19 - 11 - 2024
کسی تخممرغهایش را در سبد ایران نمیگذارد
در این صورت میان دو کشوری که سرمایهگذاری کردهاند و در خاک یکدیگر فعالیتهای تولیدی- خدماتی به راه انداختهاند، هیچگاه نزاع در نمیگیرد و اختلافها به نقطه جوش نمیرسد. نمونه بارز برای اثبات این ادعا، روابط ایالاتمتحده و چین است که با وجود اختلافهای گسترده و متنوع اقتصادی و سیاسی، پکن- واشنگتن همواره دشمنی مدیریت شده و تعریف شدهای با هم داشتهاند.
این واقعیت آشکار در نظر مقامات ایرانی، اما به گونهای تحریف شده، باور شده است. روزی محمود احمدینژاد میخواست در ازای در اختیار گذاشتن بازار ایران از اروپاییها امتیاز بگیرد و آمریکا و اروپا را تهدید میکرد که اگر به ایران امتیاز ندهند بازار ایران در اختیارشان گذاشته نخواهد شد. در آن موقع این واقعیت مسلم درک نمیشد که ایران با داشتن جمعیت کمتر از 80میلیون نفری در جهانی که حدود 7میلیارد نفر- اکنون بیش از 8میلیارد نفر- زندگی میکنند مگر چقدر جذابیت اقتصادی دارد که بتواند با توسل به آن تهدید یا به وسیله آن معامله کند؟! علاوه بر این در حالی که اقتصاد ایران در روزهای رونق خویش حدود 4دهمدرصد از اقتصاد جهان را تشکیل میداده، معلوم نیست کشوری که 4دهمدرصد از اقتصاد جهان را در اختیار دارد، میخواهد یا میتواند آن بخش بزرگ 6/99درصدی جهان را تهدید کند یا تحت تاثیر قرار دهد؟
در مورد شبکههای اجتماعی و ضوابطی که ایران برای آنها تعیین کرده نیز همین منطق وجود دارد. در حالی که تعداد مخاطبان در هر یک از شبکههای اجتماعی معروف (شش شبکه اجتماعی برتر دنیا از نظر مخاطب و سود اقتصادی) حدود یا بیش از یکمیلیارد نفر در جهان است، ایران با جمعیت 90میلیون نفری خویش که حدود 40 تا 45میلیون نفر، کاربر شبکههای اجتماعی دارد، چگونه میتواند خواستههای خویش را به شبکههای اجتماعی دیکته کند؟
حالا واقعیت نگرانکنندهتری هم وجود دارد؛ بهجز در دوره ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی، در هیچیک از دورههای ریاستجمهوری دیگر، سرمایهگذاری قابلقبول و اطمینانبخشی از سوی کشورهای بزرگ- حتی چین و روسیه- در ایران صورت نگرفته است.
همکاریهای اقتصادی و تامین مالی، پرداخت وامهای کوتاه یا بلندمدت و… هیچیک جایگزین سرمایهگذاری نمیشود و امنیت حاصل از سرمایهگذاری در کشور مقابل را پدید نمیآورد. این امر نشان میدهد که هیچیک از کشورهای بزرگ- حتی چین و روسیه- حاضر نیستند تخممرغهایشان را در سبد ایران بگذارند. در اینباره این نکته را باید توضیح داد که هرگونه همکاری که ماهیت پرداخت وام داشته باشد، اصلا به معنای افزایش علایق مشترک نیست چراکه در نهایت کشور وامگیرنده موظف به بازپرداخت وام میشود و کشور وامدهنده توجهی به شرایط اقتصادی، اجتماعی و امنیتی او نمیکند.
به لحاظ عقلی هم نمیتوان جواب روشنی برای این سوال که چرا قدرتهای بزرگ باید یا بهتر است علاقهمند به تامین امنیت و ثبات ایران باشند، پیدا کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد