9 - 11 - 2024
یک تئاتر درباره «محمود احمدینژاد» و «سیدمحمد خاتمی!»
نمایش «صیدممد» با بازیهای روان، بدون اغراق و مبتنی بر تجارب بازیگرانش اثری باورپذیر است که در عمارت نوفللوشاتو روی صحنه میرود. در آخرین روز دوران ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی و اولین روز آغاز به کار محمود احمدینژاد، صیدممد و همسرش در خیالی واهی چشم به راه آمدن رییسجمهور به خانه سرایداری خود هستند! این موضوع دستمایه تولید نمایش «صیدممد» شده است. نمایش به وضوح در بستر رئال خلق شده است. از لحظه شروع نمایش که همسر صیدممد در حال کشک سابیدن است چنین بر میآید که آرزوی خانواده آنها برای دیدن رییسجمهور، خیالی بیش نیست!
روابط آدمها در نمایش، کمدی محض است، اگرچه کارگردان آنگونه که انتظار میرود کفه ترازوی کمدی نمایش را سنگینتر نکرده اما با این وجود بار طنز آن در تراز مناسب و قابل قبولی قرار دارد. حتی وارد کردن معصومه ابتکار به نمایش علیرغم آنکه در ظاهر به نیت کمک به جریان کمدی نمایش نیست اما در حقیقت و با نگاه به بطن اثر، این موضوع قابل شهود است که نویسنده و کارگردان قصدی غیر از این نداشتهاند. شوخی با افرادی که در بالاترین سطوح مدیریتی کشور قرار داشتهاند در این نمایش به خوبی جواب داده و نویسنده موفق شده با پرهیز از شوخیهای سخیف یا به چالش کشیدن سیاسیون، لحظات شاد و با نشاطی را برای مخاطب فراهم کند. نویسنده تمام ابزار لازم را به خدمت گرفته تا در لفافه و در پوشش کمدی پیام خود را منتقل کند؛ از سوختن آش پشت پا تا تغییر شغل آنی و لحظهای صیدممد و دیگر لحظات کمدی نمایش همگی حاوی پیامهای سربسته نویسنده هستند. کارگردانی نمایش به تبعیت از متن در فضایی کاملا رئال شکل گرفته است. چیدمان صحنه و در هم آمیختن سفره عقد، آشپزخانه و فضای عمومی یک خانه معمولی نشان از تمهید کارگردان در انتقال پیامی مهم دارد. آکساسوار در خدمت کارگردان و برای پیشبرد داستان در دسترس است و این چیزی جز یک رئالیته خالص نیست! هادی سعادتی در پیروی از سبک رئال حاکم بر نمایشش، بازیگران، صحنه و ابزار را در ریل صحیح قرار داده و در مسیری که شاید ابتدا حرکتش کند به نظر برسد اما در ادامه با ریتمی درست پیش میرود و تماشاگر بدون آنکه گذر زمان را متوجه شود با «صیدممد» همراه شده و داستان نمایش را دنبال میکند.
بازیها همانی است که کارگردان میخواهد؛ رئال و به دور از اضافات. بازیگرهای نمایش در راستای سبک نمایش حرکت میکنند. بازیهای روان، بدون اغراق و مبتنی بر تجارب بازیگران نقش مهمی در باورپذیر شدن نمایش دارند.
علیرضا جلالیتبار با کولهباری از تجربه صیدممد را بازی میکند. تلاش و تقلای بیجهت از او دیده نمیشود. او باید صیدممد باشد که هست! یک سرایدار که اوج ارتقای شغلیاش نگهبانی از دیگهای غذاست! درک درست جلالیتبار از نقش، صیدممد را آنگونه که باید خلق کرده است. روشنک خسروی سالهاست در صحنه تئاتر بازی میکند. او با پرداخت درست نقش، همچون جلالیتبار به خوبی از ایفای آن برآمده است. تبادل دیالوگ بین او و جلالیإتبار به درستی انجام میشود و پذیرش کاراکترشان را برای تماشاچی آسان میکند. کاظم برزگر هم که تجارب باارزشی در تئاتر دارد انتخاب درستی برای نقش سرایدار جدید بوده است. او با انتخاب استایل و سبک گفتار رییسجمهور اسبق فضای کمدی جذابی پدید میآورد و پایانبندی خوبی برای نمایش رقم میزند.
مشاور تولید: محمد اعتمادمقدم- مدیر اجرایی: کاظم برزگر- دستیار کارگردان: میثم الفتی، مصیب باقری- طراح گریم: اکبر صالحی- طراح صدا، ترکیب صدا: سیامک سلاطی- طراح بروشور، ساخت تیزر: جاوید علیپور، فرزین شکاری- مدیر روابطعمومی، تبلیغات: زهرا شایانفر- مشاور تولید: محمد اعتمادمقدم- عکاس: پویان شاملی- منشی صحنه: حنانه اشرفینژاد- طراح صحنه: امیر پناهیفر- دستیار صحنه: شادی ثیابی، وحید محققی- دکوراتور: بهنام مالکی- هماهنگی، برنامهریزی (اجرا): محمد نیکبخت. خلاصه: صیدممد و همسرش در انتظاری نامتعارف برای ورود رییسجمهور به خانه سرایداری خود به سر میبرند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد