15 - 09 - 2024
پسرانی که پرنسس شدند!
گروه جامعه- به تازگی فضای مجازی مملو از ویدئوهایی با هشتگ پسر پرنسس است. این هشتگ به محتواهایی اشاره دارد که در آن یک وجه جدید از شخصیت برخی پسرهای ایرانی نقد میشود؛ وجهی که با ویژگیهای سنتی مردانه متفاوت است. در اغلب ویدئوهای انتقادی مردانی نقد میشوند که قهر میکنند، مطالباتی مثل حساب کردن خریدها، رساندن پسر به خانه با ماشین و امثالهم را دارند و به اصطلاح عامیانه ناز میکنند. با توجه به پربازدید شدن این نوع انتقادها که عمدتا توسط زنان مطرح میشود، پرسشهایی درباره علل شکلگیری این وضعیت مطرح است. هرچند شاید در نگاه اول چنین بحثهایی صرفا سرگرمی به نظر برسد اما نشانههای دیگر مشخص میکند تحولی در نسل جدید در حال رخ دادن است که فضای فرهنگ عرفی یک دهه گذشته را تغییر میدهد. در گفتوگوهای روزمره زیاد میشنویم که دهه هشتادیهای دوروبرمان ازدواج کردهاند و بچه دارند اما دهه شصتیها هنوز مجرد در کافههای کریمخان میچرخند. در پیمایش اخیر ایسپا ۴۲درصد از پاسخدهندگان نسل «زد» یعنی بازه سنی ۱۵ تا ۲۷سال، داشتن خانواده خوب را بهعنوان یکی از ارزشهای فردی خودشان انتخاب کردند. همچنین نتایج بهدست آمده از این پیمایش نشان میدهد که یکی از دو ارزش اصلی نسل زدیها؛ خانواده است. از سویی به عقیده کارشناسان این روزها با نگرانی خانمها از این موضوع که مبادا در مضیقه ازدواج قرار بگیرند و از یکسو بیرغبتی شمار زیادی از آقایان نسبت به زیر بار تعهد ازدواج رفتن، روبهرو هستیم. همه اینها باعث میشود که تقاضا برای آقایان از سوی خانمها بیشتر شود و همین هم باعث میشود با پسرانی روبهرو شویم که ناز میکنند و دخترانی که باید ناز این پسران را بکشند. این بحث مشابه با بحث عرضه و تقاضاست.
تحولات ارزشهای جامعه
سعید معیدفر، جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسی ایران به «جهانصنعت» گفت: به نظر میرسد بخشی از علت شکلگیری هشتگ پرنسس ناشی از تحولی است که در سبک زندگی و ارزشهای جامعه در حال رخ دادن است و قطعا این وضعیت مخالف روندهای پیشین است یعنی در جامعهای که پیش از این، اساس بر این بوده که مردان باید نسبت به همسر خود یا جنس مخالف اعم از نامزد، خواهر یا حتی اقوام تعهداتی را انجام میداده، اکنون میبینیم که سیر تحولات به سمتی رفته که در راستای تحولات جهانی است.
وی افزود: ما طی دو دهه اخیر، در راستای کاری که برای مطالعه ارزشها و نگرشها در سطح بینالمللی با عنوان پیمایش جهانی روی ارزشها و نگرشها توسط رونالد اینگلهارت انجام میشد، نمونهای از کشورهایی بودیم که مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش نشان داد که چگونه ارزشهای جامعه ایران در راستای ارزشهای جهانی و برخی نگرشها در حال تغییر است. براساس تعریفی که جامعهشناسان از «جامعه پیشین» و «جامعه مدرن» ارائه کردهاند، جامعه پیشین، جامعهای مردسالار است که نقش زنان یک نقش منفعل است. این نقش منفعل در اقتصاد، فرهنگ و دیگر عرصهها ملموس است و در همه امور مردها اختیارات را در دست دارند و با اجازه آنهاست که زنان میتوانند در برخی امور دیده شوند. درواقع نقش زنان عمدتا غیرفعال و انفعالی است.
این جامعهشناس ادامه داد: اما در دنیای مدرن، این تحول به وجود میآید که اساسا کمکم نقشها تغییر میکند تا زنان هم بتوانند در همان نقشهایی که بعضا مردانه بود، نقشی ایفا کنند. امروز میبینیم که در دنیا، برخی روسایجمهور، نخستوزیران، روسای دولتها، وزرا و امثالهم زنان هستند. این نقشها، پیشتر تمام مردانه بوده و جایی برای زنان در این نقشها در نظر گرفته نشده بوده. همچنین تغییراتی در سطح آموزش عالی کشور ایجاد و باعث شده بیشتر زنان در آموزشگاهها و مراکز آموزش عالی حضور داشته باشند. بعد از این مرحله زنان مایلند که فرصتهای بهتری در عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی داشته باشند و حتی مکتبهایی نظری از سوی زنان در راستای همین سیاستها به راه افتاده است.
معیدفر اظهار کرد: اینها اتفاقاتی است که باعث شده زنان هم مطالبهگر شوند و کمکم نقشهای مسلط آقایان را به چالش بکشند، به ویژه در حوزه اقتصادی. امروزه میبینیم که زنان فرصتهای اقتصادی هم به دست آوردهاند. هرچند در ایران، برخی موانع قانونی یا عرفی باعث شده که میزان اشتغال زنانمان کم باشد و هنوز به هنجار جهانی نزدیک نشدهایم اما با این وجود نگرشها همراستا با نگرشهای جامعه تغییر کرده است. این روزها در کشورهای توسعهیافته، اغلب زنان همپای مردان در خانه هزینهها را تقبل میکنند و دیگر بحث نانآور بودن مرد از بین رفته است و زنان و مردان باید همزمان کار کنند تا خانه را بگردانند و از عهده مخارج آن بربیایند.
وی افزود: در واقع خانه، عملا نقش پیشین خود را از دست داده و تبدیل به خوابگاه شده است. این موضوع در ایران به این شکل است که اگرچه زنان هنوز نقش اقتصادی کمرنگتری دارند اما براساس همین ارتباطی که ما در شبکه ارتباطات جهانی داریم این نگرشها از کشورهای توسعهیافته به ایران انتقال یافته و مطالعاتی که اشاره کردم نشان داد که در ایران هم وضعیت مثل غرب شده است.
این جامعهشناس بیان کرد: فارغ از تحول نقش زنان، این روزها به علت مشکلات بسیار شدید اقتصادی که کل کشور با آن روبهروست با مساله کمتر شدن نرخ ازدواجها هم مواجهیم. هزینههای ازدواج بسیار بالاست و همچنان به علت برخی سنتهای پیشین، سطح انتظارات از مرد خانواده برای ورود به زندگی بالاست. هنوز انتظار میرود مرد خانه و امکاناتی را تهیه کند و خانواده زن هم موظف به ارائه جهیزیه هستند بنابراین چنین شرط و شروطی در ازدواج که هنوز در مرحله سنتی قرار دارد، عملا با وضعیت جامعه امروز ما ناهمخوان است و با نگرشهای نوینی که به راه افتاده همخوانی ندارد. نتیجه این وضعیت این شده که عملا در کشور ما ازدواج در حال منسوخ شدن است یعنی برخی افراد عمدا از نزدیک شدن به ازدواج پرهیز میکنند.
این پرهیز بیشتر در آقایان است اما برخی خانمها و حتی خانوادههای خانمها نیز از ازدواج گریزان شدهاند. نتیجه چنین وضعیتی این است که اگرچه پسران میتوانند تا مدتها وضعیت ازدواج را به تاخیر بیندازند اما باز هم به خاطر عرف و مسائل عرفی، دختران کمکم فرصتهای ازدواج را از دست میدهند در نتیجه تعداد زیادی از دخترانی که به ازدواج تمایل دارند باید با چراغ به دنبال مردی باشند که مطابق خواسته آنان باشد و تبدیل به شریک زندگی آنان شود.
عضو انجمن جامعهشناسی ایران در ادامه گفت: بنابراین با نگرانی خانمها از این موضوع که مبادا در مضیقه ازدواج قرار بگیرند از یکسو و بیرغبتی شمار زیادی از آقایان نسبت به زیر بار تعهد ازدواج رفتن، روبهرو هستیم. همه اینها باعث میشود که تقاضا برای آقایان از سوی خانمها بیشتر شود و همین هم باعث میشود با پسرانی روبهرو شویم که ناز میکنند و دخترانی که باید ناز این پسران را بکشند.
این بحث مشابه با بحث عرضه و تقاضاست. یعنی وقتی عرضه کالا کم میشود، میزان تقاضا بالا میرود و فروشنده هم شروع به شرط و شروط گذاشتن میکند. پسرها حاضر به تعهد ازدواج یا حتی تعهد در رابطه نیستند در نتیجه حضور خود در رابطه را با شروطی همراه میکنند بنابراین میتوانیم بگوییم این شرایط حاصل تضاد ارزشهای نوین با ارزشهای پیشین است.
جامعه ما در حال گذار است و نسل جدید بسیاری از ارزشهای نوین را وارد کرده و نسل پیشین سطحی از انتظارات را ایجاد کردهاند که با هم ناهمخوان شده است. همه اینها باعث شده ما با پدیده ناز کردن پسرها یا رفتارهایی روبهرو باشیم که تا پیش از این سابقه نداشته است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد