین مزایای ورود کارگزاریها به بازار سرمایه خواهد بود.
ریسکها و دستاندازها
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه اضافه کرد: البته ورود کارگزاریها به بازار سرمایه ریسکهایی هم خواهد داشت. اما ریسکهایی از جمله ریسک عدموصول مطالبات که کارگزاریها با آن مواجه هستند، در صنایع دیگری از جمله بانکها نیز مطرح است و وجود چنین ریسکی، بهانه مناسبی برای مخالفت با ورود کارگزاریها به بازار سرمایه نخواهد بود. این کارشناس بازار سرمایه در رابطه با نحوه ارزشگذاری سهام کارگزاریها گفت: از آنجا که صنعت کارگزاری، صنعتی خدماتی است؛ کارگزاریها داراییهای چندانی در اختیار ندارند و مهمترین داراییهای کارگزاریها پرسنل و بعد از آن زمین و ساختمان و شعب هستند. بنابراین به نظر میرسد ارزشگذاری سهام کارگزاریها باید بر اساس سودآوری شرکتها انجام شود. به هر حال ارزشگذاری یکی دو شرکت اول از هر صنعتی که قرار باشد وارد بازار سرمایه شود، با حواشی و انتقاداتی همراه خواهد بود؛ اما با ورود یکی دو شرکت کارگزاری به بازار سرمایه و کشف قیمت و انجام معاملات، شرایط برای ورود سایر شرکتهای کارگزاری تسهیل خواهد شد. وی تصریح کرد: به هر حال قبل از این هم بحث ارزشگذاری در مورد بسیاری از شرکتهایی که در حال حاضر در بازار سرمایه حضور دارند، حاشیهساز بوده است. با توجه به اینکه در سایر بورسها، صنعت کارگزاری جزو صنایعی است که در بازار سرمایه حضور دارد، معتقدم سهام کارگزاریها هم مانند هر صنعت دیگری قابلیت ارزشگذاری و ورود به بازار سرمایه را دارد. به نظر میرسد بهانه اصلی برای ممانعت از ورود کارگزاریها به بازار سرمایه، ریسک ارزشگذاری یا مطالبات اعتباری این صنعت نیست و شاید برخی سهامداران صنعت کارگزاری با توجه به مزایای خاصی که این صنعت دارد، راضی به ورود این صنعت به بازار سرمایه و سهیم شدن منافعشان با دیگران نباشند. (اعم از اینکه این کارگزاریها کاملا متعلق به بخش خصوصی باشد یا وابسته به نهادهای عمومی همچون بانکها). اما سازمان بورس و اوراق بهادار میتواند کارگزاریها را ملزم کند که حداقل بخشی از سهام خود را در بازار سرمایه عرضه کنند.
عدم دستیابی کارگزاریها
به استانداردهای بورسی
هومن عمیدی دیگر کارشناس بازار سرمایه هم در این زمینه عنوان کرد: معتقدم شرکتهای کارگزاری ما در حد استانداردهای بازار سرمایه نبوده و پتانسیل عرضه در این بازار را ندارند. وی افزود: شرکتهای کارگزاری عمدتا دارایی و سرمایه چندانی در اختیار ندارند و با اعتبارات و تسهیلاتی که از بانکها دریافت میکنند فعالیت میکنند و درآمدهای کارمزدی دارند. این صنعت، صنعتی بسیار شکننده و ضعیف است و نباید سودآوری شرکتهای کارگزاری در یکی دو سال اخیر، که به سبب افزایش ارزش معاملات به صورت استثنایی رشد کرده، مبنای ارزشگذاری سهام کارگزاریها قرار بگیرد. وی افزود: اگر حاشیه سود دو سال گذشته صنعت کارگزاری را در نظر نگیریم، این صنعت در ۲۰ سال قبل از آن، حاشیه سود چندانی نداشته است. ضمن اینکه در شرایط فعلی فقط چند کارگزاری محدود، وضعیت سودآوری مطلوبی دارند و سایر شرکتهای کارگزاری از منظر سودآوری اصلا جذاب نیستند. بعد از مصوبه کاهش کارمزدها در سال گذشته، درآمد شرکتهای کارگزاری کاهش محسوسی داشته و اکثر کارگزاریهای کوچک و متوسط اوضاع مساعدی ندارند نکته دیگر اینجاست که بخش عمده درآمدهای برخی شرکتهای کارگزاری بزرگ از محل صندوقها و شرکتهای سبدگردان وابسته به آنهاست. این صندوقها و شرکتهای سبدگردان، در روندهای صعودی، سودهای مناسبی شناسایی میکنند؛ اما در روندهای نزولی، افزایش حجم ابطال یونیتها ریسکهایی هم متوجه کارگزاری میکنند. عمیدی اظهارکرد: بنابراین میتوان گفت شرکتهای کارگزاری با توجه به ریسکهایی که متوجه آنهاست حاشیه سود امن چندانی ندارند. علاوه بر اینکه نباید فراموش کرد اگر چند شرکت کارگزاری بزرگ بازار سرمایه را جدا کنیم، سایر شرکتها، چه به لحاظ مدیریتی و چه به لحاظ ساختار و حاشیه سود و سرمایه، در حد و اندازه ورود به بازار سرمایه نیستند. این صنعت فعلا باید توسعهیافته و مشکلات ساختاری خود را برطرف کند و بعد، به فکر ورود کارگزاریها به بازار سرمایه باشیم.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به ریسکهای ورود کارگزاریها به بازار سرمایه گفت: یکی از ریسکهای بزرگ صنعت کارگزاری، ارزشگذاری سهام شرکتهای کارگزاری است. در حال حاضر با پرداخت مبلغ نسبتا اندک و اجاره یک استیشن، میتوان یک شعبه به شعب کارگزاری اضافه کرد.
عمیدی در پایان خاطرنشان کرد: در صورتی که در هنگام ارزشگذاری سهام کارگزاریها احتمالا به ازای هر شعبه رقم خوبی به ارزشگذاری کارگزاری اضافه خواهد شد. همچنین احتمالا در ارزشگذاری شرکتهای کارگزاری، برند این شرکتها هم ارزش قابل توجهی خواهد داشت؛ حال آنکه به جز چند شرکت بزرگ کارگزاری، به نظر میرسد برند سایر شرکتهای کارگزاری ارزش چندانی نداشته باشد. از ریسک مشتریان اعتباری این صنعت به خصوص در روندهای نزولی هم نباید غافل بود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد