27 - 01 - 2020
چابهار محل نبرد آمریکا و چین
«جهانصنعت»- مکران سرزمین ساحلی است که در جنوب شرقی ایران و جنوب غربی پاکستان و در امتداد سواحل دریای عمان قرار گرفته است. بخشی از این منطقه که در داخل مرزهای ایران قرار دارد از خلیج گواتر تا جاسک با احتساب دماغههای ساحلی، حدود ۱۰۰ کیلومتر امتداد دارد که بهطور عمده متعلق به دو استان سیستانوبلوچستان و هرمزگان است و بندرهای چابهار، تیس، کنارک و جاسک را شامل میشود. اهمیت سواحل مکران در سطح بینالملل از آن جهت است که این منطقه کم و بیش از تنشهای خاورمیانه در امان است و بر مهمترین مسیرهای انتقال انرژی تسلط دارد. همچنین اتصال خلیج عمان و بندر چابهار در ساحل شرقی مکران به کریدور بینالمللی شمال- جنوب، میتواند نقش مهمی در مبادله کالا به شرق کشور و کشورهای آسیای مرکزی ایفا کند. دسترسی بندر چابهار در سواحل مکران به آبهای آزاد موجب شده کشورهای آسیای مرکزی، هند، چین، افغانستان و حتی کشورهای اروپایی تمایل داشته باشند از این بندر برای انتقال کالاهای خود استفاده کنند. همچنین سواحل مکران به واسطه قابلیتهای محیطی، طبیعی و اقتصادی آن مانند نزدیکی به منطقه آزاد تجاری – اقتصادی چابهار، وجود بسترهای مناسب برای ترانزیت و کشتیرانی تجاری، وجود سواحل مناسب و پسکرانههای مناسب در امتداد سواحل و همچنین مزیت بالقوه برای ترانزیت کالا به کشورهای آسیای مرکزی، قفقاز و حتی روسیه، به محلی مورد علاقه برای رقابت قدرتهای بزرگ منطقه آسیا یعنی دو کشور چین و هند و آمریکا تبدیل شده است. کارشناسان مسائل ژئوپلیتیک باور دارند یکی از مناطقی که آمریکا حاضر است با بر سر آن درگیر شود همین منطقه است. گزارش زیر که خلاصهای از یک گزارش مشروح تهیه شده از سوی موسسه تدبیر اقتصاد است، اهمیت مکران و چابهار را برای آمریکا و چین و هند نشان میدهد.
راهبرد هند در مکران
بهزعم هند پروژه توسعه بندر چابهار برای این کشور از اهمیت حیاتی و ژئوپلیتیک برخوردار است. هند به عنوان یک اقتصاد نوظهور تلاشهای زیادی برای دستیابی کریدورهای بینالمللی و ترانزیت کالاهایش از آنها کرده است و با توجه به مشکلات سیاسی بین هند و پاکستان، بندر چابهار گزینه مناسبی برای هند است. توسعه این بندر از ابعاد گوناگون از جمله اقتصادی و سیاسی حائز اهمیت است.
بهطور کلی اهداف اصلی حضور هند در بندر چابهار را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
– رقابت با کشورهای چین و پاکستان
– گسترش تجارت و دسترسی به بازار و منابع انرژی به ویژه در افغانستان و آسیای مرکزی
– اتصال و پیوستگی منطقهای به اوراسیا و آسیای مرکزی
– تداوم نفوذ در افغانستان و مهار نفوذ پاکستان در افغانستان
– تحقق پروژه (Cotton Road) به عنوان Counter Balance حلقه چین پاکستان و راه ابریشم
از بعد اقتصادی، توسعه بندر چابهار برای هند این امکان را فراهم میکند تا از این طریق به کشورهای آسیای میانه و افغانستان و روسیه متصل شود. در واقع، بندر چابهار به هند این امکان را میدهد که با دور زدن پاکستان از طریق کریدور شمال – جنوب با افغانستان روابط تجاری برقرار کند و کالاهای خود را از طریق افغانستان به کشورهای آسیای میانه که در خشکی محصور هستند صادر کند.
اهمیت راهبردی سواحل مکران برای محور چین – پاکستان
ارزیابی راهبرد قدرتهای بزرگ در سواحل مکران بدون در نظر گرفتن تحولات بندر گوادر امکانپذیر نیست. چین که به یکی از قطبهای اقتصادی دنیا تبدیل شده در رقابتی نزدیک با کشور هند قصد در دست گرفتن بازارهای آسیای مرکزی را دارد. نیاز چین به واردات انرژی و صادرات کالاهای خود از طریق محور ترانزیت شرق سبب شده این کشور به سرمایهگذاری در بندر گوادر اقدام کند زیرا سرمایهگذاری در این بندر نهتنها مقاصد تجاری چین را فراهم میسازد، بلکه فرصتی به وجود میآورد تا بر حاکمیت نظامی آمریکا بر منطقه نیز نظارت داشته باشد. بهطور کلی اهداف اصلی حضور چین در بندر گوادر را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
– چین به دنبال فراهم کردن زمینههای ارتباط از خشکی با اروپا و بهرهبرداری از کریدور شمال – جنوب است.
– چین به دنبال کسب قدرت بازدارندگی در مقابل کنترل و مدیریت منابع انرژی خاورمیانه از سوی آمریکاست.
– چین به دنبال جبران خطر محرومیت از حملونقل دریایی به ویژه آبراههای حساسی مانند تنگه مالاکا و هرمز است. این کشور سعی دارد به آبهای خلیج فارس، دریای عمان و اقیانوس هند بدون استفاده از مسیر تنگه مالاکا و استفاده از مناطق جنوبی خود دسترسی پیدا کند.
– چین به دنبال گسترش قدرت اقتصادی خود در نقاط استراتژیک جهان از جمله بندر گوادر است.
– چین به دنبال اتصال مناطق غربی خود به بازارهای جهانی است.
– چین به دنبال بهرهبرداری نظامی از طریق ایجاد پایگاه نظامی و استفاده از امکانات دریایی و ساحلی در بندر گوادر است.
* چین به دنبال کوتاه کردن مسیر واردات نفت از ایران و منطقه خلیج فارس است.
– چین به دنبال استفاده از فضای پاکستان برای پیشی گرفتن از رقبای خود یعنی هند و آمریکا است. بندر گوادر در جنوبیترین بخش ایالت بلوچستان پاکستان واقع شده که در نزدیکی مرزهای ایران قرار دارد. فاصله این بندر با شهر چابهار ایران ۷۰ کیلومتر است. این بندر از سال ۲۰۰۰ مورد توجه جدی پاکستان قرار گرفت و طی این سالها توافقنامههای متعددی با چین در خصوص تجهیز و توسعه آن اجرایی شده است. بر اساس آخرین اطلاعات منتشر شده در اخبار داخلی پاکستان، سرمایهگذاری چین در بندر گوادر که در سال ۲۰۱۵ با ارزش ۴۶ میلیارد دلار (۸/۳۳ میلیارد دلار برای پروژههای بخش انرژی و ۲/۱۲ میلیارد دلار برای احداث زیرساختهای مورد نیاز این بندر) آغاز شده و قرار است این میزان سرمایهگذاری تا سال ۲۰۳۰ به ۱۲ میلیارد دلار افزایش یابد.
همانطور که بیان شد، چین اهداف متعددی را در بندر گوادر پاکستان دنبال میکند که مهمترین آنها گسترش نفوذ اقتصادی خود در منطقه غرب آسیا، بهرهبرداری از کریدور بینالمللی شمال – جنوب و همچنین افزایش امنیت انرژی خود است. طرح اقتصادی کریدور چین- پاکستان بزرگترین طرح همکاری بین دو کشور است. از طریق این کریدور بندر گوادر به منطقه سینکیانگ در غرب چین متصل میشود. این طرح مزیتهای زیادی را به ویژه در حوزه انرژی برای این کشور به همراه خواهد داشت. نیاز فزاینده چین به منابع انرژی باعث شده است تا این کشور به منظور تامین امنیت انرژی و نیازهای خود، به دنبال مسیرهای ترانزیتی مطمئنتری و مناسبتری باشد. در حال حاضر چین برای وارد کردن روزانه ۳/۶ میلیون بشکه نفتخام از مسیر خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای عمان، اقیانوس هند، تنگه مالاکا و در نهایت سواحل جنوبشرقی چین، حدود ۱۸ میلیون دلار هزینه حملونقل پرداخت میکند. هزینههای بالای حملونقل برای چین از یک سو و از سوی دیگر نگرانیهای این کشور در خصوص تشکیل ائتلاف ایالات متحده آمریکا علیه این کشور و احتمال محاصره دریای چین توسط کشورهای رقیب، مانند ژاپن و هند سبب شده تا چین به دنبال راهحلی برای گریز از این وضعیت باشد که به نظر تنها گزینه منطقی چین برای دور زدن ایالات متحده آمریکا و دسترسی این کشور به آبهای خلیجفارس به عنوان مهمترین مسیر تامین انرژی مورد نیاز این کشور)، بندر گوادر پاکستان است. با اجرایی شدن پروژه کریدور چین – پاکستان، چین قادر خواهد بود که هزینه حملونقل نفت را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و به یکسوم میزان فعلی برساند. ضمن اینکه این پروژه دسترسی آسانتری به منابع انرژی در خلیج فارس برای چین فراهم خواهد کرد.
در مجموع نگاهی بر وضعیت بندر گوادر پاکستان حاکی از آن است که این بندر در حال آمادهسازی خود برای تبدیل شدن به عنوان یک مگاپورت در منطقه است. بدون تردید به سرانجام رسیدن طرح کریدور چین- پاکستان و توسعه بندر گوادر، مزایای اقتصادی زیادی را برای پاکستان نیز به همراه خواهد داشت و در عین حال که میتواند به توسعه اقتصادی مناطق غرب پاکستان که بسیار محروم هستند منجر شود، بخش مهمی از نیازهای اقتصادی این کشور را برطرف خواهد کرد.
با وجود تلاش چین برای تبدیل بندر گوادر به عنوان یک مگاپورت در منطقه، این پروژه با مشکلات متعددی روبهرو است که اغلب این مشکلات به مسائل داخلی پاکستان مانند عدم وجود زیرساختهای حملونقلی و ظرفیت تجاری و صنعتی مربوط میشود اما، مشکل اصلی چین در بندر گوادر بحث ناامن بودن بندر گوادر در استان بلوچستان پاکستان است. وضعیت امنیتی در مرزهای پاکستان با افغانستان، ایران و هند همچنان نامناسب است. زیرا این مناطق به دلیل درگیریهای قومی و طایفهای بهطور مکرر شاهد درگیری بین مردم و دولت مرکزی است. وقایع قومی، فرقهگرایی در پاکستان به احساس ناامنی در بین فعالان اقتصادی منجر شده است. علاوه بر این، صعبالعبور بودن کوهستانهای موجود در کشمیر پاکستان و چین نیز مانع اصلی در احداث بزرگراهها و خطوط لوله نفت و گاز هستند. با وجود این مشکلات، نهتنها چین از توسعه بندر گوادر منصرف نشده است بلکه در یک سال اخیر چین برای سرمایهگذاری برای بندر چابهار نیز ابراز تمایل کرده است. با توجه به آنکه چابهار نزدیک به ۷۰ کیلومتر با بندر گوادر پاکستان (بندری که چین در حال سرمایهگذاری در آن است) فاصله دارد، این نزدیکی، نشانهای از رقابت استراتژیک میان هند و چین در منطقه تلقی میشود.
همانطور که میدانیم، چین اولین شریک اقتصادی و تجاری پاکستان به شمار میآید به نحوی که در سال ۲۰۱۸، نزدیک به ۲۵ درصد واردات پاکستان از چین بوده است. توسعه روابط تجاری بین چین و پاکستان سبب شده است تا در کشور همکاری قابل توجهی را در طرحهای سرمایهگذاری مشترک آغاز کنند که این همکاری بهطور عمده از سوی چین در پاکستان در حال انجام است. مبدا و مسیر اجرایی پروژههای سرمایهگذاری چین از استان سینکیانگ شروع میشود و مقصد آن در بندر گوادر در جنوبغرب پاکستان است. روابط تنشآلود پاکستان با کشورهای هند و افغانستان نیز سبب شده تا پاکستان به منظور ارتقای جایگاه خود در منطقه از ظرفیتهای اقتصادی خود بهرهبرداری کند. از اینرو پاکستان به سرمایهگذاری چین در بندر گوادر امید بسته است. مهمترین اهداف پاکستان در بندر گوادر را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
– ایجاد زیرساختهای حملونقل، ارتباطات و ترانزیت کالا در جهت توسعه منطقهای
– خارج کردن فعالیتهای اقتصادی و تجاری پاکستان از انحصار بندر کراچی و ایجاد بندر ثانویه اقتصادی
– ایجاد پایگاه نظامی و تجهیز نیروی دریایی پاکستان از طریق تقویت روابط نظامی و امنیتی با چین
– ایجاد خط لوله نفت و گاز بندر گوادر به استان سینکیانگ چین
– ایجاد ارتباطات گستردهتر با منطقه خلیجفارس و ایفای نقش در بازار جهانی نفت
با توجه به اینکه بندر چابهار و بندر گوادر نزدیک همدیگر واقع شدهاند بدون شک، روند تحولات در توسعه هر یک از آنها میتواند بر دیگری اثرگذار باشد. در صورتی که سرمایهگذاریهای چین در بندر گوادر در نهایت سبب شود تا بندر گوادر به یک مگاپورت در سواحل مکران تبدیل شود، تهدیدی برای بندر چابهار خواهد بود و میتواند فرصتهای ترانزیتی – ترانشیپی – گمرکی این بندر را از بین ببرد. همچنین مسیر گوادر در واقع افغانستان و آسیایمیانه را بدون نیاز به راههای ایران در دسترس چینیها قرار میدهد، بنابراین موقعیت راهبردی ایران را از بین میبرد.
با وجود تهدیدهای یادشده، به اعتقاد برخی از کارشناسان به گوادر به جای اینکه به عنوان رقیب چابهار نگاه شود باید به عنوان مکمل نگریسته شود. زیرا بیثباتی و ناامنی در پاکستان تاثیرات منفی زیادی بر ایران دارد و توسعه اقتصادی در این کشور برای مناطق شرقی ما هم منافعی به همراه خواهد داشت. با توجه به اینکه پیشبینی میشود بحران افغانستان در آینده نزدیک حل نشود، مسیر ایران به سمت آسیای میانه میتواند مسیر جذابی برای چینیها (به عنوان مکمل گوادر) باشد و از این طریق هم میتوان همکاری با چینیها از مسیر بندر گوادر را گسترش داد. از سوی دیگر برخی از کارشناسان معتقدند با پیوستن و ارتباط چابهار و گوادر، استقلال چابهار از دست میرود، این بندر در سایه گوادر قرار میگیرد و استقلال چابهار را نباید از دست بدهیم. چابهار اهرمی در دست ایران است که بتواند از آن در مسائل سیاسی، امنیتی و تجاری استفاده کند. بنابراین، دستگاه دیپلماسی کشور باید توجه داشته باشد که نباید در رودربایستی روابط دوستانه ما با هند و پاکستان، چابهار قربانی شود.
اهمیت راهبردی سواحل مکران برای آمریکا
همانطور که میدانیم یکی از مولفههای اصلی در سیاست خارجی آمریکا، محدودیت قدرت چین است زیرا آن را تهدیدی برای آینده خود میداند. یکی از ابزارهای آمریکا برای محدودسازی چین، هند است. در میان کشورهای منطقه آمریکا به لحاظ اقتصادی و سیاسی کمترین تعارض را با هند دارد. از این رو، به دنبال محدودسازی چین، آمریکا از گسترش نفوذ هند در افغانستان و حتی سرمایهگذاری این کشور در بندر چابهار در راستای ایجاد ثبات در افغانستان حمایت میکند. ضمن اینکه در راستای سیاست خاص منطقهای آمریکا و رقابت این کشور با چین، معافیتهای تحریمی بندر چابهار نیز در همین چارچوب قابل توجیه است. اگر سه کشور ایران، هند و آمریکا در یک مثلث قرار گیرند، اضلاع هند و آمریکا و هند و ایران با یکدیگر پیوند عمیقی دارند، اما ضلع آمریکا و ایران با یکدیگر در تعارض هستند. با وجود این موضوع، تقابل و توازن بین قدرتهای بزرگ یعنی از یک سو همسویی آمریکا و هند و از سوی دیگر تقابل هند و آمریکا با چین، میتواند فرصت مناسبی را برای ایران فراهم کند به این ترتیب که از توان کشورهای مختلف برای توسعه سواحل مکران و بندر چابهار به عنوان مولفه اصلی این منطقه استفاده کند. البته باید توجه داشت که وقتی پای رقابت بین کشورها پیش میآید امکان ناامن شدن چابهار نیز وجود خواهد داشت و با امنیتی شدن منطقه، به نوعی از رشد اقتصادی آن جلوگیری میشود.