14 - 01 - 2021
وداع با پدر شعر کودک
محمود کیانوش در زمینههای گوناگون آثاری را از خود به جا گذاشته است. از او به عنوان «بنیانگذار شعر کودک و نوجوان به شکل امروزی» یاد میشود.
محمود کیانوش، شاعر، نویسنده، منتقد ادبی و مترجم سهشنبه ۲۳ دی در بیمارستانی در شمال لندن درگذشت. کیانوش اولین کتاب شعرش را که یک شعر بلند نیمایی بود، با عنوان «شبستان» در سال ۳۹ منتشر کرد. او علاوه بر دهها کتاب شعر و داستان و نمایشنامه و نقد و تحقیقات ادبی و چندین ترجمه از آثار نویسندگان بزرگ که در ایران منتشر کرده بود، سه دفتر شعر به زبان انگلیسی و منتخبی از آثار شاعران بنام ایران به ترجمه خودش با مقدمهای بلند به زبان انگلیسی هم منتشر کرده است.
پری منصوری، مترجم و نویسنده، همسر محمود کیانوش هم فروردین امسال در لندن درگذشت. محمود کیانوش علاوه بر آثار فراوان ادبی، کتاب شعر و داستانهای کوتاه و بلند، از اعضای شورای کتاب کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایران بود. کیانوش چند سال پیش از انقلاب به لندن رفت و همان جا ماند.
همچنین علیاصغر سیدآبادی شاعر و نویسنده ادبیات کودک و نوجوان درباره این شاعر و نویسنده فقید نوشته است: «مردی که در سایه خودش گم شد.»
محمود کیانوش یکی از بازماندگان دهه درخشان ۴۰ در ادبیات ایران است که دهههای پس از آن نیز فعال بود. ویژگی این گروه از چهرههای ادبی ایران بیقراری برای کار است و تجربههای مداوم. او ترجمه کرده است، داستان و رمان برای بزرگسالان و کودکان و نوجوان نوشته است، پژوهش و نقد ادبی دارد، تدریس و نویسندگی و گویندگی رادیو در کارنامه دارد. روزنامهنگاری و سردبیری کرده است و نمایشنامه نوشته است و این همه در کنار شعر و شاعری و ملحقات آن است که برایش جایگاه ویژهای داشت. دفترهای متنوعی از شعر از او منتشر شده است و پیش از احمد شاملو شعر سپید (بیوزن) سروده و آن را رها کرده است و بنیانگذار شعر کودک و نوجوان ایران به شکل امروزی است یا دستکم صورتبندی نظری شعر کودک و نوجوان امروز ایران مدیون اوست.
این بیقراری و تجربهگرایی اگرچه پس از مهاجرت او به لندن نیز ادامه یافت اما به ویژه پس از انقلاب اسلامی در ایران پژواک نیافت و تا چند سالی در جامعه ادبی ایران صدایی از او نبود.
از آثار او میتوان به اینها اشاره کرد: «شعر کودک در ایران» – در زمینه نقد -، داستان: «آدم یا روباه» (۱۳۴۸)، «دهکده نو» (۱۳۴۸)، «از بالای پله چهلمم (۱۳۵۶)، شعر: «زبان چیزها» (۱۳۵۰)، «طوطی سبز هندی» (۱۳۵۶)، «نوکطلای نقرهبال» (۱۳۵۶)، «باغ ستارهها» (۱۳۵۶)، «بچههای جهان» (۱۳۵۶)، «طاق هفترنگ» (۱۳۵۸)، «آفتاب خانه ما» (۱۳۵۸)، «شبستان»، «ساده و غمناک»، «شکوفه حیرت»، «شباویز»، «ماه و ماهی در چشمه باد»، «آبهای خسته»، «مرد گرفتار»، «غصهای و قصهای»، «در آنجا هیچکس نبود»، «این آقا کی باشند؟»، «و بلا آمد و شفا آمد»، «حرف و سکوت»، «برف و خون»، «غواص و ماهی»، «در آفاق نفس» و «در طاس لغزنده».
محمود کیانوش آثاری در گونههای مختلف را نیز به فارسی برگردانده است از جمله: «هاوایی: گوهر اقیانوس آرام» (۱۳۴۰)، «سرزمین و مردم ژاپن» (۱۳۴۲)، «سنگپشت و پلنگ خانه میسازند» (۱۳۴۷)، «میمون گلی کوچولو» (۱۳۵۰) و «راهی به کشور آفتاب تابان». بازنویسی محمود کیانوش از داستانهای شاهنامه «از کیکاوس تا کیخسرو (سیاهی، شبگیر، آفتاب)» در سال ۱۳۵۴ از سوی اداره کل نگارش وزارت فرهنگ به چاپ رسیده است.
اعلام برائت محمود کیانوش
ناصر صفاریان میگوید: محمود کیانوش به شکل سوالبرانگیزی حاضر بود درباره تمام وجوه کاریاش سخن بگوید جز شعر کودک آن هم نه از جنس پس زدن بلکه از سنخ برائت از این بخش از زندگی.
این مستندساز در پی درگذشت محمود کیانوش، شاعر، نویسنده، منتقد ادبی و پژوهشگر که ۲۳ دیماه و در ۸۶ سالگی در لندن از دنیا رفت، در یادداشتی با عنوان «برائتی بر بلندای شعر کودک ایران» که در اختیار ایسنا قرار داده، نوشته است: «از همین همیشه دیر رسیدنهای حالا انگار طبیعیِ ماست که درست در روزهایی که قرار بود نسخهای از فیلم «کودکیِ ناتمام» را که درباره شعر کودک ساخته بودم برای محمود کیانوش بفرستم و درست چند ساعت پس از انتشار اولین تیزر فیلم و درست در زمانی که آماده میشویم برای عرضه و نمایش فیلم، خبر میرسد از رفتن محمود کیانوش…
محمود کیانوش چه از حیث آغازگری و چه از منظر نوع کار، بلندای شعر کودکِ پیش از انقلاب و اوجی بر ادبیات کودک ایران بود؛ بودنی که به اعتقاد بسیاری از صاحبانِ نظر، هنوز هم از جنسِ «هست» است و نه فقط محدود به زمانهای که بود… و لعنت بر این «بود»ی که در «نبود»ِ آدمها باید نوشت و به یادِ بودنشان.
از همان ابتدای کار، بنای قطعیمان بر حضور محمود کیانوش در فیلم بود و هماهنگیهایی هم با دوستی ساکن لندن شده بود برای تصویر و گفتوگو؛ و فکر همه چیز را میکردیم جز مخالفتش. نه البته خود مخالفتش که حق طبیعیِ او و هر کسی است، که دلیل مخالفتش. از طریق دو دوست مشترک و دمخور با او، اقدام کردیم و پاسخ منفیاش نه به گفتوگو و همکاری با ما و فیلممان، که نه به صحبت درباره شعر و ادبیات کودک بود و به شکل سوالبرانگیزی حاضر بود درباره وجوه مختلف کارهای مختلفش سخن بگوید جز شعر کودک که حالا در مقایسه کماهمیت میدانستش. در همه جامعالاطرافیاش، این جلد از کارنامه کاریِ خود را به کلی به کناری گذاشته بود و علاقهای نشان نمیداد به مرور دوبارهای حتی. آن هم نه از جنسِ پس زدن، که اساسا از سنخِ برائت از این بخشِ زندگی. سوالبرانگیزیِ ماجرا هم با ما ماند و ماند و ماند…
میخواستم پس از ارسال فیلم و وقتی به تماشا نشست و دید که نسل پس از انقلاب هم او را در اوج میبیند و فیلم هم بلندای جایگاهش را ارج مینهد، دوباره سراغش روم و سوالی در ذهنم نمانَد از این نظر… که دیر رسیدنِ دیگری شد و دیگر محمود کیانوشی در میانمان نیست که «کودکیِ ناتمام»ِ ما را ببیند…
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد