23 - 04 - 2024
کاوشهای باستانشناسی در کما
نادر نینوایی- آنطور که از گفتههای باستانشناسان و فعالان حوزه میراث فرهنگی برمیآید، تعداد کاوشهای باستانشناسی در کشور بسیار کم و این موضوع آشکار شدن افقهای جدید در حوزه تاریخ و باستانشناسی ایران را با چالش مواجه کرده است.
نبود برنامه منسجم و بلندمدت برای انجام کاوشها باعث شده تعداد کاوشهای انجامشده محدود شوند و هر فصل کاوش به ناچار در مدت کوتاهی به پایان برسد.
در این سالها انجام نگرفتن کاوشهای مداوم و اثربخش در بسیاری از محوطههای تاریخی، محل نقد جامعه باستانشناسی کشور بوده است. انجام نگرفتن کاوشهای کافی در تپه قیطریه یا در مولوی تهران با وجود ارزش تاریخی این دومنطقه که یکی قدمت سکونت در تهران را به هزارو ۲۰۰ساله و دیگری به بیش از هفتهزار سال قبل میرساند، در واقع نمایانگر نوک کوه یخ غفلت از کاوشهای مستمر و هدفمند است. از سوی دیگر، زمانی که پروژههای عمرانی بزرگی مثل سدسازی یا طرحهای توسعهای ملی کلید میخورد، با توجه به مدت زمان محدود برای آغاز پروژه، فرصت کافی برای انجام کاوشهای کافی وجود ندارد. این در حالی است که میتوان سالها پیش از ساخت سد یا پروژههای ملی اطلاعرسانی لازم صورت گیرد تا کار کاوش آغاز شده و شاهد غرق شدن یا از دست رفتن محوطههای تاریخی بدون انجام کاوش کامل، منسجم و دقیق نباشیم.
وضعیت کنونی کاوشها
تعداد کاوشهای باستانشناسی در کشور بسیار محدود است و این امر به تعبیر برخی صاحبنظران باعث شده میزان حفاریهای غیرمجاز سوداگران گنج هم بیشتر شود.
عبدالرضا مهاجرینژاد، باستانشناس و عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور در پاسخ به این پرسش که «به عنوان یک پژوهشگر و باستانشناس با سابقه، وضعیت کنونی انجام کاوشهای باستانشناسی در کشور را چگونه میبینید و آیا کم شدن کاوشها میتواند موجب افزایش حفاریهای غیرقانونی شود؟» به «جهانصنعت» گفت: در مرحله نخست باید خاطرنشان کنم که در مورد افزایش حفاریهای غیرمجاز موضوع مربوط به بحث حفاظت است و چه کاوش انجام بشود و چه انجام نگیرد، باید امر حفاظت از میراث فرهنگی اتفاق بیفتد.
وی افزود: در خصوص اینکه تعداد کاوشها کم شده است باید اذعان کنم که این موضوع دقیقا درست است. یکی از مشکلاتی که وجود دارد این است که کاوشهای باستانشناسی در کشور براساس نیاز جامعه باستانشناسی نیست. در نظر بگیرید در سالهای پیش از انقلاب و حتی در چند سال پس از آن تمام کاوشها براساس یک برنامه بلندمدت انجام میگرفت؛ در نتیجه هر سال در قالب چند فصل در محوطههای تاریخی کاوش شده، سپس مرمت صورت گرفته و بعد فرآیند انتشار نتیجه پژوهشها انجام میشد. باید بگویم کاوشها در آن دوران مداوم و براساس یک برنامه مشخص و هدفمند بود. این باستانشناس خاطرنشان کرد: کاوشهای باستانشناسی ۲۰ تا ۲۵سال اخیر اما متاسفانه براساس نیاز جامعه باستانشناسی کشور و موزهها نیست؛ یعنی صرفا یا یکسری کارهای استعلامی انجام میگیرد یا اگر قرار است سدی زده شود چند فصل کاوش انجام گرفته و بعد محوطهای تاریخی به زیر آب میرود.
چالشهای پروژههای عمرانی
در سالهای اخیر ساخت و آبگیری برخی سدها نظیر سد چمشیر که مشرف به محوطههای تاریخی بودهاند نیز چالشهایی برای انجام کاوشهای باستانشناسی در پی داشته است. در واقع فرصت محدود در نظر گرفتهشده برای انجام کاوشها در محوطههای وسیع پشت سدها کافی نیست و با این رویه خواسته یا ناخواسته، محوطههای تاریخی بدون انجام کاوش دقیق یکی پس از دیگری زیر فرسنگها آب غرق میشوند.
مهاجرینژاد، عضو هیات علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی در خصوص لطمهای که سدها و پروژههای عمرانی در مسیر انجام کاوشها ایجاد میکنند، گفت: در کشور ما برای طرحهای عمرانی و توسعهای (درسطح ملی) یک پیوست به نام «پیوست میراث فرهنگی» وجود دارد که باید رعایت شود. متاسفانه این پیوست با وجود اینکه مستند به مصوبه مجلس شورای اسلامی است و به تمام دستگاهها ابلاغ شده اما در برخی موارد به شکل صحیح رعایت نمیشود؛ یعنی اگر قرار است سدی ایجاد و احداث شود ابتدا باید کار کاوشهای باستانشناسی آن به شکل کامل انجام گرفته و پس از مستندسازی نتیجه کاوشها، وزارت میراث فرهنگی میتواند پیوست را بدهد. در سالهای اخیر اما این موضوع آنطور که باید و شاید رعایت نشده است. وی افزود: این موضوع را در خصوص سد سیمره، سد واقع در آذربایجان غربی و در مورد بسیاری از پروژههای عمرانی میبینیم. اتفاقی که در محوطههای این سدها میافتد این است که صرفا چند فصل به صورت تصادفی کاوش (در بخشهایی) انجام میگیرد و سپس محوطه در زیر آب غرق میشود.
نتیجه کمتوجهی به برنامه بلندمدت و منسجم
وجود برنامه مدون، بلندمدت، دقیق و منسجم برای انجام کاوشهای باستانشناسی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است اما این موضوع در کشور آنطور که انتظار میرود مورد توجه قرار نگرفته است.
مهاجرینژاد در این خصوص ابراز داشت: باستانشناسی که میخواهد در تختجمشید یا هر جای دیگری کاوش کند، میتواند برنامه پنجساله خود را ارائه داده و مشخص کند با انجام کاوشها به دنبال پاسخ به چه پرسشهایی است. توجه داشته باشید وقتی یک محوطه در ۵فصل کاوش شده و دادههای معماری آن پیدا و مرمت شده و پژوهش لازم صورت گیرد، مسیر هدفمند است. نمونه این موضوع را میتوان در تپه پیش از تاریخ «چاتالهویوک» در کشور ترکیه دید. در این منطقه خدمات و امکانات لازم فراهم شده و باستانشناسان در تابستان و زمستان بدون مشکل کار کاوش را انجام میدهند.
وی افزود: «به این ترتیب هم بحث آموزش محقق شده و هم بحث پژوهش و تجزیه تحلیل دادهها و آنالیز آنها انجام میگیرد. متاسفانه در ۲۵سال اخیر در کشور ما این موضوع کمتر اتفاق افتاده است. توجه داشته باشید که همین مساله باعث میشود تولید محتوای کافی انجام نگرفته و کاوشهای باستانشناسی نیز پیوسته و مداوم نباشند.» باید اذعان داشت که در شرایط کنونی غفلت از انجام کاوشهای باستانشناسی ضربههای بسیاری به محوطههای تاریخی وارد آورده است. به گفته محمداسماعیل اسمعیلی جلودار، رییس هیاتمدیره انجمن علمی باستانشناسی ایران، «انجام نشدن کاوش باستانشناسی در سیراف این اجازه را به مسوولان شهری و نهادهای مرتبط داد تا در یک ترفند عجیب، ساختمانسازی در عرصه آن را با دور زدن قانون انجام دهند و امروز آن را تبدیل به یک بحران فرهنگی کنند.» با توجه به چالشها و مشکلات متعدد در حوزه کاوشهای باستانشناسی و نیز با نظر به اهمیت انجام مستمر این کاوشها، انتظار میرود با انجام برنامهریزی صحیح و بلندمدت، شرایط برای انجام گستردهتر و دقیقتر کاوشها فراهم شود؛ آنچه که تلاش و همتی مضاعف را از سوی وزارت میراث فرهنگی، پژوهشگاه میراث فرهنگی و سایر نهادهای مرتبط طلب میکند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد