6 - 02 - 2017
همه چیز برای مسوولان به خوبی تمام شد!
سالار ایرانزاد- هر یک از داراییهای این کشور قبل از اینکه متعلق به صاحبان خاص خود باشند، ثروت ملی محسوب شده و متعلق به تمام کشور هستند به همین دلیل هم هست که در قانون بسیاری از کشورها شهروندان آن کشورها وقت خروج از کشور اجازه بردن طلا و ارز و اشیای قیمتی به خارج از کشور را ندارند هرچند مال خودشان و متعلق به خودشان باشد. همچنین در بعضی از کشورها شهروندان حق فروش داراییهای ثابت غیرمنقول خود مانند خانه، زمین، باغ و امثال آن را به اتباع خارجی ندارند.
ساختمان پلاسکو سوخت و تخریب و نابود شد؛ ساختمانی که قبل از اینکه متعلق به بنیاد مستضعفان یا خود مستضعفان! باشد، ثروتی ملی بود. علاوه بر اینکه از نظر بلندمرتبهسازی جزو اولین نمادهای مدرنیته ایران به حساب میآمد اما آنچه از این ساختمان به مراتب باارزشتر و گرانبهاتر بود، جان بیش از ۱۶ آتشنشان شجاع و تعدادی شهروند بود که میشد چنین آسان تلف نشود. میشد آنها را به آغوش خانوادههایشان برگرداند، اگرچه نیمهسوخت و دستوپا شکسته. میشد گرانترین گوهرهای ملی را نجات داد، اگر مدیریتی باکفایت بر سلسلهمراتب آتشنشانی وجود داشت. میشد از داغدار شدن اغلب مردم دردآشنای ایران بهطور اعم و خانوادههای تلاشگر بهطور اخص جلوگیری کرد، اگر شهرداری قدری از هزینههای بیمورد و ناکارآمد خود را که مستمرا بهطور نمایشی و بهمنظور عوامفریبی صرف میکند، میکاست و ملزومات و تجهیزات مدرن و مناسب در اختیار آتشنشانان قرار میداد و ایکاش برنشستگان بر مسند شورای شهر قدری قدرت نظارت بر عملکرد شهرداری را داشتند و جسارت! میکردند از شهردار تهران بپرسند و فقط بپرسند که چرا تجهیزات و امکانات سازمان آتشنشانی تهران چنین قدیمی و فرسوده و عقبماندهاند؟ ایکاش اعضای عمده شورای شهر شجاعت اسلاف خود را داشتند که از شهرداری سوال کنند به کجا میرود این همه درآمد و همچنین بودجه سازمان آتشنشانی؟ این بودجه به چه کار میرود که مهمتر و واجبتر از جنگیدن انسان با آتش است؟ اگر قرار است شهردار و شهرداری به مقام بالای خود پاسخگو باشند، چرا مورد سوال قرار نمیگیرند که از حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری که جان دو زن بدبخت و نانآور خانواده گرفته شد تا حالا واقعا و حقیقتا چه اقدام عمده و چشمگیری برای مجهز کردن آتشنشانی و آتشنشانان و به تبع آن اجتناب از این قبیل حوادث غمباروتاسفآور انجام شده است؟
پس از فاجعه ساختمان پلاسکو نه کسی استعفا داد و نه کسی برکنار شد. حتی دریغ از یک عذرخواهی از مردم و خانواده شهدای آتشنشان، به همین سادگی. از همان اولین روز حادثه همه کنار کشیدند و تا پایان روز نهم گناه را به گردن دیگری انداختند و فقط با الفاظ و عبارات بازی کردند و با تشکیل جلسات و قرار گرفتن جلوی دوربین تلویزیون و رفتارهای پوپولیستی سعی بر خاطی نشان دادن دیگران و محق نمایاندن خود کردند تا سرانجام معلوم شد در این حادثه هیچیک از مسوولان، مسوول نبوده و مقصر این فاجعه فقط خود ساختمان پلاسکو و آتشنشانان و سایر افراد عادی بوده که جان خویش را از دست دادهاند!با این تفاصیل چنین فاجعهای که در اولین روز وقوع آن در اکثر رسانههای عمومی جهان منعکس شد، ظاهرا هیچ مقصری ندارد و به همین جهت برای آنانکه در راس سلسلهمراتب سازمانی آتشنشانی، بنیاد مستضعفان و بیمه قرار گرفتهاند همه چیز به خوبی و خوشی تمام شد و طولی نخواهد کشید که مانند سایر حوادث و وقایع مثل حادثه آتشسوزی خیابان جمهوری، حادثه قطار مشهد- تبریز، حقوقهای نجومی، زمینهای نجومی شهرداری تهران و… آبها از آسیاب افتاده و به دست فراموشی سپرده شود.
اگر این حادثه در هر کشور دیگری رخ میداد به نسبت مترقی و پیشرفته بودن آن کشور قطعا مقامات و مسوولان مربوطه بهطور شرمسارانه استعفا میدادند یا از سمت خود برکنار میشدند، حتی اگر در کشورهای عقبمانده و جهان سومی رخ میداد، حداقل از مردم و اولیایدم به جد عذرخواهی میشد. بگذریم که اگر این اتفاق در بعضی از کشورهای جنوبشرقی آسیا مانند کره یا ژاپن رخ میداد، امکان داشت مسوول مربوطه در گوشه انزوا و دور از چشم مردم خودکشی کند.از پس فاجعه پلاسکو آیندگان در تاریخ میخوانند که جدا از خسارت جبرانناپذیر مادی و معنوی ایران و ایرانیان اما همه چیز برای مسوولان به خوبی و خوشی تمام شد بدون آنکه هیچ مافوقی حتی به آنها اخم هم کند در واقع برای آنها انگار آب از آب تکان نخورده است.
Salar_iranzad@yahoo.com
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد