7 - 11 - 2024
آمدن ترامپ تغییرات ندارد
نادر کریمیجونی – سرعت پیروزی دونالد ترامپ حتی برای آمریکاییها نیز شگفتآور بود. بسیاری از تحلیلگران و ناظران آمریکایی که در هفتههای گذشته انتخابات آمریکا را از نزدیک دنبال میکردند گمان نمیکردند که در همان ساعتهای اولیه شمارش آرا و بهطور کاملا آشکار و فاحش نامزد جمهوریخواهان حائز اکثریت آرای عمومی و الکترال در انتخابات شود و همان روز پس از رایگیری به عنوان نامزد پیروز و راه یافته به کاخ سفید معرفی شود اما چنین اتفاقی افتاد و بسیاری از ناظران را شگفتزده کرد.گمان میرود بسیاری از کشورها با آمدن ترامپ به کاخ سفید دچار نگرانی شده باشند. اروپاییها پیامهای تبریک خود به ترامپ را دقیقا از محل شروع همین نگرانی آغاز و در پیامهای تبریک خود خطاب به دونالد ترامپ ابراز امیدواری کردهاند که همکاریهای اقتصادی میان دو سوی دریایی آتلانتیک با آمدن ترامپ گسترش یابد و در جهت منافع شهروندان اروپایی و آمریکایی باشد.
این پیام حاوی هشدار ضمنی به رییسجمهور جدید آمریکا درباره وضع تعرفه تا 20درصد روی کالاهای اروپایی است. پیش از به قدرت رسیدن، ترامپ تهدید کرده بود که روی کالاهای اروپایی تا 20درصد و بر کالاهای چینی تا 40درصد تعرفه وضع خواهد کرد تا بازار ایالاتمتحده به نفع کالاهای آمریکا جذاب شود البته اروپاییها خود را مخاطب اصلی سختگیریهای ترامپ و راهبردنویسانش نمیدانند.
آنان فکر میکنند که در مقابل وضع تعرفه میتوانند بر کالاهای وارداتی از مبدا ایالاتمتحده نیز تعرفه اعمال و بدینترتیب ورود آنها را به خاک اروپا محدودتر کنند.
روشن است که آشکارترین دشمن اقتصادی ترامپ، چین است که نه فقط بازار بسیاری از کالاها را در آمریکای شمالی و کانادا از آن خود کرده بلکه بازار بسیاری از مشاغل آمریکایی را نیز تصاحب کرده است. از این بابت و برای بهبود اوضاع کسبوکار، ترامپ ناچار به مقابله با چین است. به همین دلیل است که با اعلام زودهنگام پیروزی ترامپ ارزش سهام در بسیاری از بازارهای مالی و بورس شرق آسیا حدود یک تا دو درصد ریزش کرد.
این سختگیریها البته ممکن است برای برخی کشورها نظیر ایران سودمند باشد. در وهله اول باید اذعان کرد که به نظر نمیرسد ترامپ بتواند تحریمهای بیشتر از چیزی که الان هست، علیه تهران وضع کند. در عین حال اظهارات اخیر وی مبنی بر اینکه او فقط ایران مجهز به سلاح هستهای نمیخواهد، اظهاراتی غیرواقعی و فریبکارانه توصیف شده است چراکه اگر قرار باشد آمریکای ترامپ همکاری نزدیکتر و راهبردیتر با تلآویو داشته باشد، ایران باید از چیزهای بیشتری به جز سلاح هستهای چشمپوشی کند. در واقع و همانطور که ترامپ پیش از این بارها مورد تاکید قرار داده، با تصدی او به عنوان رییسجمهور ایالاتمتحده باید همه اهرمهای موجود علیه اسرائیل ناکارآمد شوند. بهنحوی که امنیت تلآویو حتی شانس به خطر افتادن هم نداشته باشد. در این صورت ترامپ باید تمهیدی بیندیشد که تمامی خطرهای بالقوه و بالفعل علیه اسرائیل را برطرف سازد.
همانگونه که ترامپ در جریان مبارزات انتخاباتیاش بارها بیان کرد، او در دوره پیشین ریاستجمهوریاش برای متوقف ساختن درآمدهای اقتصادی ایران تلاش کرده است. او در اینباره ادعا میکند که با بهحداقل رساندن درآمدهای ایران، امکان راهبردی و اعطای کمک مالی از جانب تهران به گروههای مقاومت را نابود کرده است. فارغ از اینکه ادعای ترامپ تا چه حد درست باشد، او تهدید کرده که در دور بعدی ریاستجمهوریاش نیز همین الگو را دنبال و اجرا خواهد کرد. به این ترتیب احتمالا نخستین تمهید در اینباره وضع تحریمهای تشدیدکننده و تلاش برای اجرای آن علیه کشورمان خواهد بود.
اما وقتی ایالاتمتحده همزمان اروپا و چین را هم در فهرست سختگیریهای اقتصادی قرار میدهد امکان گسترش همکاریهای پنهان اروپا و چین با ایران افزایش پیدا میکند و زمینههایی پدید میآید که روابط اقتصادی ایران و قاره سبز به طور پنهان و به دور از دید ایالاتمتحده گسترش یابد و تعمیق شود. پیش از این همکاریهای اروپاییها با روسیه بر سر خرید گاز از این کشور به صورت پنهانی و با واسطه اجرا شده و حتی آلمان و فرانسه نیز با وجود تحریمهای سختگیرانه اتحادیه اروپا علیه مسکو، گاز روسیه را خریداری کردهاند. اکنون همین الگو میتواند در مورد ایران هم به اجرا دربیاید و نفت یا کالاهای ایرانی عازم اروپا و نیازهای ایران از اروپا خریداری شوند. علاوه بر این سیاستهای سختگیرانه واشنگتن علیه چین، پکن را به نزدیکی هرچه بیشتر به ایران و کشورهای دیگر سوق میدهد بنابراین با آمدن ترامپ اگرچه منازعه میان تهران- واشنگتن تعمیق و تشدید میشود اما در همان حال منفذهایی برای تنفس ایران باز میشود که بسیاری از تمهیدات ترامپ و همکارانش را خنثی یا دستکم تضعیف میکند.
این پرسش مهم نیز مطرح است که آیا ترامپ برای پایان دادن به منازعه خاورمیانه به نفع اسرائیل چوب جادویی دارد؟ تجربه افغانستان و روند کند و ناکارآمد برقراری صلح در افغانستان در زمان حکومت ترامپ میتواند به این معنی باشد که با وجود ماجراجوییهای نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی امکان پایان منازعه در این منطقه، آنقدرها هم که رییسجمهور ایالاتمتحده ادعا میکند، ساده نیست.
به ویژه آنکه با وجود هدف قرار گرفتن همه رهبران ارشد جبهه مقاومت در لبنان و سرزمینهای اشغالی باز هم حماس، جهاد اسلامی و حزبالله لبنان به حیات خود ادامه میدهند و به این ترتیب اثبات کردهاند که حیاتشان به افراد وابسته نیست. در این صورت تحت فشار قرار دادن گروههای مقاومت و ایران در زمینههای اقتصادی احتمالا راهحل مناسبی برای نابود کردن این گروههاست اما آنها به ادامه حیات با حداقل امکانات عادت دارند و گمان نمیرود این تکنیک در شرایط موجود، نابودیشان را رقم بزند. به همین دلیل اگرچه نمیتوان انکار کرد که با به روی کار آمدن ترامپ، خاورمیانهنشینها، تحولات و تغییراتی را مشاهده خواهند کرد اما آشکارا میتوان تصریح کرد که تغییرات احتمالی در خاورمیانه، ماهوی و پایدار نخواهد بود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد