11 - 03 - 2024
نگاهی به کتاب «اینرسی نهادی» نوشته دکتر نظامالدین فقیه و دکتر علی حسین صمدی
کتاب اینرسی نهادی که اخیرا توسط انتشارات اسپرینگر به زبان انگلیسی منتشر شده است، در صفحات آغازین خود در صفحه تقدیمنامه به حکیم ابوالقاسم فردوسی، جلالالدین مولوی، ابن خلدون و داگلاس نورث (به ترتیب زمان حیاتشان) اهدا و تقدیم شده است.
اگرچه در باب موضوع مهم اینرسی نهادی، مقالههای علمی و تخصصی متعددی منتشر شده، اما معالوصف این کتاب اولین کتابی است که با این عنوان منتشر میشود. مبحث اینرسی نهادی به عنوان موضوعی میانرشتهای و چندرشتهای، متشکل از مباحث و موضوعات بسیار غامض و پیچیدهای است که برای مطالعه و بررسی عمیق تخصصهای متعددی را میطلبد.
در ادبیات رشد و توسعه اقتصادی همواره این پرسش مطرح است که «چرا برخی کشورها فقیرتر (یا ثروتمندتر) از سایر کشورها هستند؟ اگرچه بسیاری نویسندگان در طول تاریخ کوشیدهاند به این پرسش پاسخ دهند، اما هنوز هم پاسخ به این پرسش یک زمینه پژوهشی فعال است. در این راستا و به عنوان معیاری برای ارزیابی علت فقر و ثروت ملتها، رشد پایدار همواره مورد توجه قرار میگیرد. رشد پایدار مستلزم رشد فراگیر است و رشد فراگیر مستلزم رشد اقتصادی است، بنابراین رشد اقتصادی باید به رشد فراگیر و رشد فراگیر به رشد پایدار منجر شود.
در مطالعه و بررسی مباحث متعدد توسعه، به ویژه توسعه اقتصادی و اجتماعی در سراسر گیتی، خصوصا در کشورهای در حال توسعه (یا در پی توسعه)، مباحث نهادی، و به طور اخص اینرسی نهادی، مورد اقبال و علاقه دانشمندان و پژوهشگران و علیالخصوص روشناندیشان سراسر جهان است. نیز به همین لحاظ، تاکنون شش جایزه نوبل در ارتباط با این گونه مباحث به دستاوردهای پژوهشی دانشمندان جهان در این زمینه اعطا شده که مهمترین آنها در همین مبحث یعنی اینرسی نهادی، جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳ به پروفسور داگلاس نورث تعلق گرفته است.
به همین لحاظ چنان که گفته شد، این کتاب نیز در صفحات آغازین خود در صفحه تقدیمنامه به داگلاس نورث تقدیم و اهدا شده است، اما در همان صفحه، علاوه بر او به حکیم ابوالقاسم فردوسی، جلالالدین مولوی و ابن خلدون (به ترتیب زمان حیاتشان) نیز اهدا و تقدیم شده است.
اگر چه داگلاس نورث با استحقاق کامل، برای زحمات، پژوهشها و نظریهپردازیهای ارزشمند خود و همکارانش، جایزه نوبل اقتصاد را دریافت داشته، اما نمیتوان و نباید مفاهمه و درک و دریافت تاریخی و فوقالعاده داهیانه جلالالدین مولوی، حکیم ابوالقاسم فردوسی و ابن خلدون را نیز از نظر دور داشت.
شاهنامهپژوهان صاحبنظر در مباحث نهادگرایی
(همچون دانشمند فقید شادروان اسناد رضاقلی) در باب نهادها و اینرسی نهادی از دیدگاه فردوسی، تتبعات ارزشمندی در شاهنامه به انجام رسانیده و سخن گفتهاند که باید به تفصیل در آن باره گفت و نوشت که خود کتابی جداگانه میطلبد و امید که چنین توفیقی حاصل شود.
مقدمه کتاب اینرسی نهادی با نمونههایی از ابیات بسیار عمیق از مثنوی مولوی آغاز شده که مترادف است با دریافتهای داهیانه و تاریخی مولوی از مفاهیم امروزی نهادگرایی، اینرسی نهادی، اینرسیشناختی، اینرسی ذهنی، تغییرات و پویاییهای نهادی. ناگفته نماند مقدمههای دو کتاب پیشین تحت عناوین پویایی نهادی و نهادهای اقتصادی-حقوقی که قبلا توسط همین مولفان و انتشارات اسپرینگر منتشر شده است، با ابیاتی از مثنوی مولوی آغاز شدهاند. بسیاری عبدالرحمان بنخلدون را پدر علوم اقتصادی-اجتماعی و جامعهشناسی میدانند و میشناسند. در آثار ارزشمند و تاریخی او، به ویژه در کتاب مقدمه (مقدمه ابن خلدون، که توسط زندهیاد محمد پروین گنابادی به فارسی برگردانده شده) درک و دریافتهای هوشمندانه ابن خلدون از آنچه که امروزه تحت عناوین نهاد، نهادگرایی، اینرسی نهادی، اینرسی ذهنی و شناختی نامیده میشوند، کاملا مشهود و درخور توجه است که البته خود بحثی مستوفا میطلبد.
این کتاب در پنج بخش و چهارده فصل تنظیم شده است که هر بخش متشکل از چند فصل است.
بخش اول در چهار فصل موضوعات زیر را مدنظر قرار میدهد:
اینرسی، مقاومت و استقامت (از فیزیک و علوم مهندسی تا تاریخ، اقتصاد و اجتماع)؛ مقدمهای بر اینرسی نهادی؛ خاستگاه توسعه، بزنگاه تاریخی و اینرسی نهادی؛ اینرسی در نهادهای غیررسمی.
بخش دوم شامل دو فصل به شرح زیر است:
ریشههای اینرسیشناختی؛ اینرسیشناختی به عنوان دلیلی اساسی در اینرسی نهادی.
بخش سوم نیز دو فصل را دربر میگیرد:
مروری بر پیوند اینرسی نهادی-سازمانی؛ پویاییهای توانمندسازی درونی و مدیریت اینرسی سازمانی.
بخش چهارم شامل سه فصل است: تجارت و اینرسی نهادی؛ گذار به انرژی پایدار و اینرسی نهادی؛ مشروعیت، اینرسی نهادی و تغییرات آب و هوایی. نهایتا بخش پنجم شامل دو فصل است. کارآفرینی نوپا و چسبندگی نهادی در اقتصادهای در حال ظهور؛ اینرسی، شکستهای نوآوری و یادگیری از شکستهای نوآوری.
امید است این کتاب مورد استفاده و بهرهبرداری دانشمندان، پژوهشگران، دانشگاهیان، روشناندیشان، اندیشهورزان، نظریهپردازان و علاقهمندان در سراسر جهان قرار گیرد و بتواند در مجامع آکادمیک و نظریهپردازی در موضوع توسعه (در ابعاد، مفاهیم و فرآیندهای گوناگون آن)، به ویژه در جوامع توسعهخواه، شمعی برافروزد و بر کفها نهد تا (به قول مولوی) اختلاف از گفتها بیرون شود و (به بیان حافظ) دری بگشاید و گرهی از کار فروبسته.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد