8 - 07 - 2024
افراد اشتباهی منصوب نشوند
هستی عبادی- سه سال توقف در توسعه صنعت نفت؛ صنعتی که موتور محرک اقتصاد کشور است اما کارنامه سه سال گذشته این صنعت نشان از توقف، درجا زدن و گاه عقبگرد دارد. هرچند وزارت نفت دولت سیزدهم مکررا اعلام کرده که تولید و فروش نفت را افزایش داده است، با این حال در سایر بخشها کارنامهای قابل دفاع ندارد. ناترازی گاز و بنزین برای کشوری که در هر دو صادرکننده گاز بوده، همین دو قلم همه دستاوردهای اوجی و تیمش را زیرسوال میبرد.
در سایر بخشهای صنعت نفت هم شرایط توقف و گاه عقبگرد بوده است. حفاری که یکی از قویترین بخشهای صنعت نفت بوده و زمان رکورد سه ماهه بر جای گذاشته در دولت سیزدهم به یکسال و بیشتر رسیده است. توسعه خطوط لوله و انتقال فرآورده به دلیل کمبود بودجه سه سال است که بازسازی نشدهاند و خط لوله فرآورده بندرعباس به کرمان همچنان در لیست طرحهای دستنیافتنی باقیمانده است.
توسعه میادین مشترک نفتی و گازی هم جز چند قرارداد روی کاغذ دستاوردی برجای نگذاشته است. در واقع صنعت نفت در این سه سال درجا زده است؛ موضوعی که بنا به گفته کارشناسان ریشه در تفکرات ضد توسعهای جواد اوجی و معاونان او داشته است.
مهدی حسینی که معاونت بینالملل وزارت نفت، مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی، مدیر اکتشاف نفت و قائم مقام شركت ملي نفت ايران را در کارنامه خود دارد،در واکاوی آنچه در صنعت نفت طی سه سال گذشته اتفاق افتاده با «جهانصنعت» گفتوگو کرده است.
***
برخی کارشناسان براین باورند که تفکرات ضدتوسعهای که در صنعت نفت در سه سال گذشته حاکم شد، عاملی برای توقف طرحهای توسعهای بود، نظر شما چیست؟
اعتقاد ندارم که طی فقط سه سال گذشته عدم توسعه را داشتیم و معتقدم از دوره بعد از آقای خاتمی یعنی دوره آقای احمدینژاد حرکت ضد توسعه به صورت کاملا واضع در بخش نفت و گاز برنامهریزی شد. وزرایی آمدند که حتی قراردادهای امضا شده را فسخ کردند که هیچوقت دلیلش را نفهمیدم. یکی از این قراردادها که مربوط به سال 83 بود، طرح توسعه فاز 11 پارسجنوبی است که با شرکت توتال با قیمت بسیار عالی یعنی حداکثر یکمیلیارد و 400میلیوندلار بسته شد که در دولت احمدی نژاد فسخ شد. قرارداد آزادگان را با ژاپنیها امضا کرده بودم و قرار بود تولید از این میدان به 260هزار بشکه ظرف چهار سال برسد، این قرارداد اجرایی نشد. آن موقع قیمت نفت100دلار بود که درآمدی روزانه 26میلیوندلار برای کشور به ارمغان میآورد. 20سال است که توسعه این بخش معطل مانده است. برای فاز 13 هم همینطور با شل قرارداد امضا کرده بودم و اجرایی نشد.
قرار بود همراه با توسعه فازهای 11 و 13 کارخانههای LNG ساخته شود که گاز را صادر کنیم؛ حتی با چینیها درباره 10میلیون تن LNG صحبت کرده بودیم که این هم اجرا نشدند.
برای اینکه در دریای خزر فعال باشیم و کشورهای تولیدکننده نفت و گاز آنجا را نیز به خودمان وابسته کنیم، طرح کراس را اجرا کردیم که نفت قزاقستان به جای اینکه از کانالهای صادراتی روسیه برود از ایران سوآپ شود. براساس این طرح حتی حدود 500میلیوندلار خرج کردیم و در بندر نکاح و بندر امیرآباد تاسیسات ساختیم. کشتی سفارش دادیم تا نفت قزاقستان به این بندر برای سوآپ بیاید. درواقع میخواهم بگویم مزایای ترانزیتی فراوانی قابل تسهیل بود که بتوانیم برای کشور درآمد ایجاد کنیم که از دست رفت. از خزر به پالایشگاه تهران لولهکشی کردیم اما متاسفانه کاری را که داشتیم شروع میکردیم تعطیل کردند و کسی توضیح نداد که چرا این پروژهها تعطیل شد.
آیا دلیل توقف این طرحها همان نگاه ضد توسعهای نیست که در همه بخشهای اقتصاد حاکم است؟ همان نگاهی که بعضا تحریمها را غنیمت میشمارد؟
این تفکر ضدتوسعه در درون سیستم بود. این افراد همه کسانی بودند که تمام تلاششان را کردند تا همین انتخابات نتیجه دیگری داشته باشد. آنها از دوره آقای احمدینژاد وزیر و نماینده مجلس شدند و با تمام قوا در تمام پستهای کلیدی حضور پیدا کردند. در همین انتخابات چهرههایی برای تصدی وزارت نفت مطرح میشد که حتی تصورش هم برایم عجیب بود و از شنیدن اسمشان سرم درد میگرفت. افرادی که هیچکدامشان توانایی این را ندارند که صنعت نفت را حتی اداره کنند، چه برسد به اجرای طرحهای توسعهای یا بستن قراردادهایی که این صنعت را به ریل توسعه برگرداند. سوابق کسانی که در این مدت صنعت نفت را اداره کردند، حداکثر چند روز حضور در پتروشیمی بوده؛ نتیجه کاراین میشود که صنعت نفت زمین بخورد. این روند همچنان هم ادامه دارد تا زمانی که این نفوذیها همینطور در مدیریت کلان صنعت نفت باشند، اتفاقی نخواهد افتاد.
به دولت آقای پزشکیان چه توصیهای دارید؟ فوریترین اقدام دولت چهاردهم در حوزه نفت چیست؟
اول از همه انتخاب یک وزیر توانمند است که هم صنعت نفت را با تمام ابعادش بشناسد و هم بداند طرحهای اکتشاف، میادین مشترک و در حوزه بینالملل اوپک چقدر برای صنعتی به عظمت صنعت نفت ایران اهمیت دارد. حتما آن وزیر باید برنامه ویژه برای عبور از شرایط کنونی داشته باشد. روابط بینالملل ما در صنعت نفت، بسیار ضعیف است، باید این بخش احیا شود. صنایع پتروشیمی چه بخش بالادست و چه پایین دست، نیاز به نقشه راه و برنامهریزی دقیق دارند. البته تا تحریمها برداشته نشود، نمیتوان گفت که همه برنامههای توسعهای در این صنعت قابل اجراست. بازار جهانی نفت بازیهای پیچیدهای دارد. برخلاف همه کسانی که معتقدند مذاکره با شرق و غرب به معنای این است که از قبل بازندهایم، معتقدم بازنده نیستیم. جزو معدود کسانی هستم که بیشترین مذاکرات را با همه دنیا انجام دادم به خصوص با آمریکا آن هم در موضوع دعوا؛ دعواهایی که آمریکاییها علیه ما در دادگاههای بینالمللی مثل لاهه مطرح کرده بودند که همه اینها را با مذاکره حل کردیم و با عدد و رقم میتوانیم بگوییم که ما بردیم. پس میشود مسائل را با دنیا به جای اینکه بجنگیم با مذاکره در جهت منافع ملیمان حل کنیم و باید مذاکرهکنندگان قوی انتخاب کنیم و بازنده نیستیم و میتوانیم برنده شویم. این کار موجب میشویم بتوانیم تحریم را برداریم.
اقدام بعدی، تلاش برای حل پرونده FATF است. نمیشود در دنیا دو کشور باشند که در لیست سیاه FATF باشند و تمام روابط ملی بینالمللیشان قطع شود. این پرونده برای اقتصاد کشور پرهزینه شده است. تا زمانی که موضوع FATF حل نشود، نمیتوان انتظار حرکتهای توسعهای در کشور داشت. دولت آقای پزشکیان باید یکبار برای همیشه این پرونده را حل کند. توصیهام این است که اول FATF را تصویب و اجرایش را به بعد از تحریمها موکول کنیم و به این ترتیب توپ را در زمین آمریکا انداختهایم. دیپلماسی شیوه و راه دارد؛ کسی که میخواهد پای این کار بایستد باید عاشق کشور توسعه نفت و صنعت باشد. کشور ما باید هاب انرژی منطقه شود. کسانی که در مدیریت صنعت نفت بودند، کاری کردند که این ترکیه و آذربایجان جای ما را بگیرند. باور کنید که مسیرها پیچیده هستند ولی شدنی است، به شرط آنکه افراد اشتباهی را در نفت منصوب نکنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد