30 - 10 - 2023
چرخش هند به نفع اسرائیل و علیه فلسطین
حمله اخیر حماس به رژیم صهیونیستی، ناندرا مودی نخستوزیر هند را بر آن داشت تا با اسرائیل همبستگی خود را اعلام و ماهیت پیچیده روابط هند با اسرائیل و فلسطین را برجسته کند. این موضوع سوال ما را به موضع هند در این مناقشه هدایت میکند.
مهاتما گاندی در مقاله خود تحت عنوان یهود که در سال ۱۹۳۸ در روزنامه حاریخان منتشر شد، مینویسد: فلسطین متعلق به ملت عرب است، همانگونه که انگلستان به انگلیسیها و فرانسه به فرانسویها تعلق دارد؛ بر همین اساس، تحمیل این خواسته یهود به عربها، بسیار غیرانسانی و اشتباهی بزرگ است.
این جمله نشان میدهد که از لحاظ تاریخی هند از آرمان فلسطین حمایت میکرد، اما با گذشت زمان و تحت تاثیر غلبه باورها و دیدگاههای جدید بر سیاست خارجی هند، مواضع این دولت نسبت به رژیم اسرائیل دستخوش تغییر شده است. با روی کار آمدن دولت نارندرا مودی در سال ۲۰۱۴، روابط هند با اسرائیل تقویت شد و متعاقب آن همکاریهای هند و اسرائیل در زمینههای مختلف، بهطور چشمگیری رشد یافته است. اهمیت اسرائیل در سیاست خارجی هند در واقع بیش از هر عاملی متاثر از ضرورتهای نوسازی نظامی هند است و عمده صادرات رژیم صهیونیستی به هند را نیز تسلیحات تشکیل میدهد. از طرفی روابط سیاسی با هند برای اسرائیل اهمیت بالایی دارد. رژیم صهیونیستی که با مساله عدمشناسایی بینالمللی از طرف اغلب کشورهای مسلمان مواجه است، همواره تلاش کرده روابط سیاسی خود را گسترش دهد.
از سوی دیگر، در زمینه بازرگانی نیز هند شریک بزرگ تجاری برای رژیم اسرائیل در آسیا محسوب میشود. همچنین اسرائیل سعی میکند از گسترش روابط با هند بر پیوندهای هند و ایران و دولتهای عربی خلیج فارس تاثیر بگذارد. هند سعی دارد از روابط با اسرائیل علیه پاکستان بهرهگیری کند و از طریق اسرائیل به انواع پیشرفتهتری از سلاحهای نظامی دسترسی داشته باشد.
در چنین شرایطی اکنون موضع هند در قبال مناقشه فلسطینی و اسرائیلی این است که دهلینو این مناقشه را مساله داخلی اسرائیل و فلسطین میداند. «مودی» در این باره توضیح داده است که هدف هند جدا کردن مساله فلسطین از روابط با اسرائیل است. بنابراین هند سیاست جداسازی را به کار گرفته است. سیاست جداسازی در دیپلماسی بینالمللی به برقراری روابط مجزا با دو بازیگری اطلاق میشود که دارای روابط متخاصم هستند. این سیاست ظاهرا با سیاست عدمتعهد هند از دوران جنگ سرد مطابقت دارد و هر دو سیاست استقلال را در روابط خارجی ترویج میکنند. با این حال تفاوت آشکاری بین آنها وجود دارد. سیاست عدمتعهد توسط ایدهآلیسم هدایت میشود که جورج لیسکا آن را به عنوان توانایی تمایز بین درست و نادرست و حمایت از آنچه درست است، تعریف میکند. از سوی دیگر، سیاست جداسازی از واقعگرایی عملگرایانه الهام گرفته و به دنبال منافع شخصی بدون قربانی کردن کامل اصول اخلاقی است. بنابراین در روابط بین هند و رژیم صهیونیستی، دهلینو تصمیم گرفته رابطه خود را با هر دوطرف (اسرائیل و فلسطین) جداگانه بسنجد و تصمیمها و سیاستهای خود را براساس منافع خود تعیین کند.
در ادامه این گزارش به قلم پریسا پارسا آمده است: به این ترتیب، هند سیاست خود را بهطور مستقل نسبت به فلسطین و اسرائیل تعیین کرده و هر کدام را براساس نیازها و منافع خود ارزیابی میکند.
در نتیجه روابط بین هند و رژیم صهیونیستی تقویت شده و دهلینو همواره سعی کرده از میان فشارهایی که منافع متعارض بازیگران رقیب در خاورمیانه بر پیوندهایش وارد میکنند، عملگرایانه منافع ملی خود را جستوجو و پیگیری کند. این فشارهای متعارض گرچه برای سیاستهای خاورمیانهای هند محدودیتهایی ایجاد کرده، اما تاکنون سبب قطع روابط هند با هیچ یک از این بازیگران نشده است. در این رابطه تنها نقش فلسطین در رویکرد سیاست خارجی این کشور به دلیل نوع رفتار هند و سیاستش کاهش یافته است.