12 - 02 - 2024
اثر تورم بر کسب و کارهای خرد و در حال رشد در سال ۱۴۰۳
مجتبی پیرزاد*
تورم یکی از واژههایی است که مطمئنا با نام آن آشنا هستید و تاثیر آن را در زندگی فردی و اجتماعی خود احساس کردهاید. کاهش ارزش پول ملی، مشکلات شدید اقتصادی، کاهش قدرت خرید و افزایش قیمت کالاها پیامد اصلی تورم است. تغییر نرخ تورم میتواند بر تمام بخشهای مالی و اقتصادی تاثیر بگذارد. در یک تعریف کلی میتوان تورم را به معنی افزایش قیمت کالا و خدمات در دورهای معین دانست. این افزایش قیمت معمولا بدون برنامهریزی رخ میدهد، در نتیجه تعادلی بین نقدینگی و میزان تقاضا وجود ندارد و قدرت خرید کاهش مییابد.
محاسبه تورم براساس شاخص قیمت مصرفکننده انجام میشود. این شاخص معیاری برای ارزیابی وزنی سبدی از کالاها است که از سوی بانک مرکزی تعیین میشود. قیمت غذا، خدمات بهداشتی و درمان و حملونقل بخشهای اصلی سبد کالا در محاسبه نرخ تورم هستند. در یک دستهبندی کلی میتوان تورم را به سه دسته اصلی تقسیم کرد. برای بررسی تاثیر تورم بر رشد کسبوکارها، آشنایی با انواع تورم و نحوه ایجاد آن ضروری است.
– تورم خزنده: در این دسته از تورم افزایش قیمتها ملایم و در حدود ۴ تا ۸ درصد است.
– تورم شدید: آهنگ افزایش قیمتها در این حالت کمی افزایش مییابد و بین ۱۵ تا ۲۵ درصد خواهد بود.
– تورم بسیار شدید: شدیدترین حالت تورم اقتصادی بوده و معیار آن افزایش ۵۰ درصدی قیمتها است. در چنین حالتی، در بازه زمانی ۶ ماهه با افزایش دو برابری قیمت کالاها و خدمات روبهرو هستیم.
شرایط اقتصادی ایران در حال حاضر در وضعیتی قرار دارد که امکان پیشبینی را از کسبوکارها گرفته است. تورم برای هر گروه از ما معنای متفاوتی دارد. از دید خریداران و مصرفکنندگان، تورم به معنای قیمتهای بالاتر کالا و خدمات و از دست دادن قدرت خرید است و برای سرمایهگذاران به معنی اجبار در تغییر شیوه سرمایهگذاری و تمرکز بیشتر بر دارایی است.
شرکتهای خرد و متوسط به واسطه مشکلاتی مانند تورم، کسری بودجه، مشکلات اقتصادی و تحریم با رکود و بحران مواجه میشوند و ممکن است تا مرز ورشکستگی نیز پیش روند. پس چطور باید بر فروش در زمان تورم تمرکز کنند؟
در چنین شرایطی شرکتهایی موفق هستند که نسبت به فرصتهای احتمالی حساس باشند و با بررسی دائمی وضعیت بازار و کسبوکار و به کار بردن شیوههایی هوشمندانه، خود را به موقع با رفتار جدید مصرفکنندگان وفق دهند. بازار همیشه متاثر از محیط است و رفتار خرید خود را با تغییر شرایط اقتصادی (از رونق به رکود و بالعکس) تغییر میدهد. بدون شک مشتریان امروزی بسیار تغییرپذیرند و رفتار خریدشان به طور چشمگیری در حال تغییر است، بنابراین تیم فروش در شرکتهای SME باید هوشیارانه این تغییرات را حس کنند و رویکرد فروش خود را متناسب با بازار تغییر دهند. ازجمله تغییرات مهمی که در شرایط رکود اقتصادی یا تورم در رفتار بازار رخ میدهد، ترس و تعویق در خرید است که گریبانگیر بسیاری از مشتریان میشود. در همین حال به دلیل آنکه بازار دچار افول شده و شرکتها به اهداف درآمدی خود دست پیدا نکردهاند، تیم فروش ناخواسته مشتریان را برای انجام خرید تحت فشار قرار میدهد و موجب تشدید ترس از خرید آنها میشود.
شوکهای تورمی بالای ۵۰ درصدی، فشارهای مالیاتی در حوزههای مختلف کسبوکار، مالیات بر درآمد، مالیات بر حقوق کارکنان، مسکن، خودرو که تابآوری در برابر استرسهای تورمی را ندارند و از سوی دیگر بحران مدیریت مالی بر سر کالاهای یارانهای سبد استراتژیک معیشت مردم سایه شوم خود را افکنده است، همچنین در صدر آنها، بحران حاملهای انرژی و سوخت بنزین که تازه از طریق سوختهای گوگردی با مازوتسوزی و فاقد کیفیت لازم است!
در واقع زیست طبیعی شهروندان را مختل و سلامت نسلهای آینده را نیز به طور جد تخریب و تهدید کرده است! (آمارهای رسمی مرگ و میرهای ناشی از آلودگی هوای کلانشهرها و شهرهای بزرگ در محاذات صنایع و همچنین کیفیت سوخت خودروها، خود گواه بر این مدعاست.)
اکنون مردم شاهد آن هستند که مبحث مالیات یک گونه مضاعفی ایجاد کرده است. گرچه مالیات به خودی خود اثرات ضدتورمی خواهد داشت، لیکن در شرایط تداوم تورم دورقمی با اعلام رسمی دولت در حد ۴۰% و در واقعیت با قابلیت انتظار حداقل ۵۰% دوگانه ناهمواری است برای دولت و ملت ایران، یعنی در ازای افزایش درآمدهای مالیاتی دولت با رشد سالانه ۵۰ درصدی و تغییرات و نارسایی در مورد معافیتهای مالیاتی در برخی کالاها و خدمات معاف از مالیات که برای پیشرانی اقتصاد پروژهها تنظیم میشوند، در کنار امکان تابآوری مردم و بنگاههای اقتصادی برای واجد بودن تحقق سیاستهای مالیاتی دولت، نوعی نافرجامی را از هماکنون حکایت میکنند.
در نتیجه اخذ مالیاتهای سنگین نسبت به سالهای قبل، فشارهای مضاعفی است بر دوش ملت که خود خسته از تورم دورقمی در کشیدن بار زندگی بر دو شان هستند و این سالها با سیلی صورتشان را سرخ نگه میدارند.
جدیدترین گزارش مککینزی از آینده کسب وکارها نشان میدهد، ۵۸ درصد از رهبران کسبوکارهایی که مورد بررسی قرار گرفتهاند موافق کسبوکارهای جدید نسبت به گذشته برای سازمانهایشان هستند.
حدود دوسوم سرمایهگذاران مورد بررسی میگویند که افزایش سرمایهگذاری در ایجاد کسبوکارهای جدید در سال آینده برای سازمانها سودمند خواهد بود.
آخرین نتایج نظرسنجی بیانگر این است که ایجاد کسبوکار جدید همچنان اولویت اصلی بسیاری از شرکتهاست. ۲۷ درصد از مدیران عامل مورد بررسی، ایجاد کسبوکار را به عنوان اولویت اصل برای سازمانهای خود رتبهبندی میکنند که نسبت به دو نظرسنجی قبلی افزایش یافته است.
در یک نظرسنجی جهانی اخیر نشان داده شده که مدیران مالی نیز سرمایهگذاری را در اولویت ایجاد کسبوکار قرار دادهاند، به طوری که ۵۵ درصد از مدیران مالی پاسخدهنده انتظار دارند که این مهمترین حرکت استراتژیک شرکتهایشان در سال آینده باشد.
مرکز مطالعات اقتصادی اتاق بازرگانی تهران درباره این پژوهش مینویسد که نکته حائزاهمیت این نظرسنجی این است که علیرغم اینکه شرکتها در درهای از عدم قطعیت اقتصادی کلان حرکت میکنند، بر تمام استراتژیهای کوتاهمدت، میانمدت تا بلندمدت تمرکز دارند، در حالی که تا پیش از این در مواقع نااطمینانی تمرکز بیشتر کسبوکارها روی اقدام و واکنشهای کوتاهمدت بوده است که این موضوع بر اهمیت ایجاد کسبوکار به عنوان یک اولویت تجاری برای رشد آینده تاکید دارد.
مهمترین تغییر و جالبتوجهترین ترند امروز کسبوکارها در جهان، دیجیتال شدن آنها است. تلفیق کسبوکار سنتی با کسبوکارهای آنلاین و اهمیت استفاده از تکنولوژی IT در بیزنسها یکی از پارادایمهایی است که به سرعت در حال پیشرفت بوده و دوران گذار دیجیتال را برای خیلی از کسبوکارها به وجود آورده است.
در شرایط بحران و تورم اگر استراتژی مناسبی نداشته باشیم، شاید انرژی و منابع زیادی تلف کنیم و در مقابل نتیجه مناسبی از تلاشهایمان نگیریم. اگر خیلی ساده بگوییم داشتن استراتژی یعنی داشتن روشی برای استفاده از منابع و امکانات موجود برای پیروزی بر رقیبان و ایجاد یک مزیت رقابتی پایدار، بدون تردید تورم اقتصادی موجب تغییر در ترکیب بازار خواهد شد. فشار اقتصادی روی مصرفکننده و خریداران تاثیرگذار است، لذا فروش موفق در شرایط بد اقتصادی بدون در نظر گرفتن رفتار مصرفکننده و تقاضا و نیاز خریدار، امکانپذیر نیست. در شرایط تورم، مصرفکننده اقدام به خرید کالاهای اساسی و عمدتا خوراکی ضروری میکند. به این ترتیب سهام برخی از شرکتهای تولیدی با افزایش بیشتری روبهرو میشود، این در حالی است که بسیاری از کسبوکارهای دیگر که محصولات ضروری ارائه نمیدهند، فروش چندانی را تجربه نمیکنند. در واقع مصرفکنندگان تنها اقدام به خرید کالای ارزانقیمتتر و ضروری میکنند و فروش لوازم لوکس تا حد زیادی کاهش مییابد.
اگر استراتژی خود را عوض کنید شاید بتوانید با منابع و امکانات کم به موفقیتهای بسیار بزرگتری برسید. یک حرکت استراتژیک برای فروش در زمان تورم آن است که تمرکز را روی خریداران متوسط و کالاهای ارزانقیمت قرار دهید و تولیدات سفارشی خاص را متوقف کنید. مثلا شهر دیگری را در اطراف خود بیابید که متقاضیان بیشتری دارد و رقیبان کمتری در آنجا حضور دارند. یک استراتژی مناسب برای شما ورود سریع به بازاری جدید است که در آن مدعیان زیادی وجود ندارند. با تلاش بیشتر شاید نتوانید فروش خود را ۱۰ برابر کنید، ولی با انتخاب استراتژی مناسب این کار شاید امکانپذیر باشد، بنابراین دیدگاه استراتژیک داشته باشید.
به طور کلی یک مجموعه در هر شرایط اقتصادی، اگر از تغییرات بازار آگاه نباشد و خود را همجهت با این تغییرات و نیازهای مشتری تغییر ندهد، محتمل است که دچار بحران شود.
در شرایط بحران و تورم چه کارهایی را نباید انجام دهید؟
تا اینجای کار از اقداماتی صحبت کردیم که باید در شرایط بیثبات اقتصادی انجام داد، اما مواردی که برای فروش در زمان تورم باید از آنها اجتناب کرد نیز مهم و ضروری هستند.
– با قیمتهای بالاتر نفروشید
برای یک شرکت مهم است که از وضعیت اقتصادی فعلی و اینکه چگونه میتواند بر فروش خود تاثیر بگذارد آگاه باشد.
یکی از مواردی که برای فروش در زمان تورم باید از آن اجتناب کنید این است که محصولات خود را با قیمتی بالاتر از آنچه مردم در حال حاضر پرداخت میکنند، ارائه دهید. اگر شما با نرخ گران بفروشید، مصرفکنندگان کمتر محصول شما را خواهند خرید، زیرا فکر میکنند میتوانند چیزی مشابه را با قیمت مقرونبهصرفه پیدا کنند. این ضربه فقط اثرات کوتاهمدت ندارد، بلکه در بلندمدت هم اعتماد مشتری به شما از دست خواهد رفت.
– کارکنان فروش و بازاریابی را اخراج نکنید
کاهش اندازه تیم فروش و بازاریابی در شرایط تورم و رکود اقتصادی میتواند شرکت شما را ویران کند. به جای از دست دادن نیروهای خوب، راههای خلاقانهای برای بهرهگیری از تجربه و عقاید آنها و در عین حال کاهش هزینهها پیدا کنید.
تحقیقات نشان میدهد شرایط بد اقتصادی فرصتی را برای کسبوکارها ایجاد میکند تا نسبت به رقبای خود رشد سریعتری داشته باشند. به عبارت سادهتر، این زمان بهترین فرصت برای رشد مارکتینگ است.
در شرایط بد اقتصادی حفظ تمرکز کسبوکار و تکیه بر مشتریان وفادار و مشتریان پولدار، کمک بزرگی به شما خواهد کرد. با تمرکز و نگاه خوشبینانه (نه خوشباورانه) به بازار، علاوه بر گرفتن تصمیمات درست برای خروج از بحران، میتوانید نسبت به آینده هم تدابیری بیندیشید. بدین ترتیب، قادر خواهید بود به سرعت پس از پایان دوران بحران، بازار را در دست بگیرید و تمامی این سختیها را جبران کنید. به یاد داشته باشید خونسردی خود را حفظ کرده و از تصمیمات عجولانه -که براساس اخبار و شایعات بد اقتصادی به شما میرسد- اجتناب کنید.
شرکتهای چابک و هوشیار در شرایط تورم و رکود رویکردی را اتخاذ میکنند که نهتنها در این شرایط باعث دوام آنها شود، بلکه آنها را از رقبا جلو بیندازد.
این شرکتها پس از رکود نیز راهی برای پیشرفت و افزایش سود سریع مییابند. این هدف محقق نمیشود مگر با استفاده از یک استراتژی کسبوکار درست و اجرای کمپین مارکتینگ شفاف، خلاقانه و قابل اندازهگیری که روی گسترش هوشمندانه بازار تمرکز کرده است. در یک کلام برای فروش در زمان تورم، به دنبال یک استراتژی کسبوکار متفاوت برای همسویی با رفتار جدید بازار باشید. اهمیت ایجاد کسبوکار به عنوان یک اولویت تجاری برای رشد آینده تاکید دارد.
* مدرس، مشاور و استراتژیست کسبوکار
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد