11 - 12 - 2022
آنچه یک مرد باید بداند
قسمت پنجم
عواملی که در بروز زودرس انزال موثرند شامل سن بیمار، شرایط مکانی- زمانی و همچنین تجارب ابتدایی فرد هستند. در مطالعات فراوان نقش خودتحریکیهای افراطی در دوره نوجوانی بهخوبی روشن شده است. در صورتی که خودتحریکی به صورت افراطی و خارج از شکل فیزیولوژیک آن انجام پذیرد، میتواند آثار مخربی از جمله بیماری «انزال زودرس» را سبب شود.
تماسهای غیراخلاقی قبل از ازدواج با توجه به جو پراضطراب و مملو از دغدغه و احساس گناهی که ایجاد میکنند از عوامل غیرقابل انکار در بروز انزالهای زودرس در آینده بیمار تلقی میشوند.
گاهی مواجهه فرد با واقعیت مقاربت و احساس غیرقابل انتظاری که این واقعه در فرد ایجاد میکند، سبب ماجراست. یعنی بسیاری از مبتلایان به دلیل مواجهه با حالتی که بسیار لذتبخشتر از رویاهای خودتحریکی بیمار است، دچار انزال زودرس میشوند.
ماسترز و جانسن «وقفه مقاربت» (Coitus intruptus) که برای جلوگیری از حاملگی در زندگی زناشویی مورد استفاده قرار میگیرد را ازعوامل دیگر بروز «انزال زودرس» به حساب میآورند.
از نقطهنظر تشخیصی باید خاطرنشان ساخت که متاسفانه به دلیل عدم آگاهی کافی افراد اجتماع، بسیاری وقوع زودرس انزال را اساسا غیرطبیعی و مرضی نشناخته و از این رو مراجعه به پزشک را موجه نمیانگارند. نتیجه این بیتفاوتی تقویت هرچه بیشتر چرخه معیوبی است که در نهایت عدم رضایت زوجین را به همراه خواهد داشت. جالب توجه است اگر گفته شود که زن و شوهرهایی وجود دارند که با وجود تحمل شرایط ناخوشایند و غیرمطلوب ناشی از این بیماری، سالیان دراز (حتی ۲۰ سال) از مراجعه به پزشک و درخواست کمک سر باز زده و مشکل زندگی مشترک خود را صدچندان ساختهاند.
یکی از دمدستترین شیوههایی که اکثرا توسط بیماران مبتلا مورد استفاده قرار میگیرد، «کاهش میزان تحریکات» یا «معطوف کردن افکار به مسایل حاشیهای و حساسیتزدا»ست. فیالمثل بعضی از بیماران برای گریز از مشکلی که دارند، شمارش معکوس کرده یا افکار خود را به دغدغههای اجتماعی و روزمرگی معطوف میکنند. گاهی نیز بیمار با گزیدن لب خود یا ایجاد تحریکات دردناک (مثلا کندن موهای بدن) به این مشکل فائق میآید. این روشها با وجود طبیعت ساده و ابتدایی خود در بسیاری از موارد موفق بوده و تداوم زندگی مشترک را تضمین میکنند.
انزال زودرس به دو طریق یعنی هم با بروز ترس و پدیدهای که به اضطراب ناشی از «عدم توانایی انجام کار» (Performance anxiety) معروف است یا در اثر «فرافکنی» (Projection) بیمار سبب بروز «ناتوانی ثانویه جنسی» میشود. یعنی استمرار این بیماری، فرد مبتلا را شدیدا مضطرب و مغموم کرده و کارایی فیزیولوژیک او را زایل میسازد. پایان کار پیدایش چرخه معیوب و تقویت نقش بازدارنده زمینهای و ابتدایی است. آینده پیشروی چنین انسانی چندان دلچسب و مطلوب نبوده و در پایان به استیصال خواهد انجامید.
عدهای از مبتلایان با تصور غلط و نابجای اینکه در صورت دوری از همسر خود و در تحمیل شرایط بازدارنده ممکن است به مشکلی که دارند، فائق آیند، از زندگی مشترک فاصله گرفته و به این ترتیب بنیان خانواده سست و متزلزل میشود. در اینجا میتوان به راحتی تعمیم یک مشکل پاتوفیزیولوژیک را به معضلی اجتماعی مشاهده کرد.
گاهی انزال زودرس به قدری شدت میگیرد که با اولین تحریکات حادث میشود. یعنی فیالمثل بدون اینکه اساسا تماسی وجود داشته باشد، بیمار تحریک شده و به انزال میرسد. در چنین شرایطی احساس آلوده و غیرپاکیزهای که بیمار همراه با خود یدک میکشد، بار و فشار روحی فراوانی را به او تحمیل خواهد کرد. کم نیستند بیمارانی که به این دلیل از انجام فرائض دینی خود بازمانده و دچار احساس گناه شدیدی شدهاند.التهاب و تزلزلی که اینگونه افراد دچار آن میشوند، به قدری تاثیرگذار و آزاربخش است که بیمار را به سوی ناتوانی کامل سوق خواهد داد.همچنان که قبلا نیز اشاره شد، باید توجه داشت که اصولا تعدادی از مردان وقوع زودرس انزال را اساسا غیرطبیعی نمیدانند. این احساس «کفایت» در عین «بیکفایتی» غیرقابل انکار فیزیولوژیک آن، با بیهویت دانستن همسر و موضع سلطهجویانهای که وجود دارد توجیهپذیر است.برخلاف اشکال دیگر ناسازگاریها و ناتوانی ناشی از مشکلات روانی در «انزال زودرس» حضور غالب والدین، تجارب تلخ ابتدایی و مختصات اعتقادی چندان تاثیرگذار واقع نمیشوند. یعنی یک فرد میتواند بدون وجود سابقه خاصی در گذشته خود تنها در اثر شرایطی که در زمان محدود و معینی بر وی تحمیل شده است، دچار انزال زودرس شود. قبلا به نقش زمینهساز روش جلوگیری «وقفه مقاربت» (Coitus intruptus) اشاره شد.
با افزایش آگاهی زوجین و ارایه تعاریفی که اختلالاتی از جمله انزال زودرس را تعریف کنند، میتوان بسیاری از موارد ناتوانی را قبل از وقوع یا وخامت بیشتر در ابتداییترین مراحل تکوینی آنها درمان کرده و از پیدایش معضلاتی که گاه حلناپذیرند ممانعت به عمل آورد.
درمان
شاید موفقیت درمانی در هیچیک از انواع ناتوانی با آنچه از درمان انزال زودرس تحصیل شده است، قابل مقایسه نباشد. نتایج حاصل از درمان انزال زودرس به قدری امیدوارکننده است که میتوان بیماران مبتلا را قبل از هر اقدامی در مورد احتمال بازیابی قوای طبیعی جنسی اطمینان بخشید.در صورتی که انزال زودرس به ازمان کشیده نشده باشد، یعنی سببساز معضلات و سوءتفاهمات متعدد در زنگی زناشویی نشده باشد، میزان موفقیت درمانی بسیار بالا و قابل اتکاست.
قبل از اینکه در مورد روشهای درمانی موجود در مورد انزال زودرس صحبت به میان آید باید به مراحل مختلف ارگاسم اشاره شود.
اصولا ارگاسم در مرد از دو مرحله تشکیل میشود؛ مرحله نخست نتیجه ورود مایع منی به درون مجرای پروستاتی است. این مرحله را اصطلاحا «دخول» (Emission) مینامند و در اثر انقباضات «حتمی» پروستات یا «محتمل» کیسههای منی حاصل میآید. این مرحله در مرد به صورت بروز احساس عدم توان در ممانعت از انزال ظاهر میشود. یعنی با دخول مایع منی، وقوع انزال حتمی است. مدت این مرحله دو تا چهار ثانیه بوده که معمولا تحت تاثیر عامل خاصی نیست.
در مرحله دوم مایعی که به داخل مجرای پروستاتی وارد میشود، در اثر انقباضات منظم عضلات ایسکیوکاورنو از طریق مجرا به بیرون رانده میشود.در حال حاضر موثرترین روش درمان انزال زودرس طریقه «وقفه تحریک» است. این روش را تحت عنوان «Statr- Stop» میشناسند که توسط ماسترز و جانسن ارایه شده است. یعنی بیمار یاد میگیرد که اولا از مقدمات بیمورد ابتدایی بپرهیزد؛ به علاوه در لحظاتی که خود را در مواجهه عنقریب با انزال مییابد (مرحله نخست ارگاسم)، باید فعالیت جنسی را متوقف کرده و به کارهای حاشیهای بپردازد. ادامه مقاربت در شرایط آرام ناشی از این وقفه به بیمار این امکان را میدهد که آستانه تحریک خود را تدریجا بالا ببرد. در بعضی از مراجع روش «Statr- Stop» را به صورت همکاری دوجانبه زوجین تشریح میکنند که به «طریقه فشاری» (Squeeze Technique) معروف است. در این طریقه نقش همسر بیمار بسیار کلیدی و مهم است، اعمال تحریکات دردناک همسر در نقاط حساس مرد در لحظات قبل از ارگاسم سبب بروز پسنوردهای شرطی منفی روی مراکز دماغی میشود و در نتیجه ارگاسم مرد را به تاخیر میاندازد. لازم به تذکر است که تحریکات یادشده، باید از شدت کافی برخوردار بوده، حداقل سه تا چهار ثانیه طول بکشد. طول مدت درمان در هر جلسه بین ۱۵ تا ۲۰ دقیقه توصیه میشود. تعداد دفعات فشار نیز نباید از چهار تا پنج بار در هر جلسه تجاوز کند.با تکرار جلسات درمانی میتوان پسنوردهای منفی مراکز دماغی را تقویت کرده و به این ترتیب آستانه انزالی مرد را بالا برد. در صورتی که «روش فشاری» درست و اصولی و آنچنان که تفسیر شده است، انجام شود در عرض تنها دو تا سه جلسه کنترل ارادی انزال را سبب میشود.بعد از دو تا سه جلسه به بیمار اجازه مقاربت با حرکات آرام لگن داده میشود. بهتر است شروع این مقاربتها با قرارگیری همسر بیمار در بالا همراه باشد. در پایان از وضعیت «غریضی» میتوان استفاده کرد. انجام «روش فشاری» در حین این مرحله از درمان نیز همچنان لازم بوده و باید انجام شود.
همانطور که در مورد درمان بیماری فقدان انزال نیز ذکر شد، اصولا درمان بیماران ناتوان تنها با درگیر کردن و ایجاد حس همدردی، تفاهم و شکیبایی در همسر بیمار امکانپذیر است. رفتار تسهیلی، فهیم و شکیبای همسر فرد مبتلا شرایط را جهت تاثیر بهجای اقدامات درمانی مهیا کرده و به علاوه حس همکاری متقابل را در زوجین بالا میبرد.
دوره کامل درمان انزال زودرس بین ۶ تا ۱۲ ماه است که به ترتیبی که ذکر شد، باید تکمیل شود. در صورتی که به هر دلیلی این دوره تکمیل نشود، احتمال رجعت بیماری وجود دارد. اگر به دلایلی زوجین باید در جریان درمان از یکدیگر دور شوند، لازم است در برخوردهای اولیه بعدی «طریقه فشاری» را از سر گیرند.
صرفنظر از روش جاافتاده و شناخته شده «Statr- Stop» ماسترز و جانسن برای درمان انزال زودرس روشهای قدیمیتری نیز وجود دارند. در این میان باید به القای خواب مصنوعی، کاربرد مواد بیحسکننده و داروهای آرامبخش اشاره شود. روشهای فوق از طرق مختلف سبب کاهش حساسیت بیمار شده و در نتیجه و بهخصوص در موارد خفیف بیماری افاقه میکنند.
نتایج درمانی ماسترز و جانسن حائز اهمیت بوده و نشان از کارآیی زیاد روش این دو دانشمند دارد. در بین ۱۸۶ بیمار مورد درمان توسط این دو، تنها چهار مورد قادر به کسب تسلط ارادی روی جریان انزال خود نبودهاند. طبق تعریف ماسترز و جانسن «تسلط ارادی» عبارت است از «مدتزمانی که شوهر با به تاخیر انداختن انزال خود در ۵۰ درصد از موارد میتواند شرایط به ارگاسم رسیدن همسر خود را مهیا سازد.» میزان عدم موفقیت روش درمانی ماسترز و جانسن تنها ۲/۲ درصد است. یعنی این دو در ۸/۹۷ درصد از درمانهای خود موفق بودهاند. ماسترز و جانسن در مواردی انزالهای ۸/۱ دقیقهای را تا میزان ۲/۳۷ دقیقه طولانی کردهاند.چهار بیماری که موفق به کسب تسلط خویش نشدند از همکاری لازم برخوردار نبوده و در اجرای اصولی و درست آنچه روش «Statr- Stop» نام گرفته است، ایراد داشتهاند. با توجه به اینکه در دو مورد از چهار مورد عدم همکاری و فقدان تفاهم همسر بیمار سبب شکست درمان بوده است، میتوان به نقش پراهمیت مشارکت دوجانبه زوجین تاکید مجدد داشت. برای دو مورد دیگر نارسایی درمان ماسترز و جانسن دلیل روشنی را نمیتوان یافت. این دو زوج با وجود رعایت کامل موازین پذیرفته شده، موفق به حل مشکل خود نشدند.همچنان که در مورد درمان بیماری «فقدان انزال» نیز گفته شد، در صورتی که بیمار دچار ناتوانی ثانویه ناشی از به ازمان کشیده شدن «انزال زودرس» شده باشد، به مدد رواندرمانی باید نخست به حل این مشکل پرداخته تا در مرحله بعد علت زمینهای و اساسی بیمار را درمان کرد.در رواندرمانی اولین اقدام برای ارزیابی ناتوانی انجام مصاحبههای هدفدار است. در مرحله اول این مصاحبهها سبب نزدیکی و قرابت درمانگر با بیمار میشود اگر درمانگر در ایجاد فضای مطلوب و بیدغدغه موفق شود، بیمار خود را آزاد یافته و بیپروا صحبت میکند. حذف عامل مهاری اضطراب از نتایج ابتدایی و بسیار مقبول این نوع مصاحبههاست. بهتر است که از بیمار و همسرش هم به صورت مشترک و هم به طور مجزا مصاحبه به عمل آورد.
اطلاعاتی را که باید در بطن مصاحبه به آن بها داد، شامل نحوه بروز ناتوانی (ناگهانی یا تدریجا) و نوع برخورد همسر است. به سوالات ویژهای نیز باید پاسخ داده شود که شامل دفعات تحریکات و وجود میل جنسی، تعداد مقاربتها و کیفیت نعوظ در هر یک از آنهاست. سوالاتی مثل واکنش ابتدایی شما در قبال ناتوانی چه بود؟ یا زمانی که به همسر خود نزدیک میشوید چه چیزی را میطلبید؟ از اهمیت زیادی برخوردار بوده و بسیار روشنگرند.
پرسشنامههای زیادی وجود دارند که هریک به کار مخصوصی میآیند. بسیاری تجارب قبلی را مورد ارزیابی قرار داده و تعدادی نیز واکنش بیمار و همسرش را نمایان میسازند. شدت و ضعف میل جنسی و تمایلات متفاوت به افراد مختلف را در آزمونهای فراگیرتر میتوان شناخت. به هر حال استفاده بجا و اصولی از هریک از این پرسشنامهها در حل مشکل بیمار بسیار مهم است.
در میان آزمونهایی که برای بررسی شخصیت وجود دارند «فهرست چند مرحلهای ارزیابی شخصیت مینهسوتا» ((Minnesota Mu1tiphasic inventory و «آزمون ادیت» (stress audit) مهمتر هستند. آزمون اول با وجودی که در تشخیص ناتوانی تنی یا روانی چندان موفق و قابل اتکا نیست ولی اطلاعات ذیقیمتی را در زمینه کنکاشهای شخصیتی به دست میدهد. آزمون ادیت بهخصوص در کشف و ارزیابی فشارهای روانی بسیار مفید است.
همچنان که در مورد بیماری «فقدان انزال» نیز ذکر شد، در دوران درمانی بیماران مبتلا به «انزال زودرس» باید در زوجین حس مسوولیت دوجانبه ایجاد کرده و مفهوم انسانی و درستی از رضایت را ارایه داد به علاوه اصلاح عقاید غلط، نابجا و غیرمعقول از واجباتی است که سبب پاکسازی ذهن کجانگار بسیاری از بیماران میشود در مراکز معتبر دنیا دانستنیها و نشریاتی وجود دارند که سطح دانش بیماران را بالا برده و تعریف درستی از آنها را ارایه میدهند.
اگر عوامل مضطربساز و دغدغهآفرینی وجود دارند باید آنها را زایل کرده و شرایط را برای آرامش روحی- روانی بیمار مهیا ساخت. فراهم کردن فضای درمانی امن، قابل اطمینان و متفاهم از اصول واجب و الزامی است. در صورتی که بیمار در چهره درمانگر خود همدردی، ملاطفت، توجه و انگیزه را به وضوح نبیند میل و رغبتی به درمان نشان نخواهد داد. وجود این میل، رغبت و انگیزه برای استمرار و تداوم درمان امری واجب است.شخصا در سالهای اخیر از روشی مشتمل بر سه مرحله برای درمان بیماران مبتلا به انزال زودرس بهره میبرم که کاملا منبعث از تجارب بالینی خود من است. در این روش سه مرحلهای نخست بیمار را بعد از ایجاد انگیزشهای لازم به کمک دارودرمانی به طور نسبی تحت درمان قرار داده، در ادامه به تقویت دو عضله کوچک pc در عمق لگن میپردازم. در اثر تقویت این عضله، بیمار به زودی سه رویداد ملموس را تجربه میکند: ۱- افزایش میزان سفتی ۲- طولانیتر شدن زمان سفتی ۳- ارادیتر شدن جریان انزال.
ادامه مطلب را در شماره بعد بخوانید
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد