کمکاری میراث در ثبت ملی بنا
ملک مادری هوشنگ ابتهاج شاعر نامآشنای اهل رشت در سکوت مسوولان استانی و دستاندرکاران سازمان میراث فرهنگی کشور تخریب شد. این اولین بار نیست که ملکی بدون در نظر گرفتن ارزش تاریخی و فرهنگی آن طعمه طمع مالکان و اعطای مجوزهای غیرکارشناسی شهرداریها میشود.
سازمان میراث فرهنگی نیز مانند موارد پیشین همیشه دیر در محل حادثه حضور پیدا کرد و زمانی دست به کار شد که کار از کار گذشته بود. از عکسهای منتشر شده در سایتهای خبری پیداست که چیزی از خانه باقی نمانده اما باز هم مسوولان استانی ادعا کردند جلوی تخریب بیشتر را گرفتهاند.
مالک برای انجام بیزحمت خواستهاش جمعه دست به تخریب ملک زد و با بیل مکانیکی به جان بنا افتاد. میراث فرهنگی استان گیلان که متهم اول کمکاری در نجات خانه مادری هوشنگ ابتهاج بود در عکسالعملی عجیب مدعی شد پیشینه سیاسی و عقاید چپ ابتهاج مانع از ثبت ملی بنا شده است. این در حالی است که خانه ارغوان، در تهران و خیابان حافظ به نام این شاعر بزرگ در سالهای گذشته ثبت شده و در فهرست آثار ملی قرار گرفته است.
تخریب خانه از چهار سال پیش مطرح است
رضا رسولی عضو شورای شهر رشت در پی تخریب خانه مادری این شاعر پیشکسوت گفت: خانه زادگاه شاعر معاصر ما هوشنگ ابتهاج در دهههای ۳۰ و ۴۰ نوسازی شده است اما به لحاظ مکان رویداد حائز اهمیت بسیار زیادی است. در واقع این خانهای که استاد در آنجا به دنیا آمده، دو پلاک بوده و بعدها نیز یکی از آنها به دو پلاک دیگر تفکیک شده است یعنی سه پلاک کنار هم بوده و هست و کل این سه پلاک یک خانه اعیانی و زادگاه این شاعر است. یکی از این پلاکها نیز در دهههای ۳۰ و ۴۰ بازسازی شده و بنای جدیدی در آن ساخته شده است یا اینکه بنای قبلی مرمت کلی شده که دقیق نمیدانم. اما چیزی که مهم است، این محل میراث مکانرویداد است. در همه دنیا محلی که شاعر جلیلالقدر یا هنرمند ملی به دنیا آمده باشد، قابلیت ثبت دارد.
او با بیان اینکه خرید و احیای خانه ابتهاج از چهار سال گذشته مطرح بوده است، افزود: مالک خانه خود گیلانی نیست و شاید عرقی هم نسبت به این موضوع نداشته باشد. او از چهار سال گذشته به دنبال مجوز تخریب خانه بود که ما بهطور اتفاقی متوجه این ماجرا شدیم و جلوی آن را گرفتیم. بارها با مدیر میراث آن زمان و مدیر فعلی جلسه گذاشتیم تا خانه را با عنوان مکانرویداد ثبت کنند تا ما بتوانیم خانه را خریداری کنیم.
گزارش خلاف واقع میراث
رسولی در ادامه خاطرنشان کرد: متاسفانه میراث در طول زمان بارها گزارش خلاف واقع داده است. این را با اطمینان خاطر میگویم و متوجه تبعات عمومی آن هستم. میراث بارها گزارش داده که این مکان فاقد ارزش تاریخی است و هیچ اتفاق خاصی در آن نیفتاده است؛ گزارشهای ضد و نقیضی که متاسفانه شاید بیشتر به دلایل سیاسی توسط میراث داده شد.
او در عین حال بیان کرد: البته ممکن است در کل پشت این ماجرا زد و بندی وجود داشته باشد که من این موضوع را نمیتوانم قضاوت کنم.
او سپس گفت: در آخرین جلسهای که با مدیرکل جدید داشتیم او قول داد مراحل ثبت را شروع کند اما دوباره جواب صددرصد متناقضی با آنچه در جلسه رسمی داشتیم، ارائه داد؛ «همانطور که گفتیم اینجا (خانه مادری ابتهاج) خبری نبوده است». همه اسناد و مدارک و نامههای میراث موجود است که میتوانم آنها را ارائه دهم.
تصویب خرید خانه در شورای شهر رشت
این عضو شورای شهر سپس درباره خرید این خانه توسط شهرداری توضیح داد: شورای شهر رشت با ۱۱ رای (بدون مخالف) خرید و مرمت این خانه را تصویب کرد و طی دو سال گذشته یکبار دو و نیم میلیارد و یک بار هم چهار میلیارد تومان بودجه برای این موضوع درنظر گرفت. اما ما نمیتوانیم خانه را بخریم مگر اینکه خانه در طرح باشد یا میراث روی آن دست گذاشته باشد که میراث به دلایل سیاسی روی آن دست نگذاشت. مالک نیز حقوق مدنی دارد و کسی نمیتواند حقوق مدنی او را نادیده بگیرد. اینکه یک بار بگویی ملکت را میفروشی او هم بگوید نه نمیفروشم، کاملا طبیعی است. تا محدودیت، اصرار و همراهیای از جانب میراث وجود نداشته باشد، نمیتوان مذاکره کرد.
ما نمیتوانیم به زور ملک کسی را بخریم. دوستان میراث باید مسیر ثبت را طی میکردند و من اصلا نمیدانم تا کجا رسیدهاند. در آخرین جلسه شهرداری نماینده میراث گفته است این مکان هیچ ارزش تاریخی ندارد و شما ملزم به صدور پروانه هستید.
او سپس با اشاره به مصاحبه شهرود امیر انتخابی- مدیر کل میراث فرهنگی گیلان- درباره چرایی تخریب این خانه گفت: مدیر کل میراث هم در مصاحبهای که با شما داشته به موارد حاشیهای اشاره کرده که نمیدانم اصلا چقدر مستند است.
هیچکس ابتهاج را به عنوان شخصیت سیاسی نمیشناسد و همه او را به عنوان شخصیت فرهنگی و هنری و ادبی میشناسند. درباره این حاشیهها هم هیچ حرفی نمیتوانم بزنم. همین فشارها و نگاههای غیرفنی باعث میشود میراث به وظیفه قانونی خود برای ثبت این بنا عمل نکند. مساله شش ماه، یک روز و یک هفته نیست که بخواهند فرافکنی کنند. خوب است به مخاطب خود احترام حداقلی بگذارد. اینکه میگویند شهرداری پروانه صادر کرده است و فلان، درست نیست مگر شهرداری ملاک تشخیص است و میتواند پروانه صادر نکند؟ میراث باید از قبل خانه را ثبت میکرد. اینکه ما خواستیم این ملک ثبت شود شاید خارج از وظایف سیستم مدیریت شهری باشد. ما این کار را کردیم و تمام مراحل طی شد و رسیدیم به این نقطه که شهرداری مدعی است که بر مبنای تایید میراث، این خانه خریداری شود.
رضا رسولی در ادامه تاکید کرد: من چندین نامه از میراث دیدم که گفته بودند خانه زادگاه ابتهاج نیست. ممکن است خانه با همان خشت و آجر نباشد اما اینکه هوشنگ ابتهاج در همان محل به دنیا آمده مشخص است و کسی نمیتواند آن را رد کند. خود استاد این موضوع را تایید کردند، فایل صوتی دادند و در کتابهایشان نیز به این موضوع اشاره کردهاند. گردش ثبتی خانه هم کاملا واضح است و هیچ ابهامی در آن وجود ندارد. این مساله صددرصد اهمال میراث فرهنگی استان است. البته ممکن است شهرداری هم در آن نقش داشته باشد، هرچند من تا امروز سندی در این زمینه ندیدهام و احتمال آن را کم میدانم. اما نامههایی را که میراث در رد این بنا نوشته است در اختیار دارم. یک فرافکنی اتفاق افتاده و آن هم به خاطر حاشیههای سیاسی است که وجود داشته است. میراث مدعی است که این بنا، بنایی نیست که استاد ابتهاج در آن به دنیا آمده باشد، من هم این را تایید میکنم، اما مساله ما فقط این نیست، مکانرویداد تعریف دیگری دارد و میراث هم بهتر میداند. به نظرم دوستان خواستهاند از زیر بار مسوولیت در بروند و به قول معروف با این قضیه روبهرو نشوند.
او گفت: صبح جمعه، ۲۳ فروردین متوجه تخریب این خانه شدم و به شهرداری رفتم و دیدم که بر اساس نامههای متعدد میراث، صورتجلسه و اسناد و مدارک، روند قانونی تخریب خانه، بعد از سه سال و خردهای که جلویش را گرفته بودیم، طی شده است. البته مالک به مراجع قضایی مراجعه کرده بود.
این عضو شورای شهر رشت در پایان گفت: من بابت اتفاقی که افتاده متاسف هستم. قطعا پیگیر حقوقی این ماجرا نسبت به میراث و شهرداری هستم، اگرچه دیگر فایدهای ندارد، اما حداقل جلو مسائل بعدی را خواهیم گرفت. واقعیت این است که به این سیستم و به این ساختار امیدی ندارم و از مردم ایران و همشهریانم به خاطر بیکفایتیای که در مجموعه وجود داد، معذرتخواهی میکنم.