8 - 09 - 2024
چالشهای حکمرانی حملونقل تهران
خشایار نادی*
بدیهی است كه نظام حکمرانی موجود سیستم حملونقل شهر تهران همانند بسیاری از كلانشهرهای كشور، یک نظام حکمرانی ناكارآمد است. بارزترین و قابل تاملترین مشخصه نظام فعلی حملونقل، نحوه تخصیص منابع در آن است. عمدهترین مصرف منابع عمومی مربوط به تامین زیرساخت و سوخت ارزان است كه موجب ناكارآمدی نظام فعلی
شده است.
1) نارضایتی عمومی با توزیع ناعادلانه منابع عمومی و فرصتها:در حال حاضر بسیاری ازمنابع دولتی (سوخت و زیرساخت ارزان و رایگان) صرف توسعه زیرساختهای حملونقل شخصی میشود بنابراین عدم توانایی عموم افراد جامعه برای استفاده از یارانههای دولتی موجب ناعدالتی در جامعه میشود. در نظام فعلی از سویی منابع عمومی در عوض توسعه حملونقل همگانی به منظور تامین سوخت و زیرساخت ارزان مصرف میشود و از سوی دیگر حجم ترافیک خودروهای شخصی، كارآمدی حملونقلهای همگانی مختلط با حملونقل شخصی را میكاهند. همچنین در نظام حکمرانی فعلی حملونقل، افرادی كه خودروی شخصی ندارند، فرصتهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری را نیز از دست خواهند داد.
2) افزایش هزینههای حملونقل در سبد هزینههای خانوار:
در نظام فعلی حملونقل شهری، خرید خودرو به عنوان یکی از اولویتهای اقتصادی خانوارها دیده میشود. دلیل اصلی آن نیز ارائه سوخت و زیرساخت ارزان شهری (شبکه معابر، پل و تونل) توسط شهرداری در عوض تکمیل سیستم حملونقل همگانی است. لزوم خرید خودروی شخصی در خانوارهای تهرانی، علاوه بر تحمیل هزینههای اضافی به نهاد خانواده موجب ایجاد سبک زندگی ناصحیح در شهر و وارد شدن هزینههای سربار بسیار سنگین حاصل از افزایش بیرویه تعداد خودروهای شخصی بر جامعه خواهد شد.
3) چرخه معیوب توسعه شبکه معابر و افزایش ترافیک معابر:
تجربه كلانشهر تهران عدم تاثیر قابل توجه توسعه شبکه معابر در مدیریت حملونقل شهری را برای مسوولان ثابت کرده است. این تجربیات نشان میدهد كه ترافیک معابر و تردد خودروی شخصی با گذشت زمان محدودی از احداث به وضعیت نامطلوبی خواهد رسید زیرا توسعه شبکه معابر به جای توسعه حملونقل همگانی به معنی محوریت حملونقل شخصی بوده و مطلوبیت را در این شیوه افزایش میدهد بنابراین افزایش استفاده از خودروی شخصی در شهرها را نیز به همراه خواهد داشت.
4) افزایش هزینههای اجتماعی سیستم حملونقل:
مصرف بالای سوخت، یارانههای غیرهدفمند و غیرمعقول واردات سوخت، تعداد بالای تصادفات فوتی و جرحی و سهم بالای هزینههای آن از تولید ناخالص داخلی، آثار سوء زیستمحیطی شامل آلودگی هوا، آلودگی صوتی، آلودگی بصری، صدمات زیستمحیطی، خسارات اجتماعی نظیر اتلاف وقت و آشفتگی روانی و سایر هزینههای تحمیلی از نظام نامطلوب حملونقل در شهر تهران است.
5) افزایش هزینههای بازگشت به الگوی سالم حملونقل با گذشت زمان:
در صورت از دست دادن فرصت بازگشت به الگوی صحیح حملونقل با گذشت زمان سه نوع هزینه ملی افزایش مییابد: هزینه فرصت از دست رفته، هزینه تغییر الگوی زندگی و هزینه تغییر زیرساختهای حملونقل.
در صورت از دست دادن فرصت زمان، هزینههایی به شهر و كشور وارد شده و منافعی از دست میروند. از طرفی بررسی تجربه كشورها نشان میدهد كه در صورت شکلگیری الگوی ناصحیح حملونقل و با گذشت زمان، تغییر آن هزینههای بیشتری نیاز داشته و در برخی موارد امکانپذیر نیست. همچنین در شهری كه زیرساختها و امکانات آن با محوریت حملونقل شخصی شکل گرفته است، تغییر به سمت محوریت حملونقل همگانی هزینههای بسیاری به دنبال خواهد داشت.
6) نظام حملونقلی ناکارآمد، عامل شکلگیری الگوی زندگی معیوب و افزایش دائمی هزینههای مذکور:
نظام فعلی حملونقل منابع خود را به منظور تامین زیرساخت و سوخت ارزان هزینه كرده و به طور مستقیم مردم را به خرید خودروی شخصی ترغیب میکند. در صورت عدم تغییر نظام فعلی حملونقل شهری، چرخه باطل افزایش استفاده از خودروی شخصی و افزایش هزینههای جامعه هیچگاه متوقف نخواهد شد.
متاسفانه تاكنون راهکار اولیه و ابتدایی برای پاسخ به نیاز جابهجایی شهروندان، توسعه شبکه معابر (راهها، تقاطعات غیرهمسطح، پلها، تونلها و…) بوده است. عواقب اجتماعی توسعه شبکه معابر و همچنین هزینه تخصیص زمین نیز در نظر گرفته نشده است. راهکارهایی چون كاهش نیاز به سفر و كاهش طول و زمان آن، راهکاری «بدون متولی» و راهبردهایی چون توسعه حملونقل همگانی در اولویتهای بعدی مسوولان بودهاند كه موجبات نظام حکمرانی حملونقل «ناكارآمد» را فراهم کرده است.
* کارشناس معماری
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد