23 - 09 - 2024
چرخش بنسلمان به سمت دکترین تنش صفر
محمدرضا ستاری- زمانی که حزب عدالت و توسعه در سال 2002 در ترکیه روی کار آمد، دولت رجب طیب اردوغان سیاست خارجی خود را بر مبنای تنش صفر با همسایگان بنا کرد؛ سیاستی که چارچوب نظری آن را احمد داوود اوغلو به عنوان استاد مشهور روابط بینالملل دانشگاه استانبول و وزیر خارجه وقت طراحی کرده بود که در نتیجه آن روابط ترکیه با برخی همسایگانش به شکوفایی کمسابقه سیاسی و اقتصادی رسید.
در همین رابطه و در حالی که پس از جنبشهای بهار عربی، اردوغان سیاست تنش صفر با همسایگان را کنار گذاشت اما به نظر میرسد چنین سیاستی اکنون در عربستان سعودی در حال پیگیری شدن است. این امر در شرایطی صورت گرفته که با روی کار آمدن ملک سلمان در سال 2015 و ولیعهدی پسرش محمد بنسلمان در سال 2017، عربستان سعودی با برخی از مهمترین بازیگران منطقهای از جمله ایران درگیر تضاد و تنشهایی فزاینده بود. در واقع این تضادها نهتنها با ایران، بلکه با کشورهایی نظیر مصر در زمان ریاستجمهوری محمد المرسی، قطر و حتی جنگ خانمانسوز در یمن نیز جریان داشت.
طبق گزارشی که در این خصوص سایت میدل ایستای منتشر کرده، وضعیت رهبری جدید در عربستان سعودی پس از سال 2015، وضعیتی پارانویید و جنگطلبانه بود. با این حال، چنین رویکردی با حملات به آرامکو در سپتامبر 2019 متوقف شد. از سوی دیگر دولت بایدن در حالی در آمریکا سر کار آمد که وی با وعده محدود کردن فروش تسلیحات نظامی به ریاض توانست در انتخابات 2020 پیروز شود. بنابراین افزایش دامنه تنشها چه در داخل و چه در خارج و همزمان اختلافات با آمریکا در اوج جنگ با یمن باعث شد تا به ناگهان محمد بنسلمان به عنوان رهبر اصلی عربستان به نوعی بازاندیشی در سیاستهای قبلی مبادرت کند؛ امری که برخی از کارشناسان معتقدند یکی از چشمگیرترین چرخشهای سیاست مدرن خاورمیانه را رقم زده است.
پیش به سوی اصلاحات
در همین راستا و در سال 2016، بنسلمان یک پروژه 15ساله اصلاحات اجتماعی-اقتصادی را راهاندازی کرد که هدف آن تبدیل پادشاهی از یک کشور بسیار محافظهکار و متکی به دلارهای نفتی به کشوری مدرن بود که دیگر به درآمدهای نفتی و گاز خود محتاج نباشد.
سپس در سند چشمانداز 2030 عربستان، اهدافی بلندپروازانهای از منظر اقتصادی و اجتماعی در دستور کار قرار گرفت که بسیار در سطح منطقهای و جهانی مورد توجه قرار گرفته است. پروژههای بزرگی مانند شهر هوشمند نئوم با سرمایهگذاری بالغ بر 500میلیارد دلار، برگزاری رویدادهای ورزشی و فرهنگی در سطح جهان و ساختن مراکز گردشگری بزرگ در ساحل دریای سرخ تنها بخشی از اقدامات اصلاحات اقتصادی و اجتماعی بنسلمان را در بر میگیرد.
درواقع برخی از تحلیلگران معتقدند که رهبران عربستان، آینده خود و کشورشان را روی رویای بلندپروازانه 2030 قمار کردهاند. به عنوان مثال اکنون صندوق سرمایهگذاری عمومی این کشور که مالکیت و مدیریت پروژهها را برعهده دارد، در مجموع شامل 168 شرکت تابعه است که بیشتر آنها محلی بوده و مجموعا بیش از 25/1 تریلیون دلار ارزش دارند. همزمان دولت ریاض حق میزبانی بازیهای آسیایی زمستانی 2029 در تفرجگاه کوهستانی نئوم، اکسپوی جهانی 2030 در ریاض و جام جهانی فوتبال 2034 را به دست آورده است. با این حال و با وجود آنکه بسیاری از برنامههای اقتصادی و اجتماعی عربستان سعودی تمجید میکنند، اما شواهد نشان میدهد که اکنون مشکلات تامین مالی چنین ابر پروژههایی در حال سرباز کردن است؛ به عنوان مثال با کاهش قیمت نفت، مبنای 96 دلاری روی هر بشکه کاهش یافته و سرمایهگذاری مستقیم خارجی بسیار کمتر از 100میلیارددلار در سال است. به همین دلیل سعودیها سعی کردهاند تا همزمان مشکلات سیاسی با همسایگان خود را کاهش داده و یک تغییر جهت کلی درخصوص برخی از مسائل منطقهای و نیز جنگ و تنش با یمن و ایران داشته باشند. لازم به ذکر است علت اتخاذ چنین رویکردی، علاوه بر جنبههای داخلی به تحولات منطقهای و بینالمللی نیز مربوط میشود. به عنوان نمونه عربستان در حالی در آوریل 2022 با حوثیهای یمن به توافق آتشبس دست یافت که نتوانست اهداف جنگی خود را در طول 8 سال محقق سازد و حملات حوثیها به داخل خاک عربستان وجهه بینالمللی این کشور را همزمان با حجم جنایتهای صورت گرفته در یمن به میزان زیادی تخریب کرد. همچنین این مساله یک آسیب اقتصادی جدی نیز برای سعودیها به همراه داشت.
از سوی دیگر این تغییر جهت بیسابقه وقتی که با توافق تنشزدایی میان تهران و ریاض با میانجیگری چینیها پیوند میخورد، نشان میدهد که محمد بنسلمان در جهت گذار کشورش به سمت اصلاحات و نیز جلوگیری از آسیبهای سیاسی و اقتصادی نگاهش را به طور کامل به تحولات منطقهای و بینالمللی تغییر داده است چراکه او اکنون قصد دارد به عنوان بازیگری جهانی مطرح شود و به همین دلیل علاوه بر تنش صفر با همسایگان، نیاز به تغییر دیدگاه سنتی نسبت به کشورش در افکار عمومی بینالمللی دارد.
شمایل بیرونی، واقعیت درونی
با تمامی این احوال و در شرایطی که سعودیها تمامی تلاش خود را برای تغییر چهره در خارج از مرزها به کار گرفتهاند، برخی تحلیلگران معتقدند که در داخل چندان تغییر بنیادینی در برخی از حوزهها صورت نگرفته و حتی سرکوب داخلی شدیدتر از گذشته شده است.
از سوی دیگر هر چند که این تحلیلگران معتقدند برخی اصلاحات اجتماعی در این کشور واقعی بوده و نمود آن در بعضی حوزهها نظیر آزادی اجتماعی بیشتر برای زنان، جذب ستارگان ورزشی و ایجاد مراکز فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی نمایان است، اما چنین اصلاحاتی مورد اقبال طبقه مرفه شهری بوده و بخش قابل ملاحظهای از جامعه سنتی و محافظهکار سعودی چندان استقبالی از این امور نمیکنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد