2 - 11 - 2019
کمبود نقدینگی خودی و غیرخودی نمیشناسد
«جهان صنعت»- پس از آنکه انجمن زغالسنگ در نامهای خطاب به معاون امور معادن و صنایع معدنی وزارت صمت از کمکاری انجام شده در زمینه احداث و تجهیز پایگاههای ایمنی و نجات زغالسنگ گلایه کرد و نسبت به هر گونه تعلل در ساخت و تجهیز این پایگاهها هشدار داد، وزارت صنعت اعلام کرد «ایران از سه شرکت روس که سابقه زیادی در بحث ایمنی معادن زغالسنگ دارند، دعوت کرده ضمن بازدید از معادن زغالسنگ کشور، راه حل لازم به منظور ایمنی این بخش ارائه دهند.»
این در حالی است که براساس دستورالعملهای وزارت صنعت، هر یک از معادن کشور چنانچه حداقلهای ایمنی را نداشته باشند، اجازه فعالیت نخواهند داشت. البته با وجود اینکه بسیاری از معادن زغالسنگ خصوصیسازی شدهاند و توان تامین بودجه لازم برای ایمنی معادن را ندارند دولت باید در این زمینه از آنها حمایت کند چرا که معادنی که بیشتر در قالب کوچکمقیاس نیز هستند از کمبود نقدینگی رنج میبرند. از این رو برای حمایت از کارگران و حفظ فرصتهای شغلی در این معادن باید دولت نسبت به ایجاد پایگاههای ایمنی و امداد و نجات در این معادن اقدام کند. همچنین این دیدگاه وجود دارد که هر چه دامنه کشف ذخایر این معادن بیشتر شود میزان توانمندی آنها بیشتر میشود و خود نیز میتوانند نسبت به ایجاد پایگاه ایمنی اقدام کنند. از این رو اهمیت سرمایهگذاری به ویژه خارجی در این عرصه بیشتر به چشم میآید. با وجودی که کارشناسان بیش از پیش بر این موضوع صحه میگذارند و بر اهمیت آوردههای تجهیزاتی آنها در معادن کشور تاکید میکنند اما آنها معتقدند که تا حضور روسها در این عرصه راه درازی در پیش است چرا که حجم آوردههای زغالسنگ ما به آن میزان نیست که در سرمایهگذاری خارجی در قیاس فکر و عمل صنعتی قرار گیرد.
نوسازی و ایمنیسازی
در ایمنیسازی معادن زغالسنگ دو رویکرد مهم به چشم میآید؛ نخست اینکه ارزش نیروی انسانی فعال در معادن تا آنجاست که باید بدون فوت وقت و بیچشمداشت به رتبهبندی صنایع، تجهیزات ایمنیسازی در اختیار آنها قرار گیرد. این ادعا که نرخ مرگ و میر در معادن را نمیتوان با وجود تجهیزات مدیریت کرد صحیح نیست. رسیدن به نرخ صفر در مرگومیر حوادث معدنی نیز امری غیرعملی نیست. کشور آمریکا در سال ۲۰۱۶ تنها ۹ نیروی کار قربانی فعالیتهای معدنی در معادن زغالسنگ خود داشته درحالیکه تعداد قربانیهای فعالیتهای معدنی زغالسنگ این کشور در سال ۲۰۱۰، ۴۸ تن بوده است و پیشتر در سال ۱۹۹۰ این تعداد حدود ۶۰ نفر بوده است. از این رو تجربه کشورهای پیشرفته نشان داده است که با رعایت موارد تکنیکی و فنی، رعایت آییننامه ایمنی در معادن، تجهیز فعالیت معدن به روشهای مکانیزه و تکنولوژیهای روز دنیا و از همه مهمتر آموزش پرسنل و اپراتورها در استفاده از تکنولوژی، میتواند این مهم را محقق سازد.
دومین موضوع به اهمیت حفظ بازدههای صنعتی و معدنی برمیگردد که هر چه تلاش برای نوسازی و بهسازی تجهیزات ایمنی معادن بیشتر شود میتوان حجم سرانههای صنعتی و معدنی را نیز بالا برد. مصطفی رنجبرپاشاکلائی، عضو هیاتمدیره نظام مهندسی معدن مازندران در این زمینه معتقد است: بخشی از ماشینآلات از سوی صنعتگران بومی ساخته و تامین میشوند اما تهیه تعداد زیادی از قطعات، تجهیزات مصرفی و ماشینآلات وابسته به بازار خارجی، با توجه به افزایش نرخ ارز، تحریمها و سختی تهیه امکانات، پرهزینه شده است. این امر بر تهیه و تامین کالاها و ابزارآلات مورد استفاده در بخش ایمنی معادن نیز بیتاثیر نبوده است.
این فعال معدنی با توجه به اهمیت ایمنسازی معادن با استفاده از سرمایهگذاری و مشارکت روسها گفت: ارزیابی دقیق حوادث رخ داده در معادن، دو عامل اساسی حادثهساز را نشان میدهد؛ یک علت آن، بهکارگیری تجهیزات فرسوده و بیکیفیت و دیگری استفاده ناکافی از لوازم ضروری کنترل ایمنی است. از این رو حضور متخصصان خارجی میتواند جای خالی کمبود نقدینگی و بودجه را برای نوسازی تجهیزات معادن پر کند.
مشارکتی سودمند
با این حال بهرام شکوری، رییس کمیسیون معادن و صنایع معدنی اتاق ایران معتقد است تا آمدن روسها و مشارکت آنها در طرح ایمنیسازی معادن راه درازی در پیش است. با وجود اینکه آنها جلسات متعددی گذاشتهاند اما تا حضور آنها زمان لازم است. البته اگر در طرح ایمنسازی معادن زغالسنگ با ۱۷ هزار نفر نیروی انسانی از سرمایهگذاری و همفکری روسها در شرایط تحریمی بهرهمند شویم به قطع میتوان هم بخش خصوصی را راضی نگه داشت و هم باری از دوش دولت برداشته شود.
اما و اگرهای مشارکت روسها در طرح ایمنسازی معادن
این نکته صحیح است که جذب سرمایهگذاری خارجی و تولید مشترک یا همفکری با نخبگان خارجی میتواند در توسعه و نوسازی صنعتی و معدنی میسر باشد آن هم در جایی که نیاز به خرید تجهیزات احساس شود. اما سوال مهم و اساسی در ایمنی معادن زغالسنگ با کمک روسها این است که آورده زغالسنگ ایران چقدر پربار است که حضور همفکران روس برای ایمنی معادن پراهمیت دیده میشود.
به علاوه اینکه آیا ایمنسازی معادن چاره کار است یا زنجیره مشکلات دیگری وجود دارد که دیگر روسها یا هر شریک خارجی دیگر از پس آن برنمیآید؟
گفته میشود کشور ایران از نظر حجم تولید این ماده معدنی نمیتواند یکی از کشورهای صادرکننده زغالسنگ به ویژه به کشورهای دوردست باشد و از طرفی کشورهای حوزه خلیجفارس نیز به دلیل داشتن ذخایر غنی نفت و گاز به این منبع انرژی (زغالسنگ) نیازی ندارند و تنها بازار محدودی برای زغالسنگ ایران طی سالهای اخیر در کشور ترکیه ایجاد شده است.
ترکیه به دلیل بالا بودن قیمت نفت کورهای از زغالسنگ که نرخ پایینتری دارد، در تمامی موارد از مصرف خانگی تا صنعتی استفاده میکند. با وجود این بازار پرمصرف که دست بر قضا در همسایگی ما قرار دارد و مزیت مهمی برای دو کشور است، کلمبیا، آفریقای جنوبی، روسیه و اوکراین نیز اصلیترین صادرکنندگان زغالسنگ به ترکیه هستند چراکه زغالسنگ ایران کیفیت و ظرفیت صادراتی خوبی ندارد تا بتواند بازار این کشور را جذب خود کند. همچنین شکل ذخایر زغالسنگ ایران سبب شده در کشورمان زغالسنگ بهسختی استخراج شود و نتوانیم مانند دیگر کشورهای دارای زغالسنگ به استخراج کاملا مکانیزه و یا استخراج سطحی این ماده بپردازیم. مهمترین مشکل ما شکل و عمق ذخایر زغالسنگ کشور است که باعث شده این ذخایر در لایههای نازک و در اعماق قرار گیرند. لایههای زغالسنگ ایران عموما ۳۰ تا ۱۵۰ سانتیمتر است که در عمق ۱۰۰ تا ۳۰۰ متری و در زمینهای سست قرار گرفتهاند و به خاطر وجود گاز متان بالا، خطر انفجار در این معادن بسیار زیاد است و در ضمن هزینههای تهویه را بالا میبرد. درنتیجه تولید زغالسنگ در معادن کشور با استفاده از روشهای سنتی استخراج و تجهیزات و ماشینآلات فرسوده صورت میگیرد.
در نهایت استفاده از تکنولوژیهای فرسوده، بهرهوری نیروی کار را کاهش میدهد. از طرف دیگر به دلیل نداشتن قدرت رقابت در تولید و صادرات و اجرا نشدن طرحهای توسعهای در معادن به دلیل کمبود نقدینگی، بهرهوری معادن و کارگران کاهشیافته و متاسفانه بهطور غیرمستقیم موجبات بیتوجهی کارفرما به نیروی کار را باعث میشود. عدم توجه کارفرما به وضعیت معیشت نیروی انسانی میتواند موجبات بروز حوادث معدنی را مهیا سازد.از این رو در طرح ایمنسازی دو نکته حائز اهمیت است؛ نخست اصل مزیت نسبی و شاکله معادن کشور و دوم هزینهها و سودآوری این طرح. به نظر میرسد ایمنسازی معادن زغالسنگ زنجیرهای از چالشها را در پی دارد که روسها تنها در یک مورد آن میتوانند نقشآفرینی کنند. بنابراین باید دید که با وجود تاکید کارشناسان بر اهمیت حضور سرمایهگذاران خارجی چقدر مزیت نسبی معادن زغالسنگ میتواند توجیهکننده نوسازی تجهیزات باشد؟ به عبارتی همین اما و اگرها میتواند حضور سرمایهگذاران و نخبگان فکری روس را در معادن زغال ما به تعویق اندازد. باید دید که معادله ایمنسازی معادن زغال تا کجا پیش میرود و با وجود تمایل روسها آنها خواهند آمد؟
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد