17 - 10 - 2024
نیاز 18درصد از نیروگاههای کشور به بازسازی
هستی عبادی- هدررفت انرژی بهخصوص در بخش نیروگاهی، بیشترین آسیب را به توان انرژی کشور زده است؛ نیروگاههایی که عمدتا به دلیل کهنسالی و فرسودگی و یا عقب ماندن از تکنولوژی روز دنیا، هم آب زیاد مصرف میکنند و هم سوخت. آسیب این نیروگاهها که عمدتا در شهرهای بزرگ قرار دارند، فقط مصرف سوخت زیاد نیست؛ در فصول سرد سال که کشور با کمبود گاز مواجه است، مازوتسوزی آنها موجب آلوده شدن هوای شهرها میشود. بازی دو سرباختی که در شرایط کمبود برق، دولت ناچار است از همین توان اندک نیروگاههای کهنسال استفاده کند.
در شرایطی که در دنیا متوسط راندمان تولید برق از نیروگاهها بیش از 40درصد است در ایران برخی نیروگاهها کمتر از 20درصد هم مشغول به کار هستند، این رقم به این معنی است که سالانه میلیاردها دلار انرژی از دست میرود. برای حل این مشکل چه باید کرد؟ هاشم اورعی، کارشناس انرژی و استاد دانشگاه صنعتیشریف در گفتوگو با «جهانصنعت» به این پرسش پاسخ داده است.
اورعی میگوید: سالانه 350میلیارد کیلووات ساعت برق تولید میکنیم. اگر ارزش هرکیلووات ساعت را حدود 10سنت در نظر بگیریم، میشود 35میلیارد دلار که بخش زیادی از این مقدار هدر میرود. بهطور کلی در برق 3بخش داریم؛ اول تولید، بعد انتقال و در نهایت توزیع. در بخش تولید ما انواع نیروگاهها مثل حرارتی، بخاری، گازی، سیکل ترکیبی، برقابی، هستهای، تجدیدپذیر و… که مسلما اینها راندمان برابری ندارند. بیشتر برق تولیدی ما از نیروگاه حرارتی تامین میشود که متوسط راندمان این نیروگاهها 38درصد است. البته به این معنا نیست که این عدد در بقیه دنیا 100 باشد چون ذاتا تبدیل انرژی با تلفات مواجه است، ولی تکنولوژی روز دنیا میتواند این عدد را به 60درصد برساند.
او اضافه کرد: در حال حاضر در کشور 3درصد از نیروگاهها بالای 40سال و 15درصد نیروگاهها بالای 30سال عمر دارند که به دلیل قدیمی بودن راندمانشان حدود 20درصد است. به عبارت دیگر بیشتر از اینکه برق تولید کنند دود و گرما تولید میکنند. در نتیجه به نظر میرسد بهترین کاری که باید انجام دهیم این است که نیروگاههای با راندمان پایین و دستگاههای فرسوده را از مدار خارج کنیم، منتها ما جایگزینی برای اینها نداریم.
بنابراین ابتدا باید نیروگاههای تازهای تاسیس تا بعد از آن بتوانیم نیروگاههای فرسوده را از مدار خارج کنیم.
اورعی میگوید: حالا فرض کنید ما توانستیم یکشبه 1000مگاوات نیروگاه جدید تاسیس کنیم، باز هم نمیتوانیم نیروگاههای کهنه را از مدار خارج کنیم چون ما با کمبود برق مواجهیم. طبق آمارهای امسال ما با 18هزار مگاوات ناترازی یعنی به عبارتی معادل 18نیروگاه 1000مگاواتی به ارزش 750میلیون دلار کمبود داریم. پس ما باید در ابتدا این کمبود را جبران کنیم و بعد نیروگاهها را با تکنولوژی روز بسازیم.
او مهمترین مانع نوسازی نیروگاهها را سرمایهگذاری میداند و بر این باور است که از آنجا که سرمایهگذاری 3منبع دارد: منبع خارجی، دولتی و خصوصی، پس در شرایط فعلی کشور صحبت از جذب سرمایه خارجی بسیار دور است. کسی از خارج نمیآید در ایران سرمایهگذاری کند. منبع بعدی هم که دولتی است که دولت نهتنها پول ندارد، بلکه زیر بار گوشت، آرد، حقوق و هزار مورد دیگر قرار دارد که وقت به سرمایهگذاری در نیروگاهها نمیرسد. وی با بیان اینکه جبران 20هزار مگاوات فعلی حدود 15میلیارد دلار سرمایه نیاز است، یادآور شد: درحالی که پارسال کل درآمد نفتی میعانات 36میلیارد دلار بوده است در نتیجه اگر حتی دولت بگوید قصد سرمایهگذاری دارد دروغ میگوید. خصولتیها مثل مپنا یا خاتمالانبیا که شرکتهای خصوصی وصل به بودجه دولت است؛ یعنی اگر این شرکتها ادعا میکنند که نیروگاه میسازند باز هم به دولت میرسد و همچنان نیروگاهی از این شرکتها در نخواهد آمد. از بین همه این بخشها فقط بخش خصوصی باقی میماند؛ در بخش خصوصی پول به اندازه کافی وجود دارد ولی چون عاقل است در این حوزه سرمایهگذاری نمیکند. کدام آدم عاقلی پولش را در بیابان میریزد و نیروگاه میسازد و در نهایت پولش را به توانیر بدهد که توانیر به یکدهم قیمت به مردم بفروشد و در آخر پول تو را ندهد؟ همانطور که تمام نیروگاهها از توانیر طلبکارند و زورشان هم نمیرسد.
ابزاری برای جلوگیری از عدم مشروعیت دولت
اورعی در ادامه درباره بخش انتقال هم گفت: ما شبکه انتقال گستردهای داریم که کاملا دولتی است و هیچ بخش خصوصیای در آن دخیل نیست. ما سالهاست که در بخش انتقال به اندازه کافی در ارتقای کیفی خطوط انتقال و افزایش ظرفیت انتقالمان سرمایهگذاری نکردهایم در نتیجه با محدودیت در این بخش مواجه هستیم؛ اول اینکه خطوط ما کهنه شده و راندمانش پایین آمده و دوم چون متناسب با رشد مصرف توسعه ندادیم، مجبوریم از این خطوط انتقال فرسوده کار بیشتری بکشیم که در نتیجه تلفات بیشتر میشود. مساله اصلی در این بخش هم سرمایهگذاری است. این استاد دانشگاه ضمن بیان اینکه در بخش توزیع بیشترین درصد اتلاف را داریم، گفت: تقریبا ما 14 الی 15درصد از کل تولید را در این بخش از دست میدهیم. چون باز هم شبکه توزیع ما عمر بالایی دارد و جایگزین نشدهاند و عمرشان از عمر مفید بیشتر است. درست است که کار میکنند ولی راندمانشان به شدت کاهش یافته است. متاسفانه در بخش توزیع دولت و وزارت نیرو اصرار بر حفظ حاکمیت و اربابیت دارد و شبکه توزیع کشور را خصوصی نکرده است، در نتیجه مجدد به مشکل مالی و سرمایهگذاری برمیخوریم و این وضعیت روزبهروز بدتر میشود. وی با تاکید براینکه اصلیترین راهکار این است که دولت پایش را از دلالی انرژی کنار بکشد، ادامه داد: مشکل از دولت است نه از مردم. برق یک کالای تجاری است که باید قیمت آن را بازار تعیین کند. منتها دولت به برق به عنوان یک کالای تجاری نگاه نمیکند، بلکه به عنوان یک ابزار سیاسی مینگرد و آن را دولتی نگه میدارد. چون اول اینکه میخواهد پول را یکی دیگر خرج کند و بعد برای دریافت آن گدایی کند تا اربابیت دولت حفظ شود. دوم اینکه میترسد اگر قیمتها تغییر کنند مردم سروصدا کرده و دیگر رای نیاورد. او تاکید کرد: یک زمانی این به اصطلاح ابزار سیاسی برای خرید محبوبیت بود، اما الان که محبوبیت کمرنگ شده برای جلوگیری از عدم مشروعیت دولت استفاده میشود. در کل تا دولت جرات و شهامت لازم را پیدا نکند اوضاع همین خواهد بود و حل آن سختتر خواهد شد. حتی اگر بر فرض دولت پول و دلار به اندازه کافی هم داشته باشد نباید نیروگاه بسازد. اصلا دولت کارهای نیست که بخواهد برق تولید کند؛ کار دولت سیاستگذاری انرژی و نظارت بر حفظ امنیت انرژی است ولی نباید دکانداری و بنگاهداری کند. دولت در واقع وظیفه خودش یعنی حکمرانی انرژی را انجام نمیدهد ولی آن کاری که نباید انجام دهد را کاملا انجام میدهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد