27 - 08 - 2017
آینده مبهم طلای سیاه
«جهان صنعت»- با وجود اینکه اوپک همچنان تلاش میکند با پایبندی بیشتر به توافق کاهش تولید بتواند سایه تولید بیش از حد انتظار شیل آمریکا را از سر قیمت نفت بردارد، کارشناسان پیشبینی میکنند عامل دیگری وجود دارد که ممکن است قیمتهای نفت را تا سال آینده پایین ببرد.
اوپک به همراه روسیه و ۱۱ تولیدکننده خارج از این سازمان با هدف افزایش قیمتها به بالای ۵۰ دلار در هر بشکه و امیدواری برای صعود بیشتر قیمتها به ۶۰ دلار، سال گذشته موافقت کردند تولید روزانه را مجموعا حدود ۸/۱ میلیون بشکه کاهش دهند. این تولیدکنندگان در ماه میبرای تمدید این توافق تا مارس سال ۲۰۱۸ موافقت کردند. با این همه قیمتها به دلیل تولید رو به رشد آمریکا تا حدود زیادی ثابت مانده و در حدود ۵۰ دلار است.
اوپک ممکن است تلاش کند با اعلام کاهش بیشتر تولید یا حتی تمدید بیشتر تولید، یعنی حتی تا بعد از مارس ۲۰۱۸ بازار را غافلگیر کند اما از آن طرف افزایش مستمر تولید نفت توسط آمریکا و همچنین افزایش تولید کشورهایی که از توافق کاهش تولید نفت معاف شدهاند، یعنی لیبی و نیجریه موجب شده است که تلاش اوپک برای تعادل میان عرضه و تقاضا و در پی آن افزایش قیمت نفت، دستکم تا این لحظه، با شکست روبهرو باشد.
از سویی دیگر تحلیلگران شرکت FGE Energy خبر بدی برای صنعت نفت دارند. بر اساس برآورد این تحلیلگران، نرخ رشد واردات نفت خام به چین در نیمه دوم سال میلادی جاری به ۷۰۰ هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت و برای سال آینده میزان واردات تنها ۱۰۰ هزار بشکه در روز رشد میکند زیرا تولیدکنندگان چینی تولیدشان را در خارج گسترش دادهاند و حتی در این نرخ رشد، ظرفیت ذخایر استراتژیک این کشور ممکن است تا پایان سال آینده پر شود.
به گفته مایکل تران، مدیر استراتژی انرژی جهانی «آربیسی کپیتال مارکتس»، واردات چین که امسال با نرخ دو برابری رشد کرده است، به نوعی تعادل ایجاد کرده است. موضوع نگرانکننده این است که اگر نرخ واردات از یک میلیون بشکه در روز کنونی کاهش پیدا کند، به قیمتها لطمه خواهد زد. احتمال کاهش نرخ رشد کاملا بالاست. واردات این کشور ماه گذشته به ۱۶/۸ میلیون بشکه در روز رسید که پایینترین میزان از زمان آغاز سال میلادی جاری بود.
پایان دوره نفت
در همین حال باید توجه داشته باشیم که این سقوط قیمت در حالی صورت میگیرد که دوره نفت به پایان رسیده است.
در واقع نفت اهمیت خود را به عنوان یک متغیر مهم اقتصادی از دست داده است، هر چند هنوز زغالسنگ تولید و مصرف میشود اما این محصول سالهاست که نقش و تاثیرگذاری جدی خود در اقتصاد جهانی را از دست داده است.
بنابراین بهتر است به جای تلاش برای افزایش قیمت نفت و ادامه جنگ سهمخواهی در بازارهای جهانی، قبول کنیم که سوختهای فسیلی و تمام صنایع وابسته به آن متعلق به عصر گذشته بودند. تاریخ مصرف استفاده از این انرژیها تمام شده، حتی اگر شرکتهای بزرگ نفتی ما را در اخبار نوسانات قیمت غرق کنند و همچنان نفت را مهمترین بازیگر بینالمللی جهان بنامند .
باید همگی به این باور برسیم که زغال سنگ، گاز طبیعی و نفت در حکم یک پل بودهاند که دنیا را از وضعیت عقبمانده قدیم، وارد یک تحول عظیم اقتصادی به نام انقلاب صنعتی بکنند تا زندگی بشر به سوی بهبودی و آسایش حرکت کند. اما سوال مهم این است که تا کی میخواهیم روی این پل باقی بمانیم، مگر ما هنوز در دوره انقلاب صنعتی روزگار میگذرانیم؟
همانگونه که از آن دوران تاریخ عبور کردهایم، باید از خیر استفاده از وابستههای این طلای سیاه هم بگذریم.
هر قدر هم که منظره این پل زیبا باشد، یا این پل و وابستههای آن برخی را تبدیل به میلیاردرهایی کنند که با بخش کوچکی از درآمدشان، هر گوشه از این دنیا را غرق در تحول کنند، یا بزرگترین اتفاقات هم با پول این پل رقم خورده باشد، باز هم ماهیت این پل عوض نمیشود… پل مکانی است که باید از آن گذر کرد، اینجا، جایی برای ماندن نیست .
اما برخی دیگر همه این صحبتها را بیارزش قلمداد میکنند و معتقدند در سراسر این دنیا از جمله مملکت خودمان میدانهای جدید نفتی و گازی کشف شدهاند که تا n سال دیگر هم تامینکننده همه مخارج ما هستند.
کشورهایی که ذخایر عظیم سوختهای فسیلی را دارند و اقتصادشان بر پایه همین مادهها میچرخد، به شدت از همه توان خود بهره میبرند که قیمتها را طوری بالا و پایین ببرند تا در نهایت همه چیز به نفع خودشان تمام شود.
اما بدون هیچ تردیدی باید به این نکته اذعان داشت که تمام این منفعتها موقتی است .
باید بدون تعارف، معترف به این باشیم که اقتصاد این کشورها مریض است، از جمله کشور خودمان …
واقعا تا کی میشود با این حال نزار در بازار رقابتی سهمگین و بیرحم دنیا ایستاد و مقابله به مثل کرد؟ تا کی دلخوش به حرفهایی مثل این بمانیم که «با وجود منابع عظیم و فوقالعاده زغال سنگ، نفت و گاز در ایران، ما قریب به هشتاد سال بیش از همه دنیا سوخت فسیلی خواهیم داشت.»
برای بعد آن هشتاد سال چه برنامهای داریم؟ خیلی از کشورهای دیگر از چندین سال قبل به صورت جدی و همگانی رو به استفاده از انرژیهای نوین در بخشهایی از صنایع اصلی خود آوردهاند، ما چه کار کردهایم؟ عملا هیچ.
خروج نفت از جاده توسعه
با نگاهی به تحلیلهای کارشناسان بینالمللی میتوان به این موضوع واقف شد که نفت و مشتقات آن، جنبههای تاثیرگذار خود را در موضوعات مختلف از دست دادهاند و فیالحال فقط ابزار برای کسب درآمد عدهای هستند .
در راستای تایید این گفتهها، انستیتو پژوهشی کالج سلطنتی انگلستان و موسسه کربن ترکر طی تحقیقات وسیعی که در این زمینه داشتهاند، آماری را منتشر کردهاند که بیانگر این مطلب است که دوران نفت و زغال سنگ و حکمرانی آنها در زندگی مردم جهان، بسیار زودتر از آنچه پیشبینیهای قبلی گفتهاند فراخواهد رسید. این تحقیقات زمانی بین سالهای ۲۰۲۰ تا ۲۰۳۵ را برای جایگزین شدن کامل این سوختهای فسیلی با انرژیهای الکتریکی تجدیدپذیر برآورد کرده است.
اما دوره افول تاج و تخت نفت از کجا آغاز شد؟ در حقیقت، آنچه باعنوان مبارزه برای سهم بازار و رقابت تولید در سالهای منتهی به ۲۰۱۴ اتفاق افتاد، آغازگر دوران انقراض نفت و گاز در عرصه انرژی بود. از سال ۲۰۱۴ به بعد، روزانه دو میلیون بشکه نفت اضافی در بازارهای جهانی ارائه میشد که خریداری نداشت و کشورهای مصرفکننده را حتی به تکاپو برای تصاحب آن وانمیداشت. در این مدت و همپای تلاشهای کشورهایی مانند ایران در اوپک، تکنولوژی جهان نیز برای از میان برداشتن این دو میلیون بشکه جلو رفته است.
موضوع دیگری که به شدت تاثیرگذار است، جایگزینی خودروهای الکتریکی در ابعادی کاملا درخور توجه، به جای خودروهای دیزلی و بنزینی که از جدیترین مشتریان این نوع سوختها هستند، بود.
صورت مساله این است که حداکثر تا سال ۲۰۲۵، دو میلیون بشکه در جهان با خودروهای الکتریکی شارژی یا خورشیدی جایگزین میشوند و دیگر نیازی به بهرهگیری از بنزین و گازوییل در جادهها نخواهد بود.
در همین رابطه، شرکتهای بزرگ نفتی و خصوصی جهان که برای هر سنت از داراییشان برنامهای دارند- مانند شل و اکسون- در پیشبینیهای خود این موضوع را درنظر گرفته و برآورد کردهاند که تا ۲۰ سال آینده پنج میلیون خودروی الکتریکی در جادههای جهان خواهد بود اما این نیز برآوردی اشتباه است. آنچه این شرکتها درنظر نگرفتهاند، سرعت پیشرفت تصاعدی تکنولوژی در حوزه خودروهای الکتریکی است .اکثر شرکتهای نفتی بزرگ به این صرافت افتادهاند که باید برای بعد از دوران پادشاهی نفت چه کرد.
رویال داچشل ۱۰ سال دیگر را بهعنوان زمان رسیدن به نقطه اوج درخواست نفت در جهان و آغاز سقوط تقاضا مطرح کرده در حالی که موسسه مالی وودمکنزی در برآوردش از آینده مدعی شده است تا پنج سال دیگر خودروهای الکتریکی ۱۰ درصد از تقاضای بنزین در بازار را حذف میکنند. این درصد همان عدد طلایی است که زغالسنگ را به پایان عمر خود رساند. پس کمپانیهای نفتی باید به سمت سرمایهگذاریهای نوین قدم بردارند که یکی از این موارد، سرمایهگذاری در حوزه حمل و نقل به کمک الکتریسیته است .
تمام برآوردها نشان میدهد که در سال ۲۰۴۰ (۲۳ سال دیگر) حدود ۱۶ میلیون بشکه از درخواست روزانه نفت کاسته خواهد شد و این کاهش در سال ۲۰۵۰ میلادی به ۲۵ میلیون بشکه در روز میرسد؛ رقمی که کشورهای نفتخیز را ناگزیر به تلاش برای درآمد جایگزین خواهد کرد. بخش بزرگی از این تغییرات نیز به همت خودروهای الکتریکی اتفاق خواهد افتاد که تا امروز هم برآوردهای پیشرفت و همهگیری را پشت سر گذاشتهاند. هیچکس فکرش را هم نمیکرد که تا سال ۲۰۲۰ تعداد خودروهای الکتریکی و هیبریدی با تعداد خودروهای بنزینسوز دنیا برابری کند.
این گزارش نشان میدهد براساس آمار موجود تا سال ۲۰۳۵، یکسوم از تمام حمل و نقل جهان با انرژی الکتریکی انجام میشود و تا سال ۲۰۴۰ میلادی حداقل ۲۳ درصد از کل مصرف انرژی جهان از برق خورشیدی تامین خواهد شد که با این ارقام زغالسنگ در آنزمان بخشی از تاریخ است و گاز طبیعی هم سهمی یک درصدی از بازار انرژی برایش باقی میماند.
در این بین شرکت چندملیتی BP بر این باور است این ایده که نفت از محل پیشرفت انرژیهای تجدیدپذیر در تهدید است، اغراقآمیز به نظر میرسد.
اسپنسر دیل، اقتصاددان ارشد BP میگوید: «رشد تقاضای نفت طی دو دهه آینده تنها از سمت پیشرفت و توسعه خودروهای برقی تهدید میشود.» BP همچنین در آخرین گزارش سالانه خود با عنوان چشمانداز بلندمدت بازار انرژی اعلام کرده است که تقاضا برای نفت تا سال ۲۰۴۰ افزایش مییابد. کارشناسان BP برخلاف کارشناسان وودمکنزی بر این باورند که با وجود اینکه رشد تقاضای نفت به دلیل گسترش خودروهای برقی تهدید میشود اما افزایش تقاضا از سوی پتروشیمیهای خوراک مایع موجب میشود تا سال ۲۰۴۰ شاهد رشد تقاضای نفت باشیم. بر اساس این گزارش، رشد تقاضا برای نفت از حدود یک میلیون بشکه در روز تا سال ۲۰۳۵ به ۴۰۰ هزار بشکه در روز خواهد رسید یعنی زمانی که تقاضا برای نفت حدود ۱۱۰ میلیون بشکه در روز خواهد بود. با این حال BP بر این باور است که اوج تقاضا برای نفت تا قبل از سال ۲۰۴۰ پیش نخواهد آمد.
برای اثبات درستی این تحقیق، نباید به چشماندازهای منتشرشده BP و اکسون مراجعه کرد بلکه باید مراقب رفتارهای اقتصادی آنها بود .
شرکت شل در گذشته خبر فروش ۴/۷ میلیارد دلار از داراییهای تولید نفت در دریای شمال را منتشر کرد و اکسون هم در گزارش مالی خود، کمترین میزان درآمد از سال ۱۹۹۹ تا امروز را در یک دوره سهماهه ثبت کرده است. برای کشورهای نفتخیزی که بنیانهای صنعتی درستی ندارند، زمانی برای جبران نمانده اما بازیگرانی چون ایران که ۴۰ سال قبل در آستانه رشد صنایع غیروابسته به نفت بودند، شاید هنوز فرصتی برای جبران داشته باشند.
اخلال در تامین بودجه کشور
در همین راستا دبیر کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با توجه به پایینتر آمدن قیمت نفت از آنچه در بودجه در نظر گرفته شده است، گفت: طبیعتا اگر این کاهش ادامه پیدا کند، این کسری ایجاد میشود و همین حالا هم احتمالا اثرگذاری بر بودجه داشته است. البته معمولا دولت تلورانس تغییر قیمت نفت را در بودجهنویسی خود لحاظ میکند و بنا بر صحبتهایی که با رییس سازمان برنامه و بودجه داشتهایم، این مساله دیده شده است.
علی کاظمیباباحیدری افزود: امیدواریم بنا بر راهکارهایی که در نظر گرفته شده و مسیری که در پیش گرفتهاند، شاهد کسری بودجه نباشیم. در این بین بحثها و صحبتهایی مطرح شده و قرار است کمی صبر کنیم تا کارها پیش رود اما اگر در این بازه زمانی این کسری بودجه قطعی شود، حتما به دنبال راهکارهای جدید خواهیم رفت.
دبیر کمیسیون برنامه و بودجه مجلس با اشاره به اینکه تلاش در بودجهنویسی کاهش وابستگی ما به نفت است، تصریح کرد: این موضوع همیشه مطرح است و در بودجه امسال کمی بیشتر از گذشته بر این موضوع تاکید شده است اما فاصله ما با آن هدفی که آرزوی همه ایرانیان است و حداقل وابستگی است، بسیار زیاد است.وی در گفتوگو با انرژیامروز گفت: همه امیدواریم وابستگی به درآمدهای نفتی کم شود و این درآمدها به سمت سرمایهگذاری، فعالیت عمرانی و اقتصادی برود اما رسیدن به این شرایط سخت است و زیرساختها مهیا نیست. البته این بحث را با دوستان در دولت هم داشتهایم. بر همین اساس هم سهم نفت را کمی کمتر دیدهاند اما در بحث سرمایهگذاریهای دیگر از جمله سرمایهگذاریهای IT است.
کاظمی با اشاره به وضعیت کنونی اقتصاد کشور گفت: طی این مدت در مجلس نطقهایی در این راستا انجام شده است اما همه میدانیم کاهش وابستگیها کار دشواری است.
انرژیهای نو نیازمند جذب سرمایه است
دبیر کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در ادامه پیشنهاداتی برای کاهش این وابستگیها مطرح کرد و گفت: برای کاهش وابستگی نیاز به آن داریم که به سمت سرمایهگذاری در بخش تکنولوژی روز جهان برویم. این موضوع هم موجب اشتغالزایی و هم جذب سرمایه میشود. مساله بعد این است که با همه مشکلاتی که وجود دارد، باید شرایط را برای جذب سرمایه مهیا کنیم.
نماینده مردم اردل و فارسان تاکید کرد: این شرایط دو مرحله دارد که اولی تسهیل در جذب سرمایه داخلی و دیگری بر جذب سرمایه خارجی اشراف دارد.وی درباره جذب سرمایه داخلی گفت: مساله مهم در این زمینه کاهش بوروکراسی اداری در برابر سرمایهگذاران داخلی است. سیستم بانکی ما باید تسهیل شود و البته به مناطق هم باید توجه کرد مثلا در برخی مناطق باید به دنبال کاهش مالیات باشیم و در نهایت سرمایهگذاریها را باید تعریف کنیم.
کاظمی با اشاره به اینکه انرژیهای نو نیازمند جذب سرمایه است، تصریح کرد: بنابراین خوب است دولت درباره نحوه سرمایهگذاری در این حوزه راهکار نشان دهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد