23 - 09 - 2024
چشمانداز تاریک در یک دهه آینده
در دهههای اخیر، صنعت پتروشیمی با پیشرفتهای چشمگیری همراه بوده و نقش مهمی در اقتصاد جهانی ایفا کرده است. این صنعت که از منابع نفت و گاز به عنوان نهاده بهره میبرد و بهمثابه پایه و اساس بسیاری از بخشهای تولیدی و صنعتی عمل میکند، در زندگی روزمره ما نقش بسزایی دارد. صنعت پتروشیمی تحت تاثیر عوامل متعددی از جمله تغییرات قیمت نفت و گاز، سیاستهای محیطزیستی و پیشرفتهای فناورانه قرار دارد. با توجه به اینکه ایران ذخایر عظیم نفت و گاز دارد، ظرفیت بالقوهای دارد که به یکی از قطبهای اصلی صنعت پتروشیمی در سطح جهانی تبدیل شود. توسعه این صنعت به افزایش درآمدهای ارزی، ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی کشور کمک میکند و ایران با برنامهریزی صحیح و استفاده از فناوریهای نوین تواناست که جایگاه خود را در بازارهای جهانی تقویت کند.
این گزارش با هدف ارائه تصویری از وضعیت فعلی و چشمانداز آینده صنعت پتروشیمی در ایران و جهان تهیه شده است. با بررسی فرصتها، چالشها، روندهای کلیدی و فرصتهای پیشرو، نویسندگان گزارش در پی درک بهتری از جایگاه این صنعت در اقتصاد جهانی و نقش آن در تحقق اهداف توسعه ایران هستند. با تحلیل اولیه محیط کسبوکار، تاثیرات سیاسی و اقتصادی، بینالمللی و نوآوریهای فناورانه، این گزارش تلاشی است برای کمک هر چند کوچک به سرمایهگذاران، تصمیمگیرندگان، سیاستگذاران و فعالان این صنعت.
تامین انرژی به عنوان گلوگاه صنعت پتروشیمی
آمار مصرف انرژی در جهان در 20سال اخیر بیانگر افزایش مصرف تقریبا ۵۰درصدی از سال ۲۰۰۰میلادی تا ۲۰۲۲میلادی است. با بررسی سهم منابع مختلف انرژی در پاسخ به تقاضای موجود مشخص میشود که سهم نفت در تامین انرژی سال ۲۰۲۲ نسبت به سال ۲۰۰۰ تقریبا ۲۵درصد کاهش یافته است؛ به عبارت دیگر با افزایش مصرف انرژی در دنیا مقدار مصرف نفت تقریبا ثابت مانده است. باوجود افزایش سهم زغالسنگ در فاصله سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۴ آخرین آمار کماکان نشان میدهد سهم زغالسنگ حفظ شده است. آمار بیانگر آن بوده که بخشی از افزایش مصرف انرژی با افزایش مصرف گاز طبیعی پاسخ داده شده است. با در نظر گرفتن پیچیدگیهای فناوری و همچنین ملاحظات سیاسی افزایش تولید انرژی از مجرای انرژی هستهای با چالشهایی همراه است. با در نظر گرفتن رویکرد انحصاری کشورهای برخوردار از انرژی هستهای تغییر معناداری نیز در این حوزه انتظار نمیرود.
یکی از نکات قابلتوجه در مورد روند تامین انرژی مصرفی، رشد قابلتوجه سهم انرژیهای تجدیدپذیر است. آمار منتشرشده بیانگر آن است که در سالهای اخیر بیشتر سرمایهگذاریها در حوزه انرژیهای پاک در کشورهای توسعهیافته انجام شده است؛ با در نظر گرفتن سهم جمعیتی این کشورها در دنیا انتظار میرود رتبه سوختهای فسیلی در تامین انرژی تغییر چندانی نکند.
همانطور که انتظار میرود. تقریبا تمام انرژی مورد نیاز خاورمیانه از محل نفت و گاز طبیعی تامین شده است، چون این کشورها در سایر منابع انرژی سرمایهگذاری نکردهاند. به نظر میرسد روند موجود ادامه یابد.
بنابه گزارش سال ۲۰۲۲، نشریه انرژی وابسته به وزارت انرژی ایالاتمتحده، در قالب سناریوهای مختلف، مصرف انرژی در دنیا صعودی خواهد بود؛ انتظار میرود در سال۲۰۵۰ میزان مصرف انرژی نسبت به سال ۲۰۲۲ ۵۰درصد افزایش یابد. گزارش عنوان کرده که باوجود سرعت رشد بیشتر سوختهای غیرفسیلی، سوختهای فسیلی برتری ۵برابری خود را کماکان حفظ خواهند کرد.
شرایط مصرف انرژی در ایران نیز مشابه سایر کشورهای خاورمیانه است. براساس ترازنامه انرژی ایران در دهه ۱۳۹۰، بیش از نصف تقاضای انرژی در ایران از محل گاز طبیعی تامین شده است. در انتهای دهه ۱۳۹۰ مصرف انرژی ایران نسبت به ابتدای دوره ۳۹درصد افزایش یافته است. در این مدت مصرف نفت برای تامین انرژی ۲۵درصد و مصرف گاز طبیعی ۴۶درصد رشد داشته است.
با مقایسه منبع تامین انرژی در ایران و دنیا در سال ۲۰۲۲ در مییابیم حدود یکسوم انرژی دنیا از محل گاز طبیعی تامین شده است. با در نظر گرفتن سهم بالای ۵۰درصد گاز طبیعی در سید انرژی ایران این کشور بیش از 6درصد گاز طبیعی دنیا را به تنهایی مصرف کرده است. این آمار نشاندهنده نقش غیرقابل حذف گاز طبیعی در تامین انرژی ایران است.
با توجه به محدودیت منابع سوختهای فسیلی مساله آلودگی و پیشرفتهای فناورانه روند سرمایهگذاریهای جهانی برای تامین انرژی تغییراتی جدی داشته است. در 7سال اخیر ارزش سرمایهگذاری در نفت و گاز کاهشی و در حوزه انرژیهای پاک افزایشی بوده است. امروزه به ازای هر ۱۰دلار سرمایهگذاری در سوختهای فسیلی ۱۸دلار در سوختهای پاک سرمایهگذاری میشود، این نسبت چند سال قبل یک به یک بوده است.
در حال حاضر پیشبینیهای مختلف حاکی از آن است که سرمایهگذاری در انرژیهای پاک صرفا پاسخگوی افزایش تقاضای انرژی خواهد بود؛ بنابراین هنوز تقاضای نفت و گاز برای تامین انرژی پابرجا خواهد بود. گزارش سازمان اوپک در سال ۲۰۲۳ نیز گواه این مساله است. براساس گزارش این سازمان در طی ۲۰سال آینده سهم نفت و گاز در پاسخ به تقاضای انرژی ثابت خواهد بود؛ در حالی که سهم زغالسنگ بهشدت کاهش خواهد یافت و سهم انرژیهای تجدیدپذیر افزایشی است. ثبات سهم نفت و گاز در سید انرژی جهان نشان از نقش کلیدی آنها در تامین انرژی دنیا دارد. بهعلاوه، زیرساختهای مرتبط با حوزه تولید و انتقال انرژی چندان هم انعطافپذیر نیستند.
همانطور که در گزارش انرژی آکادمی دانایان مطرح شده است، در سالهای گذشته با کشف منابع جدید و همچنین سرمایهگذاریهای بیشتر، میزان عرضه انرژی در ایران با میزان مصرف نهایی آن متناسب بوده است؛ این روند متوازن لزوما در آینده حفظ نخواهد شد. در سالهای اخیر رشد جمعیت انرژی برای صنایع و افزایش سرانه مصرف انرژی از محرکهای افزایش تقاضای انرژی بوده، اما چون سرمایهگذاری بیشتر متوقف شده و از فناوریهای جدید استفاده نشده است، انتظار میرود که در سالهای آتی عرضه انرژی توانایی همپایی با مصرف آن را نداشته باشد و ایران با کسری انرژی روبهرو شود. شکل ۹ نشان میدهد که در صورت ثابت ماندن روندهای فعلی ظرف چندسال ایران واردکننده انرژی خواهد بود.
بهطور خاص، با توقف سرمایهگذاری در حوزه تامین گاز طبیعی (به عنوان اصلیترین منبع انرژی کشور و تامینکننده خوراک صنایع پتروشیمی) پیشبینی میشود که تامین گاز طبیعی مورد نیاز با مشکلات به مراتب بیشتری روبهرو شود. در50سال اخیر میزان تولید گاز طبیعی در دنیا تقریبا رشد سهبرابری داشته و در همان بازه زمانی تولید گاز طبیعی در ایران بیش از 70برابر شده است. عمده این رشد از دهههفتاد شروع شده و از آن زمان تولید گاز در ایران شتاب چشمگیری یافته است.
همزمان با افزایش تولید گاز طبیعی و تحت تاثیر سیاستهای توسعهای تقاضا برای گاز طبیعی بهشدت بالا رفت و نتیجه آن رشد همزمان مصرف با تولید بود. شکل۱۱ تغییر شیب مصرف را نشان میدهد که متناسب با تغییرات شکل۱۰ است. چون بیش از ۴۰درصد انرژی ایران در بخش خانگی و عمومی مصرف و بیش از نصف انرژی مورد نیاز کشور نیز از محل گاز طبیعی تامین میشود. هرگونه اخلال در تامین گاز در مرحله اول رفاه عمومی و در مرحله بعدی حیات صنایع کشور را تهدید میکند.
یکی از مرسومترین روشهای انتقال انرژی در دنیا تبدیل منابع انرژی به برق است؛ پس از آن برق تولیدشده را از طریق شبکه انتقال و توزیع به مصرفکننده میرسانند. در ایران- ایبسا به دلیل وجود دو وزارتخانه مجزا در حوزه انرژی؛ نفت و نیرو- سرمایهگذاری اضافی انجامشده و امکان استفاده از گاز و برق هر دو برای مصرف خانگی فراهم شده است. از آنجا که گاز منبع هیدروکربنی بسیار کمخطر و کمآلاینده است، عقبنشینی سیاستگذار از تامین گاز برای خانوار که رفاه زیادی ایجاد کرده، دشوار است. از این رو سیاستگذار مداوما خود را متعهد به تامین گاز خانگی میداند و در صورت کمبود گاز کماکان اولویت مصرف را به خانوارها میدهد. حتی در شرایط کنونی که عمده قانونگذاران کشور به خطا بودن این سیاست چنددههای واقف هستند، جبرا در برابر رایدهندگان حوزههای انتخابیه خود متعهد به پیگیری آن و توسعه شبکه گاز خانگی هستند.
در شکل ۱۱ مشاهده میکنیم که از سال ۲۰۱۹ به بعد روند مصرف گاز در ایران نزولی شده است. اگر قبل از آن کاهشهای موقتی در نمودار مشاهده میکنیم، این کاهشها به تغییر قیمت گاز نسبت به سایر انرژیها مربوط است. کاهش مصرف از سال ۲۰۱۹ عمدتا ناشی از قطع گاز مورد نیاز صنایع بوده؛ در سال گذشته گاز بسیاری از صنایع دستکم ۵۱روز قطع شده است.
در گذشته بخش قابلتوجهی از صادرات گاز ایران در قالب قراردادهای سوآپ انجام میشد؛ یعنی گاز از کشورهای CIS وارد شده و به مقاصد صادراتی صادر میشد و بزرگترین مقصد ترکیه بود. در چندسال گذشته و با ادامه تعهدات صادراتی کشور و نیاز کشور به ارزآوری و نیز قطع یا کاهش امکان واردات گاز به نظر میرسد که گاز صادراتی صرفا از منابع داخلی تامین شده و این موضوع نیز در قطع گاز صنایع موثر بوده است.
نفت و پالایش آن
تقاضای نفت به عنوان دیگر سوخت فسیلی مورد استفاده شرایط متفاوتی دارد. همانطور که اشاره شد در سال ۲۰۲۱ حدود یکسوم انرژی مورد نیاز دنیا از نفت تامین شده است. گزارش اوپک از مصرف نفت در سال ۲۰۲۲ نیز در همین حدود است. در سال ۲۰۲۲ روزانه 6/99میلیون بشکه نفت مصرف شده که ۱۵درصد آن را تقاضای مربوط به چین تشکیل داده است. همچنین پیشبینی شده است که تا سال ۲۰۴۵، میزان مصرف نفت با ۱۶درصد افزایش برابر با ۱۱۶میلیون بشکه در روز خواهد شد. صنایع حملونقل پتروشیمی و هوانوردی از اصلیترین مصرفکنندگان هستند.
براساس پیشبینیها از وضعیت جغرافیایی تقاضای نفت انتظار میرود که عمده تقاضای نفت از سوی کشورهای در حال توسعه باشد و کشورهای توسعهیافته تقاضای نفت خود را کاهش دهند. پیشبینی میشود هند به عنوان یکی از دو بزرگترین کشور در حال توسعه، تقاضای نفت خود را از 1/5میلیون بشکه در روز در سال ۲۰۲۲ به 7/11میلیون بشکه در سال ۲۰۴۵ افزایش دهد.
از سال ۲۰۱۰ ظرفیت پالایشی دنیا در حدود ۱۰۰میلیون بشکه در روز پایدار بوده و برآورد سرمایهگذاریهای انجامشده حاکی از ادامه این روند است.
در حال حاضر انتظار میرود 7/1هزار میلیارد دلار در صنایع پالایشی سرمایهگذاری شود از این میزان ۵۵۰میلیارد دلار برای طرحهای توسعهای است و 1/1هزارمیلیارد دلار برای نگهداری و جایگزینی سرمایهگذاریهای موجود مصرف خواهد شد.
در سال ۲۰۲۲ از کل حجم پالایش نفت دنیا 4/19درصد در آمریکا، ۱۷درصد در چین و فقط 9/2درصد در پالایشگاههای ایران پالایش شده است. به دلیل تمرکز تقاضا در کشورهای آسیایی و همچنین پذیرش آلودگی در کشورهای در حال توسعه حساسیت کمتر نسبت به آلودگی در این کشورها در مقایسه با کشورهای توسعهیافته توسعه ظرفیتها عمدتا در کشورهای آسیایی پیشبینی شده است.
در ایران نیز ظرفیت پالایشی همواره روند رو به رشدی داشته است؛ ظرفیت مستقر از 10میلیون بشکه در ابتدای سال ۱۳۶۰ به ۲۰میلیون بشکه در سال ۱۴۰۱ رسیده است. بهعلاوه بهرهوری پالایشگاهها نیز افزایش یافته و از تولید ۴۹درصد به ۷۰درصد ظرفیت مستقر رسیده است. این افزایش به معنای وجود سطحی اولیه از زیرساختهای فناوری در کشور است. به عبارت دیگر سیاستگذار ورود به این حوزهها را به عنوان مزیت رقابتی تعریف کرده و باعث شده است سرمایهگذاریهایی به این حوزه جذب شود. البته از طرف دیگر ضریب پیچیدگی پالایشگاههای کشور هنوز در حدود ۴ تا ۶ ارزیابی میشود و با محدوده ۱۰ تا ۱۲ فاصلهای قابلتوجه دارد، عدم دسترسی به فناوری لازم و نیز علامتدهی اقتصادی دلایلی برای این عقبافتادگی است. شاخصهای سودآوری نامناسب در اثر سیاستگذاری قیمتی و تجاری مصداقهایی از علامتدهی اقتصادی مورد اشاره است.
با توجه به این مقدمه روشن است که رشد صنعت پتروشیمی در گرو تولید گاز طبیعی و نفت است، چراکه ۵۶میلیارد مترمکعب از رشد مصرف گاز طبیعی در سال ۲۰۳۰ ناشی از تقاضای پتروشیمی خواهد بود. همچنین پیشبینی میشود ۳۰درصد رشد تقاضای نفت تا سال ۲۰۳۰ به دلیل تقاضای صنعت پتروشیمی باشد و این نسبت تا سال ۲۰۵۰ به ۵۰درصد رشد تقاضا افزایش یابد.
ارتباط بخش انرژی و صنعت پتروشیمی دقت قابلملاحظهای میطلبد و رشد این صنعت ممکن است به دلیل مشکلات تولید گاز و نفت دچار وقفههای جدی شود؛ موضوعی که در ادامه گزارش از آن بیشتر صحبت خواهد شد.
جایگاه صنایع پتروشیمی و شیمیایی
در اقتصاد ایران
بهطور کلی بخش پتروشیمی ذیل مواد شیمیایی صنعتی دستهبندی میشود، اما به دلیل اهمیت و ریشه تشکیل آن بهتر است پتروشیمی را ذیل نفت با گاز طبیعی هم دستهبندی کرد. منظور از گاز طبیعی بهطور مشخص گاز متان است و هر هیدروکربن دیگری که بیش از یک کربن داشته باشد. در شکل۱۵ گروههای ذیل صنعت نفت دستهبندی میشود در زنجیره تولید مواد شیمیایی چه شروع زنجیره از متان باشد و چه ذیل نفت یعنی از آنان و کربنهای پیچیدهتر تا نفتا به آن رده از فرآوردهها محصولات پتروشیمی اطلاق میشود. چون محصولات پتروشیمیایی عملا ۹۰درصد خوراک بخش شیمیایی صنعتی را تشکیل میدهد، این محصولات اهمیتی بسیار دارد. هرچند برخی محصولات از جمله آمونیاک را میشود از روشها و مواد اولیه دیگری تامین کرد که پتروشیمی تلقی نشود، تولید اصلی آن از ماده اولیه متان است که آمونیاک را در دستهای مستقل ذیل صنعت پتروشیمی قرار میدهد.
محصولات شیمیایی مثل الفینهای سبک و ترکیبات آروماتیک با عنوان محصولات شیمیایی با ارزش بالا (HVC) تعریف میشوند. تقاضای این محصولات بیشتر به مصرف پلاستیک الیاف مصنوعی و لاستیکها مربوط است. آمونیاک نمونهای از یک ماده شیمیایی است که گرچه از نفت هم تولید میشود، اما امروزه بیشتر از گاز طبیعی یا زغالسنگ تولید میشود. متانول به عنوان یک الکل صنعتی مهم نیز از این نظر مشابه آمونیاک است. بیش از دوسوم تقاضای انرژی در بخش شیمیایی ناشی از تولید محصولات شیمیایی پایه است.
رشد اقتصادی دنیا، افزایش جمعیت و توسعه فناوریها در کنار نبود جایگزینهای جدی به معنی انتظار افزایش تقاضا برای محصولات پتروشیمی است. رشد تقاضا بهحدی است که طرحهای بازیافتی که در برخی کشورها اجرا شده، توان پاسخگویی مناسب به تقاضا را ندارد. با پیشرفتهای فناورانه و شیوههای مختلف تولید محصولات پتروشیمی، رقابت در صنعت پتروشیمی افزایش یافته است. اگر ایران و عربستان در طراحی و تکمیل طرحهای توسعهای پتروشیمی ضعیف عمل کنند، گاز شیل این فرصت را برای آمریکا مهیا کرده است که آن کشور بتواند در کسب رتبه اول تولید محصولات پتروشیمی با هزینه کم از کشورهای خاورمیانه سبقت گیرد. در دنیا نیز چشمانداز رشد قوی و جذاب صنعت پتروشیمی و تکنولوژیهای جدید که فناوریهای قدیمی پالایش را تهدید میکند، باعث شده است که بنگاههای نفتی هم به سمت این زنجیره ارزش حرکت کرده و طرحهای پتروپالایشی تعریف کنند.
گزارشهای منتشرشده نشان میدهد در کوتاهمدت چین و آمریکا بیشترین ظرفیتهای جدید را ایجاد خواهند کرد بهطوری که انتظار میرود. سهم آمریکا از بازار جهانی اتیلن از ۲۰درصد سال ۲۰۱۷ به ۲۲درصد در سال ۲۰۲۵ افزایش یابد با توجه به تقاضای الفین در بازار داخلی چین انتظار میرود ظرفیت تبدیل متان به الفین تا سال ۲۰۲۵ نسبت به ظرفیت سال ۲۰۱۷ دوبرابر شود. بهعلاوه در بلندمدت پیشبینی میشود سهم خاورمیانه و آسیا از تولید HVC افزایش و سهم آمریکا و اروپا کاهشی باشد. همچنین براساس گزارشهای جهانی انتظار میرود تا سال ۲۰۵۰ کشورهای هند آسیای جنوبشرقی و خاورمیانه بیش از ۳۰درصد آمونیاک دنیا را تولید کنند.
در حال حاضر سرانه مصرف کودهای کشاورزی در کشورهای توسعهیافته 10برابر کشورهای کمترتوسعهیافته و سرانه مصرف پلاستیک در این کشورها ۲۰برابر کشورهای کمترتوسعهیافته است. اگر کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای نوظهور به سطح توسعهیافتگی بالاتری برسند، مقدار مصرف را افزایش خواهند داد و این نشان از رشد تقاضا برای محصولات پتروشیمی است. تقاضای بستهبندی یکی از اصلیترین محرکها برای رشد تقاضای پلاستیک است؛ تقاضای بستهبندی هدایتکننده مصرف پلاستیک است و پلاستیکهای پلیاتیلن و پلیپروپیلنی جزو انواع پرمصرف هستند.
شکل۱۷ تجارتجهانی آمونیاک خطسبز را نشان میدهد که روند کلی آن صعودی بوده و نوسانهای این روند به دورههای کاهش قیمت مربوط است. صادرات آمونیاک ایران تا سال ۲۰۱۵ صعودی بوده، اما از ۲۰۱۵ به بعد از نظر ارزش با افت شدیدی مواجه شده است. میتوان آثار تحریم را در این نمودار دید. دوگانه قیمت و تحریم علامت میدهد که صادرات ایران در آغاز تحریم خوب بوده و بین ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵ نیز ایران نسبتا از آثار تحریم در امان مانده است.
از سال ۱۹۹۵ تا ۲۰۲۱ صادرکننده بزرگ جدیدی به صادرکنندگان آمونیاک اضافه نشده است و صادرکنندههای قبلی تمام افزایش تقاضا را جبران کردهاند. صادرات برزیل کمتر و صادرات عربستان بیشتر شده است؛ سهم صادرات ایران از بازار تقریبا ثابت بوده است. در سمت واردات، سهم چین افزایش یافته و واردات روسیه کمتر شده است.
بازار بینالمللی کودهای نیتروژنی نیز از لحاظ ارزش بازار بزرگتر شده است. تا سال ۲۰۰۵ تراز تجاری ایران در این بخش منفی بود و ارزش واردات کودهای نیتروژنی نسبت به ارزش صادرات بیشتر بود از سال ۲۰۰۵ به بعد صادرات کودهای نیتروژنی ایران افزایش یافت، اما به دلیل مسائل تحریمی از سال ۲۰۱۵ به بعد آمار صادرات ایران با ارقام واقعی صادرات مغایرت جدی دارد از این رو در شکل ۱۸ آمار صادرات ایران به صورت نقطهچین نشان داده شده است. نکته قابلتوجه در مورد واردات و صادرات ایران در سالهای اخیر صادرات کودهای نیتروژنی ساده و واردات محصولات پیچیدهتر است که نشان از فقدان فناوریهای مرتبط در داخل کشور دارد. در طول ۲۰سال اخیر چین به یکی از بزرگترین صادرکنندگان تبدیل شده و تقاضای هند و روسیه بهشدت افزایش یافته که نشاندهنده رشد تقاضاست.
پیشبینیها حاکی از افزایش چشمگیر تقاضای محصولات شیمیایی پایه تا سال ۲۰۵۰ است. بیشترین رشد تقاضا در محصولات شیمیایی با ارزش (HVC) انتظار میرود. با بررسی منطقهای تقاضای HVC انتظار میرود بیشترین مقدار تقاضا در کشورهای آسیایی و اقیانوسیه ایجاد شود و بیشترین رشد نسبی تقاضا در خاورمیانه شکل گیرد. در مورد تقاضای آمونیاک میتوان گفت نسبت افزایش تقاضا در نقاط مختلف جغرافیایی تقریبا متناسب است. با این حال بیشترین مقدار تقاضا در کشورهای آسیا و اقیانوسیه است. به دلیل حضور چین از لحاظ مقدار تقاضا برای متانول منطقه آسیا و اقیانوسیه تفاوت معناداری با سایر مناطق دارد. انتظار میرود تقاضای متانول در آمریکایشمالی در سال ۲۰۳۰ به ثبات برسد.
براساس طبقهبندی موسسه مشاوره مدیریت مکنزی (۲۰۱۲) صنایع پتروشیمی و صنایع شیمیایی جزو صنایع سرمایهبر تلقی میشوند. بهعبارت دیگر سرمایهگذاری در این صنایع با سرمایههای کوچک شدنی نیست. سرمایهبر بودن یکی از موانع عمده ورود به این صنعت تلقی میشود و رقبای کوچک دشوار بتوانند وارد این صنعت شوند به دلیل انحصار رقابت در این صنعت بین صاحبان سرمایههای بزرگ نقش دولتها و تصمیمات کلان آنها در تعیین مسیر این صنعت در هر کشوری کلیدی است.
موسسه مکنزی، صنایع پتروشیمی را جزو صنایع انرژیبر طبقهبندی کرده است؛ از این رو میتوان تامین انرژی را نیز به عنوان مانع عمده ورود به این صنعت برشمرد. با توجه به آنچه درخصوص انرژی گفته شد میتوان استدلال کرد که رشد صنعت پتروشیمی ارتباط معکوسی با قیمت انرژی دارد، افزایش تقاضا برای انرژی و انتظار گرانتر شدن آن را میتوان تهدید صنعت پتروشیمی قلمداد کرد.
گزارش مرکز آمار از تولید ناخالص داخلی ایران حاکی از آن است که تقریبا یکسوم تولید ناخالص داخلی ایران به قیمتهای جاری از محل فعالیتهای انرژیبر است؛ بدان معناست که یکسوم ساختار صنعتی ایران را صنایع انرژیبر تشکیل میدهد. در طول سالهای اخیر سهم ستانده مربوط به دسته محصولات پتروشیمی زغالسنگ و هستهای رو به افزایش بوده که نشان از جایگاه ممتاز این صنایع در ترکیب ستانده فعالیتهای اقتصادی کشور است.
براساس جدول داده ستانده سال (۱۳۹۵) تقریبا ۳۰درصد ستانده فعالیت فرآوردههای حاصل از پالایش نفت در صنعت حملونقل و ۱۰درصد در صنعت تولید مواد و فرآوردههای شیمیایی و 5/7درصد در صنایع غذایی و کشاورزی مصرف میشود. بهعلاوه بیش از ۲۰درصد تولید مواد و فرآوردههای شیمیایی به شکل خودمصرفی فعالیت ۱۳درصد در تولید فرآوردههای لاستیکی و پلاستیکی و ۱۳درصد در فعالیت زراعت و باغداری مصرف میشود. باتوجه به نسبتهای یادشده میتوان ادعا کرد که صنایع پتروشیمی و شیمیایی شاکله صنعت ایران را تشکیل میدهد.
چالشهای صنعت
در شرایطی که تحریم به عنوان موثرترین عامل در محیط کسبوکار ایران تمام صنایع را تحت تاثیر قرار داده، در بحث از چالشهای صنعت پتروشیمی نیز طبعا بحث تحریم مطرح است. یکی از اصلیترین چالشهای دیگر که صنعت پتروشیمی را در ایران تهدید میکند، موضوع ذخایر و منابع انرژی است. ایران دارنده دومین ذخایر گاز طبیعی جهان است؛ به طور کلی تقریبا اجماع در مطالعات وجود دارد که ایران بعد از روسیه و با فاصله از قطر بیشترین منابع گاز طبیعی دنیا را دارد. البته مطالعاتی هم وجود دارد که ایران را بزرگترین دارنده ذخایر گاز طبیعی میشناسد، اما مشکل آن است که به دلیل محدودیت فناوری اکتشافات کافی صورت نگرفته است.
از طرف دیگر ایران چهارمین دارنده ذخایر نفتخام دنیاست، بنابراین ایران در کل بزرگترین دارنده منابع هیدروکربنی دنیاست. ذخایر گاز طبیعی ایران در ۲۰۲۰ برابر ۳۲ روسیه ۳۷ و قطر ۲۴تریلیون مترمکعب برآورده شده، لذا بیشترین ذخایر گاز طبیعی در خاورمیانه متمرکز شده است. با برداشتهای متعدد از فازهای پارسجنوبی ایران از سال ۱۳۹۳ به بعد رشد قابلتوجهی در تولید گاز داشته است؛ یعنی از سال ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۱ ایران حرکت صعودی در این حوزه داشته است. در حالی که در متوسط تولید دنیا شاهد این حرکت صعودی نبودهایم. مخزن پارسجنوبی به دلیل برشهای سبک نفتی فوقالعاده مخزن نفتی بسیار مهمی است، درصد بسیار مهمی از آن مخزن آنان تا هیدروکربنهای سبک 6-5کربنه است. عمده ترکیب ذخایر پارسجنوبی میعانات گازی و گاز طبیعی است که ثروتی بهمراتب غنیتر از ذخایر کشورهای شمالی است.
اگر تغییری در سیاستگذاری رخ ندهد، فارغ از اینکه وضعیت برداشت و سرمایهگذاری چگونه باشد، ایران به واردکننده خالص انرژی تبدیل میشود؛ یعنی کشوری که بیشترین منابع هیدروکربنی را دارد در افق 10ساله به واردکننده عمده انرژی تبدیل میشود. این مهمترین چالش و تهدید صنعت پتروشیمی ایران است.
شرکت ملی صنایع پتروشیمی (NPC) شاید از اواسط دهه۷۰ رشدی بسیار چشمگیر و تعهدی جدی به توسعه صنعت پتروشیمی داشته است. در اواخر دهه۹۰ این رشد با خصوصیسازی از نوع خصولتیسازی متوقف شد. در دهه۹۰ و در دولتهای یازدهم و دوازدهم صنعت پتروشیمی برای وزارت نفت صنعت جذابی نبود و تصور میشد این صنعت را نباید توسعه داد. بهطور خاص در صنعت پتروشیمی گازی، تبلیغات علیه توسعه صنعت پتروشیمی بود و سیاستگذار قطع با محدود کردن تولید متانول، آمونیاک و اوره را در دستور کار خود داشت؛ سیاستگذار فقط روی پروژههایی متمرکز شد که از قبل شروع شده بود.
در صنعت پتروشیمی ذیل نفت اما نگاه متفاوتی وجود داشت؛ با این حال باز هم توجه جدی نسبت به رشد آن نشد. از اواخر دولت دوازدهم و از ابتدای دولت سیزدهم توجه سیاستگذار مجددا به صنعت پتروشیمی افزایش یافت دو برنامه جهش دوم و سوم تدوین و تامین مالی طرحهایی از سر گرفته شد که سالها متوقف مانده بود. این طرحها برای اجرا به بازار و نظام تامین مالی کشور عرضه و توسط شرکت صنایع ملی پتروشیمی از آنها پشتیبانی شد.
براساس ارقام برنامه توسعه هفتم و هشتم در افق ۱۴۰۶ و ۱۴۱۱ تولید بیش از ۱۰۰میلیون تن محصولات پتروشیمی هدفگذاری شده است. این هدفگذاری در تناقض جدی با وضعیت انرژی کشور است. در قالب برنامههای توسعهای هفتم و هشتم صنعت پتروشیمی، ظرفیتهای زیر هدفگذاری شده است.
– برنامه هفتم توسعه: ۶۸طرح توسعهای با سرمایهگذاری 5/35میلیارد دلاری که برنامهریزی شده تا سال ۱۴۰۶ به بهرهبرداری برسد. ظرفیت اسمی پروژههای ذیل برنامه هفتم برابر ۵۱میلیون تن در سال پیشبینی شده است.
– برنامه هشتم توسعه: ۳۷طرح توسعهای با سرمایهگذاری ۴۱میلیارد دلاری که برنامهریزی شده تا سال ۱۳۱۱ به بهرهبرداری برسد. ظرفیت اسمی پروژههای ذیل برنامه هفتم برابر ۵۸میلیون تن در سال پیشبینی شده است.
با توجه به برنامههای توسعهای شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران و براساس گزارش صنعت پتروشیمی ایران در سال ۱۴۰۰ حداقل با خوراک گاز طبیعی چهار منطقه برای توسعه آتی صنعت پتروشیمی ایران در نظر گرفته شده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد