25 - 11 - 2024
آرزویی محال یا آرمانی در آستانه تحقق؟!
مهدیه بهارمست- انتقال پایتخت یکی از موضوعاتی است که مسعود پزشکیان از همان روزهای ابتدایی ریاستش بر دولت مطرح کرد، او معتقد بود مشکلات تهران حل نشدنی است و تاکید کرده که «تهران به عنوان پایتخت کشور با مشکلاتی دست به گریبان است که هیچ راهحلی جز انتقال مرکزیت نداریم؛ کمبود آب، نشست زمین، آلودگی هوا و امثال آن با تداوم سیاستها و اقداماتی که تا به حال اتخاذ و اجرا شدهاند، فقط تشدید شده و راهحل اساسی جابهجایی مرکزیت سیاسی و اقتصادی کشور است.» به نظر نمیرسید رییسجمهور در میان چالشهای کشور به سرعت به دنبال اجرایی کردن این طرح باشد اما او در دیدارهای جداگانه با اعضای مجمع نمایندگان استانهای هرمزگان و سیستانوبلوچستان، به آغاز مطالعات طرح انتقال پایتخت اشاره و از محمدرضا عارف بهعنوان مسوول طرح انتقال پایتخت نام برده است. او گفته: «آقای دکتر عارف ماموریت بررسی این طرح را برعهده دارند. بیتوجهی به این موضوع میتواند کشور را در آینده با بحرانهای زیستمحیطی و مشکلات متعدد دیگر مواجه سازد.» البته بحث انتقال پایتخت از سالها قبل توسط دولتهای مختلف مطرح شده بود اما هیچوقت به نتیجه نرسید تا به دولت چهاردهم رسید. با اینکه کشورهای دیگر بهدلایل مختلف از جمله، مسائل سیاسی یا امنیتی، افزایش جمعیت، بلایای طبیعی و تغییرات آبوهوایی، پایتختهای خود را جابهجا کردند. مانند کرهجنوبی برای اینکه پایتخت خود را از کرهشمالی دور نگه دارد و در عین حال مکانی عالی برای زندگی بهتر، بهویژه کودکان، زنان و سالمندان مهیا کند، قصد دارد در آینده و حداکثر تا سال ۲۰۳۰، پایتخت خود را از سئول به سجونگ، شهر برنامهریزیشده، منتقل کند اما انتقال پایتخت از تهران مخالفان و موافقان خود را دارد اما جدا از همه نظرهای له یا علیه فرض بگیریم تصمیم دولت چهاردهم انتفال قطعی پایتخت است، در این صورت دو سوال مطرح میشود، محل پایتخت بعدی کجاست؟ و اینکه این انتقال چقدر هزینه دارد؟
انتقال پایتخت نشدنی نیست!
مهدی چمران، رییس شورای شهر تهران در جلسه دیروز شورای شهر درخصوص جلسه با دولت درباره انتقال پایتخت به خبرنگاران گفت: جلسه مفصلی با دولت داشتیم، من هم به آنها گفتم مشابه این جلسه را در زمان تمام ریاستجمهوریها تجربه کردم، به نتیجه هم نرسید چراکه چنین کاری برای تهران و ایران غیرعملی است.
او بیان کرد: اینکه کدام شهر بهجای تهران انتخاب میشود مهم است، اینکه آنجا زلزلهخیز هست یا نه؟ آب دارد یا نه؟ اگر از امکانات فرودگاه، هواپیما و جاده هم بگذریم باید بپرسیم وضعیت ادارات چه میشود؟
چمران ادامه داد: آیا فقط ادارات میخواهند جابهجا شوند یا همه چیز قرار است منتقل شود؟ ما هم یکسری سوالات داریم، آیا در طرح انتقال پایتخت دولت میخواهد از تهران خارج شود؟ یعنی تهران را رها میکنند؟ اگر بخواهند تهران را رها کنند شدنی نیست، این شهر 10میلیون جمعیت دارد بنابراین باید به تهران هم رسیدگی کرد.
هزینه 2میلیارد دلاری!
مهدی زارع، زلزلهشناس و استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزله با اشاره به اینکه تهران روی گسل است به «جهانصنعت» گفت: این روزها نهتنها در سراسر ایران دچار کمبود آب هستیم بلکه تهران در نزدیکی چندین گسل قرار دارد که خطرات قابلتوجهی از نظر رخداد زلزله دارند. آسیبپذیری شهری بسیاری از زیرساختهای تهران به اندازه کافی برای تابآوری در برابر زلزله بزرگ طراحی نشدهاند. ساختمانها ممکن است استانداردهای لرزهای مدرن را برآورده نکنند که احتمال آسیبهای فاجعهبار را در یک رویداد زلزله شدید افزایش میدهد. برخی برنامههای آمادگی در برابر سوانح به ویژه در سه دهه اخیر اجرا شدهاند ولی با توجه به مقیاس سوانحی احتمالی، این طرحها کافی نیستند. خطر یک زمینلرزه بزرگ یک تهدید فوری است که منجر به تلفات جانی و تخریب گسترده میشود.
وی افزود: تهدیدات فوری در مقابل تهدیدات بلندمدت قابل بررسیاند. خطر زلزله نشاندهنده یک تهدید فوری است که در صورت وقوع زلزله در عرض چند ثانیه یا چند دقیقه منجر به عواقب فاجعهبار میشود. در مقابل بحران آب تدریجیتر است اما در طول زمان به همان اندازه شدید است. یک زمینلرزه بزرگ میلیونها نفر را فورا جابهجا میکند و باعث تلفات فوری میشود. با این حال، کمبود آب طولانیمدت منجر به کاهش تدریجی استانداردهای بهداشتی و کیفیت زندگی میشود. پرداختن به بحران آب ممکن است مستلزم راهبردهای بلندمدتی مانند بهبود راندمان آبیاری یا سرمایهگذاری در فناوری نمکزدایی باشد. کاهش ریسک زلزله اغلب مستلزم سرمایهگذاری قابلتوجهی در ارتقای زیرساختها و آموزش آمادگی اضطراری است. خطر فوری ناشی از زمینلرزههای احتمالی ممکن است به دلیل ماهیت غیرقابل پیشبینی و پتانسیل ویرانی سریع آنها، مبرمتر دیده شود.
این زلزلهشناس درخصوص ویژگیهای پایتخت جدید تاکید کرد: به نظرم پایتخت جدید باید به طور ایدهآل حتیالامکان دور از گسلهای اصلی فعال زمین ساختی باشد. برخی مناطق مرکزی ایران در استانهای اصفهان، همدان و کردستان چنین ویژگیهایی را دارند و در مقایسه با تهران کمتر مستعد فعالیت لرزهای هستند. مکان جدید باید دارای توپوگرافی مطلوبی باشد برای احداث زیرساختهای شهری و مستعد سیلاب نباشد. علاوهبر این آبوهوای معتدل میتواند زندگی را افزایش دهد. مناطق با دماهای ملایمتر و بارندگی مناسب ترجیح داده میشود. ضمنا نزدیکی به شبکههای حملونقل اصلی (بزرگراه، راهآهن) برای ارتباط با سایر مناطق ایران ضروری است. یک سایت در نزدیکی زیرساختهای موجود، جابهجایی آسانتر افراد و کالاها را تسهیل میکند.
هزینه احداث پایتخت جدید
زارع درباره هزینههای انتقال پایتخت گفت: برای تخمین سرمایهگذاری مورد نیاز برای ساخت یک پایتخت جدید در ایران با جمعیت ۵۰۰۰۰۰ نفر در یک دوره ۱۰ساله، میتوان تحلیل را به چند مولفه کلیدی تقسیم کرد: تملک زمین، توسعه زیرساختها، مسکن، خدمات عمومی و عوامل اقتصادی. یک پایتخت جدید که برای 500هزار نفر طراحی شده باشد، نیاز به برنامهریزی شهری دقیق دارد تا اطمینان حاصل شود که نیازهای ساکنانش را برآورده میکند. این شامل مناطق مسکونی، مناطق تجاری، موسسات آموزشی، امکانات بهداشتی و درمانی و فضاهای تفریحی است. مرحله برنامهریزی معمولا شامل مطالعات جمعیت شناختی و اصول طراحی شهری برای ایجاد یک محیط پایدار است.
وی افزود: اولین قدم در ساخت شهر جدید، دستیابی به زمین مناسب است. هزینه زمین براساس موقعیت مکانی و زیرساختهای موجود به طور قابلتوجهی متفاوت است. به عنوان مثال بسته به نزدیکی به شهرها و زیرساختهای موجود، زمین مورد نیاز با در نظر گرفتن تراکم مسکونی و امکانات ضروری، یک تخمین تقریبی برای شهری با ۵۰۰۰۰۰ نفر ممکن است حدود ۱۰هزار هکتار (۱۰۰کیلومتر مربع) باشد. یک برآورد اولیه هزینهای بالغ بر ۵۰ تا ۲۰۰میلیون دلار برای تملک زمین نشان میدهد.
این زلزلهشناس بیان کرد: برای زیرساخت در هر شهر جدید شامل جادهها، سامانههای حملونقل عمومی (مانند اتوبوس یا مترو)، خدمات شهری (تامین آب، سامانههای فاضلاب)، شبکههای برق و مخابرات، هزینههای بسیار متفاوت حدود ۱۰ تا ۳۰میلیون دلار به ازای هر کیلومتر جاده اصلی ساخته شده تخمین زده میشود. با فرض اینکه حدود ۱۰۰کیلومتر جاده اصلی مورد نیاز است حدود ۱ تا ۳میلیارد دلار هزینه برآورد میشود. مسکن در ساخت یک شهر جدید و نوع آن بر هزینهها تاثیر میگذارد. برای یک شهر ۵۰۰هزار نفره، ۱۲۵هزار واحد مسکونی حدود ۴ تا ۹میلیارد دلار هزینه برآورد میشود. مدارس (ابتدایی و متوسطه)، بیمارستانها/ امکانات مراقبتهای بهداشتی هزینهای حدود ۲میلیارد دلار دیگر خواهد داشت بنابراین در یک بازه 10ساله برای ساخت چنین شهری حدود ۱۵میلیارد دلار هزینه (حدودا سالی 5/1میلیارد دلار) خواهد داشت البته این برآوردها عدم قطعیتهای گوناگونی را در هزینههای مرتبط با نرخ تورم مصالح ساختمانی در طول زمان و همچنین تغییرات در شرایط اقتصادی را شامل میشود.
ناصر امانی، عضو شورای شهر تهران درخصوص موافقت شورا با تغییر پایتخت به «جهانصنعت» گفت: به نظرم بحث موافقت یا عدم موافقت اعضای شورای شهر تهران نیست بلکه امکان عملی شدن این ایده حائزاهمیت است، در چنین شرایطی نام این ایده را آرزو میگذاریم زیرا انتقال پایتخت جابهجایی یک ساختمان یا خودرو نیست بلکه صحبت از انتقال یک ابر شهر با تاریخ ۲۰۰ساله وهمه انباشتگی آن در طول زمان است البته که آقای رییسجمهور درست میگویند که ادامه این وضع در تهران امکانپذیر نیست ولی راهحل آن نیاز به مطالعه عمیق و همهجانبه و تهیه یک برنامه درازمدت شاید هم چند برنامه داشته باشد.
وی افزود: در برنامه هفتم که فعلا به عنوان سند اصلی کشور از آن یاد میشود هیچ اشارهای به این موضوع مهم نشده است، از طرفی تا مسائل ملی از مسائل محلی در کشور به درستی تفکیک نشود و تفویض اختیار کامل به شوراها و تشکیل مدیریت واحد شهری اتفاق نیفتد صحبت از انتقال پایتخت جایگاهی ندارد. موضوع بعدی آمایش سرزمینی و تعریف نقش هریک از استانهای کشور در برنامه توسعه کشور است که هنوز بلاتکلیف است و تا این موضوع تعیینتکلیف نشود جانمایی و جایگزین کردن پایتخت در استان یا شهر دیگر امکانپذیر نیست. مثلا اینکه قطب صنعتی، کشاورزی، معدن، تکنولوژی و فناوری و… کشور کدام نقطه کشور است و سرمایهگذاری در این زمینهها در کجا باید متمرکز شود و رابطه پایتخت با این قطبها یا کدام یک باید دور یا نزدیک باشد.
امانی ادامه داد: بحث بعدی زیرساختها و منابع این کار بزرگ است که کشور در شرایط فعلی اصلا امکان تامین آن را ندارد و همانگونه که عرض کردم باید پس از فراهم شدن پشتوانههای کارشناسی و علمی و و تفکیک مسائل ملی و محلی و تشکیل مدیریت واحد شهری و آمایش سرزمینی یک برنامه جامع با پیشبینی منابع با زمانبندی مشخص تهیه و پس از تصویب در مراجع قانونی اجرایی شود البته این با فرض موافقت با این ایده یعنی انتقال پایتخت از تهران است اما این ایده مخالفانی هم دارد که معتقدند بدون انتقال پایتخت هم میشود تهران را از مشکلات و مسائلی که گرفتار شده و زیست در آن را دشوار کرده نجات داد، این گروه میگویند ما وقتی میگوییم تهران با سه مفهوم متفاوت مواجه هستیم، تهران به عنوان پایتخت، تهران به عنوان یک کلانشهر و مرکز استان یا تهران به عنوان یک منطقه شهری از دماوند تا قزوین که پیوستگی و درهمتنیدگی مسائل جغرافیایی اجتماعی و فرهنگی دارند. با تفکیک این سه تهران از هم و تعریف قانونی جدید و واگذاری مسوولیت هریک به متولیان مسائل تهران قابل حل است، ما الان در تهران وزارت کشور، استانداری، فرمانداری و شهرداری تهران داریم ولی قدرت اجرایی و اقتصادی شهرداری تهران بیش از پنج وزارتخانه در سطح کشور است. از طرفی شهرهای اطراف تهران در بسیاری از مسائل این شهر تاثیرگذار هستند حتی روستاهای اطراف حریمشان با تهران تداخل دارد و هنوز حل نشده است.
این عضو شورای شهر تهران در پایان گفت: الان روزانه فقط۵۰۰هزار خودرو از ورودیهای تهران و شهرهای مجاور وارد تهران میشوند و این مسائل در ترافیک و آلودگی هوای تهران که دو مساله اساسی این شهرهستند، تاثیر زیادی دارد. دهها مساله دیگر که اگر این سه مفهوم تهران از هم تفکیک شوند و تقسیم مسوولیت و وظایف اختیارات انجام شود با هزینههای کمتر و زمان سریعتری میتوان مشکلات تهران را حلوفصل کرد.
۸ کشوری که پایتخت خود را جابهجا کردند
در گذشته تعدادی از کشورها پایتخت خود را تغییر دادهاند. سال ۲۰۰۵، حاکمان نظامی میانمار (نام سابق: برمه) تغییر پایتخت از شهر یانگون (نام سابق: رانگون) به شهری که آن را بعدها بهطور رسمی «نایپیداو» نامیدند و در شمال رانگون قرار داشت، انجام دادند. این شهر از پایتخت قبلی حدود ۳۲۰کیلومتر فاصله داشت البته منطق پشت این اقدام کمی عجیب است. میگویند پیش از جابهجایی پایتخت، ستارهشناسی مشهور در این کشور هشدار داده بود که به پایتخت میانمار از سوی کشوری خارجی حمله نظامی خواهد شد.
قزاقستان
آستانه، نوینشهری (شهر برنامهریزیشده) است که پس از ساخت این شهر، مقامات قزاقستان تصمیم به پایتخت کردن آن گرفتند. پایتخت پیشین قزاقستان، آلماتی بود. از آنجایی که دولت نگران زمینلرزه احتمالی در این منطقه و همینطور نزدیکی به مرزهای سه کشور همسایه از جمله، چین است، تصمیم گرفت از آلماتی مهاجرت کرده و به آستانه برود البته مراکز تجاری و جمعیتی این شهر همانطور مانند سابق باقیمانده است.
تانزانیا
این کشور سال ۱۹۶۷ پایتخت خود را از شهر دارالسلام به شهر دودوما منتقل کرد. دارالسلام برجستهترین شهر تانزانیا در هنر، مد، رسانه، موسیقی، فیلم و تلویزیون و مرکز مالی است. در ضمن نخستین و مهمترین بورس تانزانیا در این شهر آغاز به کار کرد اما شهر دودوما را، جیمز روزانت که معماری آمریکایی بود، اواسط دهه ۱۹۸۰ میلادی طراحی کرد و بعدها براساس طراحی او این شهر ساخته شد. اگرچه اکنون، شهر دودوما، میزبان مجمع ملی هنگام برگزاری جلسات است، بیشتر وزارتخانههای دولتی و تمام سفارتخانههای خارجی همچنان در دارالسلام باقی ماندهاند. در واقع باید گفت این انتقال با موفقیت صورت نگرفته است.
نیجریه
سال ۱۹۹۱، نیجریه تصمیم گرفت، پایتخت خود را از لاگوس به آبوجا، مرکز اقتصادی کشور، تغییر دهد. در واقع علت این جابهجایی، توسعه اقتصادی روزافزون لاگوس بود و دولت برای اینکه بتواند بخشها و مناطق داخلی کشور را همچون لاگوس توسعه دهد و تمرکز اداری خود را به داخل کشور هدایت کند، پایتخت را جابهجا کرد.
ساحل عاج
فلیکس اوفویت- بوانی رییسجمهور سابق ساحل عاج پس از استقلال، طرحهایی برای ایجاد پایتخت جدید در زادگاهش آغاز کرد و در نهایت، شهر یاموسوکرو بهعنوان پایتخت سیاسی این کشور انتخاب شد. آبیجان، پایتخت پیشین این کشور، هنوز قطب اقتصادی این کشور است و از آن با نام پایتخت اقتصادی ساحل عاج یاد میشود.
برزیل
مقامات برزیل در دهه ۱۹۵۰، برنامه بزرگی را برای ساخت و طراحی شهری عالی در قلب جغرافیایی کشور آغاز کردند و سرانجام توانستند شهر برازیلیا را با بهترین امکانات بسازند. هدف از ساخت این شهر این بود که آنها میخواستند پایتخت این کشور را از «ریودوژانیرو» به «برازیلیا» تغییر دهند تا بتوانند مناطق داخلیتر کشور را هم از نظر اقتصادی توسعه دهند. طرح و نقشه این شهر به شکل هواپیماست. اسکار نیمایر، معمار اصلی اغلب ساختمانهای دولتی و طراحی مناظر طبیعی شهر را روبرتو بورل مارکس انجام داده بود.
پاکستان
سال ۱۹۵۹، مقامات پاکستان تصمیم گرفتند، پایتخت را از کلانشهر جنوبی کراچی به شهر شمالی اسلامآباد منتقل کنند. ساختوساز در اسلامآباد تا سال ۱۹۶۱ طول کشید و در آن زمان، انتقال پایتخت از کراچی به این شهر شروع شد. تاسیس این پایتخت جدید، نمادی از جمعیت متنوع پاکستانی بود که از فعالیتهای تجاری شلوغ کراچی جدا بودند اما به چهار گوشه کشور بهراحتی دسترسی داشتند.
روسیه
نوسان تاریخی روسیه در جابهجایی پایتخت از مسکو به سنتپترزبورگ قابلتوجه است. سال ۱۷۰۳، وقتی پترکبیر، شهر سنتپترزبورگ را ساخت، پایتخت را از مسکو به این شهر منتقل کرد. سنتپترزبورگ تا سال ۱۹۱۸ پایتخت این کشور ماند تا اینکه دولت وقت تصمیم گرفت، مسکو را دوباره پایتخت این کشور قرار دهد. این جابهجایی همزمان با شورش و انقلاب در کشور انجام شد. شوروی سابق، مسکو را برای جمهوری فدراتیو سوسیالیستی روسیه شوروی مناسب میدانست و این شهر مرکز تمام تصمیمگیریهای سیاسی بود.
گفتنی است برخی کارشناسان شهری بر این عقیدند که بهتر است، ماموریت عارف در سطح معاون اول به جای تمرکز بر طرح تحققناپذیر انتقال پایتخت، بر حل مسائل تهران متمرکز شود چراکه مسائل تهران به عنوان یک کلانشهر که پایتخت کشور است، در مجموعهای از تداخلها و تعارضات نهادی، سیاستی و مدیریتی در سطح مختلف لاینحل مانده و خوب است در سطح معاون اول، پیگیری این مسائل در دستور کار قرار گیرد چراکه انتقال پایتخت معنایش انتقال مرکز اداری و سیاسی است. تهران بیش از 230سال است که پایتخت ایران است. در آغاز سلسله قاجاریه این شهر به پایتختی برگزیده شد و پس از سقوط این سلسله پادشاهی، در دوران حکومت پادشاهی پهلوی این شهر همچنان جایگاه پایتختی خود را حفظ کرد و با سقوط سلسله پادشاهی پهلوی و در نظام جمهوری اسلامی نیز همچنان پایتخت ایران ماند. در ایران به طور معمول هر حکومت تازه، پایتخت را به شهر تازهای منتقل میکرده است. در تاریخ ایران بیش از ۳۰ نقطه جغرافیایی مختلف به پایتختی انتخاب شدهاند اما تهران در تاریخ ایران از این زاویه متفاوت است و پایتختی خود را در سه نظام سیاسی و حکومتی حفظ کرده و بنابراین مجموعهای از زیرساختها در حوزههای مختلف طی این بیش از ۲۳۰سال اخیر در تهران شکل گرفته است درنتیجه تغییر پایتخت چالشهای جدید زیادی را مقابل دولت چهاردهم قرار میدهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد