4 - 03 - 2024
پلاستیک یا اهمالکاری؟!
مهدیه بهارمست- بالاخره پس از کشوقوسهای فراوان دلیل مرگ پیروز منتشر شد، اما نه به طور کامل و شفاف. دیروز سازمان حفاظت محیطزیست یک سال بعد از مرگ «پیروز» تولهیوز حاصل از جفتگیری «ایران» و «فیروز»، اعلام کرد گزارشهای پاتولوژی و کالبدگشایی نشان میدهد «پیروز» به علت خوردن یک تکه کوچک پلاستیک تلف شده است. معاون سازمان محیطزیست در همین رابطه گفت: «در پارک پردیسان یک تکه پلاستیک یا لاستیک کوچک وجود داشت که پیروز با خوردن آن تلف شد و این تکه پلاستیک که دریچه خروجی معده به روده را مسدود کرده بود، درست جایی قرار داشت که با وجود چندین بار اسکن توسط بهترین متخصصان هم دیده نشده بود.» حسن اکبری در پاسخ به چگونگی بلعیدن این تکه پلاستیک توسط «پیروز» افزود: «کلیت موضوع این است که برای پیروز در وسط تهران و در پارک پردیسان فضایی ایجاد شد تا در آنجا بازی کند، چیزهایی یاد بگیرد، تحرک داشته باشد و غذا بخورد و پارک پردیسان جایی است که پرندگان مختلف از جمله کلاغ و زاغی هم در آن حضور دارند که احتمالا این تکه پلاستیک یا لاستیک کوچک را به آنجا آورده بودند، پیروز آن را خورده بود و به همین دلیل دچار اشکال در سیستم گوارش شد.» این اظهارنظرها نشان میدهد شرایط خاص پیروز و اهمیت آن برای کسانی که وظیفه نگهداری و پرورش او را به عهده داشتهاند موضوع مهمی نبوده است. یوزپلنگی که قرار بود نسل این حیوان ایرانی رو به انقراض را ادامه بدهد، در محیطی با احتمال آلودگی محیطزیستی بالا رها میشده و حتی وقتی پلاستیکی را به دهان میبرد، به جای احتمال وقوع خطر و منع او، از حیوان فیلم گرفته میشود. این همه اهمال در حالی اتفاق افتاده بود که پیروز تنها توله باقیمانده از سه توله «ایران»، یوزپلنگ مادر بود که در بدو تولد هم به دلیل اشتباه تیم پزشکی و دست زدن به بدنش بعد از عمل سزارین زودرس، از سوی مادر طرد شده بودند. با این حال از همان ابتدای تولد پیروز انتقادات زیادی به نحوه نگهداری و تغذیه آن به سازمان محیطزیست وارد بود؛ سازمانی که هیچگاه در اولویت دولتها نبوده و همیشه کمترین بودجه برای آن لحاظ شده است. چهبسا تصاویری از محل نگهداری «آذر» و «توران» در پشتبام منتشر شده بود، اما سلاجقه رییس سازمان محیطزیست در واکنش به این قضیه اعلام کرد یوزپلنگها نیز مانند انسان برای آفتابگیری به پشتبام نیاز دارند. این در حالی است که به عقیده برخی کارشناسان این حوزه اگر این سازمان برای نگهداری از تولهیوز آسیایی از سازمانهای بینالمللی درخواست میکرد، دامپزشکان بسیاری به صورت داوطلبانه راهی ایران میشدند، اما سازمان حفاظت از محیطزیست بر بومیسازی اصرار شدید داشت، این در حالی است که افرادی که نگهداری پیروز را به عهده داشتند، در طول عمر خود یک یوزپلنگ را از نزدیک ندیده بودند. پیروز ۹ اسفند ۱۴۰۱ بعد از چند روز بستری در بیمارستان و انجام عمل دیالیز، تلف شد، اما همچنان تصاویری از بازی کردن او با کیف مشکی زنانهای در فضای مجازی دست به دست میشود! سازمان محیطزیست حتی به خود زحمت تهیه شیر برای پیروز را نداده بود. فردی آنها را به سازمان اهدا کرده بود. وقتی این همه اهمالکاری رخ میدهد، نشان از ضعف ساختار است.
رواج پنهانکاری سازمانی
دکتر «ایمان معماریان» دامپزشک و متخصص حیاتوحش با تاکید بر اینکه طبیعتا یک تکه لاستیک علت مرگ پیروز نبوده است، به «جهانصنعت» گفت: طبق نظریه کالبدشکافی یک تکه لاستیک ماشین در معده پیروز پیدا شده است. احتمالا کلاغ یا زاغی یک تکه لاستیک به محیط پیروز آورده یا اهمالکاری مسوولان ذیربط بوده است. هر چه که بوده مسلما دلیل اصلی مرگ پیروز این موضوع نبوده است. سازمان محیطزیست به جای اینکه جزئیات نتیجه کالبدشکافی را منتشر کند، بخش کوچکی از آن را بیان کرده است. این در حالی است که دلیل مرگ پیروز موضوع دیگری است که سازمان محیطزیست در حال پنهانکاری است. مشخص نیست چرا اصل ماجرا را در اختیار رسانهها قرار نمیدهند. پیروز دارای بیماریهای متعددی از جمله خونریزی، مشکلات گوارشی، نارسایی کلیوی بود که هنوز بسیاری از نتایج آزمایشات آن مانند سمشناسی منتشر نشده است. سازمان محیطزیست تنها به خوردن لاستیک بسنده کرده است و علاقهای به بیان حقیقت ندارند. به نظرم بیان واقعیت به نفع سازمان محیطزیست نیست، به همین دلیل بعد از یک سال به این نتیجه رسیدند که خوردن لاستیک را بیان کنند. این در حالی است که واقعیت این گونه نیست.
وی افزود: بر اساس تجربیات اگر پلاستیک انسدادی در بدن حیوان ایجاد نکند، نهتنها یوزپلنگ، بلکه حیوانات بسیاری با جویدن و خوردن یک تکه پلاستیک تلف نمیشوند. آنها طبق غریزه خود علاقه شدیدی به جویدن ضایعاتی مانند لاستیک دارند. بنابراین این حجم بسیار کم از لاستیک در معده پیروز قطعا کشنده نبوده است. چهبسا ارگانهای مختلفی از بدن پیروز از کار افتاده است، اما سازمان به این نکات اشاره نکرده است. شاید این لاستیک مشکلات گوارشی برای پیروز ایجاد کرده باشد، اما علت اصلی مرگ او نبوده است.
این دامپزشک درخصوص تغذیه نامناسب پیروز بیان کرد: سازمان محیطزیست حتی زحمت تهیه شیر استاندارد را هم به خود نداد و دو برادر پیروز نیز به همین دلیل جان سپردند. البته چند موضوع دست به دست یکدیگر داد تا هیچ یک از یوزها باقی نمانند. یکی اینکه سزارین زودرس ایران منجر به مشکلات جدی برای او شد. براساس شواهد گویا سزارین از پیش تعیین شده بود. آقای اکبری در مصاحبهای که با خبرگزاری ایرنا انجام داده بود، گفته بود ایران روز ۱۰ اردیبهشت زایمان میکند. این در حالی بود که ایران حتی یک بار هم سونوگرافی نشده بود. همچنین مدت بارداری یوزپلنگ بین ۹۰ تا ۹۸ روز است، بنابراین تعیین روز سزارین یک اشتباه بزرگ بود. همین موضوع منجر به تولد تولههای ضعیف و نارس شد. به همین دلیل از همان ابتدا تولهها درگیر مشکلات زیادی شدند.
او ادامه داد: در تصاویری که همان روزهای ابتدایی منتشر شد، نشان از عدم آگاهی در نحوه شیر دادن به تولهها بود. یکی از تولهها به همین دلیل خفه شد و در روزهای اول تلف شد، چراکه با آن روش شیر دادن، شیر وارد ریه توله شده بود. البته نوع شیری که به تولهها دادند نیز عجیب بود. سازمان به جای تهیه شیر باکیفیت از یک نوع شیرخشک ایرانی به نام کاکو استفاده کردند که برای یوزپلنگ استاندارد نیست. البته همین شیرخشک هم فردی به سازمان اهدا کرده بود. این در حالی است که تغذیه برای تولهیوزها از اهمیت ویژهای برخوردار است. بعد از مرگ توله اول شیرخشک را عوض کردند، اما آنها نهتنها نحوه شیردهی به یوزپلنگ را بلد نبودند، بلکه میزان غلظت شیر را هم نمیدانستند. همین موضوع منجر شد تا توله دوم در راه تهران به دلیل مشکلات گوارشی و انسداد ریوی تلف شود. پیروز وقتی به تهران رسید تغذیهاش مناسب شد، اما درگیر مشکلات دیگری شده بود. مسوولان مربوطه باید ابتدا استعفا دهند و بعد اعتراف کنند که دلیل اصلی مرگ پیروز چه بوده است.
معماریان با اشاره به اینکه ایران حال خوبی ندارد، تاکید کرد: حال ایران به دلیل شرایط غیراستاندارد و غیرعلمی سزارین وخیم است. با اینکه چند روز پیش مسوولان مربوطه از بارداری دوباره ایران خبر دادند، اما دور از ذهن است که ایران دوباره صاحب بچهای شود. البته با توجه به تصاویری که از سزارین ایران منتشر شده است، انگار افراد حاضر اطلاعی از اشتباهات خود نداشتند، وگرنه به این راحتی تصاویر آن منتشر نمیشد. متاسفانه وقتی دانش و آگاهی وجود نداشته باشد، توانی هم برای اصلاح رویه وجود نخواهد داشت. پزشکی هم که از آفریقای جنوبی برای ایران آوردند، اطلاعات کافی درخصوص یوزپلنگها ندارد. این در حالی است که سونوگرافی و رسیدگی به ایران یا تمامی یوزپلنگها به یک متخصص نیاز دارد. در چنین حالتی نمیتوان گفت ایران بارور میشود یا نه، اما براساس خبرهای جدید در شرف باروری خارج از رحم برای ایران هستند. حال باید دید این کار نتیجه خواهد داد یا نه، زیرا رحم ایران آسیب جدی دیده است و به طور طبیعی باردار نمیشود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد