27 - 07 - 2022
ارزندگی سهام با سود تقسیمی بالا
یک استاد دانشگاه در سلسله مطالبی با محوریت «درسگونههایی از اقتصاد مالی برای فصل مجامع» به تشریح مفاهیم علمی و کاربردی اقتصاد مالی و بازار پول و سرمایه پرداخته که در این گزارش موضوع «اثرگذاری سود تقسیمی یا نقدی بر قیمت سهم» را تشریح کرده است. احمد یزدانپناه در این موضوع به سه مورد از رایجترین برداشتها و تلقیهای نادرست سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری یا خرید سهامی که سود نقدی میپردازند اشاره کرده است. به گفته وی شناخت بیشتر این موضوع به سرمایهگذاران کمک میکند تا انتخاب بهتری در مورد سهام با سود تقسیمی یا نقدی داشته باشند.
بسیاری از سرمایهگذاران علاوه بر «عایدی سرمایه» (افزایش قیمت سهمی که خریدهاند) به سود تقسیمی پرداختی سهم هم به عنوان یک منبع درآمد مینگرند. با این وجود، «بازدهی سود تقسیمی» نباید همیشه به عنوان یک علامت خوب تلقی کرد، چراکه شرکت مبلغ و میزان زیادی از سود خود را به جای آنکه نگه دارد و صرف توسعه و رشد شرکت کند، بین سهامداران تقسیم میکند. بازدهی سود تقسیمی یا نقدی، در رابطه و پیوندی که با بازده کل دارد، میتواند عاملی مهم در سود تقسیمی اغلب در افزایش بازده کل یک سرمایهگذاری نقشآفرینی داشته باشد.
بازدهی بالا بهترین است
رایجترین برداشت غلط از سهام با سود تقسیمی آن است که «بازدهی» (Yield) بالا همیشه چیز خوبی است! بسیاری از سرمایهگذاران سهام با سود تقسیمی بالا را در سبد یا پرتفوی خود میگذارند و امید دارند که شاهد بهترین عملکردها باشند. به چندین دلیل، همیشه این ایده خوبی نیست. از یادداشتهای قبل یادتان هست که یک سود تقسیمی یا نقدی درصدی از سود یک کسبوکار است که به سهامداران یا مالکان آن شرکت بهصورت نقد، که در «نسبت پرداخت» تجلی پیدا میکند، پرداخت میشود. اگر شرکتی به سهامداران درصد بالایی از سود خود را بپردازد واضح است دیگر نمیتواند برای سرمایهگذاری مجدد در راستای رشد شرکت پول قابلتوجهی داشته باشد و این نشانهای بر آن است که ترجیح مدیریت با توجه به جنبههای نسبت آن سرمایهگذاری مجدد، آن است که آن را اجرا نکند. بنابراین «نسبت سود تقسیمی پرداختی» که مبین درصدی از سود شرکت است که به سهامداران پرداخت شده، یک متر و معیار کلیدی برای نظارت و رصد سرمایهگذاری شما به حساب میآید، چراکه علامتی است که پرداختکننده سود تقسیمی یا نقدی هنوز با توجه به شرایط بازار برای سرمایهگذاری و رشد کسبوکار خود انعطافپذیری دارد.
سود تقسیمی همیشه کسلکننده است
به گزارش ایبنا، یزدانپناه در ادامه تحلیل خود آورده است: وقتی بحث پرداختکنندگان سود تقسیمی یا نقدی بالا به میان میآید در غرب صنعتی یاد تامینکنندگان و شرکتهای عامالمنفعه مثل آب و برق میافتند و یا سایر کسبوکارهایی که رشد کند دارند. چرا چنین است و چرا آنها به یادشان میآید، چراکه اغلب آنها روی سهامی با بالاترین بازدهیها تمرکز کردهاند. اگر شما اهمیتی کمتر به بازده بدهید، آنگاه سهام با سود تقسیمی، برایتان شور و هیجان خیلی بیشتری خواهد داشت. برخی از بهترین خصیصهها و ویژگیهای سهام با سود تقسیمی به اعلام و اعلان سود تقسیمی جدید برمیگردد، یعنی به رشد سود تقسیمی بالا در سالهای اخیر شرکت و یا تعهد بالقوه برای سود تقسیمی بیشتر (حتی اگر بازدهی جاری و فعلی پایین باشد). اعلام چنین اموری میتواند بسیار هیجانانگیز بوده و موجب تحرکات قیمت سهم مزبور شود و در نتیجه بازده کل آن را افزایش دهد. به طور حتم، تلاش برای سود تقسیمی هیاتمدیره و اینکه سود تقسیمی در آینده فزونی میگیرد کار آسانی نیست، ولی باز میتوان به نماگرهایی در این راستا اشاره داشت. از جمله آنها انعطافپذیری مالی است؛ اگر سهمی نسبت سود تقسیمی پرداختی پایینی داشته باشد ولی «جریان نقدی آزاد» در سطح بالایی ایجاد کند، بدیهی است میتواند در حوزه بدهیهای خود مانور خوبی داشته باشد. البته اگر یک شرکت سود تقسیمی را صرف بدهی کند نشان خوبی از خود بروز نداده است. رشد ارگانیک نیز دیگر نماگر است؛ رشد سود شرکت فقط یک نماگر به حساب میآید و لذا باید به «جریان نقدی» و درآمدهای شرکت نیز توجه خاص کرد. اگر یک شرکت به صورت ارگانیک رشد میکند (به عنوان مثال از طریق فروش بیشتر و متداوم و یا شرکتی که فروشگاههای محصولات آن پاخور خوبی دارند) آنگاه آنچه موضوعیت دارد فقط زمان قبل از افزایش سود تقسیمی است. هرچند، اگر شرکتی رشد خود را از سرمایهگذاری در موارد با ریسک بالا کسب کرده آنگاه سود تقسیمی او با اطمینان کمتری همراه است.
سهام با سود تقسیمی همیشه ایمن است
سرمایهگذاری و خرید سهام با سود تقسیمی و نقدی به یک سرمایهگذاری ایمن و قابل اعتماد شهرت یافتهاند. بسیاری از آنها جزو شرکتهای ارزشی بالا به حساب میآیند. شرکتهایی در غرب صنعتی هستند که برای یک مدت طولانی مثلا در ۲۵ سال گذشته هر سال سود تقسیمی خود را افزایش دادهاند و لذا اغلب به آنها به چشم شرکتهای ایمن نگاه میشود. برای مثال به لیست شرکتهای S&P100 توجه کنید که از بزرگترین شرکتهای قدر و پرسابقه ایالات متحده هستند که تعداد زیادی از آنها پرداختکننده سود تقسیمی ایمن و رشدکننده هستند. با این همه، فقط به دلیل اینکه یک شرکت سود تقسیمی میپردازد همیشه نمیتوان روی ایمنی او حساب کرد. مدیریت شرکتها گاهی از سود تقسیمی یا نقدی برای جلب رضایت سهامداران خود که از عدم تحرک سهم شرکت در نگرانی و یأس به سر میبرند استفاده ابزاری میکنند (در واقع، بسیاری از شرکتها دانسته دست به این کار میزنند). بنابراین، برای اجتناب و جلوگیری از افتادن به دام و «تله سود تقسیمی» (Dividend Trap) همیشه حداقل کاری که میتوانند انجام دهند آن است که دریابند مدیریت شرکت چگونه سود تقسیمی را در استراتژی شرکت به کار گرفته است. اینکه سود تقسیمی و نقدی جایزهای بر تسلی دل سرمایهگذاران به دلیل فقدان رشد شرکت به کار رود همیشه ایده بدی است. در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۷ در بحران مالی- اقتصادی غرب صنعتی، بازدهی سود تقسیمی و نقدی بسیاری از سهام به طور تصنعی به دلیل کاهش قیمت سهام بالا رفت. برای مدت بسیار کوتاهی، آن بازدهیهای سود تقسیمی در چشم و دل سرمایهگذاران وسوسهانگیز و اغواگر جلوه میکردند. اما با عمیقتر شدن بحران مزبور و افت و سقوط سودها تمام برنامههای سود تقسیمی نیمهکاره رها شدند. اغلب این امر به تنزل شدید سهام کشانده میشود، همانطور که در ۲۰۰۸ شاهد آن در مورد سهام بسیاری از بانکها در غرب بودیم.
در نهایت، بهترین کار برای سرمایهگذاران آن است که ورای توجه به «بازدهی سود تقسیمی» به عوامل مهم و کلیدی دیگر که بر تصمیمگیریهای سرمایهگذاری آنان تاثیرگذارند نیز توجه داشته باشند. «بازدهی سود تقسیمی»، همراه با بازده کل، میتواند عاملی مهم و با اولویت اغلب در افزایش بازده کل یک سرمایهگذاری مورد توجه قرار گیرد. توجه تنها به پرداختکنندگان سود تقسیمی ایمن نیز میتواند به طور معنیدار و مهمی حوزه وسیع سرمایهگذاریهای بر پایه سود تقسیمی یا نقدی را با محدودیت مواجه سازد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد