23 - 06 - 2024
کارآفرینان ایرانی در موقعیت اضطرار
گروه صنعت- کلیت اقتصاد ایران به دلایل گوناگون گیج میزند و به همین دلیل است که کارآفرینان ایرانی نیز در وضعیت نابسامانی قرار گرفتهاند و روزهای سختی را سپری میکنند. کارآفرینان ایرانی این روزها کوشش میکنند ضمن اینکه در تشکلهای گوناگون عضو شوند و انسجام و یکپارچگی پدیدار سازند، به دولت و نهادهای مسوول بگویند وضعیت چگونه است. شماری از کارآفرینان نسل قدیم و نسل جدید در یک نشست کارآفرینی تازهترین خواستهای خود را با نهاد دولت مطرح کردند؛ بررسی آنچه در همایش کانون کارآفرینی استان تهران از سوی کار آفرینان بیان شد میتواند نمادی از اضطرار در میان آنها باشد.
علی نقیب رییس هیاتمدیره کانون کارآفرینی استان تهران در این مراسم ضمن قدردانی از حضور مدعوین، گفت: کانون کارآفرینی استان تهران به همت جمعی از فارغالتحصیلان دانشگاه شریف در سال 1400 تاسیس شد. این کانون پیش از آن به صورت شبکه مدیران کارآفرین شکل گرفته بود و حدود دوسال پیش به این نتیجه رسیدیم که به صورت یک NGO رسمی در اتاق بازرگانی به ثبت برسد لذا تحت عنوان کانون کارآفرینی استان تهران ثبت شد اما به همین دلیل تمرکز ما بر کارآفرینان استان تهران بود و خیلی نتوانستیم با کارآفرینان دیگر استانها و حتی کارآفرینان خارج از کشور همکاری داشته باشیم و عضویت بگیریم.
حسین سلاحورزی رییس هیاتمدیره سازمان ملی کارآفرینی ایران گفت: اواخر دهه 70 بود که مفهوم کارآفرینی وارد موضوعات اقتصاد مدیریتی ایران شد، من معتقد بودم مفهوم کارآفرینی هم مانند مفهوم مدیریت کیفیت، واژهای وارداتی است که به آن جفا شده است، دیدیم که مدیریت کیفیت تنزل پیدا کرده بود به اینکه سازمانها ایزو بگیرند بدون اینکه در بهرهوری اقتصاد و ارزشافزوده اقتصاد کشور تاثیری داشته باشد.
در سال 1384 مشاورانی در دولت بودند که گفتند کشورهای اندونزی و مالزی و… از الگوی کسبوکارهای کوچک استفاده کردهاند، لذا بنگاههای زودبازده کارآفرین را تعریف کردند و از این طریق 18هزار میلیارد تومان را به سیستم بانکی با نرخ بهره منفی 8درصد و 6درصد تحمیل کردند.
خیلیها معتقدند تزریق تسهیلات تکلیفی بنگاههای زودبازده، در کنار مسکن مهر، جزو عوامل مشکلات اقتصاد ایران بوده است. همان زمان جشنوارههایی در سطح استانها برگزار میشد و برخی افراد به عنوان کارآفرین معرفی میشدند. ما هم در کانون عالی کارآفرینی بودیم، وزیر کار وقت، ما را به یکی از این جشنوارهها دعوت کرده بود، در آن جشنواره من گفتم که زمانی که اقتصاد مهندسی را تدریس میکردم، از دانشجویان پرسیدم؛ کارآفرینی چیست؟
هر کسی چیزی گفت تا اینکه یکی گفت؛ کارآفرینی یعنی شخصی کاری انجام دهد و سایرین بگویند آفرین. در آن جشنواره گفتم که این برنامه بنگاههای زودبازده، باعث ناترازی بانکها و کسری بودجه میشود .این را هم اضافه کنم که اوایل فکر میکردم این تعریف از کارآفرینی اشتباه است و بعدها در اکوسیستم اقتصادی دیدم که ایجاد ارزش در یک محیط پرابهام و پرریسک ارزشمند است.
مشکل بزرگ ما فقدان پیشرانهای اقتصادی است
محمدرضا بهرامن نایبرییس اتاق بازرگانی ایران گفت: من از برگزارکنندگان این نشست قدردانی میکنم. امروز در این نشست هستیم برای انتقال تجربیات و باید گفت اینجا محل انتقال تجربیات است برای کسانی که کولهباری از تجربیات را دارند. امروز هوش مصنوعی وارد زندگی شده است و مگر میشود که نخواهیم از آن استفاده کنیم. نسل امروز به تجربیات ما نیاز دارد و در محیطهای کسبوکار باید نیروهای جدیدی را تربیت کنیم. امروز زمان سازندگی برای ساختن مدیران جدید است و باید روی منابع انسانیمان سرمایهگذاری کنیم و همانطور که به ما فرصت ساخته شدن دادند، ما نیز باید این فرصت را به نسل جدید بدهیم. همچنین همانگونه که جامعه برای ما سرمایهگذاری کرده، ما هم باید برای جامعه و جوانانمان سرمایهگذاری کنیم.
مهمترین مساله کشور، سرمایهگذاری است
«مهدی صادقینیارکی نایبرییس اتاق بازرگانی تهران گفت: در ابتدا میخواستم در مورد کارآفرینی یا ارزشآفرینی صحبت کنم ولی به واسطه شرایط حاضر در نشست ترجیح میدهم در مورد سرمایهگذاری صحبت کنم. در کشور ما در دهه 90 نرخ سرمایهگذاری کاهش پیدا کرد تا جایی که تا سالهای پایانی این دهه، نرخ استهلاک از نرخ تشکیل سرمایه پیشی گرفت، در حالی که در سند چشمانداز باید به رتبه اول منطقهای با نرخ رشد اقتصادی 6/8درصد در سال میرسیدیم که 5/2درصد آن از محل بهرهوری و باقی آن از محل تشکیل سرمایه و سرمایهگذاری جدید باید اتفاق بیفتد. ذدبا اعداد و ارقام امروز برای رشد اقتصادی 8درصدی 3000هزار میلیارد تومان در سال باید سرمایهگذاری شود؛ یعنی حدود 60میلیارد دلار.
این در حالی است که توان تسهیلاتدهی بانکها در سال 1402 حدود 5500هزار میلیارد تومان بوده است که اگر وارد جزئیات آن بشویم بخش عمده آن، پول جدیدی به اقتصاد ملی بابت سرمایه اضافه نکرده است. براساس آمارها نسبت واردات به تولید ناخالص داخلی براساس قیمتهای پایه 1390، در سال 1390، 6/17درصد بوده و در سال 1391 به 9/14درصد رسیده است. همچنین در سال 1392 به 3/12درصد، در سال 1393 به 2/11درصد، در سال 1394 به 9درصد و در سال 1395 به 5/8درصد رسیده است. پس از آن در سال 1396 که بیشترین نرخ سرمایهگذاری خارجی را داشتهایم 3/9درصد بوده است و در سال 1397 به 9/6درصد و در سال 1398 به 6/4درصد رسید. این میزان در سال 1399 هم به 6/4درصد، در سال 1400 به 7/3درصد و در سال 1401 به 9/3درصد رسیده است؛ یعنی نسبت واردات به تولید ناخالص داخلی از 17درصد به 4درصد رسیده است.
اگر واردات کالای مواد ساخته شده و کاهش پیدا کرده باشد و تبدیل به تولید داخل شده باشد ارزشمند است اما خیلی از بنگاهها سرمایهگذاری جدید نداشتهاند. به همین خاطر انتظار ما از دولت مستقر و دولت آینده، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره رییسجمهور فقید، این است که سرمایهگذاری را در اولویت قرار دهد، زیرا مهمترین مساله کشور، سرمایهگذاری است که به جز از مسیر مشارکت مردم و مشارکت بخش خصوصی امکانپذیر نیست، ما از هر فردی که مسوولیت دولت را برعهده خواهد گرفت، میخواهیم که سرمایهگذاری را در اولویت قرار دهد چون اگر موتور سرمایهگذاری به کار بیفتد تاثیرات آن در کسبوکارها خود را نشان خواهد داد.
به مفهوم کارآفرینی جفا شده است
حمید کشاورز مالک و موسس شرکت کروز گفت: من متولد 1337 هستم و در سال 1355 در رشته الکترونیک به دانشگاه شریف رفتم. از سال 1360 هم فعالیت داشتهام، در این راه همواره سعی میکنم کشور را بهتر بشناسم زیرا بزرگترین دغدغه من، فضای اقتصادی و کسبوکار برای فعالیت بنگاههای اقتصادی متوسط و بزرگ است که امکان رشد ندارند، بهطوری که ارزش شرکتهای بورس و فرابورس ما فقط حدود 150میلیارد دلار است.
این در حالی است که بزرگترین شرکت دنیا یعنی مایکروسافت 1/3تریلیون دلار ارزش دارد، شرکت دوم «انویدیا» با حدود 10برابر بزرگ شدن، 3تریلیون دلاری شده و سومین شرکت هم اپل است. اندازه این سه شرکت اول دنیا از کل بازار بورس چین بزرگتر است، ما هم بهتر است اندازههای اقتصاد خودمان را ببینیم و از آن ناراحت باشیم در حالیکه در همین اقتصاد 150میلیارد دلاری نیز عمدهاش توسط دولت اداره میشود اگرچه مالکیتی وجود ندارد.
ریشه عدم توسعهها همین مشکل است که آرزوی کارآفرین بزرگ شدن سیستم آن است اما برای کارآفرینان ما سقف پرواز وجود دارد، بهطوری که باید پرسید بخش خصوصی میتواند شرکت بزرگ را اداره کند یا نه؟ مشکل بزرگ ما فقدان پیشرانهای اقتصادی است و چرا ما شرکتهایی نداریم که مثلا 10میلیارد دلار ارزش داشته باشند.
ما باید تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم، برخی مشکلات ارتباطی به دولت ندارد، ما میبینیم که همکاری با بخش خصوصی بزرگ وجود ندارد و این موضوع در سال 1354 هم اتفاق افتاد و دیدیم که به صنعتگران بزرگ کشور چه گذشت.
اگر همه ما ایرانیها که به دنبال توسعه و پیشرفت کشور هستیم، بدانیم که کشور را نباید موقتی فرض کنیم و فقط پولی به دست بیاوریم، بخشی از مشکلات حل خواهد شد در حالی که ایران موقتی نیست و باید جلو برود.
جای نگرانی دارد که بخش بزرگی از نیروهای جوان ما جلای وطن میکنند اگرچه این امید وجود دارد که از پتانسیلهای مملکت استفاده کنیم. مهم این است که بدانیم اگر درخت چنار میکاریم هیچوقت از سایهاش استفاده نمیکنیم، بلکه باید بکاریم تا دیگران استفاده کنند.
تداوم ریسکپذیری، خلاقیت و نوآوری
حسن فروزانفرد رییس هیاتمدیره شرکت کامبیز گفت: اینجا کانون کارآفرینی است و من خوشحالم که به جای کارآفرینان از واژه کارآفرینی استفاده شده است و آنچه که از این مفهوم میفهمیم تداوم ریسکپذیری، خلاقیت و نوآوری است، اینهاست که نهایتا زمینه ارزشآفرینی و توسعه را فراهم میکند و اگر به اینها تمرکز کنیم کار شایستهای را انجام دادهایم.
اگر از توسعه صحبت میکنیم باید به دنبال توسعه مفهوم کارآفرینی باشیم تا حضور افراد از جنس کارآفرینی باشد بهطوری که باید گفت به میزانی که حضور و رفتارمان از جنس کارآفرینی است به توسعه دست پیدا میکنیم.
ما باید کارآفرینی را به شکل شایسته و حرفهای معرفی کنیم و زمینه کارآفرینی را توسعه دهیم و از تجربیات دیگران نیز یاد بگیریم که چه ریسکی را پذیرفته و چه خلاقیتی داشتهاند که توانستهاند زمینه پایدار کارآفرینی را خلق کنند.
در کشور ما تشکلهای صنفی مختلفی وجود دارند که باید در آنجاها از محدودیتهای صنفی بگوییم و دنبال راهحلها برای آن باشیم، اما زمانی که تحت عنوان «کارآفرین» دور هم جمع میشویم باید روی مفهوم کارآفرینی تمرکز کنیم و به دنبال پایداری این مفهوم در آینده باشیم.
از الگوریتم پذیرش و اقدام استفاده کنیم
سعید جابرانصاری رییس هیاتمدیره شرکت دژپاد گفت: من از نسل دوم یک خانواده کارآفرین هستم، ما نیاز داریم که بکاریم و دیگران بخورند. ما انجمن ترویج کسبوکارهای خانوادگی ایران را تاسیس کردهایم که ریاست آن با مهندسمحسن خلیلی است. هدف ما در این انجمن این است که انتقال بیننسلی را تسهیل و موفق کنیم. حدود 15هزار «دفتر خانوادگی» در جهان داریم که بار دوم رشد کسبوکارهای خانوادگی است؛ بار اول، هلدینگهای خانوادگی است که کسبوکار را هدایت و در دنیا با سرمایه حداقل 50میلیون دلار آغاز به کار میکنند، هدف آن فقط مدیریت این ثروت نیست بلکه مدیریت خانواده، حکمرانی خانواده، حکمرانی سرمایهگذاریها و فعالیتهای بشردوستانه تحت این عنوان است، ضمن اینکه آموزشها را به نسل بعدی ارائه میدهند. اگرچه کانون کارآفرینی به دنبال انتقال تجربه به نسل جوان است اما ما reverse mentoring را هم داریم که به معنای یادگیری از جوانان است جوانهای ما، امروز دانش و آگاهی دارند که برای آینده به کار میآید و مهمترین کار در این مسیر این است که ذهنیت خودمان را تربیت و مدیریت کنیم. در کشور ما هم 850قطعهساز خودرو بالای 35سال فعالیت دارند و در 5 تا 10سال آینده باید انتقال بیننسلی داشته باشند اما واقعا ما آماده نیستیم و باید برای این آماده شویم.
ما هنوز براساس سیستم عطاری جلو میرویم در حالی که به سیستم پزشکی نیاز داریم، وقتی خانوادهای مشکلی دارد باید آموزش و مشاوره مناسب به آنها داده شود، الان 86دانشگاه بزرگ در دنیا «مرکز خانوادگی» دارند تا هم خانواده و هم کسبوکارهای شکوفا داشته باشیم بهطوری که نه خانواده فدای کسبوکار شود و نه کسبوکار فدای خانواده.
ما باید اجازه دهیم نسل جدید، میراث آینده خودش را بسازد ضمن اینکه از میراث گذشته هم پاسداری کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد