12 - 08 - 2024
چند شیء به بدن شهید هنیه اصابت کرده بود
مهر- خالد قدومی، نماینده جنبش حماس در تهران، به بیان جزئیاتی از ترور اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی حماس، در تهران توسط رژیم صهیونیستی اسرائیل پرداخته است. او گفت: جزئیات شامل مشاهدات شخصی بنده و گزارش رسمی از طرف سپاه است. این ترور ناجوانمردانه با موشک کوتاه برد و سر انفجاری ۷ کیلوگرمی اتفاق افتاده است. آن شب داخل اتاق رفتم و پیکر شهید هنیه را دیدم، در آنجا براساس مشاهدات عینی مشخص بود که دیوارهای این اتاق به سمت داخل منهدم شده است. او با تایید این مهم که «ضربه از بیرون به داخل اصابت کرده»، گفت: ضربه از بیرون بود اما آیا راکت بوده یا چیز دیگری؛ این با استفاده از دوربینهای ویژه و نظر متخصصان و گزارشهای رسمی مشخص میشود. براساس مشاهدات بنده بین گزارشهایی که دیدم، شنیدم و خواندم گزارشهای سپاه منطقیتر بود. وسیم ابوشعبان در اتاق دیگری بود. به محض اینکه پنجرهها شکسته و دیوارها آوار شد، پیکرش روی آوار قرار گرفته بود. البته قرار است بعد از تحقیقات توسط کمیتههای مشترک جمهوری اسلامی ایران و مقاومت جزئیات این رخداد به مردم توضیح داده شود. او که جزو اولین نفرهایی بود که وارد اتاق شهید هنیه شده و پیکر شهید را مشاهده کرده بود، درواکنش به این پرسش که آیا هنگام ورود پیکر شهید به گونهای بود که بشود گفت انفجار بزرگ بوده یا نه، گفت: در مورد این جزئیات و تفصیل اینکه پیکر آقای هنیه چطور بوده مناسب نیست خیلی صحبت کنم. یک جای بدن حاج آقا هدف قرار داده شده بود.» او همچنین با تایید اینکه «یک شیء به پیکر شهید هنیه اصابت کرده بود»، گفت: «یک شیء به بدن حاج آقا اصابت کرده بود. فکر کنم اصابت مستقیم بود.» او همچنین در واکنش به این پرسش که «آیا در آن ساختمان فقط اتاق اسماعیل هنیه آسیب دیده بود» گفت: نه. چیزی که پرتاب شده بود اثرش از بالا به پایین بود. من طبقه دوم بودم. سرویس بهداشتی واحدی که من داخلش بودم هم خراب شد. اگر انفجار میبود از پایین به سمت بالا میرفت اما از بالا به پایین آمد.» قدومی گفت: سرویس بهداشتی طبقه دوم که در آن مستقر بودم، تخریب شد. اتاقهایی که کنار اتاق شهید هنیه هم بود، تخریب شد. او همچنین با بیان اینکه «محافظ شهید هنیه نیز همراهش بود»، گفت: داستان وسیم ابوشعبان چیز دیگری است. اصلا نوبت ایشان نبود که از قطر بیاید؛ کسی که باید میآمد مریض شد و آقای وسیم همراه هنیه به تهران آمد. وسیم ابوشعبان اهل قرآن و ذکر و تسبیح بود. وسیم در ساختمان منتظر بود. من هم منتظر بودم تا شهید هنیه از مراسم ضیافت شام ریاستجمهوری بیایند. دیر شده بود و بچههای حراست خسته شده بودند. به وسیم گفتند: چند ساعت به صبح مانده است. شما میتوانی بمانی؟، وسیم هم گفته: لبیک. میمانم. در واقع قسمتش چنین بود که بیاید، بماند و شهید بشود. هنیه در آخرین دیدارش با مقام معظم رهبری درباره شهدا صحبت میکند. آخرین جملهای که هنیه به حضرت آقا گفت شعر عربی اذا غاب سید قام سید آخر بود. بعدش هم از آقا خداحافظی کرد.رهبران میروند و آن یکی میآید. اول مارس ۲۰۰۴ میلادی شیخ احمد یاسین شهید شد و بعد از یک ماه عبدالعزیز رنتیسی نیز به شهادت رسید. حاج اسماعیل هنیه در آن شب بعد از نماز مغرب و عشاء که خبر حمله به ضاحیه بیروت و فواد شکر آمد با دوستانش درباره شهادت صحبت کرد. هنیه آن شب گفت: «آرزوی مجاهد چه باید باشد؟ یا پیروز میشود یا شهید میشود» خود حاج هنیه میگوید: «خدا کند من هم شهید بشوم.» بعد از یک ساعت به آرزویش میرسد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد